روایت تسنیم از ۳ شهید مدافع حرم قزوینی؛ "یادتان باشد که یادمان هست"
خبرگزاری تسنیم در روایتی روزهایی را که منتهی به شهادت ۳ شهید مدافع حرم قزوینی میشود را شرح میدهد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قزوین، آخرین ماه از پاییز سال 1394 بود که اربعین حسینی شکوه و جلال بیشتری گرفته بود و خیل عظیم جمعیت از ایران و سایر نقاط دنیا در حال عزیمت به بارگاه مطهر و نورانی امام علی (ع) در نجف و حرم با صفای امام حسین (ع) و حضرت ابالفضل العباس (ع) در کربلای معلی بودند.
شلوغیهای قبل از اربعین، گرفتن پاسپورت و ویزا، فراهم کردن هزینه سفر و دورهمیهای اربعینی به قدری حواس زائران اباعبدالله الحسین (ع) را پرت کرده بود که شاید خیلیها از یادشان رفت که با عدهای که آنها هم در حال عزیمت بودند حتی خداحافظی کنند.
منظور از عدهای همان گردانی است که از قزوین به سمت حرمی با صفا اعزام شده بودند، اما مقصد آنها نه نجف و نه کربلا بلکه سوریه و حرم با صفای حضرت زینب(س) بود.
کاروانی که از جمع آنها سه شهید تقدیم اسلام و ایران شد و تعداد زیادی جانباز که امروز، روزگار خود را با زخمهایی از که از یک شهر غریب برداشتهاند، سپری میکنند.
مدافعانی حرمی که در جمع خود حمید سیاهکالی مرادی، زکریا شیری و الیاس چگینی را به همراه خود داشتند ولی در مسیر برگشت دیگر آنها را در بین خود نمیدیدند، مدافعان حرمی که هنوز هم که هنوز است لبخندهای رفقایشان در مقابل چشمشان است، مدافعانی که هر روز لحظات آخر خود با این شهدا را مرور میکنند اما دیگر آنها را نمیبینند چرا که دو تن از آنها جاویدالاثر شده بودند و یکی از آنها بر روی دوش مردم قزوین قرار گرفته و در نهایت در گوشهای از مزار شهدا آرام گرفته بود.
اما به کربلای معلی برگردیم؛ شاید یکی دو روز به اربعین مانده بود، موکبها، حسینیهها و تکیهها منتظر خیلی عظیم جمعیتی بودند که در مسیر نجف تا کربلا در حال پیاده روی بودند، خبری در بین زائران قزوینی پیچید، گردان قزوینی در سوریه شهید داده است.
کافی ست در آن غربت، در بین 20 میلیون زائر اباعبدالله الحسین (ع) فقط یک هم ولایتی و همشهری را ببینی، آن وقت قطعا اولین سوال این خواهد بود که از سوریه چه خبر، از تعداد شهیدان خبر داری، چند نفر جانباز شده اند، ؟ و سوالهایی که یک به یک در ذهن ها رژه میروند اما تو را به مقصد مشخصی نمیرسانند.
در قزوین تشییع پیکر مطهر حمید سیاهکالی مرادی در همان روزهای پس از شهادت برگزار شد، هر چند که زائران اربعینی در آن مراسم حضور نداشتند ولی مردم قزوین حماسهای بزرگ را رقم زدند و با تمام عشق و ارادت خود به ساحت مقدس شهدا و حضرت زینب (س) در این مراسم شرکت کردند.
اما داستان شهید زکریا و الیاس چیز دیگری بود، آنها جاویدالاثری و مفقودی را برای خود برگزیده بودند و جا ماندن در نزدیکی حرم حضرت زینب (س) را به مزار شهدای قزوین و شهرهای خود ترجیح داده بودند.
چندین ماه گذشت و استان قزوین بازهم در راه دفاع از حریم اسلام و ایران شهدایی را تقدیم کرد و مردم قزوین هم با این شهدا انس گرفتند تا اینکه کتابی درباره زندیگنامه شهید مدافع حرم حمیدسیاهکالی منتشر شد که بازهم حال و هوای آن پاییز سال 94 را زنده می کرد.
"یادت باشد" عنوان کتابی شد که رسول ملاحسنی از نویسندگان استان قزوین از زبان همسر شهید مدافع حرم درباره شهید حمید سیاهکالی نوشت.
این کتاب به قدری تاثیرگذار و شگفت انگیز بود که تا مدتی نقل همه محافل بود و همگان این کتاب را برای خواندن توصیه می کرد.
"یادت باشد" به قدری تاثیرگذار شد که حتی مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری گوشهای از این کتاب و داستان زندگی شهید حمید سیاهکالی مرادی و همسر ایشان را برای نمایندگان و مردم ایران بازگو می کند و از اعتقادات جوانان امروزی پرده بر می دارد.
حال امروز در چهارمین سالگرد آن واقعه هستیم، واقعه ای که در آن استان قزوین سه شیرمرد را فدایی حضرت زینب (س) کرد و امروز با تمام ارادت و توجه به آنها میگوییم که شهید حمید سیاهکالی مرادی، شهید زکریا شیری و شهید الیاس چگینی "یادتان باشد که یادمان هست".
یادمان هست که شما را فراموش نکنیم، ارزش شما را والا نگاه داریم، از حماسه هایتان به نسلهای بعدی بگوییم، از رشادت هایتان در کتابها و نوشته هایمان بنویسیم و یادمان هست.....
یادمان هست که اگر شما نبودید شاید امروز در همین قزوین، در همین بوئین زهرا و اقبالیه باید به نبرد داعش و تروریست میرفتیم و آن وقت معلوم نبود چه سرگذشتی برایمان رقم میخورد.
حامد حاجیلو
انتهای پیام/ز