مستغاثی: آمریکا با فیلمهایی مانند جوکر مردم را بین بد و بدتر قرار میدهد / نادری: گفتمان پیروز فیلم سرمایهداری علیه آنارشیسم است
نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «جوکر» با حضور سعید مستغاثی و احمد نادری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، برنامه «سینما گفتمان» که به نقد و بررسی فیلمهای سینمایی روز جهان اختصاص دارد، میزگرد نقد و بررسی فیلم سینمایی «جوکر» را در مرکز ماهر بسیج برگزار کرد.
در این نشست «سعید مستغاثی» منتقد و مدرس تاریخ سینما و دکتر «احمد نادری» رئیس مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران درباره این فیلم سینمایی صحبت کردند.
چهکسانی «جوکر»ها را میسازند؟
مستغاثی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه جوکر یک کاراکتر قدیمی است که در فیلمهای بتمن آن ها را دیدیم گفت: قسمتها و نسخههای دیگر فیلمهای سهگانه به نوعی برای تکمیل فیلمهای قبلی و کارکاترها است که به تصویر کشیده میشوند. مثلاً جنگهای ستارگان درباره هر کدام از شخصیتهای فیلم است و آنها را تکمیل میکند.
وی در ادامه بیان کرد: در سال 900 تا فیلم در آمریکا ساخته میشود که خیلی از آنها را اصلاً ما نمیبینیم. اما برخی از آنها را مانند این فیلم تماشا میکنیم که در مطبوعات بلد شده است، در انجمنهای مختلف قدردانی میشود و از همه مهمتر در جشنوارههایی مانند کن، ونیز و ... جایزه میگیرد. اما مهم آن است که بدانیم حضور و برنده شدن در این جشنوارهها لزوماً به معنای برجسته بودن و امتیاز بالا نیست. تعداد زیادی از این آثار در سال هست که دیده نمیشود و ما از آنها بیخبر هستیم و قطعا حرفهای مهمی برای ما دارد.
نویسنده کتاب «سینماتوگراف» در ادامه بیان کرد: سوالی که باید پرسید این است که چه کسانی این فیلمها را میسازند و تبلیغ میکنند؟ جواب این است که سرمایهداران و صاحبان کمپانیهای فیلمسازی که در خودشان در والاستریت حساب مالی دارند و یا صاحبان کارخانههای اسلحهسازیاند. عموم این افراد یهودی و از اصلیترین افراد شاخص در نظام سرمایهداری ایالت متحده آمریکااند باید گفت صاحبان اصلی آمریکا این افراداند نه ترامپ و اوباما و جرج بوش.
وی اظهار داشت: فیلمهایی که در آمریکا ساخته میشود شعارهای برحق زیادی دارد و تلاش میکند تا در نهایت خود را برحق نشان دهد. در این فیلم هم حالت دوگانهای وجود دارد و درباره آن تحلیلهای سیاسی و اجتماعی زیادی شده است. عدهای آن را علیه سرمایهداری میدانند و عدهای هم بر خلاف گروه قبل آن را همراه سرمایه داری در نهایت میدانند. در این بین هم برخی معتقدند که مابزای اجتماعی و سیاسی توماس وین (شهردار گاتهام) ترامپ است.
این فیلم در واقع یک وضعیت مشترک با جهان سوم دارد و یک وضعیت مشترک با آمریکا. میتوان مخرج مشترک را با آمریکا شهر گاتهام دانست و نمونه آن را شهر نیویورک و یا شیکاگو معرفی کرد. فیلم تاجایی علیه سرمایهداری است ولی از جایی به بعد فیلم چرخش پیدا میکند و جوکر دیگر یک قهرمان نیست. از جایی که میفهمد که بیاصل و نسب است و مادرش را میکشد دیگر شخصیت قهرمانی قبل را ندارد و مانند قبل دیگر نمیتوان حق را به او داد.
معترضین فیلم روانی و مریضاند
طبقه پایین جامعه شاید معترض باشد ولی روانی و مریضاند در مقابل سرمایه دارانی دارد که دارای فسادند ولی نمونههای خوبی مانند رابرت دنیرو را هم دارد که جوکر را به رسانه میآورد. شورشیان در مقابل جامعه و نظامی ایستادند که در نهایت امنیت را برای مردم به ارمغان آورده است.
وی بیان کرد: اما مخرج مشترک با جهان سوم این است که دیگر سرمایهداران در اینجا نیستند اما آنارشیستها حضور دارند که تحت فشار اقتصادی و اجتماعی شورش کردند. نقش جوکر دقیقاً اینجا ظاهر میشود؛ کاراکتری که در ابتدای أمر بیخاصیت است ولی توسط دستی که او را در جای خاصی قرار میدهد میتواند نقش بسیار مهمی ایفا کند. این نکته درباره جهان سوم نیز میتواند مصداق داشته باشد؛ اینکه دستی از بالا چنین کاراکتری را در جهان سوم برای جابجایی قدرت قرار دهد.
مستغاثی درباره تضادها و تناقضهایی که در فیلم وجود دارد بیان میکند که حرفهای درستی در متن فیلم زده میشود ولی از زبان و تفکر انسانی ضد امنیت و آرامش. در برخی فیلمهای جدید آمریکایی انتقادات را به خودش وارد میکند و میگوید که اشتباهاتی کرده است ولی میگوید کسانی که در مقابل ما هستند از ما بدترند و بین بد و بدتر را باید انتخاب بکنید. تمهای فیلمهایی که هر سال به عنوان فیلمهای برتر ساخته میشود و به اسکار میرسند برنامهریزی شده است. تمها و موضوعات موجود در آنها چالش روز جهان و غرب است.
در سالی که وال استریت بلد شد مسأله فیلمهای ضد جنبش وال استریت نیز مطرح شد مثل بتمن و یا سالی که هژمونی آمریکا زیر سوال رفته بود فیلمهایی ساخته شد که استیلای آمریکا را بلد کرده بود.
هالیوود با فیلمهای خود تصویر سازی برای آینده میکند
مستغاثی با بیان اینکه غرب و خصوصاً آمریکا با ساختن فیلمهای سینمایی خود برای آینده خود تصویر سازی میکند گفت: در فیلمهای خودشان از بیست سال قبل درباره 11 سپتامبر تصویر سازی کردند و یا درباره جنگ عراق پیام فیلم «جن گیر» را از قبل منتشر کرده بودند که برای حمله به عراق زمینه لازم را داشته باشند. بنابراین مانند قانونی نانوشته، قرار بر برجستهسازی این فیلم هم از اول بوده است.
وی در پایان گفت: سانسور آنان اینگونه است که فیلمی ساخته میشود ولی نه در سینماهای مطرح آنان که تعدادشان به چندین هزارتا میرسد بلکه در بازارهای فرعی فیلم و وی او دیها پخش میکنند تا به نوعی با آزادی بیان هم منافات نداشته باشد. فیلمها تا جایی همراه با آنان است که با آنها مخرج مشترک داشته باشد در غیر این صورت بایکوت خواهد شد.
نزاع دو گفتمان لیبرال و آنارشیسم
دکتر نادری نیز در ابتدای صحبت خود بیان کرد که دو گفتمان دولت مدار مدرن نئولیبرال که سمبلش آمریبکا است و گفتمان مبتنی بر آنارشیسم در این فیلم دیده میشود. دولت مدرن قرن 16 به بعد در نظریههای سیاسی غرب وارد میشود که با شرایط روز اروپا همخوانی دارد. اندیشمندانی مانند لاک، هابز و روسو درباره دولت مدرن و مسأله قرارداد اجتماعی سخن میگویند.
آنان از وضعیت طبیعی بشر و خروج او از آن حرف میزنند. وضعیت بد در حالت پیشا دولت قرار دارد که برای رهایی انسان از آن باید به دولت پناه ببرد. هابز میگوید که انسان گرگ انسان شده است و نیاز است برای امنیت قدرت به موجدیت انتزاعی مانند دولت برسد.
وی در ادامه گفت: هگل در قرن 19 در نظریات سیاسی خود به اوج میرسد و میگوید که دولت در رأس همه چیز و قدسی و أمر مطلق است. افراد با دولت به آزادی میرسند! فرانسه هم که در 1789 با دولت مدرن تمام عیار و مرکزی و قدرتمند خود در اوج است با ناپلئون و دولت مدرن به آزادی خودش رسید. هگل زمانی که در شهر ینا بود تعریف میکند زمانی که ناپلئون را همراه با ارتشش که آلمان را فتح کرده بود وارد این شهر شده است روح آزادی را همراه با غرور تماشا کرده است.
غرب میگوید آزادی با دولت مدرن محقق میشود
در فیلم نیز این گفتمان وجود دارد که برای آزادی باید زیر سایه دولت باشیم. فیلم البته به نفع گفتمان دولت محور است خصوصاً باسکانس آخر فیلم این گفتمان موفق میشود. گفتمان دیگر فیلم که حول محور آن است آنارشیسم است. در دانش روابط بینالملل آنارشیسم بهمعنای «بیسری» است که در فیلم «اراب مگسها» نماد این گفتمان است. اما در این فیلم این تز اجتماعی است و به دنبال دولت ستیزی و نظام اجتماعی است که در واقع جامعه باید بدون دولت باشد. جامعهای که طبقاتی است و بالا و پایین دارد نوعی از بدبینی را در خود دارد، زیرا این طبقهبندی به خاطر شیوهای است که دولت بهکار گرفته است.
وی خاطر نشان ساخت: نزاع این دو گفتمان در فیلم وجود دارد و سالهایی که این فیلم در آن میگذرد به اوایل انقلاب ایران نیز در تصادم است. تلویزیون و رسانه که از مولفههای مهم در «رویای آمریکایی» هستند نیز در فیلم نقش مهمی دارد.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این نکته که شورش اجتماعی دارای سه بخش کنشگری، ایدئولوژی و زمینه اجتماعی است گفت: در اول فیلم فضای سیاه جامعه به دولت مدرن ربط داده میشود و تراژدی که سیستم برای مردم ساخته است مطرح میشود. در نقطه مقبال تأکید آنارشیسم بر سیاست شادکامی است. تاکید بر این سیاست شادکامی از مسائل مهم آنارشیسم است. از اینجا به بعد است که سیاست هم خیابانی و به کف خیابان کشیده میشود.
نزاع این دو گفتمان با مؤلفههای تضاد و مخالفت در تمام فیلم بهوضوح دیده میشود. در سکانس روان درمانی گفتمان سرکوب فرد و سیستمگرایی علی رغم شعارهایی که میدهد مشاهده میشود. بنابراین فیلم ضدسرمایهداری نیست، بلکه وقتی به گفتمان میرسد عقب افتاده و روانی است.
انتهای پیام/