یادداشت| "شهید مدرّس" نابغه علم و قهرمان عمل
واکاوی و بازگویی زندگی شهید مدرّس در عصری که سخنها کمتر جامه عمل میپوشند و از گفتهها کمتر رنگ و بوی صداقت به مشام میرسد، میتواند معیاری در زیست فردی و اجتماعی و سیاسی باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آیتالله شهید سیدحسن مدرّس یکی از شخصیتهای مشهور و تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران است که علاوه بر درخشش در میدان علم، در صحنه عمل نیز سیره و روشی قابل تحسین از خود نشان داد. مبارزات او علیه استبداد و استعمار به ویژه با رضاخان پهلوی ایشان را به شخصیتی ماندگار در تاریخ تبدیل کرده است. در عصری که سخنها کمتر جامه عمل میپوشند و از گفتهها کمتر رنگ و بوی صداقت به مشام میرسد، واکاوی و بازگویی زندگی این فقیه مبارز میتواند برای عموم مردم مخصوصاً عالمان دین و رجال سیاست به عنوان تراز و معیاری در زیست فردی و اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.
به مناسبت 10 آذرماه که به یادبود ایشان روز مجلس نامگذرای شده است به بخشهایی از فعالیتهای علمی و فرهنگی این عالم و مجاهد بزرگ خواهیم پرداخت که این بعد از زندگی وی در پس فعالیتهای سیاسیاش مغفول مانده و کمتر بدان توجه شده است.
* ولادت و خانواده
سیدحسن که با 31 واسطه از نوادگان امامحسن مجتبی (ع) است، در سال 1278 ق در خانوادهای مذهبی در روستای سرابه در شرق اردستان به دنیا آمد. پدرش سید اسماعیل طباطبایی در سرابه مشغول تبلیغات و امور شرعی مردم روستا بود و مادرش نیز زنی پاکدامن از سادات طباطبایی زواره بود. (1)
* تحصیلات
پدرش او را در 6 سالگی در سال 1293 ق به نزد جدش میر عبدالباقی برد تا به تعلیم و تربیت او بپردازد. میر عبدالباقی سهم زیادی در رشد و تعالی سیدحسن داشت و هنگام مرگش که سیدحسن 14 ساله بود او را به ادامه تحصیل وصیت کرد. (2) سیدحسن در سال 1298 ق برای ادامه تحصیلات به شهر اصفهان هجرت کرد و در آنجا از محضر عالمان بزرگی بهره برد. او پس از آموزش صرف و نحو و خواندن کتاب جامع المقدمات، دروس ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد میرزا عبدالعلی هرندی آموخت.
کتاب فقهی شرح لمعه و کتب اصولی قوانین و فصول را در محضر آخوند ملامحمد کاشی تلمذ کرد و نزد حکیم میرزا جهانگیرخان قشقایی حکمت و عرفان و فلسفه را آموزش دید. پس از تحصیل نزد اساتیدی چون آیتالله سیدمحمدباقر درچهای و آیتالله شیخ مرتضی ریزی و 13 سال علمآموزی در اصفهان به درجه اجتهاد رسید و مهارت بالایی در علم فقه و اصول کسب کرد. (3)
* هجرت به نجف
سیدحسن در سال 1311 ق وارد نجف اشرف شد و پس از دیدار با آیتالله میرزای شیرازی در مدرسه صدر با عارف بزرگ آیتالله نخودکی اصفهانی هم حجره شد. آیتالله سیدمحمد فشارکی و شریعت اصفهانی از اساتیدی بودند که سیدحسن در درس آنها حاضر میشد و با آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیتالله سیدعلی کازرونی بحثهای علمی دروس خارج فقه و اصول را پیگیری میکرد. او پس از هفت سال اقامت و تحصیل در نجف و اخذ تأییدیه علمی اجتهاد از سوی علما در سال 1318 ق راهی اصفهان شد. (4)
* تدریس در اصفهان
او پس از ورود به اصفهان صبحها در مدرسه جده کوچک به تدریس فقه و اصول میپرداخت و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه تعلیم میداد و پنجشنبهها نیز برای طلّاب نهجالبلاغه آموزش میداد. تسلط و تبحر وی در تدریس باعث شد تا وی به لقب «مدرّس» مشهور شد.(5) او در اصفهان و در سنین جوانى کتابى تحقیقى در فقه و اصول نگاشت که مقام فقهى او را به ثبوت مىرساند. از آن شهید رسالهاى در فقه استدلالى به جاى مانده که اگر صاحبان فن و اهل نظر آن را بررسى کنند تصدیق خواهند کرد که در صورت تکمیل، این کتاب همتراز کتابمکاسب شیخ انصارى است. (6)
* مدرّس در تهران
مدرّس با ورود به تهران در اولین فرصت درس خود را در ایوان زیر ساعت در مدرسه سپهسالار (شهید مطهرى کنونى) آغاز و تأکید کرد که کار اصلى من تدریس و سیاست کار دوم من است. وى در 27 تیر ماه 1304 ش. که عهدهدار تولیت این مدرسه شد، براى اینکه طلاب علوم دینى از اوقات خود استفاده بیشترى کرده و با جدیت افزونترى به کار درس و مباحثه بپردازند، براى اولینبار طرح امتحان طلاب را به مرحله اجرا درآورد و به منظور حُسن اداره این مدرسه، نظامنامهاى تدوین کرد و امور تحصیلى طلاب را مورد رسیدگى قرار داد و براى احیاء و آبادانى روستاها و مغازههاى موقوفه مدرسه زحمات زیادى را تحمل کرد. در این مدرسه شخصیتهایى چون آیتالله حاج میرزا ابوالحسن شعرانى، آیتالله سید مرتضى پسندیده (برادر بزرگتر حضرت امام)، شیخ محمد على لواسانى و ... تربیت شدند. (7)
* خدمات علمی
مدرّس اولین کسى بود که تدریس نهجالبلاغه را در حوزههاى علمیه رسمى کرد و نخستین مجتهدى بود که این کتاب را جزو متون درسى طلاب قرار داد. شخصیتى چون حاج میرزا آقا على شیرازى- استاد شهید مطهرى- و آیتالله بروجردى نهجالبلاغه را نزد شهید مدرّس آموختند. (8) ایشان درباره نهجالبلاغه میفرماید: استنباط حرکت تاریخ از متن نهجالبلاغه، تاریخ را از مسیر تباهی و ویرانگری جدا و به راه ساختن و پرداختن میکشانید. ثمره عقل و درک صحیح در این آزمایشگاه، به خـوبی آشکار میشود و تاریخ، موفقیت و جایگاه حقیقی خود را به دست میآورد. (9)
از کارهاى مهم و درخور توجه این فقیه، تدوین تفسیرى جامع براى قرآن بود که علاوه بر جمعآورى تفاسیر خطى و چاپى عدهاى از دانشمندان را براى نیل بدین مقصود به همکارى دعوت کرد و در صورتى که این طرح تفصیلى جامع به اجرا در مىآمد، روشى بسیار عالى و سبکى تازه و عمیق بود. مدرّس مدتها فلسفه تدریس مىکرد و در عرفان مهارت داشت و در زندان خواف براى عدهاى از مأموران قلعهاى که در آن به سر مىبرد، مثنوى را تفسیر مىکرد. (10)
آیتالله شهید سیدحسن مدرّس در سنین جوانى به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمى و فقهى مجتهدى جامع الشرائط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هرچند حاضر به چاپ رساله عملیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینى آثارى مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیتالله مرعشى نجفى (ره) تألیفات فقهى او را ستوده و افزوده که از مدرّس اجازه نقل حدیث داشته است. (11) آیتالله حاج سیدمحمدرضا بهاءالدینى در مصاحبهاى گفته بود که مرحوم مدرّس رجل علمى، دینى و سیاسى بود و اینگونه فردى مهمتر از رجل علمى و دینى است؛ زیرا این مظهر ولایت است که اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامى تحقق کامل نمىیابند. (12)
* آثار علمی
1. تعلیقه بر کفایة الاصول آخوند خراسانى
2. رسائل الفقهیه
3. رسالهاى در ترتّب (در علم اصول فقه)
4. رسالهاى در شرط متأخر (در اصول)
5. رسالهاى در عقود و ایقاعات
6. رسالهاى در لزوم و عدم لزوم قبض در موقوفه
7. کتاب حجیة الظن (در اصول)
8. شرح رسائل شیخ مرتضى انصارى
9. حاشیه بر کتاب النکاح مرحوم آیتاللّه شیخ محمد رضا نجفى مسجد شاهى
10. دوره تقریرات اصول میرزاى شیرازى
11. رسالهاى در شرط امام و مأموم
12. کتابى در باب استصحاب (در علم اصول)
13. کتاب احوال الظن فى اصول الدین
14. شرح روان بر نهجالبلاغه
15. اصول تشکیلات عدلیه با (همکارى دیگران)
16. زندگینامه «خودنوشت» که براى روزنامه اطلاعات فرستاده است
* شهادت
سرتیپ درگاهى رئیس شهربانى تهران که عداوتى خاص با مدرّس داشت. در شب دوشنبه شانزدهم مهرماه 1307 شمسی به همراه چند پاسبان مسلح به منزل مدرّس رفت، پس از مضروب و مجروح کردن اهل خانه و زیر کتک گرفتن شهید مدرّس وى را سربرهنه و بدون عبا دستگیر و به قلعه خواف تبعید کردند. آن شهید والامقام دوران تبعید را با وجود اوضاع مشقّتبار با روحى شاداب و قیافهاى ملکوتى سپرى کرد.
آن فقیه فرزانه پس از 9 سال اسارت در قلعه خواف به دنبال اجراى نقشه رضاشاه روانه کاشمر شد و در حوالى غروب 27 رمضان 1356 قمری مطابق با دهم آذر 1316 شمسی سه جنایتکار و خبیث به نامهاى جهانسوزى، خلج و مستوفیان نزد مدرّس آمده و چاى سمّى را به اجبار به او دادند و چون دیدند از اثر سم خبرى نیست، عمامهی سیّد را در حین نماز از سرش برداشته، بر گردنش انداختند و آن فقیه بزرگوار را به شهادت رساندند. امروز محل شهادت این فقیه فرزانه در شهر کاشمر زیارتگاه عاشقان معرفت و شیفتگان حقیقت است. (13)
1ـ گلشن ابرار ج 2 ص 562 – گنجینه دانشمندان ج 1 ص 258.
2ـ گلشن ابرار ج 2 صص 562 و 563 - گنجینه دانشمندان ج 1 ص 258 - مدرّس مجاهدى شکست ناپذیر ص 26 - اعیان الشیعه ج 5 ص 21.
3ـ گلشن ابرار ج 2 ص 563 - اعیان الشیعه ج 5 ص 21.
4ـ گلشن ابرار ج 2 ص 564 – گنجینه دانشمندان ج 1 ص 258.
5ـ گلشن ابرار ج 2 ص 564.
6ـ همان صص 565 و 566.
7ـ همان ص 565 – گنجینه دانشمندان ج 1 ص 258 – اختران فقاهت ج 2 ص 402 – مرد روزگاران ص 76.
8ـ گلشن ابرار ج 2 ص 566.
9ـ آیت الله سید حسن مدرّس صص 36 و 37.
10ـ گلشن ابرار ج 2 ص 566.
11ـ مدرّس قهرمان آزادى ج 2 ص 129.
12ـ گلشن ابرار ج 2 ص 565.
13ـ همان ص 570 – مدرّس قهرمان آزادی ج 2 ص 78.
* نویسنده: علی جباری پژوهشگر مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
انتهای پیام/