از اینستکس تا مکانیسم ماشه؛ بازی فرانسویها در زمین ترامپ
استراتژی مهار ایران قدرتمند همچنان از سوی ایالات متحده آمریکا و فرانسه به صورت هماهنگ و همگام دنبال میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه طی روزهای اخیر به سیاستمداری فعال تبدیل شده و به صورت همزمان «تهدید» میکند، «وعده» میدهد و در نهایت «درخواست» میکند که ایران به تعهدات خود در برجام، به صورت کامل پایبند بماند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که لودریان، در سخنرانی اخیر خود در پارلمان کشورش با اشاره به اقدام ایران در کاهش تعهدات خود در برجام که هر دو ماه یکبار اعلام میشود، گفت: پاریس در حال بررسی اعلام مکانیسم حل اختلاف در این توافق موسوم به «مکانیسم ماشه» است.
رمزگشایی از اظهارات لودریان چندان دشوار نیست. پس از ناکامی فرانسوی ها در اعمال فشار بر کشورمان جهت «توافق مستقیم با آمریکا»، از ماه سپتامبر (پس از پایان مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک) تا کنون، شاهد ارسال پیامها و سیگنالهای مخفیانه و آشکاری هستیم که محوریت آن، «خروج اروپا از برجام» با استناد به مکانیسم ماشه است.
«مکانیسم ماشه» در واقع همان «ساز و کار حل اختلافات» در برجام است که در بندهای 36 و 37 توافق هستهای گنجانده شده است. فعال سازی این بند، میتواند منجر به بازگشت خودکار تحریمهای چندجانبه شورای امنیت علیه کشورمان شود.
فراتر از آن، مکانیسم ماشه در بندهای 11 و 12 قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، اگر یکی از اعضای دائم شورای امنیت مخالف ادامه تعلیق تحریم ها (و اساسا مخالف برجام) باشد، می تواند با استفاده از حق وتوی خود، تحریم ها را علیه ایران باز گرداند.
در بند 11 قطعنامه 2231 آمده است: اگر یکی از دولتهای طرف برجام در خصوص هر مسئلهای که مصداق عدم پایبندی اساسی به برجام است، اعلامیهای صادر کند، ادامه اجرای بند 7 یعنی ادامه اجرای لغو قطعنامههای لغو شده، باید ظرف 30 روز مجددا در شورای امنیت به رای گذاشته شود.
در ادامه و در بند 12 نیز تصریح شده است: اگر ظرف 30 روز از اعلام رسمی دولت مزبور در خصوص نقض اساسی برجام، شورای امنیت نتواند به تصویب یک قطعنامه جدید مبنی بر ادامه لغو قطعنامههای قبلی برسد، آنگاه از روز سی و یکم تمام قطعنامههای قبلی مجددا جاری گردیده و اجرای آنها همانطور که قبل از صدور قطعنامه 2231 ساری و جاری بود، از سر گرفته میشود.
ماجرا به این نقطه ختم نمی شود. لودریان در تازه ترین مواضع خود از پیوستن شش کشور اروپایی سوئد، نروژ، فنلاند، هلند، بلژیک و دانمارک به ساز و کار مبهم، قطره چکانی و غیرکاربردی اینستکس استقبال کرده و آن را نشانه پایبندی اتحادیه اروپا نسبت به تعهدات خود در برجام قلمداد کرده است.
جمع بندی دو موضع گیری اخیر لودریان، بیانگر رویکرد واقعی فرانسه در قبال ایران و برجام است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت:
نخست این که کاخ سفید و کاخ الیزه، در حال تکمیل پازل راهبردی مشترکی در قبال ایران هستند. فرانسویها با طرح تهدیداستفاده از مکانیسم ماشه، در حال بالفعل سازی یک تهدید بالقوه در برجام هستند. با این حال هزینه این اقدام، از بین رفتن تمامی مجاری گفت و گوی ایران و اروپا ، اضمحلال توافق هستهای، از بین رفتن اعتبار اروپا در حوزه معاهدات بین المللی و از همه مهم تر، تحمیل هزینه های تبعی بر اروپاست.
پس از آن که ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج شد برخی تصور کردند که ارتباط اروپا با آمریکا در قبال ایران و در تقابل با کشورمان خدشهدار میشود. این پیش فرض نادرست مولد محاسبات نادرستی در سیاست خارجی کشورمان بود.
ترامپ از برجام خارج شد اما مناسبات و ارتباطات پشت پرده آمریکا و فرانسه علیه ایران باقی ماند. فرانسه به نمایندگی از تروئیکای اروپایی طی یک سال و نیم اخیر (از زمان خروج رسمی آمریکا از برجام) مذاکرات مستمری را با آمریکا داشته به صورت خاص لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه با مایک پامپئو در این خصوص، در ارتباط هستند تا بتوانند سیاستهای مشترکی علیه ایران به اجرا درآورند.
نکته دوم اینکه استراتژی «مهار ایران قدرتمند» همچنان از سوی ایالات متحده و فرانسه به صورت هماهنگ و همگام دنبال می شود. هدف کاخ الیزه، درست به مانند کاخ سفید، تحمیل توافقی جدید به ایران است. فرانسویها در حال حاضر نیز دقیقا به مانند سال 2017 میلادی (قبل از خروج ترامپ از برجام )، از این توافق جدید به مثابه «توافق تکمیلی برجام» یا «توافق ثانویه» یا «الحاقیهای بر توافق هستهای» یاد میکنند.
هدف مشخص فرانسویها از این توافق، یکی دائمی کردن محدودیتهای هسته ای ایران پس از سال 2025 و دیگری، مهار همه جانبه منطقه ای ایران است به گونهای که بتوانند در ذیل مذاکرات منطقهای، موضوع توان موشکی ایران را نیز مطرح و در خصوص تحدید آن اقداماتی را صورت دهند.
نکته سوم، به مهارت دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در مواجهه با بازی خطرناک فرانسویها باز میگردد. طرح هدفمند تهدیدات اخیر از سوی مقامات فرانسوی، در آستانه برگزاری مذاکرات ایران و اعضای باقیمانده در برجام ( ایران و اعضای 1+4) که قرار است 15 آذرماه در وین برگزار شود، قطعا باید منجر به اتخاذ گارد بسته دیپلماتهای کشورمان در برابر تروییکای اروپایی شود.
بر همین اساس، لازم است هر اقدام، پیشنهاد، یا تهدیدی که منجر به تغییر توافق هستهای شود، به عنوان یک خط قرمز پُررنگ از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان مورد شناسایی قرار گیرد. در این میان، اهمیتی ندارد که تروییکای اروپایی و خصوصا دولت فرانسه برای تغییر توافق هستهای و تامین خواستههای دولت ترامپ به کدام رویکرد ظاهری و شکلی متوسل شوند. در این خصوص لازم است بُعد «ماهوی» موضوع مورد توجه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما قرار گیرد. همچنین لازم است «بازی پنهان فرانسویها» در زمین دولت ترامپ، حالتی آشکار پیدا کرده و از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان، برای افکار عمومی ایران و دنیا تشریح شود. در این صورت، قدرت مانور چندانی برای پاریس و واشنگتن در مسیر تحقق استراتژی مهار ایران قدرتمند باقی نخواهد ماند.
انتهای پیام/