به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، حجتالله عبدالملکی در جمع فعالان فضای مجازی استان آذربایجان شرقی اظهار داشت: نظریه اقتصاد وابسته کشورها را به دو گروه دارای قدرت حرکت و ناتوان از قدرت حرکت تقسیم میکند که کشورهای ناتوان لاجرم برای عقب نماندن از قطار توسعه، باید مانند واگن به لوکوموتیو پیشرفت کشورهای غربی متصل شوند و تقسیم کار آنها را بپذیرند.
وی افزود: پذیرفتن خامفروشی و تکمحصولی، ابزار کنترل و تسلط بر کشور را ipc ، fatf، معاهده پاریس و سند 2030 قراردادن کشور در مدار اقتصادی اقتصاد وابسته به غرب است.
عبدالملکی علت کینه و دشمنی غرب و جنگ اقتصادی با ایران اسلامی را جنگ تمدنی دانست که نقطه شروع آن انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بود و گفت: کشورهای غربی تا ایران از تمدنسازی دست برندارد ایران را رها نخواهند کرد.
fatf یعنی کنترل راه های تولید
وی با اذعان به اینکه قرارداد ipc 90 حاکمیت دولت، ملت و وزارت نفت را به کشورها و شرکت های غربی واگذار کرده و کشور را به قبل از ملی شدن صنعت نفت سوق داده است، افزود: fatf یعنی داشتن اطلاعات تراکنش های مالی تا راه های تولید را به راحتی بسته و کنترل کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: معاهده پاریس که به دنبال کاهش گازهای گلخانه ای است در بطن خود به دنبال کاهش نرخ تولید و رشد جمعیت کشورهای گروه دوم ناتوان از تولید و حرکت بوده و آنها را مکلف به تبعیت از برنامه های خود می کند.
نظریه پرداز اقتصاد مقاومتی افزود: آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانهای به علت اینکه معاهده پاریس منجر به کاهش تولید ملیاش می شد، از این معاهده خارج شد.
وی سند 2030 را یکی دیگر از ابزارهای غرب برای به سربازی و بردگی گرفتن دیگر کشورها بیان کرد و افزود: کشور ما با دارا بودن 7 درصد از منابع طبیعی جهان و سایر شاخصه ها از جمله نیروی انسانی دانش آموخته به تنهایی لوکوموتیوی پیشرفته است که با سرلوحه قراردادن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و اقتصاد مقاومتی می تواند در گام دوم انقلاب اسلامی، جزو گشورهای نوظهور اقتصاد جهانی قرار بگیرد.
قدرت تخریب یک مدیر فاسد در حد یک بمب اتم است
عبدالملکی با اشاره به جنگ ادراکی دشمنان در سیاه نمایی وضعیت پیشرفت و القای پسرفت کشور بعد از انقلاب گفت: قدرت تخریب یک مدیر فاسد در حد یک بمب اتم است بنابراین هرچند درصد کمی از مدیران دچار فسادند اما میزان ادراک مردم به علت همین حجم از تخریب با واقعیت فرق دارد.
وی افزود: در قضیه افزایش قیمت بنزین به لحاظ علمی تورم هزینهای افزایش قیمت بنزین 4 درصد است اما تورم روانی و انتظار مردم وقوع سه برابری تورم بود که دولت در آگاهیبخشی عمومی و کاستن از بار روانی آن ناموفق و منفعل عمل کرد. بنابراین علت اصلی نارضایتی مردم از گرانی بنزین تبعات انتظاری آن بود.
انتهای پیام /115/ش