چه کسی لقب «کیّس» را به مختار داد؟
حجتالاسلام عمادی گفت که مختار نامهای برای دعوت امام ننوشت و پای نامهای را هم امضا نکرد چون به مردم کوفه اعتمادی نداشت.
حجتالاسلام سیدرضا عمادی پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا به مناسبت فرا رسیدن سالروز قیام مختار به خونخواهی امام حسین علیهالسلام گفت: مختاربن ابی عبید ثفقی از چهرههای برجسته تاریخ تشیع و طرفدار خاندان اهلبیت علیهمالسلام بود و حتی در کودکی مورد علاقه و عنایت امیرالمومنین علی علیهالسلام قرار گرفت و لقب «کیّس» یعنی «زیرک» از طرف آن جناب در حالیکه کودک بود به او داده شد. (1)
وی افزود: زمانی که او در مدینه بود با خاندان پیامبر(ص) رفت و آمد داشت و از آنان حدیث میآموخت. او شیعه و معتقد به حقانیت اهلبیت علیهالسلام و خلافت امیرالمومنین علیهالسلام بود و دیگران را به رسمیت نمیشناخت. علّامه حلّی مختار را "مقبوله الروایه" میداند و امام باقر، امام صادق و امام سجاد علیهمالسلام برای او طلب رحمت و دعای خیر کردهاند.
حجتالاسلام عمادی خاطرنشان کرد: مختار در دوران خلافت امیرالمومنین علیهالسلام و امام مجتبی علیهالسلام در کنار آن دو بزرگوار بود و پس از ماجرای صلح امام با معاویه و بازگشت امام مجتبی علیهالسلام از عراق به حجاز، خاندان مختار همچنان در عراق بودند و گاهی به طائف و مدینه میرفتند و مختار در مدینه خدمت اهلبیت پیامبر(ص) میرسید و از آنان کسب حدیث میکرد.
به گفته وی، پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، مختار در جبهه حق قرار داشت و حکومت یزید را به رسمیت نشناخت؛ او نامهای برای دعوت امام ننوشت و پای نامهای را امضا نکرد چون به مردم کوفه اعتمادی نداشت، اما مختار از بارزترین چهرههای حقیقی شیعه در کوفه بود، به گونهای که مسلمبنعقیل که به نمایندگی امام حسین علیهالسلام به کوفه آمد، وارد خانه مختار شد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام اضافه کرد: با وجود اینکه سران شیعه چون هانی، سلیمانبن صُرَد، حبیببنمظاهر و مسلمبنعوسجه از بزرگان کوفه بودند، او به خانه مختار رفت. شیخ مفید در ارشاد نقل کرده که مختار به مسلمبنعقیل گفت: زیاد روی مردم کوفه حساب نکن، چون سابقه عهدشکنی دارند. مختار برای جلب حمایت شیعیان و عشایر اطراف کوفه از مسلمبنعقیل و استقبال از امام حسین رهسپار اطراف کوفه شد و مسلم به خانه هانیبنعروه رفت و پس از مسلط شدن ابنزیاد به کوفه و شهادت مسلمبن عقیل، مختار به زندان افتاد و در روز واقعه کربلا در زندان بود و نتوانست به امام حسین علیهالسلام بپیوندد.
حجتالاسلام عمادی گفت: مختار از دوستان صمیمی میثم تمار و یار وفادار امیرالمومنین علیهالسلام دانست و افزود: میثم در زندان به مختار بشارت پیروزی داد و به او گفت: تو ابنزیاد را خواهی کشت و با چکمهات پا بر صورت او خواهی گذاشت و این از اخبار غیبی امیرالمومنین علیهالسلام به میثم بود، مختار به این وعده اعتقاد راسخ داشت و همینطور هم شد.
وی خاطرنشان کرد: مختار جدای از رفاقت و همدلی با سران توابین، که پس از شهادت امام حسین علیهالسلام قیام کردند، روش مبارزه آنها را نپسندید و در ضمن تجلیل از شخصیت سلیمان بن صُرَد رهبر نهضت توابین، او را فاقد شایستگی رهبری جهت قیام میدانست و معتقد بود نباید نیروها را به هدر داد و روش توابین یک نوع خودکشی است؛ هر چند او دوباره در این مرحله به زندان افتاد و در هنگام قیام توابین در زندان بود، اما به آنان پیام داد و آنها را به روش صحیحتری توصیه کرد و نیروهای زنده مانده از قیام توابین، به نهضت مختار پیوسته و نقش موثری داشتند.
حجتالاسلام عمادی تأکید کرد: کوفه، مرکز ثقل عراق پس از فاجعه عاشورا بود و زمینه از هر جهت مناسب قیام بود و فقط به رهبری کاردان، شجاع، و پیرو خاندان پیامبر(ص) نیاز داشت که با ورود دوباره مختار به کوفه و تزلزل حکومت مرکزی شام و افشا شدن چهره عبداللهبن زبیر، مختار توانست با جذب نیروهای مخلص شیعیان، بهویژه ایرانیان و با همراهی و فرماندهی شخصیت شجاع و مقتدر همچون ابراهیم فرزند مالک اشتر، قیامش به ثمر برسد و ضربهای مهلک و کاری به نظام اموی و دشمنان اهلبیت علیهمالسلام وارد کند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه طبق نقل بسیاری از علمای علم رجال، قیام مختار به إذن امام بود، گفت: بیشتر علمای شیعه تصریح به رضا و خشنودی امام سجاد علیهالسلام و خاندان پیامبر(ص) بر قیام داشتند. مختار با این پشتوانه عظیم معنوی توانست مردم را صرفاً به قیام جهت خونخواهی سیدالشهداء علیهالسلام و اهلبیت علیهمالسلام بسیج کند و به پیروزی و اهداف چشمگیری نایل شود.
وی افزود: علامه مامقانی از متخصصان علم رجال میگوید: «فان سلطنته برخصة منالامام؛ همانا حکومت مختار با اجازه امام معصوم علیهالسلام بوده است».(2) آیتالله خوئی مینویسد: «و یظهر من بعض الروایات ان هذا کان بإذن خاص من السجاد علیهالسلام»(3) بنابراین از برخی روایات معلوم میشود قیام مختار به إذن امام سجادعلیهالسلام بوده است.
حجتالاسلام عمادی عامل اصلی شکست مختار را دوررنگی و عهدشکنی کوفیان و عدم حضور ابراهیم اشتر در کوفه دانست و گفت: در زمان جنگ مصعب با مختار، ابراهیم اشتر در شمال عراق بود و مختار جهت حفظ مرزهای شمالی که مورد تهدید عبدالملک مروان خلیفه مروانی بود نمیخواست ابراهیم و نیروهایش را به کوفه برگرداند لذا حمایت آنان از مصعب و سستی مردم کوفه سبب شکست نهضت و شهادت مختار شد.
«نهضت امام حسین علیهالسلام خمیرمایه اصلی قیامهای حقطلبانه و موفق شیعیان در تاریخ بود» وی با بیان این مطلب اظهار کرد: پس از نهضت توابین و قیام مختار، قیام «حرّه» در مدینه، قیام زید بن علی، قیام فخ و دیگر قیامهای مورد تأیید ائمه، همه از پیامدهای عاشورا بوده و پیروزی قیام مختار و انتقام او از جانیان کربلا نقش مؤثر و امیدوارکنندهای در نهضتهای بعدی داشته است. همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «با وجود مخالفتهاى فراوان، این واقعه در طول زمان زنده مانده است و عاشورا در واقع، گنجینهاى پرقیمت است که همه افراد بشر، مىتوانند از آن استفاده کنند.»
1ـ معجم الرجال آیتالله خوئی، ج 18، ص 10
2ـ در تنقیح المقال، ج٣، ص٢ ٦
3ـ معجم الرجال الحدیث، ج١٨، ص١ ١
انتهای پیام/