اندیشکده| الگوهای نظام سرمایهداری در نزاع با یکدیگرند
نشریه فارن افرز متعلق به اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا با بررسی کشمکش جاری میان الگوی نظام سرمایهداری غربی به رهبری آمریکا و شرقی به رهبری چین، نوشت که نزاع این دو الگو، تغییرات در این نظام را در آینده شکل خواهد داد.
نظام اقتصادی که امروز در اکثر نقاط دنیا حاکم است نظام سرمایهداری است و صرفا بخشهای اندکی از دنیا هستند که اقتصاد خود را بر این اساس اداره نمیکنند. نظامی که بنیان اصلی آن به صورت قرار گرفتن سرمایه به صورت عمده در بخش خصوصی و تولید مبتنی بر سود تعریف میشود.
این روزها برخی تحلیلگران از عبارت «نظام سرمایهداری مرحوم» استفاده میکنند و اینطور به نظر میرسد که این نظام اقتصادی نیز همانند نظامهای دیگری که به موازات آن ظهور پیدا کرده بودند نظیر کمونیسم و سوسیالیسم در آستانه افول و نابودی است.
نشریه «فارن افرز» با انتشار مقالهای پیرامون «درگیری و تقابل نظامهای سرمایهداری» از کشمکشی سخن به میان آورده که در درون نظام سرمایهداری میان دو الگویی که به کشاکش یکدیگر قد علم کردهاند؛ دو الگوی اقتصادی که به لحاظ جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با یکدیگر متفاوتند اما در دل نظام سرمایهداری در نبردی واقعی با یکدیگر هستند.
بر اساس این گزارش، در کشورهای اروپای غربی، آمریکای شمالی و برخی کشورهای دیگر نظیر هند، اندونزی و ژاپن یک الگوی لیبرال سرمایهداری حاکم است که بخش خصوصی نقش پررنگتری را ایفا میکند و گونه دیگر، الگوی سیاسی دولتمحوری است که در چین، بخشهایی از آسیا نظیر میانمار، سنگاپور و ویتنام، آذربایجان و روسیه و کشورهای آفریقایی الجزایر، اتیوپی و رواندا اجرا میشود.
این دو نوع متفاوت از سرمایهداری که آمریکا و چین به ترتیب نمونههای برجسته آن به شمار میروند مدام با یکدیگر در رقابتند و از سوی دیگر در هم تنیده نیز هستند که شاید بتوان رقابت میان غرب و شرق را در این تقابل تعریف کرد و همین رقابت در نهایت آینده اقتصاد جهان را شکل خواهد داد.
این دو الگو در درون نظام سرمایهداری روشهای متفاوتی برای ساختاربندی قدرت سیاسی و اقتصادی در جامعه ارائه میدهند. سرمایهداری سیاسی، اختیارات بیشتری به نخبگان سیاسی میدهد و در عین حال افزایش قابل توجه رشد اقتصادی را به مردم عادی وعده میدهد. به نظر میرسد چین در اجرای این الگو و به چالش کشیدن ادعای غرب مبنی بر ارتباط میان سرمایهداری و لیبرال دموکراسی موفق عمل کرده است.
از سوی دیگر سرمایهداری لیبرال، دموکراسی و حاکمیت قانون را به عنوان اصول بنیادین خود تعریف کرده اما این الگوی اقتصادی در دل نظام سرمایهداری با چالشهای بسیاری مواجه است که عبارتند از: طبقه بالای جامعه که رگههای خودمختاری در آن ریشه دوانده و همچنین رشد بیسابقه بیعدالتی در جامعه که همین مسئله میتواند بزرگترین تهدید برای بقای سرمایهداری لیبرال باشد.
علاوه بر این، الگوی لیبرال نیز که در کشور چین به خوبی مشهود است، نیز چالشهای خودش را دارد چرا که یکی از اصول بنیادین این الگو افزایش فزاینده رشد اقتصادی است تا حاکمیت دولت مشروعیت خود را حفظ کند اما تحقق این مسئله با توجه به شرایط فعلی اقتصاد جهان به نظر میرسد که هر روز دشوارتر میشود.
این در شرایطی است که تقابل و تنش میان این دو الگوی نظام اقتصادی سرمایهداری همزمان با افزایش تلاش بخشهای دیگر جهان و به طور خاص کشورهای آفریقایی برای تغییر اقتصادشان و رشد اقتصادی پرشی، عمیقتر و عمیقتر میشود.
رقابت میان چین و آمریکا هر چند اغلب در قالب مسائل ژئوپلتیک تعریف میشود در اصل همانند جابهجایی صفحات تکتونیک پوسته زمین است که اصطکاک آنها در نهایت نحوه تغییرات نظام سرمایهداری در سالهای آتی را مشخص خواهد کرد.
انتهای پیام/.