رزاقکریمی: تلویزیون و سینما اسیر مخاطب شدهاند/ فراموش نکنیم نام اینجا، سینما حقیقت است
مخاطبشناسی کار ارزشمندی است اما مخاطبزدگی کار خطرناکی است؛ مرز باریکی بین این دو وجود دارد. تهیهکننده، کارگردان و قائممقام مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی وضعیت سینما و تلویزیون را نگرانکننده دانست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "چه کسی امیر را کشت"، "این زن حرف نمیزند" جزو فیلمهای سینمایی به شمار میرود که تهیهکنندگیاش را برعهده داشته است. سریال "عبور از صحرای ایران" که شبکه دو به کارگردانی فخرالدین سیدی پخش کرد مدیر تولید و مجری طرحش بود و بسیاری از مستندها را او تهیهکرده و برادرش کارگردانش بودهاند. شاید از مهمترین آنها بتوان به مجموعه مستند پنج قسمتی خاطراتی برای تمام فصول و یا مستند "لاله و لادن" اشاره کرد.
او مرتضی رزاقکریمی قائممقام مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و برادرش مصطفی رزاق کریمی هم از کارگردانان صاحبنام سینما، مستند و تلویزیون به شمار میرود. رزاقکریمی همچنین با عضویت در هیأت مؤسس انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند و 6 دوره ریاست هیأت مدیره، سه دوره حضور در هیأت مدیره خانه سینما و شورای بازنویسی اساسنامه خانه سینما و نیز عضو هیأت مؤسس انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند ایران در اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران و بعضی از کمیتهها و مجامع تخصصی جامعه اصناف سینمایی، در امور صنفی فعالیت داشته است.
با او درباره سینما حقیقت و اهدافش، رسالت جشنوارهها و وضعیت این روزهای سینما و تلویزیون گفتوگویی کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
جوایز تخصصی که سینما حقیقت به مستندسازان میدهد
* حقیقت سینما یا سینما حقیقت به چه چیزهایی رسیده و باید دنبال تحقق و رسیدن به چه اهدافی باشد؟
بودن جشنواره به جای خودش خوب است که هدف و برنامه راهبردی دراز مدت داشته باشد؛ اما نه جشنوارههای موازی که سود مؤثر و قابل اهمیتی برای سینمای ایران و به طورکل فرهنگ کشور ندارند. جشنواره سینما حقیقت که امسال در سیزدهمین دورهاش قرار دارد جشنواره تخصصی است و به جرأت میتوانم بگویم تنها جشنواره تخصصی مستند در ایران و کل منطقه به حساب میآید. به این معنی که ما در این جشنواره تمام زوایا و عناصر مختلف تشکیلدهنده فیلم مستند را در این جشنواره بررسی میکنیم. یعنی داوری شامل بخشهای مختلف است؛ مستندهای کوتاه در بخشی که مستندهای زیر 40 دقیقهاند با هم رقابت میکنند، مستندهای نیمه بلند در یک بخش و مستندهای بلند هم در بخش دیگری رقابت میکنند. بخش شهید آوینی که قبلاً جایزه شهید آوینی بود و نمایشی هم نداشت فقط صرفاً داوری میشد؛ این بخش الان به عنوان یکی از بخشهای ثابت و اصلی جشنواره سینما حقیقت به بررسی آثار مستند میپردازد که علاوه بر اینها ما جوایز تخصصی مثل تدوین، فیلمبرداری، پژوهش و تحقیق و حتی موسیقی در سینمای مستند، فیلمبرداری در سینمای مستند، پژوهش و تحقیق و حتی موسیقی اینها جوایز تخصصی مستند است و فقط در جشنواره سینمای حقیقت اتفاق میافتد.
جایزه کارآفرینی در سینما حقیقت
این جشنواره هر سال به موضوعات مختلف و مهم کشورها هم توجه دارد علاوه بر این بخشهای اصلی، به بخشهایی که امسال یکی از معضلات و مشکلات اساسی کشور بحث اقتصاد است به موضوع کارآفرینی و اقتصاد امسال پرداخته و بخش و جایزه ویژهای تحت عنوان کارآفرینی اضافه کرده است و این بخشها امکان دارد ثابت نباشد و هر سال به موضوعات مختلف بپردازد. ما جشنوارههای دیگری در کشور داریم که هرکدام در جای خودش اهمیت خودش را دارد.
جشنواره فجر به بهترین مستند سینمایی سال، جایزه میدهد
جشنواره فیلم فجر مسابقه ملی است و مخاطب وسیع ملی دارد؛ آن جشنواره از ابتدای پیروزی انقلاب شکل گرفت و 37 دوره برگزار شد و هیچ منافاتی با جشنوارههای دیگر خاصه جشنواره سینما حقیقت ندارد. در فجر شاهد بخش داستانیایم و اینجا حرف از مستند زده میشود؛ در حقیقت بالای 70 دقیقه مستندهای سینمایی نمایش داده میشود و در فجر تعداد مستندها اقلّند و رویکرد اکرانی دارد؛ آنجا هیچ جایزه تخصصی مستند داده نمیشود و فقط جایزهای به بهترین مستند سینمایی سال اهداء میشود. جشنواره فیلم کوتاه مشخص است آن هم جایگاه خودش را دارد و فیلمهای کوتاه داستانی، تجربی، انیمیشن و مستندهای زیر 30 دقیقهاند و در فجر بالای 70 دقیقه است و جشنواره کوتاه زیر 30 دقیقه را داوری میکنند. اینجا با هر زمانی میتوانیم مستند را نمایش دهیم.
چقدر جشنوارهها از رسالتهایشان دور شدهاند؟
* بسیاری از جشنوارهها از رسالتهایشان دور شدهاند مثلاً جشنواره فجر کارهای استراتژیک و ملی را باید حمایت میکرد قدری از این فضا فاصله گرفت و ناخودآگاه بسیاری از این جشنوارهها، رسالتهایشان را فراموش کردند. موضوع دیگر، مسائل متنوعی است که هم جنجالی و هم محتواییاند و به جشنواره سینما حقیقت آمدهاند؛ کودکهمسری، کارهایی درباره توطئه جداسازی بحرین از ایران، "روایت رهبری"، "مهدی عراقی را بکش" یا شمّهای از قهرمان بانویی که مادر چند شهید است. نکته دیگر اینکه جشنواره فجر و سینما حقیقت به سمت کارهای اعتراضی از وضعیت جامعه نه تنها در ایران بلکه کشورهای مختلف رفته است.
در پاسخ به بخش اول پرسش شما که اشاره کردید جشنوارهها از رسالتهایشان دور شدهاند و چقدر منطبقند، خود جشنواره تولیدکننده آثار نیست بلکه محل عرضه آثار است. اینکه مضامین آثار چقدر منطبق است با اهداف جشنواره، جشنواره تنها میتواند در قالب هیأتهای انتخاب به طور نسبی در انتخاب آثار، نقش خودش را ایفا کند. خودش تولیدکننده اثر نیست، این فیلمها حاصل کار فیلمسازان است که در طول یک سال فیلم تولید کردهاند.
مستندهای استراژیک به جشنواره آمدهاند
خوشبختانه فیلمهایی در جشنواره مثل "جمیله"، "چشمها و دستها"، "رویای سیاه"؛ فیلمهایی است با مضامین متفاوت و مسائل استراتژیک و عمیق و برخی مسائل روز جامعه، برخی مسائل اجتماعی و همچنین مسائل اقتصادی، دینی و بحرانهای منطقه؛ این تنوع خوشبختانه در جشنواره سینما حقیقت به وفور دیده میشود. شاید در کمتر جشنوارهای این خاصیت وجود داشته باشد که در سالهای اخیر، سینما حقیقت به تنوع مضامین و گونهها بیشتر پرداختند.
ما به دنبال لایههای عمیق حقیقت نابیم
*فکر میکنید خواستگاه سینما حقیقت چیست و چقدر جشنواره سینما حقیقت توانسته به اهدافش برسد؟
واقعاً ما باید همیشه به نام جشنواره که "حقیقت" است توجه داشته باشیم و فراموش نکنیم که اگر نام این جشنواره را بنیانگذارانش گذاشتند من هم به عنوان یکی از متقاضیان تأسیس این جشنواره در دهههای گذشته بودم؛ ما دنبال فضایی بودیم؛ سینمای مستندی که در جستجوی حقیقت ناب باشد. سینمایی باشد که در سطح به مسائل نپردازد و به لایههای عمیق بپردازد؛ اگرچه حقیقت و واقعیتهای صرف در تعریف مستند وجود دارد، چون نام مستند را میگذارند تصویر خلاقانه واقعیت! ما به دنبال لایههای عمیق و رسیدن به آن حقیقت نابیم.
اینجا محل عرضه اندیشهها و تقابل آرا است
جشنواره حقیقت محلی است که تقابل آرا و نظرات مختلف مستندسازان را به رخ میکشد؛ ما میتوانیم از این میانه و اتفاقاتش، به لایههای حقیقت و واقعیت برسیم که مخاطب بتواند با آنها ارتباط برقرار کند و به درک مشترکی برسد. ممکن است هر نوع طیف و شخصی نظرات و ادراکهای مختلفی داشته باشند، اما اینجا محل عرضه اندیشهها و تقابل آرا است، از واقعیتهای روز و حقایقی که در میان برخی از این فیلمها وجود دارد. فیلمهای زیادی که خوشبختانه به سمت موضوعات بسیار عمیقتر از موضوعات روزمره و اجتماعی میروند و به موضوعات بسیار ریشهای پرداختند؛ اگر انشاءالله در امر انتخاب و داوری هم چنین نگاهی به وجود آید من فکر میکنم به آن سرمنزل و نتایج درست برسند.
همهچیز در چارچوب قانون است
* چقدر بسترها و فضاها را برای مستندسازان ما فراهم کردند و آزادی پرداختن به سوژهها به آنها داده شده است که بتوانند به مثابه نام "حقیقت" سینما حقیقت بسیاری از حقایق را بگویند؛ به عبارت بهتر چقدر به نام حقیقت سینما حقیقت احترام گذاشتم و به آن پایبند بودیم؟
چند سالی است که در خدمت مدیران جشنوارهام؛ فیلمهایی که در چارچوب قوانین و مقررات قابلیت نمایش دارد بدون دخالت و اعمال سلیقه خاص انتخاب شدند. ما واقعاً احترام گذاشتیم به آرای هیأتهای انتخاب از ترکیبها و نگاههای مختلف همکاران ما در آنها حضور دارند. این انتخابهایی که میبینید انتخابهای متفاوت است گویای ظرفیتی است که جشنواره از خودش نشان داده؛ موضوعات بسیار متنوع با سلایق کاملاً متفاوت در جشنواره دیده میشود. در واقع این ظرفیت خیلی خوب فقط در چارچوب قانون است.
تهدید جدی است!
*درباره وضعیت سینما و تلویزیون صحبت کنید؛ اتفاقات بغرنجی در عرصه سریالسازی و برنامهسازی میافتد و ببینید گیشههای سینمایمان به چه سمتی میرود؟
متأسفانه تهدید جدی احساس میکنم و نگرانی جدی از فضای حاکم بر سینما و تلویزیون دارم. از یک طرف ما به نوعی مخاطبزدگی رسیدیم. مخاطبشناسی کار ارزشمندی است اما مخاطبزدگی کار خطرناکی است. مرز باریکی بین این دو وجود دارد؛ در مخاطبشناسی ما باید نیازهای واقعی مخاطب را بسنجیم اما در مخاطبزدگی ما به هر بهانه و شکلی اسیر مخاطب میشویم.
به ورطه مخاطبزدگی افتادهایم
این مخاطبشناسی در سینما و تلویزیون مخدوش شده و بیشتر ما اسیر مخاطب شدهایم. در سینما به نوعی به خاطر بحث سرمایهسالاری و شاید بازیگرسالاری و در تلویزیون به دلیل عدم مطالعه دقیق شرایط اجتماعی و نیازهای واقعی مخاطب، برای جذب و حفظ مخاطب به هر قیمتی به ورطه مخاطبزدگی افتادهایم و دست به کارهای سطحی میزنیم. اینجا نقطه خطر است و اینجاست که سینمای مستند یا سینمای مستند داستانی میتواند راهگشا باشد؛ چرا که به واسطه ویژه آگاهی بخشی مستند، مخاطب از روزمرگی خارج میشود و به عمق محتوا میرسد.
سریال 30 قسمتی درباره وضعیت جانبازان در شبکه 3
* سریال، فیلم یا مستندی دارید که دربارهاش صحبت کنید.
الان متأسفانه تولیدی ندارم؛ آخرین تولیدی که شخصاً داشتم زندگی شهید موسی کلانتری بود که دو سال پیش تهیه کردم و مستند شد. برادرم مصطفی رزاقکریمی به عنوان کارگردانش به بخش شهید آوینی جشنواره سینما حقیقت آورد. سه سال قبل از آن هم من فیلم "خاطراتی برای تمام فصول" را درباره جانبازان شیمیایی تهیه کردم و باز کارگردانش برادرم بود. این روزها هم سریالی در مورد وضعیت امروز جانبازان در حال نگارش فیلمنامه و تحقیق و پژوهش دارم که در 30 قسمت برای شبکه سه سیما ساخته خواهد شد.
انتهای پیام/