ببر‌کاغذیِ FATF به‌روایت آمار

ببر‌کاغذیِ FATF به‌روایت آمار

یادداشت حاضر تلاش می‌کند در میانه بمباران سنگین تبلیغاتی لیبرال‌ها برای هولناک جلوه‌ دادن قرار‌ گرفتن در لیست سیاه FATF، راهی به لمس واقعیات و درک حقایق بگشاید.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، یکی از تاکتیک‌های لیبرال‌های ایرانی برای پیشبرد پروژه هضم جمهوری اسلامی در نظم غربی، این بوده که در فضای عمومی کشور به خوف و رجاهای کاذب دامن زده و ببرها و بهشت‌های کاغذی بسازند؛ مردم را از ببر بترسانند و وعده بهشت دهند تا زمینه پیشبرد اهداف‌شان در کشور فراهم شود. طبیعتا این جریان برای اثبات واقعی‌بودن وعده‌های کاغذی‌اش، هیچ استناد و استدلالی در دست ندارد. لذا همه همّ خود را مصروف این می‌کنند که مردم فرصت لمس واقعیت این ببرها و بهشت‌های کاغذی را پیدا نکنند. به همین جهت، راه از بین بردن خوف و رجاهای کاذب و ساختگی، جز کمک به مردم برای لمس واقعیات نیست.

یادداشت حاضر تلاش می‌کند در میانه بمباران سنگین تبلیغاتی لیبرال‌ها برای هولناک جلوه‌ دادن قرار‌ گرفتن در لیست سیاه FATF، راهی به لمس واقعیات و درک حقایق بگشاید.شاید بتوان گفت مهم‌ترین ادعای لیبرال‌های ایرانی برای ضرورت پیوستن به کنوانسیون‌های دوقلو (یعنی CFT و پالرمو) در راستای برنامه اقدامFATF، این است که می‌گویند درصورت عدم رعایت الزامات FATF، تجارت ایران با خارج دیگر ممکن نخواهد بود و برای انجام تجارت عادی با جهان، چاره‌ای جز پذیرش استانداردهای FATF نیست. مقامات اجرایی دولت، شخصیت‌های سیاسی و رسانه‌های حامی این رویکرد، تقریبا روزی نیست که فریاد نزنند «تصویب لوایح FATF برای همراهی با اقتصاد جهانی ضروری است»، «اگر می‌خواهیم با دنیا مبادلات تجاری داشته باشیم، باید الزامات بین‌المللی را بپذیریم»، «اگر این لوایح تصویب نشود، درواقع دور تجارت با جهان سیم‌خاردار می‌کشیم»، «اگر لوایح مرتبط با FATF را تصویب کنیم ممکن است فشار بیشتر نشود»، «اگر ایران در لیست سیاه FATF قرار گیرد، دستش برای مبادلات تجاری با جهان باز نخواهد بود»، «اگر ایران به لیست سیاه FATF بازگردد، باید فاتحه تجارت و اقتصاد را خواند»، «قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF به‌معنای محدود شدن مبادلات تجاری است» و صدها و بلکه هزاران شعار دیگر که چنانکه اشاره شد، هیچ‌گونه پشتوانه استدلالی و استنادی قابل اعتنایی ندارد.اما ترجیع‌بند ادعاهایی که حامیان تصویب کنوانسیون‌های دوقلو مطرح می‌کنند این است که درصورت بازگشت ایران به لیست سیاه FATF، ایران دیگر قادر به تجارت با جهان نخواهد بود.

اگر FATF سال 1398 تاسیس شده بود یا حداقل از سال 1398 شروع به صدور بیانیه علیه ایران می‌کرد، یعنی یک پدیده نو و ناشناخته بود، عقلانیت اقتضا می‌کرد برای شعارهای حامیان پذیرش الزامات این نهاد، ولو در حد هشدار یک دیوانه درباره یک خطر محتمل، ارزشی قائل شد. اما ماجرای ایران و FATF ماجرای جدیدی نیست، بلکه ماجرای فردی است که لیوان آبی را که در دست دارد، نوشیده و به سلامت آن یقین پیدا کرده، اما فرد معلوم‌الحالی درباره سمی بودن باقی‌مانده آب لیوان هشدار می‌دهد.متغیرهای مختلفی روی تجارت خارجی تاثیر می‌گذارند.

میزان تورم داخلی و طرف‌های تجاری، میزان درآمد ملی، سیاست‌های دولت، یارانه‌های صادراتی، محدودیت‌های وارداتی، قاچاق، نرخ مبادله و... از جمله مهم‌ترین این موارد هستند که موجب نوسان حجم تجارت خارجی یک کشور می‌شوند. اما ادعای حامیان پذیرش استانداردهای FATF این است که اگر ایران در لیست سیاه این نهاد قرار گیرد، تجارت خارجی ایران فارغ از مولفه‌های فوق چنان تحت تاثیر قرار خواهد گرفت که اساسا روابط تجاری کشور با جهان خارج قطع خواهد شد.اگر این ادعا را بپذیریم که قرار گرفتن در لیست سیاه FATF، یک متغیر موثر در تجارت خارجی است، منطقا این متغیر باید در گذشته آثار خود را نشان داده باشد. اما بررسی داده‌های تجاری کشور نشان می‌دهد ایران طی 10 سال گذشته هر دو حالت «قرار گرفتن در لیست سیاه» و «تعلیق از لیست سیاه» FATF را تجربه کرده، اما حجم تجارت خارجی هیچ تاثیری (نه منفی و نه مثبت)، از هیچ یک از دو حالت یادشده نپذیرفته است.

آمارهای رسمی بانک مرکزی و گمرک جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهند طی دوره 1387 تا 1398، حجم تجارت خارجی غیرنفتی ایران، چه در حالت حضور در لیست سیاه FATF و چه در حالت تعلیق از لیست سیاه و فراتر از آن، چه در زمان اعمال تحریم‌های سال 1390، چه پس از اجرای برجام و چه پس از خروج آمریکا از برجام، تقریبا بین 80 تا 100 میلیارد دلار در نوسان بوده است و از هیچ یک از این رویدادها متاثر نشده است. به‌عبارت دیگر، نه FATF و نه برجام، متغیر موثری بر تجارت خارجی غیرنفتی ایران نبوده‌اند.گروه اقدام مالی (FATF) در اسفندماه 1387‌، ایران را در لیست سیاه خود قرار داد و تا تیرماه 1395‌، ایران در لیست سیاه این نهاد قرار داشت. براساس ادعای حامیان FATF، در این بازه زمانی باید حجم مراودات خارجی ایران نسبت به دوره پیش از آن، به‌شدت کاهش یافته یا اساسا آن‌گونه که افراطیون لیبرال می‌گویند، باید فاتحه تجارت خارجی ایران خوانده می‌شد. اما آمارها می‌گویند طی این هفت سال حضور در لیست سیاه، نه‌تنها حجم تجارت خارجی غیرنفتی کشور نسبت به دوره پیش از آن کاهش نیافته، بلکه در مقاطعی تحت‌تاثیر متغیرهای واقعی، روند صعودی نیز به خود گرفته است (روی تجارت غیرنفتی تمرکز داریم چراکه فروش نفت هیچ‌گونه ارتباطی به FATF نداشته و با تحریم‌های خارجی دچار نوسان شده است).

سال 1388 که ایران در لیست سیاه قرار داشته، حجم تجارت خارجی غیر‌نفتی ایران (مجموع صادرات و واردات) حدود 77 میلیارد دلار بوده است. سال 1389 با وجود اینکه ایران همچنان در لیست سیاه قرار دارد، حجم تجارت خارجی با افزایش 14 میلیارد دلاری به 91 میلیارد دلار و در سال 1390 به 95 میلیارد دلار می‌رسد. سال 1390 بانک مرکزی و صادرات نفت ایران تحریم می‌شود و به دلیل کاهش درآمد نفتی، واردات کاهش می‌یابد و طی دو سال، حجم تجارت خارجی حدود 14 میلیارد دلار کاهش یافته و به 81 میلیارد دلار می‌رسد. در واکنش به تحریم نفت، کشور رو به توسعه صادرات غیرنفتی می‌آورد. این رویکرد نتیجه می‌دهد، حجم تجارت خارجی دوباره صعودی می‌شود و در سال 1393 با حدود 9 میلیارد دلار افزایش، به 90 میلیارد دلار می‌رسد.

دقت کنیم که در همه سال‌ها ایران همچنان در لیست سیاه FATF قرار دارد. یعنی طی بازه زمانی 88 تا 93 که ایران در لیست سیاه قرار داشته، نه‌تنها فاتحه تجارت خارجی خوانده نشده، بلکه حجم تجارت خارجی در دو نوبت تحت‌تاثیر متغیرهای واقعی، صعودی شده است. جالب اینکه یکی از این دو نوبت، زمانی است که ایران هم در لیست سیاه قرار دارد و هم صادرات نفتش تحریم شده است؛ یعنی متغیرهای داخلی باعث صعودی شدن حجم تجارت خارجی شده است.این آمارها به‌خوبی نشان می‌دهد تجارت خارجی غیرنفتی ایران نه از تحریم‌ها تاثیر پذیرفته و نه از لیست سیاه FATF، بلکه یک نوبت در زمان حضور در لیست سیاه و یک نوبت دیگر در زمان تحریم توام با حضور در لیست سیاه، حجم تجارت خارجی غیرنفتی افزایش یافته است. به‌عبارت دیگر، تجارت خارجی غیرنفتی ایران از لیست سیاه FATF و تحریم، تاثیر منفی نپذیرفته است.

ممکن است حامیان FATF از سخن قبلی خود درباره خوانده شدن فاتحه تجارت با لیست سیاه FATF عقب بنشینند و مدعی شوند به‌جای بررسی تاثیر منفی عامل FATF، باید تاثیرات مثبت آن را در ‌نظر گرفت. اطلاعات تجاری غیرنفتی کشور می‌گوید اضافه شدن دو عامل«تعلیق از لیست سیاه FATF» و «اجرای برجام» نیز تاثیر محسوسی روی حجم تجارت خارجی کشور نگذاشته و ارقام تجارت خارجی غیرنفتی، در همان کانالی دچار نوسان می‌شود که در زمان تحریم‌ها و حضور در لیست سیاه تجربه نوسان می‌کرد. به‌عبارت روشن‌تر، با اجرای برجام و تعلیق از لیست سیاه FATF، اتفاق خاص مثبتی نیز در تجارت خارجی ایران اتفاق نمی‌افتد. با خروج آمریکا از برجام که یکی از این دو عامل مثبت ادعایی حذف می‌شود، دقیقا مانند دوره 1390 تا 1392 به‌دلیل کاهش درآمد نفتی، واردات مقداری کاهش می‌یابد اما نوسان رخ داده باز در همان کانال 80 تا 100 میلیارد دلار قرار دارد و از آن خارج نمی‌شود؛ هرچند ایران همچنان در حالت تعلیق از لیست سیاه FATF قرار دارد. یعنی از خارج بودن از لیست سیاه FATF، اثر مثبتی نمی‌پذیرد.

طبق منطق حاکم بر واقعیات تجاری کشور و تجربه گذشته، می‌توان گفت در سال 1399 به‌ دلیل گرایش به رویکرد توسعه صادرات غیرنفتی برای جبران کاهش فروش نفت، درآمدهای کشور افزایش یافته و حجم تجارت خارجی مجددا صعودی خواهد شد. شاهد این مدعا اینکه پس از خروج آمریکا از برجام، تلاش برای افزایش صادرات غیرنفتی از سر گرفته شده و بر اثر این موج جدید، طبق آمار گمرک، در 6 ماهه نخست سال 1398‌، صادرات غیرنفتی کشور 23 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.

نکته قابل تامل دیگر این است که با اتخاذ رویکرد توسعه صادرات غیرنفتی، تراز تجاری غیرنفتی ایران که پیش از تحریم نفت، منفی 37.5 میلیارد دلار بود، چند سال پس از تحریم به تعادل رسیده و در مقاطعی مثبت هم می‌شود. از مباحث فوق به روشنی دریافت می‌شود جنجال‌هایی که درباره ورود ایران به لیست سیاه FATF به راه افتاده و یک روزگار سیاه برای تجارت خارجی کشور پس از ورود به لیست سیاه ترسیم می‌کند، هرچه باشد واقعی نیست. اما واقعیاتی وجود دارند که می‌گویند درصورت رعایت استانداردهای FATF و الحاق به CFT و پالرمو، حجم تجارت خارجی ایران به‌شدت کاهش یافته و در بهترین حالت با عمق بخشیدن به تحریم‌های آمریکا، تجارت ما را محدود به غذا و دارو خواهد کرد.

نگارنده در مقاله مبسوط «سندروم تنگ ماهی در فهم و حل مساله FATF» که پیش‌تر در روزنامه «فرهیختگان» به چاپ رسید، به این واقعیات پرداخته است.امید آن می‌رود افرادی که پرچم حمایت از پذیرش الزامات FATF به‌ویژه الحاق به کنوانسیون‌های دوقلو را برافراشته‌اند، اگر تحت‌تاثیر تبلیغ یا تهدید دشمن بوده‌اند، با دیدن این واقعیات آماری از این فضای موهوم خارج شوند. اما با آنان که تجارت خارجی کشور را بهانه کرده و غایت اصلی‌شان، تغییر رفتار جمهوری اسلامی به سفارش آمریکاست، بلاتردید این منازعه ادامه خواهد داشت.

منبع:فرهیختگان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران