یادداشت| قهرمانی که دنیای درون و برونش وقف اعتلای دین و کشورش بود

یادداشت| قهرمانی که دنیای درون و برونش وقف اعتلای دین و کشورش بود

محسن کاظمی در یادداشتی درباره شهید سلیمانی می‌نویسد: قهرمان واجد خصایل الهی و انسانی است، قهرمان پهلوان است،‌ شریک و غمخوار مردمان است ... او برای تامین آرامش و صلح جامعه در نبرد با تبهکاری، تروریست و جنایت است.

 خبرگزاری تسنیم،‌ محسن کاظمی:

تاریخ همواره درگیر دوگانه خیر و شر، نیکی و پلشتی، خوبی و بدی، نور و ظلمت، زشت و زیبا، عشق و نفرت بوده است و مورخان صفحات تاریخ را زیر دست و پای این دو نیروی مثبت و منفی می‌نوشتند، طیفی را نیروهای اهریمنی و طیف دیگر را نیروهای اهورایی به سوی خود می‌کشیدند، مقوله ثنویت خیر و شر همواره موضوع مورد بحث اندیشمندان اعصار مختلف بوده است. مرحوم علامه طباطبایی، مفسر بزرگ قرآن کریم، خیر را امری ذاتاً مطلوب و شر را امری ذاتاً نامطلوب معرفی می‌کند.

در تقابل دیرین این دو نیرو قهرمان و ضدقهرمان زاده می‌شود، قهرمان محافظ جامعه است و ضد قهرمان مخرب‌، آرام و قرار قهرمان در گروه قرار و آرامش جامعه است‌؛ اما ضد قهرمان در پی ایجاد آشوب برای دیگران است، تا باطل ناآرام خود را بیارامد ولی هرگز نمی‌تواند.

در درون قهرمان، خدا می‌خلد و در باطن ضدقهرمان شیطان. قهرمان فرمان از خدا می‌برد و برای رضای خلقش رنج هجرت و جهاد به جان می‌خرد، ضدقهرمان در فرمان ابلیس است و آتش به خرمن مردم می‌اندازد، قهرمان در سازندگی نسل‌هاست، ضدقهرمان نسل‌کشی می‌کند، قهرمان بر دشمن جوانمردانه می‌تازد و ضدقهرمان ناجوانمردانه از قفا بر دوست تیغ می‌کشد.

صفحات خونبار تاریخ را ضدقهرمانان با سفاکی و سبعیت خود رقم زده‌اند و صفحات انسان‌ساز تاریخی از خون‌های ریخته شده قهرمانان سرخ فام است. بنگرید به برخی از این صفحات در تاریخ صدر اسلام، حماسه عاشورا، صفحات حمله اغوزها و مغولان، جنگ جهانی اول و دوم، جنگ 8 ساله عراق و ایران. به یاد آورید در سویی آتیلا‌ها، نرون‌ها، اسکندرها، ابوسفیان‌ها، معاویه‌ها، یزیدها و هیتلرها و در سوی دیگر آریوبرزن‌ها،‌ سورناها‌، علی‌ها، ابوذرها، سلمان‌ها، مقدادها،‌ عمارها‌، مالک‌ها، عباس‌ها، حسین‌ها، همت‌ها، باکری‌ها، خرازی‌ها، صیادها، حججی‌ها، سلیمانی‌ها و ...

از چه روی این صف‌کشی و هماوردی رخ می‌دهد؟ ضد قهرمان در پی نفسانیت و از برای اطفای شهوت قدرت هر کاری را برخود ‌مجاز می‌داند و دست به هر فساد و جنایتی می‌زند تا به مقاصد شیطانی خود نائل شود، باطن صاف و زلال قهرمان را تحمل زور و جور ضدقهرمان نیست، رویارویی می‌ایستد‌، جان برکف می‌شود تا جامعه را از رذالت و پستی پاک کند. ضدقهرمان خون مردمان را می‌مکد و چون ضحاک انسان‌ها را قربانی مارهای نفس خویش می‌کند و در عوض خون قهرمان فدیه به آرامش و حیات جامعه است.

قهرمان واجد خصایل الهی و انسانی است، قهرمان پهلوان است،‌ شریک و غمخوار مردمان است، خود را به سختی می‌اندازد تا جامعه‌اش  غم نان نداشته باشد‌، او برای تأمین آرامش و صلح جامعه در نبرد با تبهکاری، تروریست و جنایت است، برای صلح  می‌جنگد و بر خشونت خشم می‌گیرد و مرگش در شهادت است. اما ضد قهرمان نیم‌لقمه از دهان مردم می‌رباید تزویر و ترور و جنایت پیشه می‌کند تا جهان را به نام خود کند. صفحه عمر ضدقهرمان با خودکشی، تیرباران، اعدام و گیوتین به پایان می‌رسد.

در سطور بالا و خلق و توصیف صفات قهرمانی، نامی را می‌جویم؛ قاسم سلیمانی، قهرمانی پهلوان که وجودش و تمام دنیای درون و برونش وقف اعتلای دین و کشورش است. او جنگید برای رفع استضعاف در منطقه، برای دفع خشونت داعش(شقی‌ترین انسانهای عصر) سلیمانی برای رفع خشونت از منطقه و برقراری صلح، آرام و قرار نداشت و چون یک قهرمان خونش نثار خدا و خلق خدا شد و به شهادت رسید. سلیمانی چشم انتظار است تا ایران اسلامی را رها از تلاطمات، جنگ‌ها و در صلح و آرامش و مردمانش را در عبودیت و بندگی خدا ببینند، مردمانی سپاسگزار خداوند رحمان که زندگی کردن عطایشان کرد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران