تلویزیون و یک هفته با "سردار سلیمانی"| سه گانهای که نخواست تکراری باشد و خبرِ تلویزیون که جدید نمیشود
خبر و تحلیل صداوسیما کماکان با همانبستههای تکراری ارائه میشوند، در حالیکه سهگانه شبکه ۳ از "سلام صبح بخیر" به سلام شب بخیر" نقل مکان کرد و متنوعتر از دیگر ویژههای تلویزیون برای "سردار" بود
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر
بامداد جمعه 13 دیماه خبر تلخ پرواز سردار دلها همه را شوکه کرد؛ آنقدر حیرتزده که هر آن منتظر تکذیب این خبر بودند؛ تا اینکه رهبر دلها پیام تسلیت صادر کرد و او آسمانی شدن سردار را به همه ملتهای جهان اسلام تسلیت و تبریک گفتند و البته خطاب به جنایتکاران آمریکایی هم "انتقام سخت" را گوشزد کردند. خبر ترور "حاج قاسم سلیمانی" آنقدر متأثرکننده و ناراحتکننده بود که گویندهها و مجریان تلویزیون نمیتوانستند بغضشان را از مخاطبین دور کنند و مثل همه ملت ایران، حتی روی آنتن گریه میکردند؛ اما رسانهملی از همان دقایق ابتدایی، اطلاعرسانی، گفتوگوهای متنوع و ویژههایی از "حاج قاسم" را روانه آنتن کرد و سریالها و برنامههای روال سیما متوقف شد. به افتخار سردار، بسیاری از تصویرهای دیده نشده و ناگفتههایی از فرمانده شهید نیروی قدس سپاه برای اولینبار از تلویزیون به نمایش درآمد. ولولهای در میان سریالسازان، فیلمسازان، مستندسازان و انیمیشنسازان افتاد که هرکدام زودتر تحقیق و پژوهش درباره سردار را شروع کنند و بتوانند کاری را به آنتن تلویزیون یا پرده سینما برسانند و حتی انیمیشنی برای کودکان بسازند تا آنها بدانند سردار "سلیمانی" به تعبیر مقام معظم رهبری چه قیامتی برپا کرده است.
بازیگرانی که از ترسِ گرینکارتها پیام هم نگذاشتند
خبر ترور سردار سلیمانی آنقدر شوکآور بود که علاوه بر ایران، کشورهای منطقه و حتی مردمانی در کشورهای اروپایی و آمریکایی را تحت تأثیر قرار داد؛ به گونهای که در کنار هنرمندان و بازیگران ایرانی، هالیوودیها هم از این شهادت ابراز ناراحتی کردند و علیه دونالد ترامپ واکنش نشان داد. البته اینستاگرام این فضای علیه رئیسجمهور آمریکا را تحمل نکرد و عمده واکنشها و پستهای بازیگران ایرانی، به یکباره از صفحه مجازی بسیاری، پاک شد و واکنشهای بازیگران را به همراه داشت. ناگفته نماند در این بین، برخی از بازیگران هم از ترسِ گرینکارتها و توجه به قانونهای تابعیت آمریکا، نخواستند نه از سردار چیزی بنویسند و نه واکنشی به جنایت آمریکاییها و دستور ترامپ داشته باشند. سرداری که به گواه تاریخ، هر قدمش، باعث شد تا امنیت به سوریه، عراق و کشورهای منطقه برگردد و پای داعش حتی به مرزهای ایران هم نرسد.
واکنش رئیس اسبق صداوسیما
عزتالله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صداوسیما در واکنش به این رفتار ناملموس اینستاگرام به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: "اگر ما بپذیریم که عصر فضای مجازی عصر "میکروقدرت"ها است و به تدریج قدرت جریان بر جریان قدرت غلبه میکند امروز شاهدیم که حتی صاحبان پلتفرمهای جهانی که بخشی از اصحاب قدرت، محسوب میشوند خودشان به شدت مقهور جریانهاییاند که در فضای مجازی اتفاق میافتد؛ از جمله واقعه شهادت "حاج قاسم سلیمانی" سردار بزرگ سپاه اسلام که علاوه بر تمام تلاشهایی که از جمله اینستاگرام برای حذف نام او از فضای مجازی صورت دادند با این حال قدرت جریان و رودخانه پرخروش حمایت جهانی از "حاج قاسم سلیمانی" به گونهای بود که همه فضای مجازی را پُر کرد."
تغییر کنداکتور تلویزیون
"حاج قاسم" و دستاوردهایش بر کسی پوشیده نبود اما برخی هم به دنبال اطلاعات و نادیدهها و ناشنیدههای بیشتری از سردار بودند؛ به همینخاطر در رسانهها به دنبال اطلاعاتی درباره این مرد فراتر از مرزها بودند که در همه این سالها از دوربین، مصاحبه و سخنرانی فراری بود. با همه سختیهای تحمل این خبر دردناک تلویزیون اما خیلی زود دست به کار شد و واکنش نشان داد؛ چرا که معمولاً در اتفاقات و حوادث دیرتر از دیگر رسانهها به کنجکاویها و ابهامات و سوالات مردم پاسخ میدهد. از همان ابتدای روز جمعه کنداکتور شبکههای سیما تغییر کرد؛ هر شبکه به تناسب برنامهها سراغ میزهای تحلیلی و گفتوگو محور رفت تا ابتدا از تأثیر حضور بینالمللی سردار سلیمانی بگوید، با اعلام سه روز عزای عمومی از سوی رهبر انقلاب، برنامههای شاد و مفرح تلویزیون از کنداکتور خارج شد و همه سیما به قاب بغض از شهادت "حاج قاسم" و سراسر خشم و نفرت از آمریکا و جنایتهایش، تبدیل شد.
همه سیما یکپارچه سردار سلیمانی شد
بیانیههای مختلف را هنرمندان تلویزیون، دوبلورها و مستندسازان منتشر کردند و البته در بخش کودک، انیمیشنسازان و برنامهسازان هم به راه افتادند تا به کودکان و نوجوانان اطلاعات و آگهیهای لازم را در خصوص سبک زندگی، دستاوردها و موفقیت سردار بدهند. علاوه بر شروع درست و آگاهیدهنده شبکه یک با دو مجری قدیمی تلویزیون (مهدی آقابیگی و محمدرحمان نظاماسلامی) و گفتوگو با فرماندهان و همرزمهای سردار، ویژهبرنامه شبکه دو و "به خانه برمیگردیم" شبکه پنج که رنگ و بوی "حاج قاسم" به خودش گرفت یا شبکه نمایش در انتخاب فیلمها، شبکه قرآن و ویژهبرنامهای برای سردار، شبکههای برونمرزی رنگ ویژه اطلاعرسانی و موضعگیری سیاسی و امنیتی در دستور کارش قرار داد، شبکه خبر به میزگردهای تخصصی اختصاص داده شد؛ "جهانآرا" شبکه افق و "عصر" نادر طالبزاده که به خاطر مناسب بودن و تسلط بر گفتوگوهای تخصصی با کارشناسان آمریکایی و غربی از شبکه افق به شبکه یک کوچ کرد.
تدارک ویژه شبکه سه با سهگانهای برای سردار
با همه این تفاسیر در میان شبکههای تلویزیونی، مثلِ ایام آلودگی، شبکه سه برای خودش کار ویژهای تعریف کرد و برنامه "سلام صبح بخیر" با سه وعده صبحگاهی، عصرگاهی و شبانگاهی به صورت زنده روی آنتن ماندند؛ پرونده ویژه قابل اعتنایی را در معرض دید مخاطب قرار داد و مهمانان مختلفی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و هنری و فرهنگی به برنامه دعوت کرد؛ به نظر میرسد بیش از برنامههای دیگر از تنوع محتوایی و میهمانان جذاب در همه عرصهها بهره برد. این تکراری نبودن نگاه و هدف، مخاطب را بیشتر معطوف ویژهبرنامههایش کرد. برخی از بخشهایش در فضای مجازی بیشتر دیده شد؛ مخصوصاً آهنگ علیرضا افتخاری، گفتوگوی هنرمندان و بازیگران درباره "حاج قاسم"، بحثهای کارشناسی مخصوصاً واکنش "نجاح محمدعلی" کارشناس مسائل سیاسی از لندن روی آنتن زنده به دوگانگی رفتار و مواضع ترامپ بعد از حمله سپاه به پایگاه آمریکایی در عراق که گفت ترامپ... خورد!- در واقع به معنای اینکه ترامپ به غلط کردن افتاده است.
شهادت سردار "عصر" طالبزاده را به شبکه 1 برد
این تکراری نبودن کار رسانهای و برنامهسازی حائز اهمیت است که میتواند به نسخهای رایج در رسانهملی تبدیل شود مخصوصاً برای بخش خبر که هم اطلاعدهنده و هم آگاهیدهنده است؛ کاری که شبکههای بینالمللی بهتر از شبکههای رسانهملی در دستور کار خودشان قرار دادهاند و پیشروتر عمل میکنند. اگر بخواهیم به ارزیابی درست و منطقی در یک هفته "سردار" با صداوسیما اشاره کنیم برنامهسازی خصوصاً در ویژه "سلام صبح بخیر" شبکه 3 و "عصر" نادر طالبزاده نمره قابل قبولتری نسبت به گفتوگوهای ویژه خبری و شبکه خبر میگیرد. انگار معاونت سیاسی صداوسیما در همان ارائه بستههای معمول رسانهای باقی مانده و دنبال تغییر رویه در تنوع ساخت برنامه، گویندگی و خبررسانی نیست. همان گویندگی به سبک و سیاق قبل و گفتوگوهای خستهکننده تک نفره و دو نفره و برخی اوقات اسکایپی با میهمان از خارج از کشور که کمتر میتواند به تخصص و حرفهایگری شبکههای خارجی، مخاطب را جذب کند. گفتوگوهای متنوع و محتوای مطلب مطالبه مخاطبی است که امروز به ابزارهای مختلف رسانهای دسترسی دارد؛ اما هنوز به خبرها و اطلاعرسانیهای صداوسیما اعتماد دارد.
انیمیشن "سردار" برای تلویزیون و سریال و فیلمسینمایی که مدعی دارند
صداوسیما در تشییع پیکر چند روزه سردار که از کشور عراق آغاز شد و به زادگاهش در کرمان رسید سنگ تمام گذاشت؛ شبکههای سیما توانستند قابهای ویژهای را برای مخاطب به نمایش بگذارند. البته ساخت محصولاتی هم در تلویزیون با محور "سردار سلیمانی" در دستور کار قرار گرفت که اولین آن سهم مرکز صبا است؛ انیمیشن 40 دقیقهای در گفتوگو با محمدرحیم لیوانی به سالگرد سردار قاسم سلیمانی میرسد و برنامههای دیگری که برای چهلمین روز شهادت سردار درنظر گرفته شده است. در فضای مجازی و رسانهای بحث بر سر ساخت فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی ادامه دارد؛ از آمادگی بهروز افخمی برای ساخت سریال تا گمانهزنیها برای شروع فیلمسینمایی "حاج قاسم" به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و البته که نامهای دیگری هم به میان میآید.
دوربین مخفی برای "حاج قاسم" در شبکه 3
سه گانه شبکه سوم سیما بود که تحت عناوین "سلام صبح بخیر"، "سلام عصر بخیر" و "سلام شب بخیر" روی آنتن رفت؛ به تعبیر ابوالفضل صفری تهیهکنندهاش، روزی 18 ساعت برنامه زنده داشتند که سهم "پرونده ویژه" هم سه ساعت برنامه بود. مجریهای جدیدی مثل رسالت بوذری و کاظم احمدزاده نیز از سوریه به برنامه اضافه شدند. تهیهکننده برنامه اعتقاد دارد از مرزهای معمول برنامهسازی در تلویزیون عبور کردند و با وقت کم و فرصتهای محدود به فکر کار جدید و متنوع بودند. شاید یکی از نکات جالب این برنامه، دوربینهای مخفی بود که نظرات و واکنشهای واقعی مردم را میگرفت نه اینکه به صورت مستقیم، میکروفون خبرنگار یا گزارشگر در مقابل مردم قرار بگیرد؛ این کار هم تجربه جدیدی بود که برنامهسازان دیگر هم میتوانند از آن بهره ببرند؛ میزان اعتماد مخاطب را هم بیشتر بالا میبرد که حرفها و نقطهنظرها شفافتر و غیرتظاهری به سمع و نظر بیننده میرسد.
شلیک سپاه به پایگاه عینالاسد آمریکا
خبرها از بامداد چهارشنبه رنگ و بوی دیگری گرفت؛ چرا که همزمان با به خاک سپردن "حاج قاسم سلیمانی" اولین واکنش سپاه به ترور سردار سلیمانی عملی شد؛ در واقع همان کلید واژه "وعده صادق" که در تلویزیون محور شد را سلحشوران و سربازان ولایت عملی کردند و یکی از مهمترین و استراتژیترین پایگاههای آمریکایی در عراق را با خاک یکسان کردند. به هر حال در مقابل حرکت خصمانه و ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و همرزمان دلاورش باید طبق خواسته مردم ایران و جبهه مقاومت، آمریکاییها با انتقام کوبنده روبرو میشدند و این اتفاق افتاد. شاید نقطه ضعف صداوسیما در گفتوگوهای ویژه تحلیلی و خبری اینجا به رخ کشیده شود که شبکه الجزیره و برخی دیگر از شبکههای بینالمللی از همان ثانیههای اعلام خبر منفجرشدن پایگاه آمریکایی در عراق، پای کار آمدند و نخستین واکنش نظامی در منطقه در قبال حضور آمریکاییها را تحلیل و بررسی کردند؛ اما آنطور که باید و شاید رسانهملی، تحلیلگران خبره و بستههای اطلاعرسانی و تحلیلی ویژهای را به کار نگرفت که به موازات این حرکت بزرگ نظامی، سیاسی و بینالمللی، کار رسانهای و فرهنگی مناسبی هم به سمع و نظر مخاطب ایرانی برسد. ضرورت دارد که همسو با حرکت نظامی سپاه پاسداران و حضور مؤثر ملت ایران در بدرقه سردار، بخشهای فرهنگی و رسانهای ویژه و مثمرثمرتر عمل کنند. تحلیلها و گزارشها و پوششهای خبری مناسبتری را روی آنتن ببرند و ابعاد و زوایای این حرکت نظامی بینالمللی، بر همه هویدا شود. در واقع آمریکای جنایتکار از رسانههای ما بترسد و بداند مردم میدانند او چه کرده و جنایتهایش چه سطح و عمقی دارد؛ از طرفی دیگر تحریفهای غربی سودی نخواهد داشت.
نقاط ضعف در تحلیلها و بخش خبری صداوسیما به روایت نادر طالبزاده
نادر طالبزاده تهیهکننده و مجری برنامه "عصر" در گفتوگویی با خبرنگارخبرگزاری تسنیم به بررسی نگاه تحلیلی و خبری صداوسیما پرداخت و گفت: میدانید که خبررسانی و آگاهیدادن در اولویت است و باعث ارتقای دشمنشناسی میشود. چرا که دشمن از همین دریچه مطلب و خوراک منحرفکننده و اشتباه در اختیار جوامع قرار میدهد. مردم طرفدار خبر و تحلیلاند که بهترین محتواها را بدست بیاورند و در جریان همه اتفاقات ریز و درشت قرار بگیرند. اگر ما اطلاعات را دستهبندی شده و درست در اختیار جامعه قرار ندهیم به دنبالش در رسانههای دیگر میرود که خوراکهای غلطی در اختیارش قرار میدهند. ما باید از آن حالت قدیمی و خستهکننده و تکراری خارج شویم و به دنبال حرف جدید برویم؛ کاری که در این 40 ساله کمتر دیدهایم و انگار آن حساسیت وجود ندارد و هنوز غافلاند. در خبر و تحلیل، خلاقیتها و ایدهپردازیهای زیادی وجود دارد، ما میتوانیم رویه زیبا و تأثیرگذاری را در صداوسیما شکل دهیم، کاری که سالهای سال است به دنبالش نیستند.
چرا مردم از توجه بازیگران هالیوود به ترور "سردار" با خبر نشوند؟
وی با اشاره به اینکه به سراغ خبرنگارهای خبره بروند، خاطرنشان کرد: این انقلاب ظرفیتها و استعدادهای بالقوه و درخشانی دارد که کمتر میتوانند به سراغ آقازادگی و نورچشمی بروند و از خبرنگاران خبره و انقلابی و اهلفن بهره ببرند. من خودم از کارشناسان و خبرنگاران اهلفن استفاده میکنم و به "عصر" تلویزیون دعوت میکنم. خبرنگارانی که اشراف داشته باشند، حداقل دو زبان بدانند و با فرهنگهای مختلف آشنا باشند؛ بعضاً در گفتوگوها، آنقدر کاربردی عمل کنند که مخاطب در جریان فضاهای کشورهای مختلف هم قرار بگیرند. مثلاً از این نگرانی و توجه بازیگران هالیوود به ترور سردار سلیمانی و جنایت ترامپ، باخبر شوند. شاید جزو معدود برنامههایی بودیم که به این موضوعات پرداختیم.
رویه تکراری و خستهکننده تحلیلهای خبری تلویزیون
طالبزاده تأکید کرد: 13 سال است روی آنتن تلویزیونم؛ یک بار در این سالها از من نخواستند برای شبکه خبر طراحی داشته باشم یا از تجربیات بنده و امثال بنده بهره ببرند. همه دنیا از آدمهایشان میخواهند طراحی داشته باشند برای بهتر کردن شرایط و فضای کاری، ایده بدهند اما این میل و رغبت در اینجا وجود ندارد و درگیر رقابتهای غلط رسانهای هستیم. تا به حال مدیران هم از من نخواستند به سراغ اصلاح رویه تکراری و خستهکننده خبر و تحلیلهای خبری برویم. مردم دوست دارند در جریان آخرین تحلیلهای شبکه خبری آمریکایی قرار بگیرند و به مراتب اعتمادشان هم به تحلیلها و خبرهای صداوسیما بیشتر میشود وقتی به عمق به روز بودن رویه تحلیلی و خبری تلویزیون پی ببرند. مردم خودشان باید به باور دروغگویی دشمن در تحلیلها و خبرها و گفتوگو با کارشناسان آمریکایی، برسند؛ تا جائیکه با حرفهای چند آدم خودفروخته در شبکههای ماهوارهای، ناامید نشوند. وظیفه شرعی و قانونیمان این است که در راستای اطلاعرسانی دقیق و به روز بودن مردم قدم برداریم.
بالأخره "عصر" به شبکه یک رسید
وی خاطرنشان کرد: کارشناسان خارجی استقبال میکنند با شبکههای ما گفتوگو کنند؛ همانطور که چندین نفر گاهی اوقات در پشت خط تلفنی ما میمانند و وقت برنامه اجازه نمیدهد با آنها هم گفتوگو داشته باشیم. به مردم احترام بگذاریم وظیفه دستگاه عظیم خبری و معاونت سیاسی صداوسیما است که اتفاق خوبی در عرصه تحلیل و خبر رسانهملی فراهم آورند. خوشبختانه در این هفته تلویزیون با "سردار سلیمانی" برنامه "عصر" چند شبی در شبکه یک برنامه داشت؛ برنامهای که میگفتند در کنداکتور جا نمیگیرد! برنامههای 70 تا 90 دقیقهای زنده روی آنتن داشتیم.
صداوسیما خیلی زود خودش را جمع و جور کرد
لطفالله سیاهکلی مدیرعامل سروش و معاون اسبق فضای مجازی صداوسیما در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به محبوبیت سردار سلیمانی اشاره کرد و گفت: همه دنیا با پدیدهای روبرو شدند که چقدر یک نظامی محبوبیت دارد؛ نه تنها در ایران و عراق و سوریه بلکه در کشورهای عربی و حتی بعضاً اروپایی؛ مردم عاشقانه بدرقهاش کردند و این نوع رفتار با هیچ قواعد جهانی همخوانی ندارد. تلاش میکردند از کنار این واقعه بزرگ بگذرند اما عظمتش همه را گرفتار کرده بود و نتوانستند این شفافیت و واقعیتها را کتمان کنند. سعی کردند با این اندیشه بزرگ و تفکر اسلامی، سیاسی برخورد کنند اما برکت شهادت سردار سلیمانی، اصل و مغز مطلب تفکر اسلامی و شیعی را به دنبال مخابره کرد. به نظرمن در این راستا رسانهملی توانست خیلی زود خودش را با جامعه همراه کند و به صف مقابله با تحریفهای احتمالی و اندیشههای غلط شبکههای بینالمللی بپیوندد. کمتر خطایی را شاهد بودیم و نقاط ضعفش را بگذارید به حساب شوک بزرگی که همه جهان اسلام را درگیر خودش کرد و آن شهادت انسان واقعی به نام "سردار سلیمانی" بود. معمولاً در این مواقع همه دست و پایشان را گم میکنند اما رسانهملی خودش را به موقع جمع و جور کرد.
مجریان و گویندهها نتوانستند جلوی گریهشان را بگیرند
وی در پایان خاطرنشان کرد: خیلیها منتقد گریه مجریان و گویندگان، شدند و یا به بخش خبری و تحلیلی ایراد گرفتند، اینها وجود دارد اما در این شرایط سخت، باید بپذیریم رسانهملی عملکرد قابل قبولی از خودش نشان داد؛ خیلی زود توانست ویژهبرنامههایش را تدارک ببیند و همهچیز را کنار هم قرار دهد؛ البته که پیش از این تجربه جنگ و حوادث مختلف را داشتهایم اما واقعاً پرواز "سردار" آنقدر نابهنگام و ناجوانمردانه بود که تلاشگران صداوسیما هم نتوانستند جلوی گریهشان را بگیرند و یا برخی نقاط ضعف هم دلیلش جریحهدار شدن عواطف و احساسات تلویزیونیها بود.
انتهای پیام/