یادداشت|نگاهی به «تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن»
نویسنده در مقاله اوّل، ایران را یکی از نخستین مراکز پرورش تصوف اسلامی میداند و به سابقه گرایشهای عرفانی در ایران پیش از اسلام میپردازد.
خبرگزاری تسنیم، محسن احمدوندی*
استاد عبدالحسین زرینکوب از تابستان تا پاییز سال 1349 به دعوت «انجمن مطالعات ایرانیِ» آمریکا، رشته سخنرانیهایی را به زبان انگلیسی در حوزه تصوف و عرفان ایرانی در دو دانشگاه پرینستون و کالیفرنیا(شعبه لُسآنجلس) ایراد فرمود که بعداً انجمن یادشده شمارههای 3و4 از جلد دهم فصلنامه خود (Iranian Studies) را به نشر آنها اختصاص داد. کتاب «تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن» در واقع برگردان مطالب منتشر شده در آن فصلنامه است. ترجمه این کتاب به همـت دکتر مجدالدین کیوانی صورت گرفته و انتشارات سخن آن را در 199 صفحه منتشر کرده است. کتاب «تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن» در واقع خلاصهای بسیار فشرده از تاریخ تصوف ایران از آغاز تا امروز است.
نویسنده در مقاله اوّل، ایران را یکی از نخستین مراکز پرورش تصوف اسلامی میداند و به سابقه گرایشهای عرفانی در ایران پیش از اسلام میپردازد. او معتقد است که اغلب ادیانِ رایج در ایرانِ پیش از اسلام از جمله آیین میترائیسم، آیین زرتشت و آیین مانی عناصری از تجربه عرفانی را در خود داشتهاند. همچنین افکار چینی و هندی از طرف خراسان و افکار هلنیستی و سامی از طرف بینالنهرین بر گرایشهای عرفانی در ایران اثر گذاشتهاند.
در مقاله دوم به جستجوی ردپای برخی گرایشهای صوفیانه در فرقههای نخستین اسلامی از جمله شیعه، مرجئه و اشاعره پرداخته میشود و سپس برخی از سردمداران عرفان و تصوف در دو مکتب تصوف بغداد و خراسان ازجمله جنید، حلاج، بایزید، خرقانی، ابوسعید و... معرفی میشوند.
مقاله سوم به تأسیس خانقاهها و شکلگیری نظام خانقاهی در جهان اسلام اختصاص دارد، یعنی دورهای که در آن تصوف شخصی به سمت تصوف طریقتی و تشکیلاتی پیش میرود. سپس تعدادی از مهمترین طریقتهای تأثیرگذار ایرانی از جمله طریقت کبراویه، سهروردیه، قلندریه، نقشبندیه، صفویه و نعمتاللهیه به صورت مختصر معرفی میشوند. زرینکوب معتقد است که سازماندهی تصوف در چارچوب متعارفِ طریقتهای صوفیان، خودجوشی و ماهیت وجدی را از آن گرفت.
مقاله چهارم را میتوان گونهای نمادشناسی از مهمترین سمبلهای صوفیانه از جمله شراب و شاهد دانست. در این مقاله پیوند شعر با تصوف بررسی میشود و خدمات ارزندهای که شعر به تصوف کرده است برشمرده میشود، سپس برخی از مهمترین آثار منظوم و منثور صوفیانه ازجمله منطقالطیر، حدیقةالحقیقة، مثنوی معنوی، دیوان شمس، شرح تعرّف، اسرارالتوحید، مقامات ژندهپیل و نامههای عینالقضات معرفی میشوند و مختصراً بررسی میگردند.
در مقاله پنجم به ارتباط صوفیه با سنتهای دینی و تأویلهای آنها از مناسک مذهبی پرداخته میشود. نویسنده معتقد است که از این نظر شباهت فراوانی بین صوفیه و اسماعیلیان (باطنیان) وجود دارد. در ادامه نیز پیوند صوفیه با ملامتیه، قلندریه، فتیان و عیاران تشریح میشود.
مقالة ششم به بررسی برخی نگرشهای صوفیان از جمله نگرش آنها نسبت به ثروت و زن مربوط میشود. نویسنده بر این باور است که صوفیه معتدل ثروت را تا زمانی که آدمی را از یاد خدا غافل نکند بد نمیدانستند. همچنین آنها مجرد زیستن را تأیید نمیکردند و از موسیقی و سماع نیز برای تزکیه درون بهره میبردند.
مقاله هفتم به شکلگیری نظریه ولایت در تصوف و نگرش صوفیان معتدل و افراطی به این مقوله میپردازد. در مقاله هشتم نظریه وحدت وجود و وحدت شهود در تصوف بررسی میشود و تفاوت این دو شرح داده میشود.
زرینکوب در خاتمه کتاب خود معتقد است که تصوف دیگر جذابیتی برای انسان معاصر ندارد و با ابتذالی که به آن دچار شده است دیگر قادر نخواهد بود موقعیت خود را حتی در حواشی جامعه امروزی نیز حفظ کند.
----------------------------
منبع
زرین کوب، عبدالحسین. (1390). تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن. ترجمة مجدالدین کیوانی. چاپ سوم. تهران. سخن. 199 صفحه.
---------------------------
* دکتری زبان و ادبیات فارسی
انتهای پیام/