حاج قاسم با کسب صفات فاطمی آسمانی شد/ شهادت سردار سلیمانی را با منطق زینب (س) ببینیم
حجتالاسلام سرلک میگوید شهادت سردار سلیمانی همچون منطق زینب(س) چیزی نیست جز زیبایی؛ این زیبایی را در مراسم تشییع پیکرشان و در بیداری ملتهای آزاده دنیا شاهد بودیم و انشاءالله تا رانده شدن آمریکا و صهیونیستها از منطقه ادامه خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، از بنیادیترین اعتقادات دینی آن است که بدانیم تمام عالم بر اساس حکمت الهی میچرخد و هیچ رویدادی بدون مصلحت الهی نیست؛ مهم این است که حکمتها و مصلحتها را بشناسیم و از درسهای نهفته در آن عبرت بگیریم؛ چرا که اگر حادثههای ناخوشایند زندگی، بیمعنا و بیحاصل باشند، قابل تحمل نخواهند بود. اگر انسان، به معناداری و حکمت کارها باور داشته باشد، هر چند آن حوادث بر اثر بلایای طبیعی و یا خطاهای انسانی باشند، اما آنها را به خاطر حکمت نهفته در آن، تحمل خواهد کرد. چه بسیار رویدادهایی که هر روزه در دنیا اتفاق میافتند که بخشی از آنها ریشه در طبیعت داشته و بخشی از آنها بر اثر غفلت و یا خطای افراد صورت میگیرد؛ در هر صورت نمیتوان گفت این رویدادها از دایره علم و حکمت خداوند خارجند؛ چه اینکه خداوند متعال در طول تاریخ بشریت همواره به واسطه رویدادهای تلخ و شیرین، آموزههای ارزشی خویش را به بشر القاء کرده است.
در هر صورت آنچه در رویدادهای تلخ و شیرین مقصود مدبّر عالم است، رشد بشر به سوی ارزشهای الهی است؛ به ویژه در برخی از دورانهای تاریخ که انسانها بیشتر در معرض نور هدایت قرار میگیرند؛ از جمله آنها برخی مناسبتهای آیینی یا موسمی همچون ایام اربعین و در این روزهای اخیر، ماجرای شهادت حاج قاسم سلیمانی بود.
با این مقدمه جهت دستیابی به فهم دقیقتر درباره جایگاه "نگاه توحیدی" و یا "نگاه آیاتی" نسبت به رویدادهای اجتماعی و سیاسی با حجتالاسلام علی سرلک کارشناس دینی به گفتوگو نشستیم.
وی به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه هنر معتقد استشهادت سردار سلیمانی همچون منطق زینب(س) چیزی نیست جز زیبایی؛ این زیبایی را در مراسم تشییع پیکر مطهرشان و در بیداری ملتهای آزاده دنیا و دینداران عالم شاهد بودیم و انشاءالله تا رانده شدن آمریکا و صهیونیستها از منطقه ادامه خواهد داشت. در ماجرایی مثل عاشورای حسینی که چشمهای ظاهربین، خون و شمشیر را میبینند، حضرت زینب سلامالله علیها زیباییهای باطنی این ماجرا از جمله رشد سریعِ یاران در درجات فضل و نیز آینده شورانگیز آن را مشاهده میکند که اکنون در قالب اربعین حسینی جلوهگر است. از این روست که در پاسخ به سؤال طعنهآمیز ابنزیاد که: نظرت درباره کاری که خدا با برادر و اقوامت کرد چیست، فرمود «مَا رَأیتُ إلّا جَمیلاً؛ چیزی جز زیبایی ندیدم.»
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* یکی از شاخصههای رفتاری خوبان، نگرش توحیدی به مسائل اجتماعی و سیاسی است؛ به این صورت که هیچ رویدادی در عالم اتفاق نمیافتد مگر آنکه در علم خداوند ثبت شده باشد. اجمالاً درباره نگاه توحیدی توضیح دهید.
داستان انبیاء و اولیاء برای آن است که چشم انسان را از مُلک به ملکوت باز کنند. این آخربینی پیشه اهل نور است. بدون آخرتنگری نمیتوان حرکت کرد. ما انسانها همگی به دنبال معنایی برای زندگی کردنیم. یا باید با معنای واقعی زندگی کنیم و مصائب را بفهمیم و شادیها را درک کنیم و یا باید معنا بسازیم. معناهای خودبافته بشر پر از تضاد و تناقضند؛ پس باید به معنای واقعی برسیم. معنای حقیقی آن است که نگاه توحیدی داشته باشیم و دنیا را سوای آخرت نبینیم؛ بایستههای دنیا را بشناسیم و آن بایستهها را در مسیر رشد و آبادانی قیامت بهکار بگیریم.
مثلاً یکی از کلیدیترین بایستههای رفتاری که خداوند آن را برای بشر در نظر گرفته است، در همان ابتدای هبوط آدم علیهالسلام به دنیا مطرح میکند که همان تبعیت از هدایت است؛ آنجا که فرمود «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون؛ گفتیم «همگی از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من به شما هدایتى رسد، آنان که هدایتم را پیروى کنند، بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد.» یعنی مسیری که آدم علیهالسلام از بهترین موقعیت که همان بهشت بود، هبوط کرد، دوباره باید به آن موقعیت برسیم که راهکار آن، تبعیت از هدایت و هادیان الهی است.
رهبر معظم انقلاب نیز بارها نگاه توحیدی خویش را در معرض همگان قرار داد. در واقع ایشان حجتی است برای کسانی که میخواهند نگاه موحدانه به مسائل داشته باشند. امام خمینی (ره) نیز نمونه بارز موحدان عالم است؛ در رویدادهای تلخ و شیرین، همواره خداوند را محور قرار میدادند؛ چه آن هنگام که خرمشهر به دست رزمندگان اسلام آزاد شد و فرمود "خرمشهر را خدا آزاد کرد" و چه آن زمانی که حاج آقا مصطفی خمینی به شهادت رسید و فرمود از "الطاف خفیه الهی" بود.
از این منظر است که رهبر معظم انقلاب شهادت سردار سلیمانی را آیه و نشانه خدا معرفی میکند و مراسم تشییع پیکر مطهر ایشان را نیز مصداق ایام الله میدانند.
آینده انقلاب متصل به عصر ظهور است
* در واقع میخواهید بفرمایید محوریت قرار دادن خداوند در تمام رویدادهای تلخ و شیرین و فهم حکمتهای خداوند، کار فرد موحد است؛ این درجه معنا از توحید، نسبت به توحیدی که در اصطلاح شنیده بودیم مرتفعتر است.
این حقیقت هم پشتوانه قرآنی دارد و هم منطبق با سیره خوبان عالم است؛ مثلاً در ماجرایی مثل عاشورای حسینی که چشمهای ظاهربین، خون و شمشیر را میبینند، حضرت زینب سلامالله علیها زیباییهای باطنی این ماجرا از جمله رشد سریعِ یاران در درجات فضل و نیز آینده شورانگیز آن را مشاهده میکند که اکنون در قالب اربعین حسینی جلوهگر است. از این روست که در پاسخ به سؤال طعنهآمیز ابنزیاد که: نظرت درباره کاری که خدا با برادر و اقوامت کرد چیست، فرمود «مَا رَأیتُ إلّا جَمیلاً؛ چیزی جز زیبایی ندیدم.»
این مسئله نشان میدهد حضرت زینب سلامالله علیها عبد خداوند است و خدا است که مؤثر در رویدادهای عالم است. ایشان طی تربیتهای حسینی، برنامه خدا را در ماجرای کربلا فهم میکند و میداند که کربلا را نباید در بازه زمانی محدود بررسی کرد. جریان انقلاب اسلامی و چالشهای آن هرچند گاهی تلخ است، اما آینده آن انشاءالله متصل به دوران ظهور امام عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف است. این مسئله دلها را آرام و عزم انسان را برای ادامه مسیر راسختر میکند.
در ماجرای شهادت سلیمانی چیزی ندیدیم جز زیبایی
* با این تعریف، شهادت سردار سلیمانی چگونه تبیین میشود؟
همان جمله حضرت زینب سلامالله علیها که فرمود «من جز زیبایی چیزی ندیدم». بنابراین شهادت سردار سلیمانی چیزی نیست جز زیبایی؛ این زیبایی را در مراسم تشییع پیکر مطهرشان و در بیداری ملتهای آزاده دنیا و دینداران عالم شاهد بودیم و انشاءالله تا رانده شدن آمریکا و صهیونیستها از منطقه ادامه خواهد داشت.
البته تمام انسانها تاب و تحمل این معارف الهی را ندارند به ویژه انسانهایی که نزدیک به صدر اسلام بودند. این افراد، تعداد زیادی از کسانیاند که توصیشان در آیه 11 سوره جمعه اینگونه آمده است که به خاطر داد و ستد، پیامبر را هنگام نماز رها میکردند «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً؛ و چون داد و ستد یا سرگرمی میبینند، به سوى آن روى میآورند و تو را در حالى که ایستادهاى ترک میکنند.»
اما کسانی که متصل به نور الهیاند و خود را در مسیر عبودیت خداوند قرار میدهند، از منظری به وقایع مینگرند که ربوبیت خداوند را نتیجه بگیرند. شما در آیات قرآن هم که نگاه کنید، وقتی خداوند رویدادی تاریخی را شرح میدهد، در آخر، درسهای آن رویداد را مطرح میکند؛ یعنی دست برتر خداوند در تمام رویدادها دیده میشود و در این بین انسانها باید از این آزمونها به سلامت عبور کنند. سیل، زلزله و از این دست رویدادها هرچند تلخند، اما از نگاه قرآن، آزمونهایی پیش پای انسانها هستند و هر کس به قدر فهم خود باید به درسهای آن پی ببرد. مثلاً خداوند در آیه155 سوره بقره خوف، گرسنگی، نقصان اموال و محصولات را از مصادیق ابتلا معرفی کرده و میفرماید «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛ و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ] ترس، گرسنگى، کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم؛ و صابران را مژده بده.»
سران نظام باید مثل سردار سلیمانی نگاه توحیدی داشته باشند
اگر حاج قاسم سلیمانی موفقیتهایی در عرصه نظامی داشت، به خاطر این بود که نگاه توحیدی داشت. خداوند را مؤثر در امور میدانست. خود را مطیع فرمان خدا و امام عصر عجالله تعالی فرجه الشریف میدانست. او آموخته بود هرکجا حق است، باید پیرو آن بود و با باطل تا پای جان مبارزه کرد. هر موفقیتی را به خداوند نسبت میداد نه به توان خویش؛ همان نکتهای که نظامیان ما، مسئولان نظام ما باید مدنظر قرار بدهند. ایشان به هوش خود و شجاعتش نمیبالید بلکه به قدرت خدا ایمان داشت؛ ما این مسئله را به وضوح در سبک زندگی ایشان مشاهده میکردیم. نگاه توحیدی یعنی اینکه خدا را فاعل بدانی و در رویدادها دست برتر خدا را نگاه کنی.
با این معادله، دست خداوند جهت حضور مردم در تشییع پیکر مطهر سردار دیده میشود. خدا بود که دلها را به سوی ایشان متمایل کرد؛ خدا است که محور است. اگر خدا نخواهد، بهترین بنده خدا هم سر از دنیا بگذارد و برود، مردم از مراسم او استقبال نمیکنند.
خداوند در آیه 7 سوره حجرات ایمان را مقولهای معرفی میکند که لذت آن را خود او در قلوب مسلمانان انداخته و کراهت کفر و فسق و عصیان را در دل آنها قرار داده است. «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطیعُکُمْ فی کَثیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ و بدانید که پیامبر خدا در میان شما است. اگر در بسیارى از کارها از [رأى و میل] شما پیروى کند، قطعاً دچار زحمت میشوید، اما خدا ایمان را براى شما دوستداشتنى قرار داد و آن را در دلهاى شما بیاراست و کفر و پلیدکارى و سرکشى را در نظرتان ناخوشایند کرد؛ آنان [که چنیناند] اهل رشدند.» یعنی حتی ایمانی که ما به آن میبالیم، به خاطر آن است که شیرینی و حُب آن را خداوند در دل ما قرار داده است.
در مسائل نظامی نیز همین نوع نگاه وجود دارد، آنجا که فرمود «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیم؛ و شما آنان را نکشتید بلکه خدا آنان را کُشت. و چون [تیر به سوى آنان] انداختی، تو نزدی، بلکه خدا زد؛ و به این وسیله مؤمنان را به آزمایشى نیکو، آزمود؛ قطعاً خدا شنواى داناست.» / انفال 17
فردی همچون حاج قاسم سلیمانی حقیقتاً به این آیه اعتقاد داشت؛ اینگونه مسائل بود که ایشان را به چهرهای نمونه در جهان تبدیل کرد نه صرفاً توان نظامی. چه بسا خیلی از انسانها توانی فراتر از امثال حاج قاسم دارند، اما ایمانشان را اصلاح نکردند، اعتقادشان به توحید را اصلاح نکردند.
قطرهای از کوثر فاطمی
* در ایام شهادت بانوی بزرگوار اسلام، حضرت زهرا سلامالله علیها قرار داریم. همانگونه که مستحضرید بهترین رفتار در قبال این ایام، کسب صفات فاطمی است. اگر بخواهیم برخی صفات فاطمی حاج قاسم را بررسی کنیم، چه گزارههایی دیده میشوند؟
حاج قاسم خود را ندید و سعی کرد خدا را پررنگ کند و یاری خدا را جلوه دهد. این مسئله، کمال تواضع انسان است؛ زمانی که اعتقاد به ربوبیت خداوند در زندگی فرد، بزرگتر از خود او باشد، آن فرد به تواضع کشیده میشود؛ یعنی خود را ناچیز حس میکند و دیگران را فراتر از خویش میداند؛ وقتی خودت را نبینی، خداوند صفات پسندیده تو را در معرض همگان قرار میدهد.
در سیره امام راحل نیز به کرّات این مسائل را دیدیم. مدام خود را پس میزد تا خداوند پررنگ شود، نقش مردم بیشتر دیده شود. خداوند به برکت وجود ایشان، انقلاب را برپا کرد، اما باز میبینیم خود را حقیر میدانند. همین ویژگیها، رمز رشد افراد است.
اینها مسائلی است که اوجش را در اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام میبینیم. حاج قاسم فاطمی رفتار کرد. خود را ندید، سعی کرد گمنام باشد؛ ایثار به خرج داد و در غربت به شهادت رسید و آسمانی شد. حضرت زهرا سلامالله علیها تمایلی به دنیا ندارد، قبرش را میخواهد مخفی نگهدارد؛ بنابراین افرادی چون سردار سلیمانی قطرهای از کوثر فاطمیاند.
ظرف وجودی حاج قاسم از نفسانیات خالی بود
خلوص حاج قاسم برای تمام اقشار جامعه از پیر و جوان و کودک نمایان بود، بهگونهای که وقتی از مردم درباره ویژگی ایشان میپرسی، از اولین گزارههایی که اشاره میکنند، اخلاص و تواضع ایشان است. حضرت زهرا سلامالله علیها درباره اثر مثبت خلوص در قبال عبودیت خدا میفرماید «مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ، أَهْبَطَ اللَّهُ [إِلَیْهِ] أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ» یعنی کسی که عبادت خالص خود را به سوی خدا بالا بفرستد، خداوند برترین مصلحت را به سوی او پایین میفرستد.»
خالص عبادت، یعنی توقع تمجید و تعریف نداشتن؛ این مسئله در گروی گذشتن از نفسانیات است. از این جهت، آن فرد ظرفی میشود که خداوند بهترین مصلحتها را در ظرف وجودی وی قرار میدهد. ظرفی که از نفسانیات و منیتها پاک باشد، قابلیت پذیرش بهترین مصلحتها را خواهد داشت و چه مصلحتی بالاتر از شهادت در راه خدا.
انتهایپیام/