اندیشکده|نئولیبرالیسم چگونه عامل گسترش فقر، جنگ و کشتار شد؟
یک تحلیلگر آمریکایی در گزارشی به تشریح نقش نئولیبرالیسم در توزیع ناعادلانه ثروت و گسترش جنگ و اشغالگری در منطقه غرب آسیا پرداخته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، یک رسانه آمریکایی در تحلیلی به بررسی نقش نئولیبرالیسم در ثروتمند کردن ثروتمندان، تولید فقر برای جمعیت عمومی و ایجاد جنگها، اشغالگریها و ایجاد دولتهای شکستخورده پرداخته است.
«کریس هجز»، روزنامهنگار برنده جایزه «پولیتزر» در مطلبی با عنوان «فاجعه مهندسیهای مبتنی بر آرمانشهری» نوشته است: «کارل پوپر در کتابش با عنوان "جامعه باز و دشمنان آن" درباره مهندسی آرمانشهری هشدار داد؛ منظور از مهندسی آرمانشهری، تحولات اجتماعی است که توسط کسانی انجام میشود که معتقدند به یک حقیقت آشکار دست یافتهاند.»
او در ادامه این مطلب در پایگاه «تروثدیگ» نوشته است: «این مهندسان آرمانشهری برای دست یافتن به چشماندازهای خودشان باعث نابودی تمامعیار سیستمها، نهادها و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی میشوند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «تاریخ مملو از بلاهای آرمانشهرگرا است؛ ژاکوبنها، مارکسیستها، فاشیستها و اکنون در زمانه ما گلوبالیستها یا امپریالیستهای نئولیبرال.»
کریس هجز تصریح کرده ایدئولوژی نئولیبرالیسم فاقد معنای اقتصادی است و بر جهل آگاهانه تاریخ اجتماعی و اقتصادی بنا شده است. او نوشته نئولیبرالیسم جدیدترین نمونه پروژههای آرمانشهری است.
نئولیبرالیسم بر این باور است که جامعه بشری هنگامی که از قیدوبندهای دولتی رها شده باشد به اوج خود دست پیدا میکند. جامعه و فرهنگ باید توسط اولویت حقوق اموال، تجارت آزاد و بازارهای جهانی بیقیدوبند دیکته شوند. بازارهای کار و تولید باید از قید نظارتهای دولت رها شوند و نقش دولت باید به اطمینان از کیفیت پول و سلامت آن و خصوصیسازی کنترل زمین، آب، تأسیسات عمومی، آموزش و پرورش، خدمات دولتی و غیره محدود شود. او نوشته نئولیبرالیسم، سرمایهداری را به یک بت تبدیل میکند.
با این حال، بهنوشته این تحلیلگر، این نسخه بازار هیچ ارتباطی با واقعیتها ندارد. سرمایهداران از بازارهای آزاد متنفرند. آنها بهدنبال کنترل بازار از طریق تشکیل شرکتهای ادغامی و خرید بهدنبال کنترل بازارها هستند. آنها فرهنگ را با تبلیغ برای دستکاری مصرف و ذائقههای عمومی اشباع میکنند. آنها وارد اقداماتی نظیر تثبیت قیمت میشوند و انحصارهای غیرقابل دسترسی ایجاد میکنند. در ایالات متحده، فرایند انتخابات را از پول اشباع میکنند و وفاداری مقامات انتخابی از هر دو حزب حاکم را برای ایجاد ممنوعیتهای مالیاتی، فسخ مقررات و تحکیم بیشتر ثروت و قدرت خود خریداری میکنند.
کریس هجز تصریح کرده این سرمایهداران شرکت صدها میلیون دلار برای ایجاد میزگردهای تجاری، تشکیل اتاقهای بازرگانی و اندیشکدههایی نظیر بنیاد هریتیج هزینه میکنند تا ایدئولوژی خودشان را به عموم بفروشند. او نوشته آنها از نفوذ و ثروتشان و مالکیتشان بر تریبونهای رسانهای استفاده میکنند تا رسانهها را به بلندگوهای خودشان تبدیل کنند.
تحلیلگر و نویسنده آمریکایی خاطرنشان کرده این ایدئولوژیهای مبتنی بر نگاههای آرمانشهری تار و پود اجتماعی را از طریق صنعتیزدایی از هم میگسلند و مراکزی را که زمانی مراکز تولیدی بزرگی بودهاند به سرزمینهایی تباهشده و طبقات متوسط و کارگر را به طبقهای سرخورده و خشمگین تبدیل میکنند، مشاغل را به خارج از کشور میفرستند، کارگران را بهصورت گسترده اخراج میکنند و دستمزدها را سرکوب میکنند، اتحادیهها را تحریف میکند. نئولیبرالیسم از آنجا که همیشه یک پروژه طبقاتی بوده و طبقهسازی هدفش بوده، ثروت را بهسمت طبقات بالا توزیع میکند.
او نوشته است: «نئولیبرالیسم بهعنوان یک پروژه طبقاتی، موفقیتی شگرف بهشمار میرود. هشت خانواده در حال حاضر ثروتی بهاندازه 50 درصد کل دنیا دارند. 500 فرد ثروتمند دنیا در سال 2019 نزدیک به 12 تریلیون دلار به ثروت خود اضافه کردند این در حالی است که نزدیک به نیمی از کل آمریکاییها هیچ پولی ذخیره نکردند.
او نوشته نئولیبرالیسم انسانها و دنیای طبیعی را به کالاهایی تبدیل کرده که تا زمان از پا افتادن یا فروپاشی باید استثمار شوند.
همه مراکز قدرت اعم از دولت اکنون بهتصرف قدرتهای شرکتی درآمدهاند و همگی درگیر فساد هستند و یا نابود شدهاند. او نوشته است: «ما دچار چیزی شدهایم که جان راستون سائول آن را کودتای آهسته مینامد. ماجرا به پایان رسیده است. آنها برنده شدهاند.»
در ادامه این مطلب به تلاشهای نئولیبرالیسم بهعنوان یک پروژه مبتنی بر آرمانشهری برای گسترش نفوذ و قدرت خود پرداخته است.
این تحلیلگر سیاسی نوشته است: «همزمان، این آرمانشهرگراها در تلاش برای گسترش قدرت و نفوذ جهانی آمریکا حملاتی را در خاورمیانه آغاز و اقدام به اشغالگری در سراسر این منطقه کردند و وارد باتلاقهایی شدهاند که بین 5 تا 7 تریلیون دلار برای آمریکا هزینه داشته است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «این پروژه آرمانشهری در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه و بهصورت نیابتی در یمن صدها هزار نفر را کشته، میلیونها پناهجو ایجاد و میلیونها نفر را سرگردان کرده است، شهرها و ملتها را تخریب کرده و به ایجاد دولتهای شکستخوردهای منجر شده که گروههای افراطی درست میکنند و قدرت آمریکا را بهشکل مرگباری تضعیف کرده است.»
انتهای پیام/+