یادداشت| تاثیر تحولات ادلب بر کُردهای سوری
این فقط ترکیه و معارضین اسد نیستند که از تغییر معادلات شمال غربی سوریه و فتح ادلب متضرر میشوند٬ بلکه کردها نیز به شکل جدی تحت تاثیر این رویداد نوین قرار خواهند گرفت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ ورود ارتش سوریه به چند شهر استراتژیک حوالی ادلب و فراهم شدن زمینه فتح کامل شهر ادلب٬ اتفاق مهمی است که میتواند معادلات کلان بحران سوریه را با تحول مهمی روبرو کند.
اگر چه در روزهای اخیر٬ صدای اعتراض ترکیه بیش از دیگران شنیده شده و مسئله ادلب به نقطهای جدی برای اختلاف بین آنکارا و مسکو تبدیل شده٬ اما دیگران نیز هر کدام به نوعی تحت تأثیر وضعیت جدیدی قرار میگیرند که با حمایتهای هوایی روسیه پدید آمده است.
به عنوان مثال٬ کردها نیز نمیتوانند منکر این واقعیت شوند که مسئله ادلب بر موقعیت آنان نیز اثر میگذارد و بسیاری از معادلات را تغییر میدهد. لذا باید گفت٬ این فقط ترکیه و معارضین اسد نیستند که از تغییر معادلات شمال غربی سوریه و فتح ادلب متضرر میشوند٬ بلکه کردها نیز به شکل جدی تحت تأثیر این رویداد نوین قرار خواهند گرفت.
کردها در شرق فرات٬ تحولات در غرب فرات
تنها نقطه مهم مناطق کردنشین شمال سوریه در غرب فرات٬ همان منطقه زیتونخیز عفرین است که از دو سال پیش و در جریان عملیات نظامی موسوم به شاخه زیتون به تصرف ترکیه درآمد و شرایط سوریه نیز به گونهای بود که راهی برای مقابله با حضور ترکیه در عفرین پیدا نشد و این منطقه در ظاهر توسط مخالفین سوری اداره میشود اما در باطن٬ همه آنان از افرادی هستند که پست و مأموریتشان٬ توسط ترکیه تعیین شده است.
بنابر این، اگر بخواهیم به شکل واقعبینانه به این تابلو بنگریم٬ باید بپذیریم که کردها در غرب فرات٬ عملاً توان و نفوذی ندارند و تغییرات منبج٬ جرابلس و الباب نیز به همان شکلی پیش رفت که ترکیه میخواست.
خوب... در چنین شرایطی و در حالی که گروههای کُرد شبهنظامی وابسته به پ.ک.ک در غرب فرات حضور ندارند و عفرین نیز در اختیار ترکیه است٬ چرا باید کردها در شرق فرات٬ تحت تأثیر تحولات ادلب قرار بگیرند؟
پاسخ چنین است:
1.کنترل ادلب توسط ارتش سوریه٬ به شکلی بسیار جدی و مشهود٬ توان و قدرت دولت بشار اسد را برای اعمال حاکمیت بر جغرافیایی سوریه را تقویت خواهد کرد و دولتی که حاکمیت خود را بازیابد٬ حاضر به پذیرش شرایط دفاکتو٬ اقتدار تحمیلی و قرار گرفتن در برابر عمل انجام شده نخواهد شد.
2.اگر بشار اسد در ادلب و غرب فرات آسوده خاطر شود٬ در شرق فرات نیز برای اعمال حاکمیت٬ توان و امکان بیشتری خواهد داشت. به ویژه با در نظر گرفتن این فاکتور که آمریکا قبلاً و در جریان حمله ترکیه به شرق فرات به داد کردها نرسید و دلیلی ندارد که در صورت حمله بشار اسد هم به یاری آنها بشتابد.
3.اگر ترکیه در ادلب٬ جایگاه و نفوذ خود را از دست دهد٬ برای جبران این شکست و برای فرار از نیش و متلک مخالفین داخلی٬ در صدد آن برمیآید که باز هم در شرق فرات دست به تحرکاتی بزند و وانمود کند که در آن منطقه از اتوریته قابل توجهی برخوردار است.
4.دولت مرکزی دمشق یا به قول کردها و عربها٬ دولت شام٬ پیشتر به خاطر قدرت و مقاومت معارضین و تروریستها در ادلب٬ پشت میز مذاکره٬ قدرت کاملی نداشت و ممکن بود امتیازاتی بدهد. اما اگر ادلب به تمامی آزاد شود و نیروهای ترکیه و معارضین تحت حمایت آنکارا ناچار به ترک ادلب شوند٬ شام ناچار نخواهد بود در جریان مذاکرات طولانی مدت٬ امتیاز خاصی بدهد.
5.خود رود فرات٬ برای انتقال نیروهای مدافع کُرد تحت فرمان پ.ک.ک از مناطق شرق فرات یعنی از عامودا٬ دیرک٬ حسکه٬ قامیشلو و کوبانی به غرب فرات٬ یک مانع مهم بوده و کردها هیچ امکانی در دست نداشتند و هنوز هم چنین امکانی ندارند. اما برای معارضین سوری تحت حمایت آنکارا٬ مطلقاً چنین نیست. بخشی از آنان میتوانند این مانع را به راحتی دور بزنند. یعنی از غرب فرات در خاک سوریه به ترکیه بروند و از آن سو٬ یعنی از مرزهای شرق فرات٬ وارد قلمرو کردها شوند و برای آنان دردسرهای جدیدی ایجاد کنند. در چنین شرایطی بسیار بعید است که آمریکا و روسیه به منظور حمایت از کردها٬ با معارضین وابسته به ترکیه٬ مقابله کنند.
مجموع شرایط شواهد بالا٬ این واقعیت را نشان میدهد که موضوع ادلب٬ همچنان که در کل معادلات کلان سوریه و بحران این کشور حائز اهمیت است٬ بر سرنوشت کردهای تحت فرمان پ.ک.ک نیز اثر میگذارد.
شاید به همین خاطر است که در روزهای اخیر٬ کردها یک بار در فرودگاه حمیمیم و با نمایندگان دولت روسیه و یک بار نیز در دمشق و با نمایندگانی از دستگاه امنیتی دولت بشار اسد دیدار و مذاکره کردهاند.
آنان در شرایط فعلی٬ همزمان با آن که نیمنگاهی به مذاکره با دمشق دارند٬ در عین حال٬ به تداوم حضور آمریکا در شرق فرات امیدوار هستند. شاید تاسیس یک پایگاه نظامی جدید از سوی آمریکاییها در حسکه و در نقطهای که کردها و نیروهای اسد فاصله ناچیزی دارند٬ یک اقدام معنیدار تلقی شده است.
بنابراین در فاز بعدی و در دوران پس از پایان تحولات ادلب و کنترل کامل این شهر٬ باید دید شرایط جدید سیاسی٬ دفاعی و امنیتی٬ تا چه اندازه بر وضعیت کردها تأثیر میگذارد و آیا دولت اسد در مقطع جدید٬ نیازی به مذاکره با کردها میبیند یا خیر.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل سیاسی ترکیه و کردها
انتهای پیام/