گزارش تسنیم به بهانه روز مادر؛ مادرها حتی یک لحظه هم از دوست داشتن دست نمی‌کشند

گزارش تسنیم به بهانه روز مادر؛ مادرها حتی یک لحظه هم از دوست داشتن دست نمی‌کشند

همه مادرها خوبند، یکی با دستانش تو را بزرگ می‌کند و بال و پر می‌دهد و دیگری با قلبش، یکی تو را روی چشمانش می‌گذارد، آن دیگری‌ها هم با عشق و دوست داشتن روزهای زیبایی برای کودکان خود رقم می‌زنند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، همه مادرها خوبند، یکی با دستانش تو را بزرگ می‌کند و بال و پر می‌دهد و دیگری با قلبش، یکی تو را روی چشمانش می‌گذارد، آن دیگری‌ها هم با عشق و دوست داشتن. مادرها همه خوبند و دنیایشان یکی است، خوشبختی فرزندانی که حتی وقتی آزارشان می‌دهند هم دوستشان دارند. مادرها حتی یک لحظه دست از دوست داشتن نمی‌کشند.

مادر بودن چیز متفاوتی است، یک حال خوب و شگفت انگیز، یک انگیزه قوی و مسکنی آرام بخش. مادر بودن آنقدر زیباست که نمی‌توان با چیزی مقایسه‌اش کرد اما به همان مقدار هم سخت است؛ تحمل می‌خواهد، صبوری و بزرگ منشی می‌خواهد و همه اینها را مادر دارد.

روز تولد بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) روز زن و مادر نام گذاری شده است، ما این روز بزرگ را جشن می‌گیریم، برای مادران هدیه می‌گیریم و به دیدارشان می‌رویم، شاخه‌ای گل تقدیمشان می‌کنیم و از آنها به خاطر همه عشقی که به ما داده‌اند قدردانی می‌کنیم.

روز مادر که می‌شود همه دست به دست هم می‌دهیم، تبریک می‌گوییم، جشن می‌گیریم، تدارک می‌بینیم و هزار جور برنامه در نظر می‌گیریم و چقدر زیباست لحظه‌ای که کنار مادر هستیم و با بوسه‌ای بر دستانش این روز را به او تبریک می‌گوییم.

خدا را شکر می‌کنیم که مادر را کنار خود داریم، تکیه گاهی دوست داشتنی، آرام و قشنگ که با هیچ چیز دیگری قابل قیاس نیست و چقدر خوشحالند مادرانی که فرزندان شان را در کنار خود دارند و با دیدن این صحنه‌ها لبخند می‌زنند و اشک شوق می‌ریزند.

اما در این میان مادرانی نیز هستند که پا به سن گذاشته‌اند و به هر دلیلی در کنار خانواده‌های خود زندگی نمی‌کنند. بعضی از آنها ساکن خانه سالمندان شده‌اند و برخی دیگر در خانه‌های خود و با پرستار زندگی می‌کنند. آنها از فرزندان خود دور هستند و هر روز  دلتنگی می‌کنند اما روز مادر بیشتر از همیشه دلشان می‌گیرد و چشم به در منتظر ورود بچه‌هایی هستند که با جان و دل به آنها بال و پر دادند. با برخی از این مادران به گفت‌وگو نشستم، با دلتنگی‌شان دلتنگ شدم و با بغضشان اشک ریختم.

مرور خاطره‌ها تنها چیزی است که دلخوشمان می‌کند

زهرا بیشتر از 70 سال دارد، خودش هم دقیقا نمی‌داند چند بهار و پاییز از عمرش گذشته است، اما می‌داند که بیشتر از 70 را پشت سر گذاشته است، او با پرستارش در خانه خود زندگی می‌کند، سه فرزند دارد که دو نفرشان در خارج از کشور زندگی می‌کنند و آن دیگری در یکی از استان‌های شمالی کشور. او در مورد روز مادر و دلتنگی برای فرزندانش گفت: مگر می‌شود آدم دلتنگ جگرگوشه هایش نشود، ما زن‌ها وقتی مادر می‌شویم آدم دیگری می‌شویم، مهربان‌تر، صبورتر، باگذشت‌تر و عاشق‌تر. همه چیزهای خوب را برای بچه‌هایمان می‌خواهیم، آنها را با تمام وجود بزرگ می‌کنیم و عشقمان بیشتر می‌شود اما آنها بزرگ می‌شوند و می‌روند دنبال زندگی خودشان، این قانون زندگی‌ست و نمی‌توان با آن جنگید.

وی افزود: فقط دلتنگی‌اش برای ما می‌ماند و خاطره‌هایی که دانه دانه با هم ساختیم؛ هر روز که تنها هستیم از کودکی تا امروز را مرور می‌کنیم، از روزی که بدنیا آمدند خاطره‌ها را می‌گردیم تا همین لحظه. بچه‌های من خیلی خوب تربیت شدند، آنها کنار من نیستند و این هم به خاطر زندگی‌شان است. خدا می‌داند چقدر دلتنگشان می‌شوم اما تحمل می‌کنم و هر بار زنگ می‌زنند می‌گویم خوبم، نمی‌خواهم نگران من باشد. اما دلتنگی بدجور آدم را اذیت می‌کند.

همه روزها هوای مادران را داشته باشیم تا حسرت نخوریم

فخری 69 سال دارد و به تنهایی در خانه خود زندگی می‌کند، او در مورد روز مادر گفت: مادر بودن به این معنی نیست که در سال فقط یک روز به یاد مادر باشیم، همه روزها باید حواسمان به مادرها باشد تا اگر روزی نبودند حسرت نخوریم. متاسفانه زندگی امروزی به گونه‌ای شده که دوری بیشتر شده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم روزی بچه‌هایمان می‌روند. اما بعضی از بچه‌ها کم لطفی می‌کنند و فراموش می‌کنند مادر چقدر برایشان زحمت کشیده و آنها را به این نقطه رسانده است.

وی افزود: چهار فرزند من از من دور هستند، آنها در همین شهر زندگی می‌کنند اما کمتر می‌توانند به دیدن من بیایند، امروز که روز مادر است تلفنی به من تبریک گفتند اما وقت ندارند بیایند، اشکالی ندارد، توقعی ندارم اما کاش می‌دانستند مادرها چقدر چشم انتظارند.

دلم می‌خواهد بچه‌هایم تکیه‌گاهم باشند

فروغ چند سالی در خانه سالمندان زندگی کرده است، آن طور که  می‌گوید آنقدر بی تابی کرد و حال روحی‌اش بد شد که او را از خانه سالمندان بیرون آوردند، برایش خانه‌ای کوچک اجاره کردند، پرستار گرفتند و حالا در کنار پرستارش که هفته‌ای یک روز به مرخصی می‌رود زندگی می‌کند، او گفت: بچه‌هایم را خیلی دوست دارم، اما به همان اندازه هم از آنها ناراحت هستم، آنها می‌توانستند مرا کنار خودشان داشته باشند، می‌توانستند از من مراقبت کنند اما این کار را نکردند، مگر من چقدر زنده هستم، وقتی بمیرم ناراحت نمی‌شوند؟

وی ادامه داد: امروز روز مادر است، اما آنها به دیدنم نمی‌آیند چون در این شهر نیستند، اما من از شما می‌پرسم: یعنی نمی‌توانند یک روز برای من وقت بگذارند، آنها که مسافرت زیاد می‌روند، پس چرا یکی از سفرهایشان من نیستم؟ من همه آنها را حلال می‌کنم، اما در وصیتم نوشته‌ام که دلم می‌خواست پیش شما باشم، آنجا کنار نوه‌هایم حالم بهتر است. اما نمی‌دانم چرا نخواستند، حتما علتی دارد که من از آن خبر ندارم.

هیچ چیز مثل حضور بچه‌هایم نیست؛ دعای خیرم بدرقه راهشان است

آمنه دیگر مادر مسن گفت: بچه‌هایم همه خیلی خوب هستند، آنها گاهگداری به من سر می‌زنند، اما خوب ما مادرها وقتی پا به سن می‌گذاریم انتظار و توقعمان بیشتر می‌شود و مثل بچه‌ها بهانه گیر می‌شویم. وقتی بچه‌ها به دیدنم می‌آیند بی اختیار گریه می‌کنم، دست خودم نیست. همسرم کنارم است اما او حالش خوب نیست، امروز و فرداست که او هم تنهایم بگذارد. در این روزها خیلی به وجود بچه‌ها نیاز دارم اما سرشان شلوغ است و کمتر می‌توانند بیایند، پول برایم می‌فرستند و دورا دور هوایمان را دارند اما هیچ چیز مثل حضورشان نیست.

وی افزود: یک روزهایی آنها سرشان را روی زانوهای ما می‌گذاشتند و آرام می‌شدند و حالا ما نیاز داریم که سرمان را روی زانوهای جوان آنها بگذاریم. کاش بچه‌ها این را می‌دانستند. اما همین که حالشان خوب است و زندگی خوبی دارند برایمان کافی‌ است. دعای خیرم بدرقه راهشان است، چه کنارم باشند و چه نباشند.

در پایان گفت‌وگو به این می‌اندیشم که ای کاش فرزندان این مادران نازنین می‌توانستند حرف‌ها و درد دل مادران خود را بخوانند، کاش روز مادر هر جایی که هستند خودشان را می‌رسانند و روزی کم نظیر براشان رقم می‌زدند.

روز مادر؛ مادرردان مهربان و زیبایمان را فراموش نکنیم و هر کجا که هستیم، در هر جایگاهی که هستیم به آغوششان پناه ببریم. یادمان باشد که روزی همه چیزمان مادر بود و هر کجا که بودیم خودمان را به خانه می‌رساندیم و به محض ورود سراغ مادر را می‌گرفتیم، خانه اگر بدون مادر بود آرامش نداشتیم.

مادران خوبمان را همه روزها و شب‌ها دریابیم و در روزی که به نام آنهاست کنارشان باشیم و هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام دهیم تا لبخند را به لبانشان هدیه دهیم. کمترین کاری‌ است که می‌کنیم.

انتهای پیام/164/ ت

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon