قیمت کتاب افسار گسیخت/ ناشران خود چوب لای چرخ خرید کتاب میگذارند
در حالی که ارز دولتی برای کاغذ نشر با هدف حمایت از مصرفکننده در دو سال گذشته پرداخت میشود، قیمت کتاب در ۱۰ ماه سال جاری با افزایش ۵۵ درصدی مواجه بوده است. در مقابل نهادهای نظارتی نیز از رسیدن به یک فرمول واحد برای قیمتگذاری کتاب ناتوان هستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب در سالهای اخیر رفتهرفته جای کوچکتری از سبد کالای خانوارهای ایرانی را به خود اختصاص داده است؛ به گونهای که در بسیاری از موارد خانوادههای ایرانی این کالا را از سبد خرید خود حذف کردهاند، در چرایی این موضوع دلایل بسیاری برشمرده شده است که مهمترین آنها افزایش قیمت کتاب بوده است. در مقابل بسیاری دیگر نیز بر این باورند که کتاب هنوز از بسیاری کالاهای دیگر ارزانتر است و حتی در برخی موارد قیمتش با یک پیتزا برابر است و این نمیتواند دلیلی برای حذف کتاب از سبد خرید خانوادههای ایرانی باشد.
قیمت کتاب البته شاید نتواند مهمترین دلیل بیرغبتی مخاطبان ایرانی نسبت به خرید کتاب در سالهای اخیر باشد، اما موضوع مهمی است که دغدغه بسیاری از اهالی فرهنگ را به خود اختصاص داده است، به گونهای که بارها بر این موضوع تأکید شده است که وزارت ارشاد که متولی حوزه کتاب و کتابخوانی در کشور است، باید عهدهدار نظارت بر سیستم قیمتگذاری کتاب باشد، با این وجود وزارت ارشاد و برخی کارشناسان فرهنگی معتقدند که قیمتگذاری کتاب سیستمی نظارتپذیر نیست و حداقل در شرایط فعلی نمیتوان یک فرمول واحد برای قیمتگذاری کتاب در نظر گرفت.
نظارت بر قیمتگذاری کتاب زمانی اهمیت و ضرورت خود را نشان میدهد که بدانیم قیمت کتاب در یکسال گذشته که ناشران به صورت منظم کاغذ با ارز دولتی دریافت کردهاند و قیمت کاغذ در بازار آزاد نیز در چهار ماه اخیر روند کاهشی داشته است، چگونه بوده است، اگر سری به بازار کتاب زده باشید با نگاهی به قیمت پشت جلد کتابها متوجه خواهید شد که قیمت کتابها نسبت به سال گذشته که ناشران با بحران کمبود و گرانی کاغذ مواجه بودند، نه تنها کاهش نداشته است، بلکه روند افزایشی آن بسیار بالا بوده است. نکته دیگر اینکه هر ناشری با توجه به معیارهای خود اقدام به قیمتگذاری کتاب کرده است و به نظر میرسد هیچ معیار مشخص و واحدی برای قیمتگذاری بین ناشران وجود نداشته است.
بر اساس آمارهای موجود در سایت خانه کتاب میانگین قیمت کتاب تنها در 10 ماه نخست سال جاری نسبت به 10 ماه نخست سال 97 با افزایش 55 درصدی روبرو بوده است، قیمت هر صفحه کتاب در سال جاری نیز با 66 درصد افزایش با 218 تومان رسیده است. بر این اساس میانگین قیمت هر کتاب از 21 هزار و 600 تومان در سال گذشته به 33 هزار و 500 تومان در سال جاری رسیده است.
کتابهای حوزه زبان بیشترین افزایش قیمت را داشته است و پس از آن دین، فلسفه و علوم عملی بودهاند، ادبیات و کودک و نوجوان در پلههای بعدی ازن افزایش قیمت قرار داشتهاند، در انتها نیز کتابهای حوزه تاریخ و جغرافیا با کمترین افزایش قیمت مواجه بودهاند.
روند افزایشی قیمت کتاب در سالهای اخیر که حالا به بیش از 55 درصد نیز رسیده است، موضوعی است که اگر نتوان آن را کنترل کرد، حقوق مصرفکننده بیش از پیش ضایع خواهد شد و ناشران نیز برای جبران خسارتهای موجود در اوضاع فعلی اقتصاد نشر هر روز بر قیمتها میافزایند، چنانچه در ماههای اخیر برخی از ناشران که اتفاقاً از فعالان حوزه نشر بوده اقدام به قیمتگذاری جدید با برچسب بر کتابهای از پیش چاپ شده خود کردهاند. اما چرا وزارت ارشاد وارد موضوع نظارت بر قیمتگذاری کتاب نمیشود؟
ایوب دهقانکار، مشاور معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، در این باره میگوید: ما در معاونت فرهنگی ارشاد جلسات متعددی را برگزار کردیم اما نتوانستیم به یک فرمول واحد برای قیمتگذاری برسیم؛ چون قیمت کتاب از کتابی به کتاب دیگر متغیر است. دوستان بازرسی کل کشور هم همین دغدغه را داشتند؛ بنابراین ما از اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران که یک نهاد تخصصی است، خواستیم تا نظارت بر قیمت کتاب را بر عهده بگیرد که خود اتحادیه هم نتوانست به یک فرمول واحد برسد. در عین حال کتابها با ارز دولتی منتشر نمیشوند؛ بنابراین قابلیت رصد نقطه به نقطه قیمت کتاب وجود ندارد اما اگر به صورت موردی شکایتی باشد، ما رسیدگی میکنیم.
هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، نیز در این زمینه میگوید: وقتی از قیمتگذاری کتاب صحبت میکنید، در مورد یک فرآیند صحبت میکنید. قسمتی از این فرآیند قابل کنترل و قابل قیمتگذاری است و بخشی از این فرآیند غیرقابل قیمتگذاری است. برای مثال، مترجمی کتابی را با قیمت صفحهای یا درصدی، در مدت دو ماه ترجمه میکند، اما مؤلفی کار تحقیقاتی انجام میدهد و شش سال روی آن وقت میگذارد. هر دو کتاب تعداد صفحه یکسانی دارند، به نظر شما به چه صورت قیمتگذاری میشوند؟ ناشر وقتی میخواهد حقالتألیف کتابی را که یک محقق شش سال روی آن تحقیق کرده است، معین کند، گاهی رقم آنقدر زیاد است که در یک نوبت چاپ، نمیتواند هزینههای حقالتألیف را پرداخت کند و باید در چند نوبت هزینههای آن را تقسیم کند. تازه بعد از این دورهها، اگر کتاب مجدد چاپ شود، ناشر میتواند به سود برسد. دو کتاب ترجمه را در نظر بگیرید که هر دو را یک مترجم چاپ کرده و تعداد صفحات برابر دارند، یکی را ناشر میفرستد ویراستار و یکی را نشر به هر دلیل برای ویراستاری نمیفرستد. برای ویراستاری هر صفحه مبلغی در نظر گرفته شده و به هزینه کتاب اضافه میشود، اینجا بحث کیفی است. آیا هر دو این کتابها یک قیمت دارند؟ همه اینها نکات مهم این مسئلهاند.
وی با بیان این مطلب که اتحادیه ناشران نیز به دنبال تعیین فرمول قیمتگذاری است، ادامه میدهد: این فرمول در یکسری کتابها مرسوم است. در کتابهایی که شخصیت آنها شبیه هم است، قیمتگذاری آنها از یک فرمول تبعیت میکند. ناشر چندکار همزمان انجام میدهد؛ یکی اینکه برای کتابهای مختلف هزینههای مختلف در نظر میگیرد. برای اینکه برونرفت ثابت باشد و مخاطب خود را از دست ندهد، هزینهها را روی هم سرشکن میکند. ممکن است از 10 کتابی که منتشر میشود، برای انتشار دو یا سه کتاب سودی در نظر نگیرند، اما در تنظیم قیمت هفت کتاب دیگر بهصورتی برنامهریزی میکنند که بتوانند از پس هزینههای هر 10 کتاب برآیند؛ یعنی میانگینی اقتصادی برای خود در نظر میگیرند که بتوانند این کار را انجام دهند، زیرا کتاب کالایی نیست که هر چقدر قیمتش بالا برود مردم بتوانند آن را بخرند. کشش بازارش ضعیف است. اگر قیمت کتاب از آستانهای بالاتر رود، کتاب در دست ناشر باقی میماند؛ بنابراین دست ناشر باز نیست که بتواند قیمت را هر اندازه که دوست دارد، بالا ببرد؛ بلکه باید قیمت را به اندازهای بالا ببرد که مردم میپذیرند و حاضرند که برای کتاب پول دهند.
حسنپور تصریح میکند: عملاً میتوان فرمول واحدی برای قیمتگذاری کتاب بهدست آورد که از معادله چند مجهولی درست میشود. باید در نظر داشت ورود به این قضایا، کیفیت کتاب را از بین میبرد؛ زیرا میگوییم که عددی بهعنوان قیمت کتاب تعیین شده است. در این صورت باید از کیفیت کتاب چشمپوشی کنند. مثلاً ویرایش نکنند یا نمونهخوانی کمتر کنند. پیش از این اوزالید کتاب داشتیم یعنی پیش از اینکه کتاب چاپ شود، یک نمونه از آن چاپ میشد، به مرور هزینههای این کار باعث شد که اوزالید از روند چاپ کتاب حذف شود، زیرا روی قیمت تأثیر زیادی میگذاشت. نمیگویم قیمتگذاری واحد برای کتاب غیرممکن است، اما هر کتاب را میتوان بهصورت جداگانه قیمتگذاری و اعلام کرد که قیمت کتاب بنابر عرف اعلام شده است یا خارج از عرف. اینها را با شرایط خودش محاسبه میکنیم.
دغدغه نظارت بر قیمتگذاری کتاب در حالی مطرح شده است که در مقابل برخی از ناشران و اهالی فرهنگ معتقدند که اگر چنین اقدامی انجام شود و ضوابط و چارچوبهای آن فراخ نباشد، منجر به افت شدید کیفی در انتشار کتاب خواهد شد. از سوی دیگر نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که ادامه دار بودن روند افزایشی قیمت کتاب در آیندهای نهچندان دور منجر به قهر مردم با کتاب خواهد شد.
انتهای پیام/