مصاحبه|شرایط برای تسلیح کرانه باختری کاملا مهیا است
جامعه فلسطینی در کرانه باختری احساس خطر کرده و اعتراضات علیه معامله قرن را شروع کرده است. این نکته که آنها در تظاهرات خود تاکید بر مقاومت مسلحانه می‌کنند نشان می‌دهد که از نظر ذهنی آماده استفاده از سلاح هستند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، فلسطین طی هفته‌های اخیر شاهد تحولات مختلفی بوده است که از جمله می‌توان به تشدید تهدیدهای سردمداران رژیم صهیونیستی علیه ملت و مقاومت فلسطین در نوار غزه اشاره کرد، تحول دیگر برگزاری تظاهرات علیه توطئه آمریکایی صهیونیستی موسوم به معامله قرن بود، در بحبوحه تشدید اعتراضات مردم فلسطین، رام الله در کرانه باختری شاهد تحرکات سازشکارانه مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطین بود،در حالی ابومازن در اظهارنظری رسمی اعلام کرده بود با طرح معامله قرن مخالف است و حتی تهدید به لغو همکاری امنیتی و توافق اسلو کرده بود ، اما در عمل نه تنها وی دست به چنین اقداماتی نزد، بلکه برخی نزدیکان وی از جمله محمود الهباش مشاور ارشدش از شماری از صهیونیست‌ها میزبانی کرد و هیئتی نیز از تشکیلات خودگردان به تل آویو سفر کرد تا مشخص شود که ابومازن و دیگر سران تشکیلات خودگردان هنوز از خواب عمیق غفلت و بی‌اعتنایی به آرمان‌های ملت فلسطین با وجود این توطئه خطرناک یعنی معامله قرن بیدار نشده‌اند و همچنان بر رویکرد پرهزینه سازش پافشاری می‌کنند.
در این زمینه با احمد روح الله‌زاد کارشناس ارشد مسائل فلسطین و مسائل رژیم صهیونیستی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
منشاء اصلی ناامنی‌های رژیم صهیونیستی
تسنیم : نفتالی بنت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفته است ایران، عامل 70 درصد مشکلات امنیتی اسرائیل است، این اظهارات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روح الله زاد: تاسیس اسرائیل بر پایه تضییع حقوق دیگران تعریف شده است و جریان‌های صهیونیستی از همان آغاز به حقوق ملت فلسطین تجاوز کرده و یک جامعه تاریخی را با خشونت آواره و تحت اشغال درآورده‌اند و این خوی تجاوزگری را به محیط پیرامونی نیز امتداد داده‌اند. بر این اساس طبیعی است جوامعی که حقوقشان توسط اسرائیل مورد تجاوز قرار گرفته آرام ننشینند و اقداماتی را برای استیفاء حقوق خود انجام دهند. البته این جوامع ممکن است در این مسیر از مساعدت‌هایی نیز برخوردار شوند. بنابراین منشاء اصلی ناامنی‌های اسرائیل ماهیت اشغالگرانه و خوی تجاوزکارانه آن است. اگر صهیونیست‌ها به دنبال امنیت هستند باید در جهت استیفای حقوق ملت فلسطین و پایان دادن به اشغالگری حرکت کنند نه اینکه دیگران را متهم کنند.
نتانیاهو تهدید کرده است که ضربه کوبنده‌ای به غزه در صورت ادامه پرتاب بالن‌های آتش زا وارد خواهد کرد،آیا تهدیدهای اسرائیل برای جنگ علیه غزه واقعی است؟ آیا ادعای نتانیاهو برای عملیات قاطعانه به زعم خود در غزه جدی است به ویژه با توجه به نزدیک شدن به انتخابات دوم مارس کنست رژیم صهیونیستی،آیا نتانیاهو دست به چنین ریسکی می‌‌زند؟
روح الله زاد : نتانیاهو در آستانه انتخابات قرار دارد و نظرسنجی‌ها شرایط مطلوبی را به نفع وی نشان نمی‌دهد. اساسا نتانیاهو خصلت سیاسی‌اش اینگونه شکل گرفته که جامعه صهیونیستی را به شدت در ابعاد امنیتی نگران کنند و بعد خود را به عنوان منجی جامعه نمایش دهد تا اقبال عمومی را در انتخابات به سمت خود بکشاند. تجاوزات جسته و گریخته‌ای که در روزهای اخیر علیه غزه و بعضا در سوریه مشاهده می‌شود که البته با واکنش مدیریت شده مقاومت نیز روبرو شده است، در همین چارچوب ارزیابی می‌شود. اما نتانیاهو می‌داند مقاومت از توان بازدارندگی بالایی برخوردار است و در صورت گسترش بحران شرایط کاملا به ضرر اسرائیل رقم خواهد خورد. بر همین اساس با نوعی مدیریت جنگ و صلح تلاش دارد بر آراء انتخاباتی جامعه صهیونیستی تأثیر بگذارد.
واکنش مقاومت به تهدیدها و احتمال جنگ جدید رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود؟ آیا احتمال تعدد جبهه‌های جنگ یعنی غزه،لبنان و حتی سوریه علیه رژیم صهیونیستی وجود دارد؟
روح الله زاد:مقاومت با وجود همه محدودیت‌هایی که دارد، موفق شده خود را در ابعاد مختلف تقویت کرده و در حال حاضر از توان بازدارندگی بالایی برخوردار است. موضوعی که در دو سال اخیر بارها توسط اسرائیل آزموده شده و واکنش قدرتمند مقاومت را تجربه کرده است. موشکباران سرزمین‌های اشغالی ظرف دو روز با بیش از 700 موشک شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می‌شود البته مقاومت جدای از کمیت، کیفیت تسلیحات نظامی را نیز ارتقاء داده است که شامل موشک‌های نقطه زن و هوشمند نیز می‌شود. همچنین مقاومت در راهبردهای نظامی خود تغییرات وسیعی را ایجاد کرده است که منابع اطلاعاتی اسرائیل نیز آنها را تایید می‌کنند. بر این اساس این شرایط جدید که بی هیچ تردیدی شهید قدس حاج قاسم سلیمانی در ایجاد آن نقش غیرقابل انکاری دارد، اجازه یکه تازی به اسرائیل را مانند گذشته نمی‌دهد. این موضوع فقط در ارتباط با غزه نیست بلکه در ارتباط با سوریه و لبنان نیز مطرح است. بنابراین نتانیاهو همانطور که گفته شد هدف اصلی‌اش در شرایط فعلی تأثیرگذاری بر انتخابات پیش رو است.
اینکه با توجه به اینکه اسرائیلی‌ها طرح معامله قرن را که خیلی به نفع آنها نیست، توسط ترامپ رونمایی کردند و این همه امتیاز هم گرفته و می‌گیرند و با توجه به تاکید نتانیاهو بر الحاق دره اردن و شهرک‌ها و اعمال حاکمیت، چرا این تهدیدها مبنی بر جنگ علیه غزه و گروه‌های مقاومت را مطرح کردند، چه نیازی به جنگ در شرایط کنونی دارند؟
روح الله زاد : بسیاری از کارشناسان معتقدند که اساسا همه این اقدامات یعنی بحث ضمیمه سازی دره اردن و یا شهرک‌های ساخته شده در کرانه باختری و همچنین رونمایی از معامله قرن در حقیقت مصرف انتخاباتی دارد و مطرح کردن تهدید جنگ نیز در همین راستا باید تفسیر شود. در واقع تاریخ رژیم صهیونیستی نشان داده است که کسانی که دولت را دست داشته‌اند تلاش کرده‌اند ناکارآمدی خود را در حوزه‌های داخلی به نوعی به بیرون منتقل و افکار عمومی را منحرف کنند. همانطور که گفته شد حساس سازی جامعه صهیونیستی نسبت به مسائل امنیتی در اولویت مسئولین صهیونیستی قرار دارد. موضوعی که در تاریخ جعلی رژیم اسرائیل همیشه تکرار شده است. اما در صورت وقع هر جنگ جدیدی در منطقه از سوی اسرائیل شاید این جنگ آخرین جنگ اسرائیل باشد، زیرا محور مقاومت در عطش یکسره سازی بحران فلسطین بر اساس اراده مقاومت است.
نظر شما درباره این اظهارنظر حمد بن جاسم نخست وزیر سابق قطر چیست که گفته توافقنامه «عدم تجاوز» میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و همچنین مصر و اردن و احتمالا مغرب امضا خواهد شد؟.
روح الله زاد : بر اساس دستور العمل ترامپ که در نشست ریاض در نخستین سفر خارجی خودش به رهبران کشورهای اسلامی حاضر در آن نشست ابلاغ شد، رژیم های منطقه باید در روابط خود با رژیم صهیونیستی تجدید نظر کنند. بر اساس این دستورالعمل رژیم صهیونیستی از یک دشمن به یک دوست تبدیل می شود و ایران و مقاومت منطقه جایگزین آن خواهند شد. و با توجه به لزوم مقابله با محور مقاومت به رهبری ایران رژیم‌های منطقه باید در یک ائتلاف ضد ایرانی با مشارکت آمریکا و اسرائیل حضور داشته باشند و مقدمه این کار نیز عادی سازی روابط با اسرائیل و فاصله گرفتن بیشتر از ایران و رژیم فشار حداکثری علیه ایران است. بحث توافق عدم تجاوز میان اسرائیل و چند کشور وابسته عربی در همین چارچوب و البته با هدف مقابله با طرح صلح هرمز است که از سوی ایران مطرح شده است که بر اساس آن ایران آماده امضای یک توافق عدم تجاوز با رژیم‌های منطقه است.
اقدام مرزوق الغانم رئیس پارلمان کویت در انداختن نسخه‌‌ای از طرح معامله قرن ترامپ در زباله‌دان چه پیامی دارد؟ آیا نشان دهنده شکاف در جهان عرب در قبال این طرح نیست؟
روح الله زاد : فلسطین، اولویت جهان اسلام است. افکار عمومی جهان اسلام به شدت به فلسطین حساس هستند. طرح معامله قرن که از سوی آمریکا ارائه شده هدفش نابودی کامل فلسطین از طریق خارج کردن آن از اولویت‌های جهان اسلام است آن هم با همکاری رژیم‌های وابسته عربی که استمرار حکومت خود را در وابستگی به غرب و خصوصا آمریکا تعریف کرده‌اند. البته ملت‌ها برخلاف رهبران سیاسی خود به شدت مخالف معامله قرن هستند. نمایندگان پارلمان عموما از میان مردم هستند و انتخاب‌هایشان بازتابی از خواست مردم است. اقدام آقای مرزوق الغانم نیز در همین چارچوب تعریف می‌شود و به نظر می‌رسد که دولت‌های وابسته در همراهی با آمریکا و اسرائیل با دشواری‌های زیادی ربرو خواهند شد و این دشواری‌ها می تواند به حدی افزایش یابد که کارشناسان معتقدند یک خیزش فراگیر در جهان اسلام را به وجود خواهد آورد که از آن تعبیر به انقلاب‌های ملی می‌کنند و نتیجه‌اش تغییر رژیم‌ها بر اساس اراده ملی است، زیرا افکار عمومی جهان عرب به این نتیجه رسیده‌اند تنها راه رهایی از وابستگی و تحقیر تشکیل حکومت‌ها بر اساس مشارکت ملی است. تحلیلگران معتقدند معامله قرن ورود جوامع منطقه به این مرحله را شتاب خواهد بخشید.
طاهر المصری نخست وزیر اسبق اردن گفته است که معامله قرن، تیر خلاص به راه حل دو دولت است، او همچنین گفته است اردن نمی‌تواند از مسئله فلسطین دست بکشد و حاضر است بهای آن را بپردازد؟ منظور از پرداختن هزینه از سوی اردن چیست؟ نخست وزیر اسبق اردن همچنین گفته است اردن دیگر کشوری که اولویت کمک‌های سخاوتمندانه حکومتهای عربی حاشیه خلیج فارس را داشته باشد،نیست، چرا که آنها دیگر به مصر به عنوان یک بازیگر در مسئله فلسطین نگاه نمی‌کنند، او همچنین گفته است حمایت از طرح معامله قرن تنها به کشورهای امارات، بحرین و عمان محدود نمی‌شود، این اظهارات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روح الله زاد : دولت فعلی آمریکا اساسا اعتقادی به طرح دو دولت که بر اساس قطعنامه‌های سازمان ملل متحد است، ندارد و این موضوع از محتوای معامله قرن به وضوح دریافت می‌شود. تاکید آقای طاهر المصری در اینکه اردن نمی‌تواند از فلسطین دست بکشد به این دلیل است که اولا حدود دو سوم جامعه اردن، فلسطینی هستند و علقه‌های فلسطینی آنها همچنان برقرار است و این موضوع می‌تواند شرایط امنیتی اردن را متأثر کند. همچنین با توجه به اینکه اردن یک کشور فقیر است و عمده بودجه آن وابسته به کمک‌های بین‌المللی است که به دلیل نقش وظیفه‌ای که برای آن در ایجاد شکاف در جامعه فلسطین در جهت جریان سازش تعریف شده بود، به آن پرداخت می‌شد. طبیعی است که دولت اردن نگران آینده است.
معامله قرن با هدف پاک کردن صورت مسئله بحران فلسطین یعنی یکسره کردن شرایط بر اساس نیاز اسرائیل است. طبیعی است وقتی بحران فلسطین حل شود نقش وظیفه‌ای دولت اردن به پایان رسیده و این کشور از کمک‌های بین المللی محروم خواهد شد و این مسئله می‌تواند تحولات داخلی را به ضرر دولت فعلی تشدید کند. لذا المصری با این مواضع هم تلاش دارد جامعه فلسطینی تبار را آرام کند هم به نوعی خواستار نقشی برای اردن در معادلات آینده بر اساس معامله قرن است. تاکید وی بر اینکه حمایت از معامله قرن تنها به چند کشور شبه جزیره عربستان محدود نمی‌شود در همین راستا ارزیابی می‌شود. خصوصا که مصر پس از قرارداد کمپ دیوید به عنوان یک قدرت منطقه ای از معادلات منطقه‌ای کنار گذاشته شده است و نقش آن را رژیم سعودی بر عهده گرفته است و آن اینکه جهان عرب و اسلام را به سمت سازش با اسرائیل حرکت دهد.
اخیرا شاهد تظاهرات مردمی در تعدادی از کشورهای عربی به ویژه در شمال آفریقا علیه طرح معامله قرن بودیم،این تحرکات مردمی چه پیامی دارد و چرا فراگیر نیست و در کشورهای حاشیه خلیج فارس شاهد چنین تحرکات مردمی نیستیم؟
روح الله زاد : برخلاف رژیم‌های حاکم بر جهان اسلام خصوصا رژیم‌های عربی که رژیم‌هایی به شدت وابسته هستند و بر همین اساس مجری دستورالعمل‌های غرب به شمار می‌روند، جوامع اسلامی به شدت به مسئله فلسطین به عنوان یک آرمان اسلامی نگاه می‌کنند و نسبت به تحولات آن حساس و نگران هستند. بر اساس معامله قرن فلسطین عملا به اسرائیل واگذار شده است و در این واگذاری رژیم‌های وابسته منطقه نیز نقش مهمی را بر عهده گرفته‌اند و این موضوع جوامع مسلمان را به شدت نگران و ناراحت کرده است به همین دلیل با وجود شرایط امنیتی سختی که از سوی این رژیم‌های وابسته علیه مردم حاکم است، اما مسلمانان احساس تکلیف کرده و نمی‌توانند در برابر این خیانت بزرگ ساکت باشند، لذا با تظاهرات و راهپیمایی، اعتراض خود را به این خیانت بزرگ نشان می‌دهند.
عوامل و شاخص‌هایی که نشان می‌دهد که طرح معامله قرن ترامپ قابلیت اجرایی ندارد، در سطح فلسطین، رژیم صهیونیستی و منطقه کدام است؟
روح الله زاد: فلسطین یک مسئله اسلامی است، به این معنی که دارالاسلام توسط دارالکفر اشغال شده است. بر اساس آموزه‌های اسلامی تلاش برای آزادسازی دارالاسلام فلسطین یک تکلیف دینی است. به همین دلیل جوامع اسلامی نمی‌توانند درباره تحولات حوزه فلسطین منفعل باشند هر چند دولت‌های منطقه نه تنها منفعل بلکه با دارالکفر همراهی هم داشته باشند. این موضوع را می‌توان از اعتراضات رو به گسترش جوامع اسلامی دریافت. از سوی دیگر جامعه فلسطینی که خود را بزرگترین مغبون و متضرر ماجرا می بینند نیز حاضر به پذیرش شرایط جدید نیستند و برای شکست این طرح ورودی قدرتمندانه دارند. گسترش اعتراضات در کرانه باختری یک نشانه جدی است و طبیعی است که با فراگیری موج اعتراضات در کرانه باختری این اعتراضات با ورود شهروندان فلسطینی مناطق اشغالی 1948 و نیز سلاح مقاومت غزه از شدت و عمق بیشتری برخوردار خواهد شد که خود این مسئله موج افزایش اعتراضات مردمی و بعضا رسمی در منطقه و جهان علیه اسرائیل و معامله قرن خواهد شد.
همچنانکه از هم اکنون بسیاری از کشورهای جهان رسما درباره معامله قرن هشدارهای جدی داده اند. از سوی دیگر محور مقاومت به رهبری ایران در حال حاضر به عنوان قدرت تعیین کننده در منطقه به شمار میرود که اساسا با هدف آزادسازی فلسطین از اشغال و رها سازی منطقه از سلطه سازمان یافته است و طبیعی است که این محور برای مقابله با اجرایی شدن معامله قرن سیاست‌های خاصی را اتخاذ خواهد کرد. تحلیلگران معتقدند فشاری که اکنون به آمریکا به عنوان حامی اصلی اسرائیل در منطقه از سوی محور مقاومت وارد شده است، در نهایت منجر به تعضیف معنادار آمریکا در منطقه خواهد شد که از آن تعبیر به اخراج می کنند و این موضوع بی تردید بر تحولات حوزه فلسطین تاثیر مستقیم دارد.
یک حالت هشداردهنده در جهان عرب و به طور کلی در جهان اسلام، کاهش حساسیت مردمی به مسئله نخست جهان اسلام یعنی مسئله فلسطین است که تا سطح بی‌توجهی و بی‌اعتنایی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس رسیده یعنی مسئله قدس و مسجدالاقصی که زمانی بسیار حساسیت برانگیز بود، حتی با وجود تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی هم حساسیت مردم کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و کشورهای دیگر را به دنبال نداشت،علل و انگیزه‌ها و پیشینه‌های این بی‌توجهی چیست؟
روح الله زاد:کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چند ویژگی دارند که سبب شده تا موضوع فلسطین چندان در سطوح مردمی مورد توجه قرار نگیرد. رژیم سعودی عربستان یک رژیم خودکامه بوده و هر حرکت اعتراضی را به شدت سرکوب کرده است و با توجه به جایگاه شیردهی آن در نزد کشورهای غربی، مخالفت‌ها در ارتباط با سیاست‌های سرکوبگرانه آن در سطح بین‌المللی در نطفه خفه می‌شود. همین شرایط در مورد بحرین نیز با اندک تفاوتی جاری و ساری است. کشورهای امارات و قطر نیز بیشتر جمعیت آنها شهروندان مقیم بوده و اساسا اجازه هیچ گونه فعالیت سیاسی به آنها داده نمی‌شود. در چنین شرایطی حساسیت نسبت به مسئله فلسطین در این کشورها چندان بروزی ندارد و دقیقا به همین دلیل این کشورها پیشتاز جریان سازش و روند عادی سازی با اسرائیل شده‌اند. اما شرایط در کشورهای دیگر اینگونه نیست و افکار عمومی همچنان به مسئله فلسطین به عنوان یک اولویت نگاه می‌کنند و این همبستگی دینی به فلسطین و قبله اول و ظهور بروز آن در سطوح مختلف می‌تواند در کشورهای دیگر نیز منشأ تاثیر باشد.
چرا ترامپ و تیم اطراف وی تمام تمرکز خود را بر روی مسئله فلسطین قرار داده و طرح موسوم به معامله قرن را ارائه کردند،جدای از موضوع انتخابات رژیم صهیونیستی و یا انتخابات آمریکا،آنها چه اهدافی را از این طرح و طرح‌های مشابه دنبال می‌کنند و سرانجام چنین طرح‌هایی چه خواهد شد؟
روح الله زاد: بر اساس گزارش مراکز مطالعاتی آمریکا تهدید جدی قرن 21 علیه آمریکا چین و هند و مجموعه هایی مانند بریکس و شانگهای و حتی اتحادیه اروپا هستند که از نظر اقتصادی، اقتصاد آمریکا و به تبع آن برتری جهانی آمریکا را به طور جدی تهدید می‌کنند. این مراکز به دولت آمریکا توصیه کرده که تمرکز خود را خصوصا چین و هند قرار دهد و این مهم ایجاب می‌کند پرونده‌های مناطق دیگر از جمله خاورمیانه جمع شود. گزارش تیم بیکر – هامیلتون نیز به نوعی موید این گزارش‌ها بود. بر اساس توصیه این مراکز مطالعاتی آمریکا باید برای زمان پس از خروج خود از خاورمیانه شرایط را به گونه‌ای مهیا کند که در منطقه نوعی توازن قوا با محوریت اسرائیل شکل بگیرد به همین دلیل بحث تقویت نظامی کشورهای منطقه در دستور کار قرار گرفت. با گسترش نفوذ و قدرت محور مقاومت به رهبری ایران، رژیم صهیونیستی به شدت نگران آینده و موجودیت خود شد. لذا پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و با توجه به نفوذی که تیم اسرائیلی نزدیک به ترامپ در وی داشت ،مجددا موضوع خاورمیانه را به نوعی در اولویت آمریکا قرار داد. خصوصا که ترامپ با توجه به مشکلات اقتصادی داخلی آمریکا نیاز به تزریق بیشتر ثروت کشورهای منطقه به داخل آمریکا داشت. لذا افرادی مانند جراد کوشنر داماد و مشاور ارشد ترامپ، جیسیون گرینبلات نماینده ویژه ترامپ در پرونده خاورمیانه و نیز دیوید فریدمن سفیر آمریکا در تل آویو که هر سه تابعیت اسرائیلی دارند، نقش کلیدی را در این مسئله بر عهده گرفتند. رژیم صهیونیستی معتقد است تا پیش از ترامپ هیچ رئیس دولتی در آمریکا تا بدین پایه آماده خدمت به اسرائیل نبوده و بعد از وی هم نخواهد آمد لذا معتقدند که ترامپ برای نهایی کردن پروژه صهیونیسم در منطقه یعنی تثبیت اسرائیل در منطقه یک فرصت است. به همین دلیل تلاش دارند تا ترامپ هست، کار را یکسره کنند. البته در این میان نقش حلقه اسرائیلی کاخ سفید بسیار برجسته است.
مواضع تشکیلات خودگردان در قبال طرح معامله قرن چقدر جدی است، با توجه به اینکه رسانه‌های رژیم صهیونیستی به صراحت گفته‌اند همکاری امنیتی میان اسرائیل و تشکیلات خودگردان همچنان ادامه دارد و این همکاری به نفع ابومازن است و توقف آن تاثیری بر اسرائیل نخواهد گذاشت، آیا واقعا اینگونه است، آیا ابومازن سرانجام در این توافقات و همکاری‌ها تجدیدنظر خواهد کرد، حتی برخی گفته‌اند ابومازن از سفر به غزه می‌ترسد که مبادا دیگر نتواند به کرانه باختری بازگردد؟
روح الله زاد: تشکیلات خودگردان بر پایه توافق سازش با اسرائیل شکل گرفته است. این تشکیلات اساسا اعتقادی به مقاومت مسلحانه ندارد، بلکه اینگونه القا می‌کند تنها راه حل بحران راه حل سیاسی است که البته بعضا از آن تعبیر به مقاومت می‌کند که منظورش مقاومت سیاسی است که در این حوزه نقش‌هایی مانند قهر سیاسی و عدم مذاکره و دیدار و جواب ندادن تلفن و غیره را اجرا می‌کند. واقعیت آن است که محمود عباس یک شخص کاملا اسرائیلی است و اگر بپذیریم مباحثی که در مورد بهایی بودن وی مطرح است این واقعیت، یک حقیقت بسیار تلخ می‌شود، یعنی جامعه فلسطین فردی را به عنوان رئیس تشکیلات حکومتی خود تحمل می‌کنند که اساسا در آموزه‌های اعتقادیش خود را سرباز اسرائیل می‌داند. بر این اساس مخالفت‌های ابومازن با معامله قرن هیچ مبنا و جایگاه محکمی ندارد و بی‌تردید وی همچنان ماموریت خود که حفظ و تشدید شکاف در جامعه فلسطین در راستای منافع اسرائیل است را ادامه خواهد داد.
کمیته ارتباط تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی چیست و دلیل تماس‌ها و دیدارهای اخیر مقامات تشکیلات خودگردان و به ویژه میزبانی مشاور ارشد ابومازن از مقامات صهیونیست در رام الله چیست و آیا نشان دهنده جدی نبودن ابومازن در مبارزه با معامله قرن نیست؟
روح الله زاد: محمود عباس(ابومازن) همانطور که اشاره شد اساسا یک شخصیت مشکوک به بهایی بودن دارد که بر اساس آموزه‌های اعتقادی خود را سرباز اسرائیل می‌داند و طبیعی است که نقش وظیفه‌ای وی ایجاد موانع بر سر راه مبارزات ضد صهیونیستی و رهایی بخش ملت فلسطین است. دیدار کمیته ارتباط با صهیونیست‌ها در روزهای اخیر با صهیونیست‌ها در تل آویو تاییدی است بر این موضوع و نشان دهنده آن است که سیاست‌های اِعمالی محمود عباس با سیاست‌های اعلامی تا چه حد متفاوت است. ملت فلسطین و خصوصا رهبران سازمان‌های تشکیل دهنده ساف باید هر چه سریعتر با اتخاذ مواضع محکم و انقلابی ملت فلسطین را از خطر ابومازن نجات بخشند و مهمترین مانع وحدت ملت حول محور مقاومت را از معادله فلسطین حذف کنند. بی تردید محمود عباس نه تنها یک خائن به آرمان ملت فلسطین بلکه در حقیقت یک دشمن برای این ملت محسوب می‌شود. این دیدار و نیز دیدار مقامات صهیونیست با مشاور ارشد عباس در رام الله شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می‌شود و به نظر می‌رسد محمود عباس مامور است تا با مدیریت اعتراضات مردمی در کرانه باختری علیه معامله قرن، این اعتراضات را کنترل و آرام آرام به صورت فرسایشی درآورده تا هزینه‌های رژیم صهیونیستی کاهش یابد. خصوصا که در آستانه انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی قرار داریم و گسترش اعتراضات و تبدیل آن به یک انتفاضه عمیق می‌تواند انتخابات پیش رو را متاثر کند.
برگزاری تظاهرات اخیر در رام الله در مخالفت با این تحرکات سازشکارانه و تاکید آنها بر مبارزه مسلحانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روح الله زاد: مردم کرانه باختری قرار بود بر اساس قرار داد اسلو به یک مردم بی خطر برای اسرائیل تبدیل شوند و راهکار آن هم دور کردن مردم این منطقه از آرمان‌های مقاومتی بود. در این ارتباط اول بر اساس طرح ژنرال دایتون آمریکایی و با کمک خودگردانی فلسطین منطقه کرانه باختری را کاملا خلع سلاح کردند و در ابعاد آموزشی و مدیریت فکری هم تلاش کردند تا اولویت‌های دیگری را جایگزین اولویت آزادسازی وطن کنند و البته تلاش کردند تا حدی شرایط اقتصادی را در کرانه باختری بهبود بخشند تا شخصیت نسل فعلی به صورت یک شهروند مطیع و منفعل شکل بگیرد. اما اقدامات صهیونیست‌ها در طول 25 سال گذشته نشان داد که آنها حتی حضور یک نسل منفعل را هم تحمل نکرده بلکه هدف نهایی آنها پاکسازی کل جغرافیای فلسطین از هویت فلسطینی است. تصویب قانون قومیت در سال گذشته در همین چارچوب تعریف می‌شود و نیز رونمایی از معامله قرن نشان داد که صهیونیست‌ها سیاست یکسره سازی شرایط در فلسطین را دنبال می‌کنند. بر این اساس جامعه فلسطینی در کرانه باختری احساس خطر کرده و اعتراضات علیه معامله قرن را شروع کرده است. این نکته که آنها در تظاهرات خود تاکید بر مقاومت مسلحانه می‌کنند نشان می‌دهد که از نظر ذهنی آماده استفاده از سلاح هستند و این بهترین فرصت برای گروه‌های فلسطینی است تا تسلیح مردم منطقه شرایط را به نفع ملت فلسطین تغییر دهند. البته همانطور که رهبری معظم انقلاب چند سال پیش تاکید کرده بودند که کرانه باختری باید مسلح شود، اکنون شرایط برای تحقق این خواسته کاملا مهیا است.
برگزاری تظاهرات اخیر در رام الله در مخالفت با این تحرکات سازشکارانه و تاکید آنها بر مبارزه مسلحانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
روح الله زاد: انتخاب مردم کرانه باختری همانطور که در تظاهرات اخیر خود بر آن تاکید کرده اند مقاومت آن هم مسلحانه است که البته باید در این ارتباط به آنها کمک شود. رژیم صهیونیستی امید زیادی به محمود عباس بسته است تا در سایه همکاری‌های امنیتی که از زمان محمود عباس شدت یافته است شرایط کرانه باختری را تحت کنترل درآورد. او هم نشان داده آماده ادامه همکاری در این ارتباط است بنابراین همانطور که پیشتر گفتم حذف رئیس تشکیلات خودگردان از معادله فلسطین (آن هم حذف قهری ونه اینکه به امید مرگ وی و یا تغییر وی بر اساس اراده صهیونیست ها بود)می تواند گشایش‌های بسیاری را برای ملت فلسطین به ارمغان آورد.
انتهای پیام/
