یادداشت|چند نکته مهم درباره «فیه ما فیه»
احمدوندی در یادداشتی مینویسد: «فیه ما فیه» از آن جا که به نثری ساده نوشته شده است، میتواند یاور و دستگیر ما در فهم بخشهای پیچیده و مُغلَق «مثنوی» و «دیوان شمس» باشد و از طریق نوری که بر این دو اثر میتاباند، عرصه را برای فهمشان هموارتر کند.
خبرگزاری تسنیم، محسن احمدوندی، دکتری زبان و ادبیات فارسی:
بدون شک مولوی یکی از بزرگترین اندیشمندان تاریخ و فرهنگ ایرانی است و بررسی سیر تفکّر در این سرزمین بدون مراجعه به آراء و اندیشههای این شاعرِ فیلسوف ناقص و ابتر است. او مصداق بارز این سخن نیچه است که میگفت: «شاعری که فیلسوف نباشد، شاعر نیست و فیلسوفی که شاعر نباشد، فیلسوف نیست.» ایرانیان اغلب مولوی را با آثار منظومش یعنی «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس» میشناسند و کمتر کسی است که به سراغ آثار منثور او رفته باشد، لااقل در بین عامه مردم چنین است. اما وقتی به آثار منثور او مراجعه میکنیم، میبینیم که او در نثر هم ید طولایی دارد و حتی قطعههایی از نثر او از حیث شیوایی و شاعرانگی بر برخی از اشعارش پیشی میگیرد. اگرچه برخی از آثار منثور او محصول قلم خود او نیستند و گفتههای او در مجالس و محافلی است که در آنها شرکت کرده و سخن رانده است و دیگران مکتوبش کردهاند، اما باز هم نمیتوان زبان شیوا و شاعرانه او را در این دسته از آثارش نادیده گرفت.
یکی از آثار منثور مولوی «فیه ما فیه» است؛ «فیه ما فیه» سخنانی است که مولانا در مجالس و محافل یا در گفتوگوهایش با دیگران بیان کرده است و کاتبانی آن را نوشتهاند و اندک اندک جمعآوری کردهاند و بعد از مرگش این یادداشتها را مدوّن و به صورت کتابی مستقل منتشر کردهاند. بخشهایی از نثر «فیه ما فیه» بسیار درخشان و خواندنی است و هر فارسیزبانی را به وجد میآورد؛ نثری ساده، روان، موجز و قاعدتاً نزدیک به گفتار روزمره قرن هفتم. تنها مشکلی که در بخشهایی از کتاب دامنگیر مخاطب میشود این است که از پس و پیش ماجرا، طرفِ صحبتِ مولانا و شأن نزول سخنان او آگاه نمیشود و همین امر فهم متن را دشوار میکند. به سخن دیگر چون ما از بافت موقعیتی متن خبر نداریم، ممکن است بخشهایی از «فیه ما فیه» را پا در هوا و مبهم بدانیم، اما این امر هیچگاه به کُلّیت کتاب قابل تسرّی نیست و درصد کمی از بخشهای کتاب به این عارضه دچار است.
از سوی دیگر «فیه ما فیه» از آن جا که به نثری ساده نوشته شده است، میتواند یاور و دستگیر ما در فهم بخشهای پیچیده و مُغلَق «مثنوی» و «دیوان شمس» باشد و از طریق نوری که بر این دو اثر میتاباند، عرصه را برای فهمشان هموارتر کند. استاد فروزانفر در مقدّمه این کتاب دراینباره چنین مینویسد: «چون ایزد تعالی جده نگارنده را از کمال عنایت خویش توفیق در آثار جاودانی و کلمات آسمانی خداوندگار راستین و جانِ جهانِ معرفت مولانا جلالالدّین محمّد مشهور به مولوی کرامت فرمود و این موهبت عظیم ارزانی داشت، در مدت بیستودو سال که با این سعادت قرین و با این توفیق همآغوش بود، همواره در تدبّر ابیات مثنوی دچار مشکل میگردید و برای حلّ آن دست در دامان شارحانِ رموز و مفسرانِ دقایقِ آن نامه الهی میزد و به مدد هدایت و راهنمایی آنان، بعضی از آن عقدهها گشایش میپذیرفت و بسیاری نیز همچنان در پرده ابهام و غموض نهفته میماند. در این میانه بر دل گذشت که به حکمِ معنی قرآن ز قرآن پرس و بس، شرح اسرار مثنوی را هم از مثنوی و سایر آثار مولانا بجوید و درمان از آنجا طلبد که درد از آنجا خاسته و پیدا شده است» (مولوی، 1389: مقدّمه، ج). اگر از این منظر به «فیه ما فیه» بنگریم، ارزش ادبی آن برای اهالی فرهنگ و ادبیات دوچندان خواهد شد؛ زیرا نهتنها یک متن ادبی درجه یک است، بلکه راهگشایی است در تفسیر دیگر آثار مولانا.
اما چرا «فیه ما فیه»؟ دلیل این نامگذاری چیست؟ استاد فروزانفر معتقد است از آنجا که این کتاب به قلم خود مولوی نبوده است و مریدان و شاگردانش بعد از مرگ او آن را تدوین و منتشر کردهاند، قاعدتاً نام آن را هم خود مولوی انتخاب نکرده است. ایشان بر این باور است که این نام با اندکی اختصار برگرفته از مصراعی از ابنعربی در «فتوحات مَکّیه» است: «بیمناسبت نیست که در پایان این مقدّمه یادآور شود که نام این کتاب در پشت جلد نسخه اصل «کتابٌ فیه ما فیه» و در پایان نسخه ح «الاسرارالجلالیه» نوشتهاند و چون این کتاب ظاهراً بعد از وفات مولانا تدوین شده است و در زمان حیات وی که به هر وقت فصلی از محاضرات و مذاکرات مجلس او به تحریر میآمده و بر فصول سابق افزوده میگردیده، تدوین آن به طور کامل میسّر نبوده، پس بالطّبع تصوّر اینکه مولانا خود نامی بر این کتاب نهاده باشد مقبول نتواند بود و گمان میرود که این اسم مقتبس است از قطعهای که در «فتوحات مَکّیه» تألیف ابنعربی ذکر شده و آن قطعه این است:
کتابٌ فیه ما فیه
بدیعٌ فی مَعانیه
اذا عاینت ما فیه
رأیت الدُرّ یحویه
و بنابراین نام کتاب مصراعی بوده است از قطعه فوق و به تدریج «کتابٌ فیه ما فیه»(به صورت اضافه) و [و بعداً با اندکی اختصار] «فیه ما فیه» معمول گردیده است» (مولوی، 1389: مقدّمه، یاـ یب).
منبع
مولوی، جلالالدین محمّد بن محمّد. (1389). فیه ما فیه. با تصحیحات و حواشی بدیعالزّمان فروزانفر. چاپ سیزدهم. تهران: امیرکبیر.
انتهای پیام/