تحلیل| سفر امیر قطر به اردن؛ آیا امان به ائتلاف مخالفان ریاض پیوسته است؟
اردن همپای نزدیک شدن به قطر، در حال نزدیک شدن به ترکیه نیز هست و همین مساله خود بر بلوکبندهای منطقهای اثر میگذارد و کفه جبهه مخالف ریاض در منطقه را که در عین همپیمانی با آمریکا منتقد سیاستهای منطقهای آن نیز هست، سنگینتر خواهد کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، امیر قطر سفری دو روزه به اردن داشت که برگردان اقتصادی قابل ملاحظه برای این کشور پادشاهی در این شرایط سخت اقتصادی خواهد داشت. شیخ تمیم از ایجاد ده هزار فرصت شغلی جدید برای اردنیها در کشور خود خبر داد که با احتساب وعده جذب ده هزار اردنی در بازار کار دوحه در آگوست گذشته، به 20 هزار فرصت شغلی میرسد. در کنار آن نیز دوحه اعلام کرده در اردن 500 میلیون دلار سرمایهگذاری میکند.
در واقع، سفر امیر قطر اوج تحول معنادار و خزندهای است که طی چند ماه گذشته در روابط دوحه و امان شکل گرفته است و احتمالاً در جبههبندیهای منطقهای نیز برآیندی قابل توجه نیز داشته باشد.این تحول از آن جهت حائز اهمیت است که امان در ژوئن 2017 پس از شروع بحران میان قطر و مربع عربی (عربستان، مصر، امارات و بحرین)، آشکارا در کنار این بلوک قرار گرفت و با فراخواندن سفیر خود، سطح روابط را با دوحه کاهش داد و دفتر شبکه الجزیره را بست.
اما پس از رد و بدل پالسهای مثبت دو طرفه، روابط بر ریل بهبودی سریع و توسعه قرار گرفته و ژوئیه گذشته ملک عبدالله دوم زید لوزی را به عنوان سفیر "فوق العاده" در دوحه منصوب و قطر نیز سفیر خود را معرفی کرد. انتخاب لوزی دومین مقام وزارت خارجه اردن به عنوان سفیر این کشور در قطر پیامی مهم در خود نهفته دارد؛ مبنی بر این که قطر جایگاهی بس رفیع در سیاست خارجی این کشور پادشاهی پیدا کرده است.
همچنین، مقامهای دو کشور در ماههای اخیر سفرهای متقابلی داشته و رئیس ستاد مشترک ارتش قطر به امان رفت و با همتای اردنی خود دیدار کرد.
فاکتورهای متعدد سیاسی و اقتصادی در بهبودی و سپس گسترش سریع روابط اردن و قطر تاثیرگذار بوده است، اما پرواضح است که این مسئله بدون وجود ارادهای سیاسی در دربار پادشاهی اردن اتفاق نمیافتاد. قطر که طبیعی است با توجه به خصومت مربع عربی محاصره کننده آن، توسعه روابط خارجی خود را پیگیری کند و در این راستا هر روزنهای را مغتنم شمارد، اما اگر اردن نمیخواست چنین تحول "تاریخی" رخ نمیداد؛ که خود یک شکست "تاریخی" برای جبهه عربستان و یک پیروزی "تاریخی" برای قطر محسوب میشود؛ به این دلیل که اردن یک همراه همیشگی عربستان و مصر بوده و در این بلوک قرار داشته است؛ این نزدیکی تا حدی بود که پادشاهی اردن صرفا یک انتقاد کوچک به یکی از اعضای این محور را بر نمیتافت و بر این منوال در سال 2015 زکی بنی رشید معاون رهبر اخوان المسلمین به دلیل انتقاد از امارات به 18 ماه حبس محکوم و حکم او اجرا هم شد.
اکنون اما این پرسش مطرح است که چه اتفاقی افتاده است که اردن به سمت یک کشور حامی جریان اخوان المسلمین روی آورده و به نوعی به بلوکِ دشمنان سرسخت این جریان پشت کند؛ البته اینجا ذکر این نکته ضروری است که این چرخش به معنای تغییر در سیاست معروف این پادشاهی در قبال اخوان المسلمین نیست و اردن همچنان همان سیاست محافظهکارانه خود در قبال آن را دنبال خواهد کرد؛ سیاستی که هر چند نسبتاً سختگیرانه است، اما به مذاق جبهه عربستانی اماراتی مصری خوش نیامده و در طول سالیان گذشته این جبهه تلاش زیادی کرد تا امان نیز همچون قاهره سیاست مشت آهنین را در قبال جریان اخوان المسلمین در داخل این کشور در پیش گیرد؛ اما چنین نشد.
در نتیجه آن، عربستان و امارات کمکهای اقتصادی خود را به اردن که به شدت به کمکهای خارجی وابسته است، کاهش دادند و حتی سهم خود از مقدار کمک مصوب شورای همکاری خلیج فارس به اردن را کاملاً پرداخت نکردند.
البته هر چند این مسئله فضا را تلطیف و تمهیداتی را برای بهبود روابط فیمابین فراهم کرد، اما واقعیت این است که این جهش پارامترهای ریز و درشت مهمتری دارد؛ از تنش خاموش در روابط با امارات در نتیجه جدایی شاهزاده هیا بنت حسین از حاکم دبی و حمایت دیپلماتیک امان از وی گرفته تا "معامله قرن". اردن که حدود 60 درصد جمعیت آن فلسطینیالاصل هستند، و خود نیز جزو بلوک عربی طرفدارِ صلح با اسرائیل است، مخالف سیاست یکجانبهگرایانه ترامپ در قبال مسئله فلسطین بوده و به نوعی احساس میکند در این زمینه با یک توطئه از جانب محور عربستان و مصر مواجه است که ته آن میتواند تأسیس کنفدرالی اردنی فلسطینی باشد و این خط قرمز اردن هاشمی است. در کنار آن هم، در سایه طرح "معامله قرن" دولت آمریکا در قبال قدس، حاکمیت هاشمی بر مسجد الاقصی هم بیش از گذشته متزلزل شده است.
اردن همپای نزدیک شدن به قطر، در حال نزدیک شدن به ترکیه نیز هست، و همین مسئله خود بر بلوکبندهای منطقهای اثر میگذارد و کفه جبهه مخالف ریاض در منطقه را که در عین همپیمانی با آمریکا منتقد سیاستهای منطقهای آن نیز هست، سنگینتر خواهد کرد.
نویسنده: صابر گل عنبری کارشناس ارشد مسائل منطقه
انتهای پیام/