رمانهای ما بیشتر به درد سریالهای ترکیه میخورد/ جریان ادبی قوی برای سینما نداریم
رئیس شورای مرکزی انجمن صنفی فیلمنامه نویسان سینما کمرنگی سینمای اقتباسی را ناشی از نبود رمانهایی با جزئیات و مختصات سینمایی لازم خواند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، داستانها و رمانها همشیه منابع بسیار خوبی برای اقتباسهای ادبی در سینما، تئاتر و تلویزیون بودند. بهترین فیلمهای تاریخ سینمای غرب همواره بر اساس رمانهای مطرح ساخته شده است. اما در کشور ما چندان به این موضوع توجه نشده است و حتی در جشنواره بخشی به عنوان جایزه اقتباس ادبی نداریم. اما در اسکار بخشی به عنوان اقتباس ادبی وجود دارد که امسال فیلم «جوجو خرگوشه» ساخته تایکا وایتیتی توانست اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کند.
مهدی سجادهچی
چرایی کمرنگ بودن اقتباسهای ادبی در سینمای ما باوجود آنکه رمانها و داستانهای زیادی برای ساخت وجود دارد، پرسشی است که در گفتوگوی با کارشناسان باید به آن پاسخ داد.
مهدیسجادهچی رئیس شورای مرکزی انجمن صنفی فیلمنامه نویسان سینما در این زمینه مطالبی را بیان کرد.
سجادهچی در ابتدا درباره علت تعداد کم آثار سینمایی اقتباسی ما با وجود رمانها و کتب متعدد بیان کرد: اقتباس از آثار ادبی و نوشتههای داستانی در کشور ما با وجود سابقه نسبتاً طولانی ما، به دلیل آنکه موضوعات آنان شامل موارد عاشقانه و ساده اجتماعیند کمتر مورد استقبال قرار میگیرند. حوزه رمان نویسی ما کمتر وارد حیطههای خاص علمی-تخیلی، فانتزی و ترسناک میشود و بالطبع سوژههای مورد نیاز کارگردان و نویسندگان ما را در بر ندارد.
وی درباره فیلمهای متنوع و متعدد خارجی و اقتباسی گفت که اگر فیلمهای آمریکایی زیادی را میبینیم که اقتباسیاند به دلیل آن است که از حوزه وسیع دانشهای متنوع و فضاها و تمهای مختلف استفاده شده است. به عنوان مثال یک مهندس، پزشک، حقوقدان، دیرینهشناس، فعال سیاسی یا فرمانده جنگ به نوشتن خاطرات یا رمانی براساس تجربیات خود اقدام کرده است که میتواند به عنوان منبع دستهاول در این حوزه شناخته شود.
نکته دوم درباره کم بودن این سبک فیلمهای سینمایی در کشور ما این است که آآن دست رمانها و آثاری که ارزشهای ادبی دارند، عموماً استفاده شدند و البته بید قبول کرد که بعد از آنکه موج نوی ادبیات ما وارد شد، بیشتر داستان نویسهای ما جریان سیالالذهن و مدرن را انتخاب کردند که باتوجه به اینکه فاقد پیرنگ سینمایی است، چندان نمیتواند مورد استفاده در فیلمنامه باشد. آنقدر که نویسنده باید یکبار از اول این ایدهها را تبدیل به روایتِ فیلمنامه کند.
وی در ادامه بیان کرد: بنابراین واقعیت این است که ما منابع آنچنان زیاد و خوبی برای انجام این کار نداریم و آنچیزی که وجود دارد، چندان ارزش سینمایی ندارد و بیشتر به درد سریالهای ترک میخورد.
اگر درباره منابع خارجی بخواهیم تصمیم بگیریم نیز باید گفت که اقتباس تنها نباید فقط اقتباس داستانی برای فیلم باشد بلکه باید فرهنگی هم باشد که با شرایط اجتماعی ما همخوانی ندارد و بنابراین نمیتوان چندان به آن چشم داشت.
بنابراین رماننویسی و داستانگویی ما چندان دیگر قواعد کلاسیک را ندارد و نمیتواند مورد استفاده فیلمنامهنویس قرار بگیرد. شاید فیلم تنگسیر نمونه خوبی باشد از اقتباس ادبی که کمتر شاهد نمونههای دیگر آنیم.
رئیس شورای مرکزی انجمن صنفی فیلمنامه نویسان درباره سینمای دفاع مقدس باوجود رمانها و داستانهای متعددی که وجود دارد بیان کرد که در این حوزه نیز ضعیفیم؛ از حیث کمیت با مقدار قابل توجهی روبروییم اما در کیفیت نقد دارم. باید گفت که در این رمانها مختصات و خصوصیات جنگی که در فیلمنامه از آنها استفاده کرد تا فیلم متفاوت ساخت کمتر وجود دارد. به عنوان مثال در کمتر کتاب جنگی دیدم که مختصات اسلحه و شرایط کاری آنها را گفته باشد.
در واقع خاطرات یا رمانهای جنگی ما مختصاتی مانند جغرافیا، تاریخ، استراتژی جنگ و... را فاقد است و برای همین اهمیت سینمایی خاصی نخواهند داشت. برای ساختن نسخه سینمایی این رمانها باید علاوه بر خود کتاب از پرداخت فراوان نیز بهرهبرد.
به عنوان مثال فیلمهایی مانند تنگه ابوغریب جغرافیا ندارد و مشخص نیست کجا است؟ ما اصلاً اینکه در کجای جبهه دارد این اتفاق میافتد را نمیببینم؛ باز خاکریز و رزمنده و ایثار در فیلم مشاهده میشود که در صد فیلم دیگر نیز دیده شده است.
وی در ادامه بیان کرد: فیزیک جنگ ما تنها مایهای نیست که بتوان از آن برای ساخت فیلم دفاع مقدسی استفاده کرد؛ نمیشود فقط اینکه رزمندههای ما از نظر معنوی برترند و از ارزشهایی دفاع میکردند فیلم ساخت. چند بار میشود این گفت؟ داستان و رمان خوب جنگی باید دارای جزیئات جنگی و پیچیده قابل درک برای عموم باشد. باید جزیئات را اضافه کرد، جزیئاتی که رابطه سرباز و رزمنده با اسلحهای که از آن استفاه میکند را نشان دهد.
برای نمایش اینکه استاد چگونه میخواهد روش استفاده از کمان را به سرباز آموزش دهد تنها نمیگوید که کمان چیست بلکه میگوید که باید به عنوان یک سرباز با کمان چگونه زندگی کرد. مانند آن تعبیر معروف که میگوید که شمشیر تو بدن تو است.
یکی دیگر از مثالهای خوب کتابی است به نام جنگهای پیامبر نوشته وزیر دفاع اسبق سوریه است که در آن حتی مکتبهای شمشیرزنی را نیز بیان کرده است. اینکه مثلاً چند فرق شمشیرزنی در عربستان وجود داشته است و مکتب شمشیرزنی که امیرالمومنین (ع) آن را احداث کردند چه ویژگی داشته است.
سجادهچی در پایان گفت زمانی ما درباره مدیریت این حوزه میتوانیم سخن بگوییم که ضمن وجود منابع کافی، موضوعات متعدد و جزئیات لازم و تخصصی در آنها نیز باید وجود داشته باشد تا بتوان فیلمهایی بر اساس آن ساخت. ما هنوز به جریان ادبی قوی برای اقتباس سینمایی نرسیدیم.