یاور همدانی؛ شمع انجمنی که خاموش شد
زندهیاد یاور همدانی صدایی رسا از شعر فارسی و منبعی مهم از تاریخ شفاهی ادبیات در چند دهه گذشته بود، اما بیآنکه از این جهت مورد توجه اهل فن برای ثبت خاطراتش قرار گیرد، خاموش شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، احمد نیکطلب مشهور به یاور همدانی از پیشکسوتان حوزه شعر، امروز در سن 85 سالگی دیده از جهان فروبست. همدانی که در سال 1313 در همدان متولد شد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر گذراند و سپس برای گذراندن تحصیلات عالی در مقطع کارشناسی در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی راهی تهران شد. او پس از فارغالتحصیلی، در دبیرستانهای همدان و تهران به تدریس پرداخت.
او که سرودن را از 13 سالگی آغاز کرده بود، ابتدا در همدان و سپس در تهران در جمع شاعران به کار خود ادامه داد. در سالهایی که هنوز آرامگاه بوعلی همدان ساخته نشده بود، جمعی از شاعران این شهر در جوار آرامگاه او به شعرخوانی میپرداختند که یاور همدانی نیز یکی از آنها بود. مفتون همدانی، از شاعران و از دوستان یاور همدانی، آن روزها را چنین توصیف میکند: در بسیاری از محافل ادبی همدان در آن روزها که شعرای بزرگی شرکت میکردند، حضور مییافتیم. در خاطرم هست حتی پدرم به دوستی با یاور توصیه میکرد و میگفت که روزگاری شاعر بزرگی خواهد شد و امروز این مسئله را دریافتم.
یاور سالها بعد در تهران فعالیت خود را ادامه داد. ابتدا در دبیرستان بامداد شروع به تدریس کرد و پس از آن با رفت و آمد به مجامع ادبی، با زندهیاد ذبیحالله ملکپور آشنا شد؛ کسی که مؤسس انجمن ادبی حافظ بود. حضور همدانی به عنوان یکی از دبیران انجمن ادبی حافظ و پس از آن همکاری با رادیو در کنار شخصیتهایی چون رهی معیری سبب شد تا شعر او مخاطب عام یابد و برخی از ترانههایش، به ویژه آن دسته از سرودههایش به لهجه محلی، از راه موسیقی به گوش مخاطبان شعردوست برسد. او همچنین عضو هیئت مدیره انجمن ادبی و هنری ایران و هند و مؤسس انجمن ادبی شهرداری تهران نیز بود.
زندهیاد همدانی در سالهای پس از انقلاب نیز در کنار شخصیتهای ادبی چون زندهیاد لاهوتی، مرحوم مشفق و دیگران چراغ شعر و ادب را روشن نگاه داشت و با همکاری با نهادهای مختلف از جمله شورای شعر دفتر موسیقی وزارت ارشاد کارش را در این زمینه ادامه داد. شعرهای زندهیاد همدانی از آغاز دوران جوانی در بیشتر نشریات کثیرالانتشار کشور همچون «ندای اکباتان همدان»، «آفتاب شرق خراسان»، «اندیشه کرمان»، «آذرآبادگان» و همچنین مطبوعات پس از انقلاب منتشر شد.
سالها تلمذ و شاگردی در نزد اساتید شعر و ادب، از یاور همدانی شاعری ساخت که هم در شعر حرفی برای گفتن داشت و الگوی شاعران جوانتر بود و هم خلقی نیکو که همقطارانش بالاتفاق از آن با عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای شاعر یاد میکنند. چاپ آثاری در حوزه شعر، تحقیق و تصحیح نام او را در زمره شاعرانی که به صورت جدی و حرفهای به ادب فارسی میپردازند و شعر را زندگی میکنند، ثبت کرد. «مثنوی صبح فردا»، «سایهسار الوند»، تصحیح دیوان رضیالدین آرتیمانی و ... از جمله آثار اوست که به یادگار مانده است. قالبهای شعری او متنوع است، اما بیشتر بر غزل تکیه دارد. از نظر او شعری خوب است که فارغ از هر قالبی، محتوای خوبی داشته باشد.
اما اهمیت یاور همدانی تنها به دلیل فعالیتهای ادبیاش نبود. او در کنار انتشار آثار متعددی در حوزه شعر، تصحیح و تحقیق گنجینهای از هنر و شعر معاصر بود. گنجینهای که در سینه خود خاطرات مهمی از تاریخ شفاهی شعر معاصر، جریانهای ادبی در 50 سال گذشته و شخصیتهای تأثیرگذار فرهنگی و ادبی داشت. حضور او در انجمنهای ادبی مختلف از جمله ویژگیهای زیست شاعرانه اوست. یاور همدانی سالها با رفتوآمد در انجمنهای ادبی مختلف مانند انجمن ادبی ایران به ریاست محمدعلی ناصح، انجمن ادبی صائب با حضور خلیل سامانی(موج)، انجمن ادبی سعد یا کلبه سعد، انجمن حکیم نظامی به ریاست زندهیاد وحیدزاده فرزند ارشد زندهیاد وحید دستگردی و ... با جریانهای مختلف ادبی در ارتباط بود؛ جریانهایی که امروزه شاید کمتر نامی از آنها در محافل ادبی و دانشگاهی برده شود. او صدایی رسا از شعر فارسی و منبعی مهم از تاریخ شفاهی ادبیات در چند دهه گذشته بود، اما بیآنکه از این جهت مورد توجه اهل فن برای ثبت خاطراتش قرار گیرد، خاموش شده است. روحش شاد.
انتهای پیام/