«خروج» از سادگیهای سینما
فیلم سینمایی «خروج» آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی حبیب والینژاد برای اولین بار در ایران به صورت آنلاین اکران شد. ابراهیم حاتمیکیا، کارگردانی که ساخت فیلمهای انقلابی و پرماجرایی را در کارنامه هنریاش دارد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، فیلم سینمایی «خروج» آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی حبیب والینژاد برای اولین بار در ایران به صورت آنلاین اکران شد. ابراهیم حاتمیکیا، کارگردانی که ساخت فیلمهای انقلابی و پرماجرایی را در کارنامه هنریاش دارد و در جشنواره امسال هم با «خروج» بسیار خبرساز شد. فیلم «خروج» راوی روایت خروج مردمی معترض به وضعیت حساس کنونی از دنیای بیملاحظهای است که مسوولان ناتوان این کشور مسبب آن هستند؛ داستانی که در آن عدهای کشاورز در یک مطالبهگری صنفی قصد سفر به تهران برای ملاقات با رییسجمهوری را دارند. فرامرز قریبیان، پانتهآ پناهیها، جهانگیر الماسی، گیتی قاسمی، محمدرضا شریفینیا، مهدی فقیه، سام قریبیان، محمد فیلی، آتش تقیپور، اکبر رحمتی، رامین پورایمان، محسن صادقینسب و... از جمله بازیگرانی هستند که در فیلم «خروج» حاتمیکیا به ایفای نقش پرداختهاند. به بهانه اکران آنلاین این فیلم، گفتوگویی با محمد برادران، مدیر جلوههای ویژه این فیلم که موفق به دریافت سیمرغ بلورین از سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر شد، داشتهایم که در ادامه میخوانید.
آقای برادران چطور شد که شما به پروژه «خروج» پیوستید و تصمیم گرفتید در آخرین اثر آقای حاتمیکیا با ایشان همکاری داشته باشید؟ همکاری با ایشان برای شما چطور بود؟
تقریبا تیر سال گذشته از دفتر آقای حاتمیکیا با من تماس گرفته شد و من را دعوت به همکاری کردند؛ البته آقای حاتمیکیا پیش از این کار من را در فیلم «تنگه ابوقریب» دیده بودند و با من آشنایی داشتند و این موقعیت برای من بسیار درخشان بود و خیلی خوشحال شدم که امکان کار کنار یکی از کارگردانان بزرگ سینما و آموختن از ایشان را پیدا کردهام. ما نزدیک به دو ماه پیشتولید، دورخوانی فیلمنامه و طراحی تولید داشتیم. جاده مرگ که در فیلم مشاهده میکنید چندین بار در پیشتولید به صورت پیشنمایش سهبعدی شکل گرفت و به نمایش درآمد. باید بگویم که جاده مرگ به طور کل سیجی یا انیمیشن است، زیرا آقای حاتمیکیا به من گفتند که امکان فیلمبرداری این سکانسها، هم به دلیل خطرناک بودن کار و هم اینکه شخصیتهایی که در این مسیر بازی میکنند پیرمرد بودند، عملا وجود نداشت. یکی دیگر از چالشهای کار ما، آب بود. یکی از سختیهای کار سهبعدی شبیهسازی سیالات، تخریب و دود و اینطور چیزهاست. متن اصلی فیلم هم آب بود و به هیچ صورتی امکان نادیده گرفتن یا حذف کردن آن وجود نداشت و اگر به درستی درنمیآمد، میتوانست بسیار خطرناک باشد. موضوع دیگر پنبه بود زیرا در آن منطقه و در آن فصل مزرعه پنبه وجود نداشت. طراح صحنه کار بسیار تلاش کردند که مزرعه پنبه در آنجا پیدا کنند ولی متاسفانه هیچ مزرعه پنبهای به این شکل وجود نداشت. به همین ترتیب هر سکانسی از فیلم که پنبه در آن هست نیز سیجی است؛ چه نماهای نزدیک و چه نماهای لانگشات. البته باید این نکته را یادآور شوم که ما در مرحله پیشتولید همه موضوعاتی را که اشاره کردم، تست کردیم و با موافقت آقای حاتمیکیا وارد مرحله تولید و فیلمبرداری شدیم. این شیوه از کار هم برای خود ما و هم آقای حاتمیکیا ریسک بزرگی به حساب میآمد و ما با توان و تکیه بر کار گروهی همکاران توانستیم کار جلوههای ویژه را پیش ببریم. کار ما نیاز به سختافزارهای گستردهای داشت که استودیوی ما به این سختافزارها مجهز بود و ما به کمک آنها به خوبی توانستیم از عهده کار بربیاییم. یکی دیگر از چالشهای کار ما قطارهای موجود در فیلم بود که تمامی آنها که تا نیمههای اثر نیز وجود دارد به صورت سیجی است. امکان حضور هلیکوپتر درآن منطقه وجود نداشت، دو هلیکوپتری که وجود دارد نیز سیجی است.
باید بگویم حجم کار به شدت بالا بود و مشکل تولید نیز در این بین وجود داشت. دوستان تا جایی که امکان داشت سکانسهای گوناگون را فیلمبرداری میکردند اما برخی از سکانسها واقعا مشکل بود و به صورت طبیعی درنمیآمد. برای مثال نماهای لانگشاتی که در پاسگاه وجود دارد، به این شکل نبود. شکل پاسگاه بسیار ساده و یک طبقهای بود که با کمک کروماکی به شکلی که در حال حاضر دیده میشود، درآمد. «خروج» تجربه خوبی بود زیرا آقای حاتمیکیا به ما اعتماد میکردند و ما هم خداراشکر توانستیم با کمک یک تیم 18نفره کار را به خوبی پیش ببریم. ما گاهی تا 12ساعت کار میکردیم تا بتوانیم اثر را به سرانجام برسانیم.
همانطور که خودتان اشاره کردید شما تجربه آثاری همچون «تنگه ابوقریب» را در کارنامه کاری خود دارید و این فیلم جلوههای ویژه بسیار متفاوتتری از فیلم «خروج» داشت؛ تجربه کدامیک از این آثار برای شما چالشبرانگیز و سختتر تلقی میشود؟
در هر زمانی، هر پروژهای با خود چالشهایی را به همراه دارد. برای مثال در پروژه، انفجار، بزرگترین چالش ما به حساب میآمد. شاید ما پیش از این هم تجربههایی داشتیم ولی نه به آن شدت خصوصا با سختگیریها و دقتهای آقای ملکان. من درسهای بزرگی از آن پروژه گرفتم. در «تنگه ابوقریب» 40 درصد کار برعهده ما و
60 درصد بر عهده آقای مطوری بود و دوستان دیگری که نامشان در تیتراژ ذکر شده کار خاصی به آن شکل انجام ندادند. در آن پروژه ما سختیهای بزرگی داشتیم؛ از انفجار تانک گرفته تا بمب، تخریب و دود غلیظ.
نکتهای که باید بدان اشاره کنم این است که همه در فیلمی مانند «تنگه ابوقریب» انتظار جلوههای ویژه را داشتند و به طور کلی جلوههای ویژه در فیلمهای جنگی مانند این کار بسیار به چشم میآید؛ اما در فیلم «خروج» اتفاق دیگری افتاد و ما به تولید، تدارکات و صحنه کمک کردیم و باید بگویم که ما عملا کار طراحی صحنه انجام میدادیم؛ البته که از نظر مجید علیاسلام، طراح صحنه کار بسیار استفاده کردیم و خیلی طراحیها با موافقت ایشان شکل میگرفت اما موضوعی که در فیلم «خروج» خیلی جلب توجه نمیکند جلوههای ویژه آن است.
یکسری از پلانها در دنیای واقعی نشدنی است ولی در این پروژه هیچ پلانی در واقعیت دور از نظر نیست و همه چیز از یک روال عادی پیروی کرده و مخاطب تصور میکند دیوار پاسگاه، آب، هلیکوپتر و باقی موارد وجود داشته و طبق معمول سینما از آن فیلمبرداری شده است؛ اما در دنیای بزرگ سینما چینش و کنار هم قرار گرفتن این همه اجزای بصری امکانپذیر نیست؛ به همین دلیل است که جلوههای ویژه در سطح جهانی در یک سوله انجام میشود اما در«خروج» دوستان تولید بسیار زحمت کشیدند؛ از تیم کارگردانی گرفته تا بازیگران و صدا. ماههای ابتدایی گرمای اذیتکننده و در ماههای پایانی سرمای سوزناک واقعا دوستان را آزار داد. با این حال جلوههای ویژه کمکی بود تا آنها کمی راحتتر کارهای خود را انجام دهند. مطمئنا فیلم به فیلم و پلان به پلان برای ما تجربه است. هر فیلم سختیها و چالشهای خاص خود را دارد؛ حتی فیلمهای کوتاه و اتفاقاتی رخ میدهد که ما شاید تا پیش از این آن را تجربه نکرده بودیم.
خود شما استاد این کار هستید اما فکر میکنم در کنار سختیهای فراوان، در کار جلوههای ویژه جذابیتهای بسیار نیز وجود دارد؛ اینطور نیست؟
بله، دقیقا همینطور است. خوبی کار جلوههای ویژه این است که وقتی پلانی تمام میشود، آن آماده است و تیم نتیجه را میبیند و همه از آن انرژی میگیرند. باید بگویم که آخرین اثر آقای حاتمیکیا 480 پلان دارد که جزو معدود فیلمها با این تعداد پلان در سینمای ایران است. این فیلم پلانهای ویژوآل بسیاری داشت و به جرات میتوانم بگویم جزو چند فیلم برتری است که ویژوآلهای بسیار سختی داشت. برای مثال ما یک سکانس فولسیجی داشتیم که به جز سختیهای کار خودمان یک تیم انیمیشن هم در کنار تیممان بود تا جاده مرگ را پیش ببریم. در این جاده تمامی بازیگران و تراکتورها اسکن سهبعدی شدند، بعد از این آنها را مدلسازی کردیم و با متریال مراحل فنی را پیش بردیم. در نهایت چند روز لوکیشن مدنظر آقای حاتمیکیا را اسکن کردیم زیرا منطقه جغرافیایی برایشان اهمیت داشت؛ یعنی تمام کوهها، تپهها و آسفالت از قبل اسکن سهبعدی شده بود و در کنار کار قرار گرفت. این سکانسها در نوع خود یک پروژه به حساب میآمد که به کار زیادی نیاز داشت.
آقای برادران! شما برای جلوههای ویژه فیلم «خروج» سیمرغ بلورین دریافت کردید. خود شما تصور میکردید که جایزه جشنواره امسال را دریافت کنید و به طور کلی جایزه جایگاه بسیار زیادی در کارنامه کاری شما دارد یا اینکه فقط نیروی محرکهای در روند کاری شما به حساب میآید؟
نمیشود گفت دریافت جایزه بیتاثیر است و قطعا تاثیرات خود را گذاشته و میگذارد. به طور کلی باید بگویم که در ایران استودیوهای جلوههای ویژه به صورت پیشرفته خیلی وجود ندارد و همه افرادی که در این حوزه فعالیت دارند با هم آشنا هستند و پروژههایی که به دست میگیرند را به اطلاع یکدیگر میرسانند. دوستان من به اتفاق در جشن خانه سینما در سال 98 این احتمال را میدادند که جایزه جلوههای ویژه برای فیلم «خروج» به من تعلق میگیرد زیرا در جریان کار و پیچیدگیهای خاص فیلم بودند؛ البته سیاستهای خاصی هم در جشنواره وجود دارد، برای مثال فردی که در سالی سیمرغ بگیرد، سال بعد دیگر سیمرغ دریافت نمیکند یا اینکه کسی که قرار است سیمرغ بگیرد، حتما باید یک سابقه نامزدی در کارنامه سینمایی خود داشته باشد. به طور کلی شرایط به گونهای پیش رفت که من احتمال میدادم سیمرغ جشنواره سیوهشتم را دریافت خواهم کرد ولی من تا لحظه آخر امیدی نداشتم و گمان میکردم که ممکن است در لحظه آخر تغییری ایجاد شود.
دیده شدن کار ما که به صورت تیمی است در هر اثری بسیار امیدوارکننده است و بچهها بسیار انرژی میگیرند. کار جلوههای ویژه فقط کار من نیست و من شاید گروه را مدیریت میکنم و دیده شدن کار یعنی دیده شدن تمامی اعضای گروه. این جایزه واقعا برای ما انرژیزا بود زیرا بچهها بسیار تلاش میکردند که جشنواره را از دست ندهیم و همانطور که اشاره کردید، این جایزه نیروی محرکهای است هم برای تیم و هم اینکه نشان بدهد در ایران هم کارهای گروهی میتواند موفق شود. من فکر میکنم فردی که هر سال در جشنواره حضور دارد یا کارهایش کاندیدای دریافت جایزه میشود، بیشتر دیده میشود و کارهای بهتر و بزرگتری در پروژههای گوناگون به او محول میشود. اگر من در فیلم «تنگه ابوقریب» کاندیدا نمیشدم نمیتوانستم جایزه این بخش از جشنواره را دریافت کنم و شاید آقای حاتمیکیا نیز این کار را به عهده فرد باتجربهتری میگذاشت.
به عنوان سوال آخر این موضوع را مطرح میکنم که فیلم «خروج» به صورت آنلاین اکران شد. نظر شما دراینباره چیست؟ فکر میکنید با این شیوه اکران میتواند مورد استقبال مخاطب قرار بگیرد؟
سیاسی بودن چهره ابراهیم حاتمیکیا و خود فیلم حساسیتهای گستردهای درباره فیلم به وجود آورده است اما خیلی خوشحال هستم که این اتفاق افتاد، زیرا آقای حاتمیکیا در هر عرصهای در کار خود به نوعی پیشگام است و هم اکران آنلاین و هم مجموعه کارهایی که در جلوههای ویژه در فیلم «خروج» رخ داد، به نوعی برای اولین بار در ایران به کار گرفته شده است. اگر حرف و حدیثها و دشمنیها درباره این فیلم اجازه دهد، به امید خدا این اثر دیده خواهد شد. این بحثهای حاشیهای اگر بیش از این ادامه پیدا کند به ضرر سینمای آنلاین میشود ولی اگر همه بدنه اکران سینما پشت این قضیه باشند و سینمای آنلاین را به کمک مردم بالا بکشند، مطمئنا این کار هم باب میشود مانند نتفلیکس. این روزها ویاودیها به رسانههای بزرگی تبدیل شدهاند که با حمایت بهتر میتوانند حتی به عنوان تهیهکنندگان آثار فعالیت کنند. بزرگان زیادی در این اثر حضور دارند از جمله استاد فرامرز قریبیان که خود من از ایشان سر صحنه درس اخلاق میگرفتم. همکاران خودمان به دلیل دشمنی با یک جبههای، زحمات تمام عوامل را نادیده و زیر سوال میبرند. باید بگویم در حق تیم تولید در جشنواره فیلم فجر واقعا اجحاف شد و حداقل این دوستان باید در رشته کاری خود کاندیدا میشدند. احتمالا به این دلیل این اتفاق نیفتاد که داوران کار تیم تولید را به درستی درک نکردند. انشاءالله که این فیلم دیده شود و مخاطبان از دیدن آن لذت ببرند.
محمد برادران طراح جلوههای ویژه بصری سینماست. در سابقهاش آهنگسازی هم به چشم میخورد. چند سال قبل در فیلم سینمایی «بیبی گرده» فعالیت داشت اما اولین حضور جدیاش فیلم «تنگه ابوقریب» بود که باعث شد خیلی ویژه مورد توجه قرار بگیرد. او در جشن دنیای تصویر (جشن حافظ) برنده تندیس بهترین دستاورد فنی و هنری برای تنگه ابوقریب، در جشن سینمای ایران نامزد تندیس بهترین جلوههای بصری برای تنگه ابوقریب ودر جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری برای تنگه ابوقریب شد.
منبع : صبح نو
انتهای پیام/