زمانی که مؤمنان زیر پرچم امیرالمؤمنین وارد بهشت میشوند
حجتالاسلام کاشانی در برنامه سحرگاهیِ «ماه من» به برخی از فضیلتهای آن حضرت اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حجتالاسلام کاشانی در برنامه سحرگاهیِ «ماه من» که با موضوع فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام اجرا میشود، به برخی دیگر از فضیلتهای آن حضرت با محوریت محبت و تکریم پیامبر نسبت به این وجود مقدس و نورانی اشاره کرد.
گزیدههایی از این سخنان را در ادامه میخوانید.
به قدری فضایل امیرالمؤمنین علیهالسلام در کلام پیامبر اسلام فراوان است که مجال شمردن عناوین آن نیست. ایشان میفرمود این علی بن ابیطالب است که گوشت او گوشت من و خون او خون من است و او از من مانند هارون از موسی است جز اینکه پس از من پیغمبری نخواهد آمد.
رسول خدا (ص) که خود پدر مهربان امتند، از خداوند میخواهد برای امت خود سرپرستی مهربان، دلسوز و حکیم قرار دهد. «سألت ربی أن یَجْعَلَک قائد أمنی إلى الجنة فأغطانی»؛ یعنی از خداوند درخواست کردم رهبری برای امتم قرار دهد که بسوی بهشت رهنمود میکند؛ خداوند نیز عطا کرد.»
پیامبر در روایتی فرمودند «إِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّة» به درستی که او [امیرالمؤمنین علیه السلام]، اولین شخصی است که وارد بهشت میشود.ابودجانه انصاری به پیامبر گفت:« مگر شما به ما نفرمودید که بهشت بر پیامبران حرام است تا این که ابتدا شما وسپس علی داخل آن شوید و بهشت بر سایر امتها حرام است تا این که امت شما داخل آن بشوند؟» پیامبر به ابودجانه فرمود:« بله، اما مگر نمیدانی کسی که لوای حمد را حمل میکند پیشاپیش پیامبران قدم برمی دارد؟ و علی بن ابی طالب روز قیامت حملکننده لوای حمد است و پیشاپیش من داخل بهشت میشود.»
امیرالمؤمنین میفرمود الحمدالله الذی هَدانا بِک یا رسول الله وَ شَرّفنا بِک؛ خدا را حمد میکنم که ما را به واسطه تو هدایت کرد و به واسطه شما شرافت بخشید. من تصور میکنم اگر یک صدم آنچه که پیامبر در فضایل امیرالمؤمنین گفت به دیگری میگفت، از تکبر گردنش نمیافتاد. اما میبینیم آن حضرت در قبال پیامبر چگونه خاکساری میکند.
پیامبر (ص) به خاطر فضیلتی که خداوند به امیرالمؤمنین بخشیده بود، بسیار ایشان را کرامت میکرد. پیامبر میفرمود هر وقت به معراج رفتم، خداوند به من فرمود ای محمد سلام مرا به علی برسان. یا فرمود خداوند متعال درباره علی عهدی با من بسته است که پرچم هدایت و پیشوای اولیای من است. او روشنایی کسانی است که مرا اطاعت کنند؛ إنَّ عَلِیاً رایةُ الهُدَی وَ إمَامُ اوْلِیائِی وَ نُورُ مَنْ أطَاعَنِی».
روزی امیرالمؤمنین خطبهای خواند. یکی از یهودیان پس از پرسشهایی که از حضرت داشت، گفت: آیا تو پیامبری؟ امیرالمؤمنین فوری پاسخ داد وای بر تو من عبدی از بندگان محمدم. « ویلک؛ أنَا عَبدٌ مِن عَبیدِ محمد.»
کسی جرأت نمیکرد از علی علیه السلام نزد پیامبر بد بگوید؛ چرا که ایشان میدانستند از حسادت و کینه است. یکی آمد و گفت یار سول الله علی در یمن فلان کار را کرده است. حضرت بلافاصله فرمود چند بار پشت سر هم گفتند مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ مَا تُرِیدُونَ مِنْ عَلِیٍّ. از علی چه میخواهید. علی از من است و من از علی و او بعد از من ولیّ تمام مؤمنان است. إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی. یعنی او امام است و صلاح دانسته اینطور رفتار کند. نقد امیرالمؤمنین در نزد پیامبر خیلی هزینه داشت.
خود امیرالمؤمنین میفرمود از آن زمان که خداوند محمّد صلى الله علیه و آله را به پیامبرى مبعوث کرد، روىِ خوشى و آسایش را ندیدم، اما خدا را شکر. به خدا سوگند خردسالى را در بیم و وحشت به سر بردم و بزرگسالى را در جهاد و مبارزه؛ ما رأیتُ مُنذُ بَعثَ اللّه ُ محمّدا صلى الله علیه و آله رَخاءً، فالحمدُ للّه و اللّه ِ لقد خِفْتُ صَغیرا و جاهَدتُ کبیراً.
انتهایپیام/