رژیم اسرائیل|«معامله قرن» و کابینه ائتلافی «گانتس- نتانیاهو»
صهیونیستها ترامپ را فرصتی تکرار نشدنی می بینند که شاید دیگر نتوانند آن را به دست آورند لذا به دنبال آن هستند هر طور که شده تا پیش از پایان دوره ریاست جمهوری او، اهداف اشغالگرانه شان را با بهره گیری از او تحقق بخشند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم ، پس گذشتِ یک سال و نیم از نوامبر 2018 تا آوریل 2020، رژیم صهیونیستی با ائتلافی که بین بنیامین نتانیاهو و بنی گانتس به وجود آمد توانست به توافق برای تشکیل کابینه جدید دست یابد. جدا از اینکه این کابینه چه ویژگی ها و تضادهای موجود در آن چه نتایجی برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت که مسئله ای است که به مجالی دیگر نیاز دارد اما یک مسئله در این دولت به عنوان اولین نقطه اختلافی مورد توافق دو طرف قرار گرفت و آن هم مسئله معامله قرن بود.
وضعیت معامله قرن در دوره کرونا
طرح موسوم به «معامله قرن» که همان ادعای حل مسئله فلسطین در دولت ترامپ و در حقیقت بلعیدن فلسطین و واگذار کردن آن به صهیونیست ها است، در وضعیت سکون قرار گرفته است. آوی برکوویچ یهودی که پس از جیسون گرینبلات، هم کیش خود، مأمور پرونده معامله قرن در دولت ترامپ شده است اوایل ماه آوریل اعلام کرد به دلیل وضعیت فوق العاده ای که کرونا به وجود آورده، او نیز منتظر است تا با فروکش کردن این بحران، پرونده «معامله قرن» را از سر گیرد. به نظر می رسد این گفته برکویچ تنها دیدگاه خود او است و صهیونیست ها هیچ اعتقادی به این نگاه ندارند.
تلاش صهیونیست ها برای سرعت بخشیدن به اجرای معامله قرن در دوره کرونا
صهیونیست ها در دوره کرونا تلاش های فراوانی برای سرعت بخشیدن به کرونا انجام می دهند. از یک سو موساد که در این دوره با خرید قاچاقی و دزدی ملزومات پزشکی به کمک نتانیاهو آمده، اولین محموله های ماسک را از کشوری عربی خریداری کرد. این مسئله از زبان خود مسئولان رژیم صهیونیستی مطرح شد اما نام کشوری که از آن ملزومات بهداشتی خریداری شده بود اعلام نشد. این مسئله در راستای عادی سازی روابط شکل گرفت و قطعا خبر آن در آینده ای نزدیک به طور کامل از سوی صهیونیست ها فاش خواهد شد. این در حالی است که برخی کشورهای همسو با صهیونیست ها با بهره گیری از ماه مبارک رمضان و پخش سریال هایی در این ماه، مسئله عادی سازی روابط را در جوامع خود می خواهند نهادینه کنند.
شرط نتانیاهو برای تشکیل ائتلاف جدید کابینه
در گام بعدی هنگامی که بنی گانتس با نتانیاهو بر سر ایجاد ائتلاف برای تشکیل کابینه اضطراری به توافق رسید یک نقطه اختلافی مهم بین آنها همین معامله قرن بود. گانتس که خود را خواستار ادامه مذاکره با فلسطینی ها معرفی کرده، ژست دموکراتیک مذاکراتی از خود نشان داده بود همچون توافق ناگهانی اش، یک بار دیگر به ناگاه همگان را شگفت زده کرد و اعلام کرد با اجرایی شدن الحاق کرانه باختری که مهمترین بخش اجرایی «معامله قرن» است- موافق است.
اختلاف گانتس و نتانیاهو در الحاق کرانه باختری
پس از توافقی که بین گانتس و نتانیاهو جاری شد در رسانه ها اعلام شد که اختلاف دو طرف در دو مسئله بوده است. اول در زمان اجرای الحاق، به این معنی که گانتس خواستار تشکیل کمیته ای ویژه برای بررسی الحاق و آغاز آن از 6 ماه بعد از تشکیل این کمیته بوده است اما نتانیاهو می خواهد این الحاق از زمان تشکیل کابینه آغاز شده، و تا حداکثر 2 ماه دیگر به طور کامل اجرایی شده باشد. دومین نقطه اختلاف در مسیر الحاق بود به این معنی که گانتس خواستار این بود که الحاق کرانه باختری از سمت غرب کرانه باختری و از مجتمع های شهرکی بزرگ شروع شده، به دره اردن برسد. اما نتانیاهو خواستار آغاز الحاق از شرق کرانه باختری یعنی دره رود اردن به سمت غرب و در نهایت شهرک های صهیونیست نشین بزرگ مثل ای1 و گوش عتصیون است.
در حقیقت رسانه های رژیم صهیونیستی خبر را به گونه ای بزک کردند که نشان دهد دو طرف در اصل مسئله اختلافی نداشته اند و تنها در شیوه و زمان اجرا با هم اختلاف سلیقه داشته اند. اما حقیقت ماجرا این بود که گانتس، پیش از این از مخالفت با «معامله قرن» سخن گفته بود و مسئله الحاق کرانه باختری را کاملاً رد می کرد. شاهد تأیید این نکته توافقاتی بود که وی با فهرست عربی کنست پیش از توافق با نتانیاهو کرده بود. فهرست عربی کنست مسئله الحاق کرانه باختری را در کنار قدس و دیگر اصول فلسطینی به عنوان خط قرمز خود معرفی کرده بودند.
ترس نتانیاهو در از دست دادن فرصتی به نام ترامپ
اینکه چرا نتانیاهو در این مقطع با وجود بحرانی جهانی به نام کرونا و بحران های امنیتی و اقتصادی و بن بستی که در عرصه سیاست داخلی رژیم صهیونیستی به وجود آمده باز هم به این اندازه بر اجرایی کردن طرح الحاق کرانه باختری تأکید دارد کمی عجیب به نظر می رسد اما بررسی ریشه های این هراس تا حدی دلایل نتانیاهو برای این عجله را توجیه می کند.
دونالد ترامپ تنها رئیس جمهور ایالات متحده است که تا این تصمیم گیری های خود از تصمیم سازان لابی یهود و صهیونیست ها اتخاذ می کند. با وجود حمایت های همه جانبه ای که تمام رؤسای جمهور ایالات متحده از رژیم صهیونیستی طی بیش از 7 دهه اشغال فلسطین داشته اند اما هیچ کدام مطیع فرامین صهیونیست ها نبوده اند و حاضر نشده اند با نادیده گرفتن فلسطینی ها اینگونه کل فلسطین را در اختیار صهیونیست ها قرار دهند. لذا ترامپ فرصتی است که از نگاه نتانیاهو شاید تکرار نشدنی باشد.
نکته مهمتری که نتانیاهو را به صرافت انداخته، موقعیتی است که ترامپ در ایالات متحده دارد. بحران هایی که ترامپ برای ایالات متحده ایجاد کرد و وضعیت نامناسبی که در بحران کرونا برای او به وجود آمد، این احتمال را هر لحظه بیشتر قوت می بخشد که تجدید ریاست جمهوری او در دوره دوم در حال تضعیف است. لذا این مسئله موجب شده نتانیاهو و راستگرایان افراطی هر چه بیشتر تلاش کنند تا زمانی که ترامپ در رأس قدرت قرار دارد مسئله الحاق کرانه باختری را به اجرا برسانند و ترامپ هم آن را به رسمیت بشناسد.
جمع بندی
الحاق کرانه باختری که بخشی از طرح موسوم به معامله قرن است در اولویت های رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. دلیل اصلی این مسئله فرصتی به نام ترامپ است که در ایالات متحده در رأس قدرت قرار دارد و ممکن است تکرار نشدنی باشد. این مسئله در شرایطی از سوی صهیونیست ها در حال پیگیری است که بحران کرونا جهان را در بر گرفته است آنها مخالفان این طرح را نیز در رژیم صهیونیستی با اهرم های مختلف قدرت با خود همراه کرده اند تا این فرصت را از دست ندهند. تمام این اقدامات عجولانه صهیونیست ها با وجود آنکه می تواند از یکسو ، یک طراحی هدفمند به حساب آید اما از نگاهی متفاوت از نوعی هراس از آینده وجودی رژیم صهیونیستی حکایت دارد که با قدرت گرفتن مقاومت در منطقه در نگاه صهیونیست ها ترسی حقیقی ایجاد کرده است.
انتهای پیام/