پاسخ به شبهاتی درباره زندگی ام المؤمنین/ آیا حقیقتاً سن حضرت خدیجه(س) از پیامبر(ص) بیشتر بود؟
در مورد زندگی حضرت خدیجه سلامالله علیها روایتهایی وجود دارد که تأکید میکند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلیالله علیه و آله، با مرد دیگری زندگی نکرده بودند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اولین زنی که به اسلام مشرف شد، اولین و عزیزترین همسر پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله، مادر حضرت زهرا سلامالله علیها، یکی از چهار بانویی که به عنوان برجستهترین و بهترین زنان عالم معرفی شدند و... تنها بخشی از کمالات شخصیتی حضرت خدیجه کبری سلامالله علیها است. اگر بخواهیم شخصیت ارزشمند و کمالات معنوی حضرت خدیجه سلامالله علیها را مرور کرده و بشناسیم، باید به بررسی دقیق زندگینامه و سیره حضرت خدیجه سلامالله علیها بپردازیم؛ زندگیای که بخشهای زیادی از آن مورد غفلت ثبت و ضبط کنندگان تاریخ اسلام قرار گرفت.
خبرگزاری تسنیم، سالروز وفات حضرت خدیجه سلامالله علیها را فرصتی دانست تا در گفتگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، کارشناس تاریخ اسلام، شبهات و سؤالات رایج درباره زندگی و سیره بانوی ارزشمند و بزرگوار اسلام را مورد بررسی قرار دهد. آن طور که این پژوهشگر اسلامی توضیح می دهد، طبق بعضی از روایتها، حضرت خدیجه سلامالله علیها پیش از این که با حضرت محمد صلیالله علیه و آله ازدواج کنند، دو بار ازدواج کرده بودند و حتی از همسران قبلی خود دارای فرزندانی هم بودند. اما باید دقت شود که در مورد زندگی آن بانوی بزرگوار روایتهای دیگری هم وجود دارد که تأکید میکند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلیالله علیه و آله با مرد دیگری زندگی نکرده بودند. در عین حال حضرت خدیجه سلامالله علیها دارای شخصیتی بسیار ارزشمند و نمونه بودند که افراد بسیاری میخواستند با ایشان ازدواج کنند اما حضرت خدیجه سلامالله علیها به آنها جواب منفی میدادند. در همان زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله از جوانان برجسته مکه بودند که به امانتداری و فهم و درک بالا و فضایل فراوان شهرت داشتند. همین فضایل موجب شد تا حضرت خدیجه سلامالله علیها به ایشان علاقهمند شوند و بعد از آنکه ایشان با پیامبر صلیالله علیه و آله قرارداد تجاری بستند، غلامانشان را همراه پیامبر صلیالله علیه و آله فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگیهای پیامبر صلیالله علیه و آله تعریف کردند، حضرت خدیجه سلامالله علیها بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر صلیالله علیه و آله پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هم پس از مشورت با عموی بزرگوارشان جناب ابوطالب به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.
رفع شبهه درباره سن حضرت خدیجه(س)
یکی از پرسشهایی که درباره حضرت خدیجه سلامالله علیها مطرح میشود، مربوط به سن ایشان در زمان ازدواج با پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله است. آیا درست است که ایشان حدود 15 سال از نبی مکرم اسلام بزرگتر بودند؟
خیر. سن حضرت خدیجه سلامالله علیها برخلاف نقلی که گفته شده، درست نیست؛ یعنی ایشان در زمان ازدواج با نبی مکرم اسلام 40 ساله نبودند، بلکه روایتهای معتبرتری نشان میدهد که ایشان تقریباً همسن رسول خدا صلیالله علیه و اله بودند و در زمان ازدواج مانند آن حضرت، حدود 25 سال داشتند.
باید دقت شود که بعضی از علمای بزرگ مانند علامه جعفر عاملی این نقل را پذیرفتهاند و اعتقاد دارند که سن حضرت خدیجه سلامالله علیها هنگامی که با رسول خدا صلیالله علیه و آله پیوند ازدواج بستند، بیشتر از 25 یا 26 سال نبود و حتی قبل از آن هم هیچ ازدواج دیگری نداشتهاند.
بیشتر بخوانید: پاسخ به شبهاتی درباره شبیهترین شخصیت به رسول خدا(ص)/ آیا حضرت علیاکبر(ع) دارای همسر و فرزند بودند؟
صحت و سقم ازدواج بانوی بزرگ اسلام قبل از پیوند با نبی مکرم اسلام
در برخی مطالب عنوان شده که آن بانوی بزرگوار، پیش از آنکه با پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله ازدواج کنند، بافرد دیگری ازدواج کرده بودند. آیا چنین مطلبی صحت دارد؟
طبق بعضی از روایتها، حضرت خدیجه سلامالله علیها پیش از این که با حضرت محمد صلیالله علیه و آله ازدواج کنند، دو بار ازدواج کرده بودند و حتی از همسران قبلی خود دارای فرزندانی هم بودند. اما باید دقت شود که در مورد زندگی آن بانوی بزرگوار روایتهای دیگری هم وجود دارد که تأکید میکند ایشان قبل از آن ازدواج مبارک با رسول خدا صلیالله علیه و آله با مرد دیگری زندگی نکرده بودند.
در این میان، کدام نقل را باید قبول کنیم؟
نقلی که علمای بزرگ مانند علامه جعفر عاملی عنوان کرده و پذیرفتهاند، صحیحتر از سایر نقلها است. چون کسی که مادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها است، یعنی مادر امامت و همسر ولایت است و به عنوان یکی از چهار زن بزرگ تاریخ شناخته میشود، بعید است قبل از ازدواج خود با نبی مکرم اسلام ازدواج دیگری داشته باشد. آن هم اینکه همسر دو مردی بوده باشد که مطابق با شرایط حاکم بر جامعه، مشرک بودند.
این نوع نقلها با اعتقادات شیعی هماهنگی ندارد. چنانکه در زیارت وارث نیز از زبان امام معصوم خطاب به حضرت سیدالشهدا علیه السلام عرضه میداریم که: «أشهد ان کنت نورا فی الاصلاب شامخه و الأرحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها» درنتیجه حضرت خدیجه سلامالله علیها نمیتوانستهاند قبل از آنکه با نبی مکرم اسلام ازدواج کنند، همسر مردی مشرک شده و از او صاحب فرزند شده باشند.
واسطهگری جناب ابوطالب در ازدواج حضرت خدیجه(س) با نبی مکرم اسلام
آیا حضرت خدیجه سلامالله علیها به پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله پیشنهاد ازدواج دادند یا نبی مکرم اسلام از ایشان خواستگاری کردند؟
حضرت خدیجه سلامالله علیها دارای شخصیتی بسیار ارزشمند و نمونه بودند که افراد بسیاری میخواستند با ایشان ازدواج کنند اما حضرت خدیجه سلامالله علیها به آنها جواب منفی میدادند. در همان زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله از جوانان برجسته مکه بودند که به امانتداری و فهم و درک بالا و فضایل فراوان شهرت داشتند.
همین فضایل موجب شد تا حضرت خدیجه سلامالله علیها به ایشان علاقهمند شوند و بعد از آنکه ایشان با پیامبر صلیالله علیه و آله قرارداد تجاری بستند، غلامانشان را همراه پیامبر صلیالله علیه و آله فرستادند تا حضرت را در آن سفر تجاری تحت نظر داشته باشند و اعمال و حرکات آن بزرگوار را به او گزارش کنند. وقتی غلامان از ویژگیهای پیامبر صلیالله علیه و آله تعریف کردند، حضرت خدیجه سلامالله علیها بسیار شیفته ایشان شدند و به پیامبر صلیالله علیه و آله پیشنهاد دادند که اگر مایل باشند با او ازدواج کنند. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هم پس از مشورت با عموی بزرگوارشان جناب ابوطالب به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.
همین واسطهگری جناب ابوطالب منجر به این ازدواج پر خیر و برکت شد. ظاهراً عاقد ازدواج هم جناب ابوطالب بودهاند. درست است؟
بله. خطبه عقد ازدواج پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و حضرت خدیجه سلامالله علیها را حضرت ابوطالب خوانده است، با وجود اینکه بقیه بزرگان قبیله قریش و مضر حضور داشتند. نکته جالبتر هم این است که در ابتدای خطبه عقد، خداوند متعال را با اوصافی که یکتاپرستان خطاب میکنند یاد کرده و خودش را هم به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام منسوب کرده است.
این ماجرا هم مورد تائید علمای شیعه و اهل سنت است که حضرت ابوطالب در روز ازدواج پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و حضرت خدیجه سلامالله علیها این خطبه را خوانده است که: «سپاس خدای را که ما را از نسل ابراهیم و ذریه اسماعیل قرار داد و برای ما خانهای نهاد که مردمان گرد او طواف کنند و همچنین حرم امنی که از اطراف جهان نعمتها به سوی آن میآورند. و ما را در دیار خود بر مردم فرمانروا قرار داد.»
و بعد از آن گفت: «این برادرزاده من محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب با هیچ یک از مردان قریش سنجیده نشود جز آنکه برتری یابد و با هیچکس از آنان قیاس نگردد، جز آنکه بزرگتر آید اگرچه از مال دستش تهی است (اما این نقص نیست) زیرا که مال نصیبی ناپایدار و سایهای زودگذر است. و اکنون او را به همسری با خدیجه رغبتی است و خدیجه را به ازدواج با او، شوقی. آنچه از مهریه و صداق باشد بر عهده من خواهد بود، چه نقدینه و چه بر ذمه، و او دارای موقعیت حساسی است شخصیت و مرتبهای والا و رفیع دارد.»
فرزندان حضرت خدیجه(س)
فرزندان حضرت خدیجه سلامالله علیها و پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله چه کسانی بودند؟ چرا از میان فرزندان ایشان، فقط حضرت زهرا سلامالله علیها را میشناسیم؟
حضرت زهرا سلامالله علیها در خانه پدری خود دارای خواهران و برادرانی هم بودند. طبق نقلی گفته شده که حضرت خدیجه سلامالله علیها و پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله شش فرزند داشتند، چهار دختر و دو پسر. هرچند که عدهای گفتهاند دختران حضرت خدیجه سلامالله علیها بهجز حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، همه از همسران قبلی ایشان بودهاند، اما شواهد نشان میدهد که چنین نقلی صحت ندارد و آن بانوی مکرم همه این فرزندان را نبی مکرم اسلام داشته است. دختران ایشان زینب، رقیه، امکلثوم و حضرت زهرا سلامالله علیها بودند. به این ترتیب حضرت زهرا سلامالله علیها کوچکترین و آخرین فرزند حضرت خدیجه سلامالله علیها هستند که بعد از بعثت نبی مکرم اسلام به دنیا آمدند.
اشاره کردید که ایشان دو پسر هم داشتند. با این وجود چرا از دو پسر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله مطلبی عنوان نشده و دشمنان اسلام، نداشتن فرزند پسر را دلیلی برای آزار حضرت قرار میدادند؟
بله. حضرت خدیجه سلامالله علیها دو پسر برای نبی مکرم اسلام به دنیا آورد به نامهای قاسم و عبدالله. قاسم زودتر از عبدالله به دنیا آمد و به همین علت، پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله را ابوالقاسم یعنی پدر قاسم هم مینامند. اما این فرزند در کودکی از دنیا رفت. عبدالله هم پسر دیگر ایشان بود که او هم عمر کوتاهی داشت و مانند قاسم در خردسالی وفات کرد.
البته عدهای معتقدند که حضرت خدیجه دو پسر دیگر به دنیا آورد به نامهای طیب و طاهر، اما طبق روایتهایی طیب و طاهر لقب قاسم و عبدالله است که هر در کودکی از دنیا رفتند.
البته خوب است یادآوری شود که نبی مکرم اسلام بعد از وفات حضرت خدیجه سلامالله علیها همسران دیگری داشتهاند ولی تنها از ماریه قبطیه صاحب فرزندی شدند که او را ابراهیم نامیدند. چون این کودک را خداوند متعال پس از سالها به نبی مکرم اسلام عطا کرده بود، ابراهیم برای آن حضرت بسیار عزیز بود. او تقریباً هم سن امام حسین علیه السلام بود ولی او هم مانند سایر پسران رسول خدا صلیالله علیه و آله در کودکی و در حالی که حدود یک سال و نیم داشت، از دنیا رفت.
ماجرای خورشیدگرفتگی در آن زمان، ربطی به وفات ابراهیم داشته است؟
خیر. گفته شده که در زمان وفات ابراهیم، خورشیدگرفتگی اتفاق افتاد و عدهای از مردم این واقعه را به دلیل مصیبتی که برای رسول خدا صلیالله علیه و آله روی داده بود، تعبیر کردند. اما آن حضرت به صراحت فرمودند که این امری طبیعی است که به طور اتفاقی در این زمان روی داده است.
علاقه بسیار نبی مکرم اسلام به همسر خود
برخورد و نوع زندگی حضرت خدیجه و نبی مکرم اسلام چگونه بود؟
هرچند در زمانی که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله با حضرت خدیجه سلامالله علیها ازدواج کردند، مردسالاری در زندگیها بیداد میکرد و زنها از حقوق چندانی در زندگی خود بهرهمند نبودند، اما زندگی نبی مکرم اسلام و حضرت خدیجه سلامالله علیها سراسر عشق و دوستی بود.
نبی مکرم اسلام حرمت و شخصیت والای زن را در خانواده رعایت میکردند و به همسر خود بسیار احترام میگذاشتند. در عین حال همیشه محبت خود را به حضرت خدیجه سلامالله علیها نشان میدادند.
به عنوان مثال زمانی که پیش از تولد حضرت زهرا سلامالله علیها جبرئیل بر رسول خدا صلیالله علیه و آله نازل شد و گفت که تا چهل روز شهر را ترک کند و چلهنشین شود، حضرت از این دوری غیرمنتظره از حضرت خدیجه سلامالله علیها ناراحت بودند. طوری که بعد از چند روزی که در غار حرا بودند پیغامی را توسط عمار یاسر برای همسر خود فرستادند. در این پیغام حضرت فرموده بودند: «ای خدیجه! از این جدایی من گمان بد مبر و آن را نشانه بیعلاقگی من به خودت مپندار. بلکه این به امر الهی است و خداوند خواسته امرش تحقق یابد. پس جز گمان نیک چیزی به قلبت راه نده چراکه خداوند به افتخار تو به طور مکرر به فرشتگان بزرگ خود افتخار میکند.»
انتهای پیام/