رمزگشایی از طرح مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی برای احیای مجدد تروریسم در منطقه
اکنون که با شکستهشدن پیکره اصلی تروریسم بهانههای حضور آمریکا در منطقه از میان رفته و کشورهای اسلامی بار دیگر متوجه اولویت جهان اسلام (مسئله فلسطین) شدهاند، آمریکا و اسرائیل تلاش گستردهای را برای «برافروختن مجدد آتش تروریسم» آغاز کردهاند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رژیم صهیونیستی در طول بیش از یک سال گذشته با تغییر موضع آشکار، حملات مستمری را به پایگاههای مختلف در سوریه در دستور کار قرار داده است و حتی از ایجاد تلفات انسانی در این اقدامات ابایی ندارد.
بیشتر این حملات بهبهانه هدف قرار دادن پایگاههای مستشاری ایران و یا ضربه به نیروهایی است که بهبیان مقامات این رژیم، تحت فرماندهی جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
اخیراً نیز بهخلاف رویه گذشته، پس از انجام حملات تجاوزکارانه، وزیر دفاع این رژیم در گفتگوهای رسانهای ضمن پذیرش مسئولیت عملیات انجامشده بر ضرورت خروج نیروهای مستشاری ایران که با دعوت رسمی دولت قانونی سوریه در این کشور حضور دارند تأکید میکند.
در همین حال؛ دولت آمریکا همزمان با حملات رژیم صهیونیستی به خاک سوریه، حمایتهای خود از این رژیم را افزایش داده و بهنوعی مهر تأیید بر آن زده است.
«مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا پس از آخرین تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه در هفته گذشته ضمن حمایت از اقدامات تحریکآمیز نظامیان این رژیم مدعی شد: «ایران از جنایات بشار اسد در سوریه حمایت میکند.»
او در بخش دیگری از اظهارات خود با هدف بهرهگیری از حساسیتهای موجود نسبت به فراگیری بیماری کرونا و برای مخاطب قرار دادن افکار عمومی ایران گفت: «جمهوری اسلامی باید منابع خود را صرف امور داخلی خود کند.»
اظهار نظر مایک پامپئو در حمایت از تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به سوریه و تأکید بر ضرورت خروج ایران از این کشور در حالی مطرح میشود که نقش محوری ایران در مقابله با تروریسم در سوریه و جلوگیری از رشد و توسعه آن به مناطق دیگر جهان امری اثباتشده است.
بسیار روشن است که این اقدام هماهنگ آمریکا و رژیم صهیونیستی را بر اساس قرائن و شواهد موجود باید در قصد آنها برای پیگیری اهداف دیگری فراتر از بهاصطلاح تهدید ایران برای امنیت رژیم صهیونیستی جستوجو کرد.
رژیم صهیونیستی در سالیان اخیر، بیش از آنکه نسبت به گسترش داعش و سایر گروههای تکفیری نگران باشد، از «خاموش شدن» جریانهای تروریستی نیابتی علیه دولت و مردم سوریه و نیز احتمال فروکش کردن موج تروریسم در منطقه نگران بوده است.
جریان تروریسم همواره توانسته است برای رژیم صهیونیستی بهعنوان یک نیروی نیابتی، کشورهای منطقه را به خود مشغول و از این راهبرد (بهگمان مسئولان این رژیم) امنیت را برای اسرائیل ایجاد کند.
ظهور داعش در عراق و سوریه و گسترش تروریسم در منطقه ضمن خونین کردن مرزهای جهان اسلام بهصورت کمسابقهای توان مالی، نظامی و انسانی کشورهای اسلامی و بهویژه سوریه و عراق را دچار فرسایش کرد.
حضور آمریکا در منطقه و تحمیل هزینههای سنگین مالی به کشورهای اسلامی کنار ایمنسازی مرزهای رژیم صهیونیستی، نتیجه عملی توسعه تروریسم تکفیری در منطقه بود.
بهترین شاهد این ادعا اینکه؛ در هیچ برههای از تاریخ شکلگیری رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی، امنیتی مشابه سالهای اخیر برای این رژیم وجود نداشته است.
اگرچه اقدامات جریان تروریسم تکفیری خسارتهای بیشماری برای کشورهای منطقه بهدنبال داشت اما رویارویی مؤثر جبهه مقاومت با این جریان وابسته، موجب تبدیل شدن تهدید تروریسم به تقویت توان و ظرفیتهای جبهه مقاومت شد.
چنانچه تثبیت دولت پشتیبانیکننده از جریان مقاومت در سوریه، استقرار مجلس و دولتی همسو با جریان مقاومت در عراق، محدود شدن قدرت بازیگری آلسعود و امارات بهدلیل شکست در سوریه، عراق و یمن و عوامل متعدد دیگر باعث شد موضوع مبارزه با تروریسم به فرصتی استثنایی برای تقویت بیشتر نقش سیاسی، نظامی و امنیتی جریان مقاومت در منطقه شود.
اکنون که با شکسته شدن پیکره اصلی تروریسم در عراق و سوریه و ایجاد ساختارهای نظامی ــ مردمی کارآمد در کشورهای خط اول مقاومت، بهانههای حضور آمریکا در منطقه از میان رفته است و کشورهای اسلامی و جریان مقاومت ضمن بازیابی توان خود بار دیگر متوجه اولین اولویت جهان اسلام یعنی «مسئله فلسطین» شدهاند، نگرانیهای مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی افزایش یافته است و تلاشی گسترده را برای «برافروختن مجدد آتش تروریسم» در منطقه و ضربه به کانونهای اصلی مقابله با این جریان مزدور آغاز کردهاند.
در این میان مصوبه پارلمان عراق مبنی بر خروج نیروهای نظامی بیگانه از این کشور که بلافاصله پس از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس تصویب شد بر شدت نگرانیهای آمریکا نیز افزوده و تحرکات گسترده ماههای اخیر نیروهای نظامی این کشور در عراق را رقم زده است.
آمریکا بهروشنی میداند که فشار گروههای مقاومت در عراق بهدلیل حضور غیرقانونی نیروهای نظامیاش در عراق، موضوعی نیست که بتواند بهراحتی از کنار آن عبور کند، بنابراین با تلاش برای بازسازی و تجدید سازمان تروریستها بهدنبال آغاز مجدد ناامنی و بیثباتی و ازسرگیری انفجارها در عراق و سوریه است و میخواهد مصوبه پارلمان را به چالش بکشد و بهزعم خود درخواستها از داخل عراق برای تداوم حضور نیروهای نظامی آمریکایی را تضمین کند.
آنچه مسلم است اینکه؛ آمریکا در طول سالهای گذشته هیچگاه بهدنبال مبارزه واقعی با داعش نبوده و همواره این گروه را در مسیر اهداف خود «مدیریت» کرده است، از این رو و با توجه به وقایع اخیر، کاملاً روشن است که ایالات متحده تلاش میکند با احیای بخشی از «جبهه تروریسم در منطقه»، دستکم دو هدف را دنبال کند:
اول آنکه؛ تهدید تروریسم در غرب و جنوب غرب آسیا را همچنان زنده نگاه داشته و بهبهانه مهار ایران، مقابله با افزایش بازیگری روسیه در غرب آسیا و حمایت از رژیم صهیونیستی نیروهای خود را با هزینه کشورهای عربی در منطقه حفظ کند.
دوم آنکه؛ با بزرگنمایی تهدید ایران در حوزه فعالیتهای هستهای، موشکی و تسلیحاتی، راهبرد «فشار حداکثری» را با چاشنی نظامیگری و تنگتر کردن حلقه محاصره اقتصادی تداوم بخشد.
این رویکرد دستکم سه مخاطب اصلی خواهد داشت:
اول؛ رژیم صهیونیستی که ترامپ با تداوم حمایت از اهداف توسعهطلبانه آن و تأمین امنیت مرزهایش، در پی کسب حمایت لابی صهیونیسم در انتخابات 2020 است.
دوم؛ کشورهای عربی منطقه که آمریکا همچنان بهازای پرداخت دلارهای نفتی بیشتر، حامی آنان خواهد بود.
و سوم؛ افکار عمومی آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پیشِرو که باید نگاهشان از ناکامیهای مستمر ترامپ در حوزه سیاست خارجی بهسوی دستاوردهای جدید او در این منطقه متمایل شود.
بر این اساس باید انتظار داشت که حملات مستقیم رژیم صهیونیستی به سوریه (که بهگفته وزیر دفاع این رژیم تا زمان خروج کامل ایران از سوریه ادامه خواهد داشت)، کنار بازسازی قوای داعش و تحریرالشام در عراق و سوریه و افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی به ایران تداوم یابد.
علاوه بر موارد ذکرشده آمریکا در حوزه سیاسی تلاش خواهد کرد که با بالا بردن هزینه همکاری کشورهای جبهه مقاومت با یکدیگر، مسیر تضعیف جریان اصیل ضدتروریسم را نیز بهصورت مستمر پیگیری نماید.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/+