کرونا درمان خواهد شد اما "سقوط جمعیتی" علاج ندارد!
رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت با بیان اینکه دستگاههای مسئول در حوزه جمعیت، نه احساس نگرانی دارند و نه برنامه و بودجه! گفت: کرونا درمان خواهد شد اما وقوع سقوط جمعیتی علاجی ندارد و عوارضش نیز جبران ناپذیر است؛!
دکتر خلیل علی محمدزاده در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم با اشاره به در پیش بودن 30 اردیبهشت "روز ملی جمعیت" اظهار کرد: در سطح جامعه، براى محاسبه رشد جمعیت معمولاً دو عامل طبیعى موالید و مرگ را در نظر مىگیرند مگر اینکه عوامل مهاجرت نقش مهمى در افزایش یا کاهش جمعیت یک منطقه داشته باشد؛ نرخ رشد سالانه جمعیت کشورمان از 3.91 درصد در سال 1365 به 1.24 درصد در سال 1395 کاهش یافته است البته این شاخص در سال 1398 به مرز نزدیک یک درصد رسیده است! طی یک دوره پنج ساله از 1390 در کل 4 میلیون و 776 هزار و 601 نفر به جمعیت کشور اضافه شده است، به عبارتی به طور متوسط سالانه جمعیت کشور، 955 هزار و 320 نفر افزایش داشته است.
رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت، نرخ باروری کل را میانگین تعداد فرزندانی که یک مادر در طی دوره ی باروری، زنده متولد میکند، تعریف کرد و گفت: این شاخص هم اکنون 1.8 فرزند است؛ سال 1368 این عدد برای ایران 6.4 فرزند بود، قرار بود با برنامه کنترل جمعیت این شاخص را تا سال 1385 از 6.4 به 4 برسانیم اما سال 1371 به عدد 3.6 رسیدیم! یعنی 14 سال زودتر از برنامه! و در کل، طی این سه دهه، نرخ باروری کل به 1.8 فرزند کاهش یافته است.
دارنده جایزه ملی جمعیت با توضیح این مطلب که چرا از نظر زاد و ولد در منطقه در خطر هستیم، گفت: ما یک حد جایگزینی یا جانشینی داریم که عدد آن 2.1 فرزند است؛ هر کشوری که زیر این خط قرار گیرد، به معنی رفتن در منطقه کاهش باروری است و همه کشورهایی که در دنیا چنین وضعیتی دارند، سیاستهای خاصی برای تعدیل باروری دارند، این بدان معنی است که این کشورها، حداقل بقای نسل را که برای هر خانواده، 2 فرزند است را ندارند! در حال حاضر نرخ باروری کل در دنیا 2.5 فرزند است اما این عدد برای ایران همانطور که گفته شد، کمتر از 2 فرزند است.
وی با ذکر این مطلب که شدت کاهش جمعیت ایران در تاریخ بشریت نظیر ندارد، اظهار کرد: در همسایگی ما نرخ باروری کل طی 3 دهه اخیر رو به کاهش بوده اما نه به شدت ما، مثلاً ترکیه از 3.6 به 2.1 و عربستان از 5.5 به 2.9 رسیده است؛ ضمناً نرخ باروری کل نسبت به نرخ رشد جمعیت، شاخص دقیقتری است.
محمدزاده در پاسخ به سؤالی درباره نقش برنامه تنظیم خانواده در کاهش نرخ باروری کل و تاخیر در فرزندآوری در کشورها و همچنین شکاف نسلی به نظرسنجی یک موسسه معتبر در میان تحصیل کردههای امریکایی در سال 2013 میلادی اشاره و تصریح کرد: به نظر آنها، برنامههای کنترل جمعیت در گذشته، سن ازدواج و فرزندآوری پدر و مادرها را افزایش داده و همین مسئله بین والدین و فرزندان، اختلاف سنی بیش از 30 سال را باعث شده و شکاف بیننسلی به وجود آورده و جوانان را از محیط تربیتی خانه، دور و بنیان خانواده را سست کرده حتی بسیاری از پدران و مادران را در سالمندی بالاجبار تنها، افسرده و منزوی کرده است؛ بخشی از آنچه در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در اپیدمی کووید 19 بر سالمندان میگذرد، پیامدهای اجرای برنامههای کنترل جمعیت در دهههای گذشته در این کشورهاست.
رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت افزود: زنان و مردان جوان امریکایی در این نظرسنجی گفتهاند ما شعار "فرزند کمتر و زندگی بهتر"را نفی کردهایم و کنترل جمعیت را کنار گذاشتهایم؛ حالا پسرها میخواهند در 25 تا 30 سالگی ازدواج کنند؛ اغلب دختران دوست دارند تا 25 سالگی ازدواج کنند و حداقل 3 فرزند خود را در مناسبترین سن باروری کامل کنند.
وی افزود: همچنین آنها گفتهاند نمیخواهند اشتباه پدران و مادران خود را که تن به کنترل جمعیت دادهاند و الان پشیمان هستند را تکرار کنند؛ اینها درسهایی است که تجارب کشورها به ما گوشزد میکند؛ ما از وضعیت نابسامان و مصائبی که مردمان برخی کشورها از مداخلات در زاد و ولدها، به بهانههایی چون نیل به رفاه، لذت، رفع مزاحمت از خود و ارتقای بهداشتی یا به منظور صنعتی شدن و مدرنیته برای خود به وجود آوردهاند، باید نهایت عبرتآموزی را داشته باشیم؛ تقلید از گذشته آنها بدون توجه به عوارض عمیق و گستره این برنامهها، بدترین نوع تقلید و در واقع تکرار اشتباه برای ملتهاست.
محمدزاده با اشاره به سخنی از شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی در باره میزان فرصتی که در دل بحرانهاست، گفت: ما از عواقب اسفناک این اقدامات باید برای اصلاح سبک زندگی خود استفاده کنیم؛ در این روزهای تلخ و پرالتهاب ناشی از بیماری کووید 19 در دنیا، مردم مثلا برای پیشگیری و در امان ماندن از این ویروس از شستشوی دستها با آب گرم و صابون یا ماسک استفاده میکنند و نتیجه هم میگیرند اما باید توجه داشت که پیشگیری از سقوط جمعیت حداقل باید از سه دهه قبل آن صورت گیرد زیرا کشورهایی که دچار بحران جمعیتی شدهاند، دیگر نتوانستند از این وضعیت نجات یابند! مخصوصاً برای کشوری مثل ما که هنوز پیشرفتهایش کامل نشده و در گام دوم انقلاب اسلامی به دنبال ایجاد تمدن نوین اسلامی است، از دست دادن نمای جوانی، خطرناکتر است.
این استاد دانشگاه در تبیین پنجره جمعیتی گفت: پنجره جمعیتی یک دوره و فرصتی است که در آن جمعیت 15 تا 64 سال کشور، حدود 70 درصد و جمعیت زیر 15 سال و بالای 65 سال حدود 30 درصد است؛ ایران از سال 1385 چنین وضعیتی دارد و گفته میشود تا سال 1425 یعنی به مدت 40 سال این پنجره به رویش بازخواهد بود؛ در این دوره اگر کشورها به نیازمندیهای نسل جوان و میانسال خود در همه عرصهها، پاسخ دهند، یک فرصت و دوران طلایی است تا پس از این دوره به یک توسعه و پیشرفت همهجانبه و پایدار نایل آیند و اگر نه، با تهدیدهای این دوران روبرو خواهند شد.
در راستای افزایش جمعیت، ژاپن وزارت زاد و ولد تاسیس کرده است!
محمدزاده در ادامه در پاسخ به سؤالی در ارتباط با پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سالمندی اظهار کرد : کاهش حجم و رشد جمعیت ملی، کاهش باروری و قدرت تجدید نسل، افزایش میانه سنی و سالمندی جمعیت پیامدهای اقتصادی، کاهش جمعیت در سن کار، کاهش رشد اقتصادی، پایین آمدن نرخ پسانداز خانواده، افزایش بار مالی نسلهای جوانتر، افزایش بار تکفل، افزایش تقاضای بازنشستههای فعلی و فشار بر سیستم تأمین اجتماعی، شکافهای نسلی در اثر به هم خوردن توازن جمعیت نسلها و جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان، عمدهترین پیامدهای سالمندی در ابعاد مختلف است.
وی خاطرنشان کرد: آنچه یادآوری شد، آسیبهای بسیار مهمی است و میتواند یک کشور مقتدر را از پای درآورد؛ به همین دلیل میبینید، ژاپن وزارت زاد و ولد تاسیس میکند و فلسفه تشکیل آن را مبتنی بر این اعلام میکنند که اگر تولدها را در ژاپن افزایش ندهیم، در نیم قرن آینده از تمدن و فرهنگ و اقتصاد کشورمان چیزی باقی نخواهد ماند! ژاپن الان بهعنوان پیرترین کشور دنیا با دو معضل اصلی کاهش نیروی انسانی و در مقابل افزایش هزینههای رفاهی قشر سالمند مواجه است؛ این دو معضل در ترکیب با یکدیگر، ژاپن را به حذف نیمی از جمعیت شاغل خود تا سال 2060 میلادی خواهد رساند!
این پزشک متخصص افزود: در آمریکا هم، بوش پدر سال 1993 اعلام میکند هیچ اعتقادی به کنترل جمعیت امریکا ندارد و دنبال کثرت جمعیت آمریکاست! در روسیه هم همینطور، پوتین 4 فرزندی را تبلیغ میکند؛ به آنهایی که بعد خانواده خود را گسترش میدهند، امتیاز میدهد؛ یا در کشورهای اروپایی میبینیم، مسئولان به شدت دنبال افزایش موالید و سیاستهای مهاجرتی هستند و معتقدند اگر چنین نکنند، طولی نخواهد کشید که محو خواهند شد و پیشرفتهایشان ادامه نخواهد یافت و دچار فقر و بدبختی خواهند شد.
وی در پاسخ به سؤالی درباره آمار شاخصهای جمعیتی ایران در سال 1395 اظهار کرد : میزان شهرنشینی در کشور در سال 1395 به 74 درصد رسیده است؛ این میزان در سال 1385، 68.5 درصد بود؛ بعد خانوار در ایران از 5.1 در سال 1365 به 3.3 در سال 1395 کاهش یافته است که بیانگر کوچک شدن حجم خانوارهای ایرانی است ؛ طی سی سال اخیر، بُعد خانوار در مناطق روستایی و شهری به هم نزدیکتر شده و تفاوت به یک دهم رسیده است؛ شاخص نسبت جنسیتی، تعداد مردان به ازای هر 100 زن است؛ در مقایسه با سال 1390، نسبت جنسیتی از 102 به 103 در سال 1395 تغییر یافته است؛ این نسبت هم در سال 1365، 105 بود، هماکنون 51 درصد جمعیت کشور را مردان و 49 درصد را زنان تشکیل میدهند.
گروه سنی بالای 65 سال ایران طی سه دهه اخیر نزدیک به دو برابر شده است!
وی درباره رشد جمعیت در استانهای مختلف کشور خاطرنشان کرد: در 18 استان کشور رشد جمعیت پایینتر از میانگین کشوری است و در دو استان خراسان شمالی و همدان، رشد سالانه جمعیت منفی است؛ بنابراین علایمی از منفی شدن نرخ رشد جمعیت در برخی استانها برای نخستین بار در سرشماری عمومی 1395 ثبت شده است؛ گروه سنی زیر 15 سال از 45.5 درصد در کل جمعیت سال 1365 به 24 درصد در جمعیت سال 1395 تغییر کرده است که بیانگر آن است که جمعیت جوان کشور در سه دهه اخیر نسبت به کل جمعیت موجود در حدود 50 درصد کاهش داشته است و ساخت سنی جمعیت ایران در حال خروج از حالت جوانی است.
این استاد دانشگاه درباره تقسیمبندی کشورها مختلف به انواع ساخت سنی جمعیتها و طبقهبندی آنها اشاره و تصریح کرد: در کشورهایی که ساخت سنی جوان دارند حداقل 40 درصد از کل جمعیت آنها کمتر از 15 سال است؛ ویژگی اصلی دیگر جمعیتهای جوان، میزان باروری بالاست، بهگونهای که تنها حدود 5 درصد از جمعیت به سنین بالای 65 سال میرسند؛ کشورهای در حال توسعه و غیرصنعتی دارای این ساخت جمعیت هستند، جمعیت ایران نیز از نظر ترکیب سنی تا نیمه دهه 70 بسیار جوان بوده و نسبت افراد کمتر از 15 ساله آن به کل جمعیت در هیچ یک از سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن قبل از 1375 کمتر از 42 درصد نبوده است.
محمدزاده به ساخت سنی رو به سالخوردگی نیز اشاره و تصریح کرد: کشورهایی که سیاستهای معینی مبنی بر کاهش باروری اتخاذ کردهاند، دارای چنین ساخت سنی هستند؛ در این طبقهبندی از درصد گروه سنی کمتر از 15 ساله به دلیل کاهش باروری به طور مستمر کاسته شده اما هنوز درصد گروه سنی بالای 65 ساله به حدّ جمعیتهای سالخورده نرسیده است؛ دسته سوم هم ساخت سنی سالخورده است؛ این کشورها که توسعه یافته و صنعتی شدهاند، دارای میزان باروری پایین و درصد افراد کمتر از 15 سال بین 15 تا 25 درصد هستند؛ در چنین کشورهایی افراد 65 سال به بالا، معمولا بیش از 12 درصد هستند، اینها به اصطلاح جمعیت سالخورده دارند؛ کشورهایی چون ژاپن، ایتالیا، آلمان و اتریش که بیش از 21 درصد جمعیت آنها بالای 65 سال هستند، فوق سالمند محسوب میشوند.
وی با ذکر این مطلب که در 10 سال آینده میزان سالخوردگی در ایران به مرز 12 درصد خواهد رسید، گفت: بر اساس این تقسیمبندیها، در طول یکی دو دهه آینده، ما وضعیت عبور از ساخت سنی نوع دوم به ساخت سنی نوع سوم را طی خواهیم کرد؛ شاخص سالمندی پدیده وابستگی را افزایش میدهد؛ درصد گروه سنی بالای 65 سال ایران طی سه دهه اخیر از 3.1 به 6.1 رسیده و نزدیک به دو برابر شده است که بیانگر سرعت افزایش جمعیت سالمندان است؛ پیشبینی شده که در سه دهه آینده جمعیت بالای 60 سال کشور، حدود 30 درصد کل جمعیت ایران خواهد بود.
در آستانه ششمین سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت، هنوز اقدامی اسا سی صورت نگرفته است!
ریس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت، مباحث مربوط به جمعیت را قابل بررسی در حوزه استراتژیک خواند و متذکر شد: کشور ایران 7 درصد ذخایر کشف شده دنیا را دارد، جزو 15 کشور برتر، معدنخیز جهان است و 2 درصد منابع معدنی را دارد؛ ما 18 درصد ذخایر گاز جهان را داریم و صاحب 11 درصد ذخایر نفت جهان هستیم؛ ولی تنها یک درصد جمعیت جهان را داریم! کشور ما در منطقه جغرافیایی فوقالعادهای قرار دارد؛ جمعیت در کشورهایی که از منابع زیرزمینی، روزمینی و موقعیت استراتژیک برخوردارند، جزو ارکان اصلی و راهبردی محسوب میشود، بنابراین کمیت، ساختار و توزیع هرم سنی جمعیت و هم کیفیت، مدیریت جمعیت در کلیه زمینهها و ابعاد، باید مورد توجه قرار گیرد و بحمدالله این مسئله در سیاستهای کلی ابلاغی در موضوع جمعیت در همه بخشها و زوایا دیده شده است.
محمدزاده در جمعبندی مطالب خود اظهار کرد: با توجه به آنچه گفته شد، امکان ارتقای نرخ باروری کل و خروج از منطقه خطر یعنی باروری 1.8 و ورود به حد جایگزینی یعنی باروری در محدوده 2.1 فرزند در یک بازه زمانی حتی 15 ساله، امری دشوار است و نظر به فرصت طلایی پنجره جمعیتی پیش رو که در سال 1420 و یا 1425 به روی ما بسته خواهد شد، اقدامات لازم با عنایت به سه برابر شدن درصد سالخوردگی جمعیت و افزایش میانه سنی جمعیت و فرا رسیدن تهدیدات بعد از این دوران (در صورت فرصتسوزی)، این مسئله نیاز به فرهنگسازی و سایر الزامات قانونی و پشتیبانی دولتها، بر اساس الگوهای باروری، تشکیل خانواده و فرزندپروری به سبک اسلامی و ایرانی دارد، در غیر این صورت پیشرفتهای کشور بطئی و فاقد اثربخشی همه جانبه خواهد بود.
وی افزود: بلاشک با نسخههای معمول نگرش به خانواده و با وجود مدل تنظیم خانواده و نیز دیدگاه جدید به آن، گاهی مشیهای فمینیستی به رسمیت شناخته میشوند و تاکنون نیز تاثیر خود را گذاشته، و بدون داشتن برنامه و مدیریت استراتژیک بر مبنای دیدگاه اسلامی درباره زن و خانواده، نمیتوان راهبردهای مربوط به سیاست های جدید جمعیتی را تحقق بخشید.
این استاد دانشگاه گفت: به طور قطع و یقین با رعایت اصول ارتقاء سلامت مادر و کودک و تطبیق برنامه با چارچوبهای دینی و فرهنگ ایرانی، میتوان در دوره جدید، اصلاحات اساسی در رویکردها، نگرشها و نحوه ی اقدامات، سازماندهی نمود؛ راهبردها همان است که حضرت آقا با شجاعت، صراحت و روشنفکری و در یک منظومه سنجیده و معقول علمی فرمودهاند و اینها باید از دولتها و مجلسها مطالبه شود، در غیر اینصورت نهاد خانواده تضعیف خواهد شد! برچیدن سیاستهای تحدید موالید، اقناع متخصصان و فرهنگ سازی، تدوین قانون و ارائه تسهیلات و مشوقهای ازدواج، فرزندآوری، توسعه، تقویت و تحکیم خانواده و شناسایی کلیه عوامل کاهنده نرخ باروری و تلاش برای رفع آن ها از جمله راهکارهایی که باید به جد مورد توجه قرار گیرد.
ریس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت در پایان تصریح کرد: متاسفانه درآستانه ششمین سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت باید گفت که در زمینه ازدواج جوانان، تاسیس خانواده و مسئولیتهای مربوط به فرزندآوری و فرزندپروری، اقدامات اساسی صورت نگرفته است. گاهی در این زمینهها با افت هم مواجه بودهایم؛ به عنوان مثال تعداد موالید کشور از بیش از 1.5 میلیون در سال 1394 به نزدیک به 1.2 میلیون در سال 1398 رسیده و نرخ رشد جمعیت به زیر یک درصد سقوط کرده است؛ فرهنگسازی، ترویج و تبیین سیاستهای جمعیتی از سوی دست اندرکاران اجرایی و اندیشمندان نیز تقریبا تعطیل است و در این زمینه دستگاههای متعدد مسئول، بعضاً کمترین احساس نگرانی و دغدغه نداشته و برنامه و بودجهای هم ندارند؛ در رسانهها هم کمتر انگیزهای برای طرح مسئله و حل مشکلات مربوط به آن به چشم میخورد! باید مردم را نسبت به آینده جمعیتی کشور روشن کنیم؛ کرونا و سایر بیماریها بالاخره راه حل پیدا میکنند اما سقوط جمعیتی هیچ راه حلی ندارد و عوارضش نیز جبران ناپذیر است؛ باید با انگیزه، امیدواری به آینده و داشتن برنامه نیرومند و مدیریت آن، این مسیر راهبردی را طی کنیم؛ چشم امید ما به مجلس و دولت آینده است.
انتهای پیام/