یادداشت| مرگ سفیر چین در تلآویو چه تأثیری بر روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی دارد؟
مرگ سفیر چین در تل آویو میتواند روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی را تا حد سردی روابط در دوره اوباما تیره کند اما به جهت استراتژیک و اهداف دو طرف و همپیمانی شان این روابط طی دوره کوتاهی بازسازی خواهد شد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، خبر مرگ سفیر جمهوری خلق چین در تل آویو، بمب رسانهای این روزهای رسانهها است. خبری که همه محافل سیاسی و رسانهای دنیا را تحت تأثیر خود قرار داد. این خبر زمانی در رسانههای جهان منعکس میشود که چند روز قبل مایک پامپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو و بنی گانتس در فلسطین اشغالی، با انتقاد از توسعه روابط رژیم صهیونیستی با چین، نسبت به اینکه این روابط میتواند روابط ایالات متحده و رژیم صهیونیستی را تحت تأثیر قرار دهد، ابراز نگرانی کرده بود.
تغییر سیاست آمریکا در آسیا و شکاف احتمالی بین آمریکا و رژیم صهیونیستی
آمریکاییها از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا نوعی تغییر را در تمرکز منطقهای خود به وجود آوردند. این تغییر تمرکز آمریکا را از غرب آسیا به شرق دور می برد. تغییری که نمیتواند تحت تأثیر شخصیت ترامپ باشد و از آخرین روزهای حضور اوباما در پست ریاست جمهوری آمریکا، از زبان اندیشکدههای آمریکایی با این ادبیات بیان شده بود که به دلیل قدرت گرفتن چین در عرصه اقتصادی، آمریکا چارهای ندارد جز این که در آسیا تمرکز خود را به چین ببرد تا آینده قدرت آمریکا درخطر قرار نگیرد. لذا همگان میدانستند رئیس جمهور بعدی هرکه باشد باید بیشتر توان خود را مصروف چین سازد.
با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به نگاه اقتصادی او به جهان سیاست این امر واقعیتر و جدیتر پیگیری شد. ترامپ در همان دو سال اول ریاست جمهوریاش با اعلام خروج از سوریه و تلاش برای کاستن نیروهای آمریکایی در عراق که با هدف کاستن از هزینههای اقتصادی انجام شد، نشان داد به شدت قدرت چین برای او جدی است.
آشکار شدن اولین اختلافات
این تغییر سیاست با انتقاد شدید در رژیم صهیونیستی مواجه شد و نخستین شکاف بین ایالات متحده و رژیم صهیونیستی را نشان داد. این شکاف زمانی در عمل نیز رنگ واقع به خود گرفت که پاسخ مقاومت به حملات رژیم صهیونیستی در جولان در سال 2018 با واکنش بیتفاوت آمریکاییها روبرو شد. ترامپ در آن زمان موضع منفعل گرفت و تنها به این اکتفا کرد که رژیم صهیونیستی حق دفاع از خود را دارد. حال آنکه صهیونیستها انتظار داشتند ترامپ به عنوان همپیمان استراتژیک رژیم صهیونیستی پاسخ کوبندهای به این پاسخ مقاومت بدهد. ترامپ حتی در شورای امنیت هم این مسئله را آنگونه که صهیونیستها انتظار داشتند دنبال نکرد.
تشدید اختلافات
گام دوم اختلافات ترامپ و صهیونیستها در زمانی آشکار شد نتانیاهو در سپتامبر 2018 برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به آمریکا رفت اما ترامپ در دیدار مستقیم با نتانیاهو ناگهان او را غافلگیر کرد و در زمانی که نتانیاهو انتظار داشت ترامپ مسئله تشکیل وطن قوم یهود را تأیید کند ترامپ اعلام کرد به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای حل مسئله فلسطین، طرح دو دولت است. این اقدام ناگهانی ترامپ نتانیاهو را مجبور کرد بلافاصله پس از این دیدار مصاحبهای انجام دهد. او در آن مصاحبه گفت، تا زمانی که بر سر کار باشد تشکیل دولت فلسطینی محال است.
گام سوم اختلافات
سومین اختلاف دو طرف زمانی بروز کرد که با نزدیک شدن انتخابات سپتامبر 2019 در رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ- که پیش از آن اعلام کرده بود سند معامله قرن را تا پیش از انتخابات رژیم صهیونیستی رونمایی میکند- در اظهاراتی جدید اعلام کرد این اقدام را تا پیش از سال 2020 انجام خواهد داد. هرچند این اقدام ترامپ در رابطه شخصیاش با نتانیاهو توجیه شد اما در مجموع به روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی آسیب زد.
رابطه اسرائیل با چین تذکر دائمی آمریکاییها به رژیم صهیونیستی
مجموع حوادث فوق وجود اختلاف بین صهیونیستها و آمریکا را بر همگان ثابت کرد. اما نکتهای که نباید دور از نگاه بماند این است که این ایالات متحده در تمامی این دوران به صهیونیستها در خصوص توسعه روابط با روسیه و چین تذکر دادهاند و صهیونیستها را از توسعه روابط با چین بر حذر داشتهاند . تذکری که از سوی صهیونیستها چندان جدی تلقی نشد.
نیاز صهیونیستها به روابط با چین
به دلیل مواضع متفاوتی که روسیه با چین دارد روابطش با رژیم صهیونیستی چندان گسترده نشد. اما روابط چین و رژیم صهیونیستی هر روز وسیعتر شد. در این حال پاسخ صهیونیستها به آمریکاییها این بود که در این روابط کاملاً محتاط عمل میکنند و این روابط تنها به روابط اقتصادی محض که ارتباطی با مسائل نظامی و امنیتی ندارند محدود است. اما این توجیه آمریکاییها را قانع نمیکرد.
مسئله روابط رژیم صهیونیستی با چین طی دو سال گذشته همواره موضوع مورد بررسی اندیشکدههای رژیم صهیونیستی بوده است. آنچه عمدتاً در این اندیشکدهها به آن اشاره رفته این است که رژیم صهیونیستی در عرصه اقتصادی به دلیل منافع اقتصادی سرشاری که نمیتواند آنها را نادیده بگیرد باید روابط خود با چین را توسعه دهد. اما همین اندیشکدهها به این مسئله اشاره میکنند که این روابط باید در حدی باشد که به روابط رژیم صهیونیستی با ایالات متحده آسیب بزند.
آینده روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا
حال با مرگ سفیر چین در تل آویو که هنوز ابعاد مختلف آن از سوی رژیم صهیونیستی پنهان مانده است این سؤال پیش میآید که در این شرایط روابط رژیم صهیونیستی با دو طرف چگونه خواهد شد؟ از آنجا که چند روز قبل پامپئو صهیونیستها را عملاً نسبت به توسعه روابط با چین تهدید کرده بود و ادامه آن را موجب آسیب زدن به روابط آمریکا رژیم صهیونیستی توصیف کرده بود، انگشت اتهام در این قتل در وهله اول به سمت آمریکاییها خواهد بود. اما صهیونیستها چگونه عمل خواهند کرد؟
نگاهی به عملکرد رژیم صهیونیستی در شرایط مشابه نشان میدهد، صهیونیستها با توجه به اصرار بر داشتن روابط اقتصادی با چین، این اقدام را محکوم کرده و تلاش خواهند کرد این پرونده را به گونهای که چینی را اقناع کند به فرجام برسانند. مثلاً با معرفی احتمالی یک فرد به عنوان قاتل سفیر چین ، انگشت اتهام را به سمت یکی از جناح های تندرو داخلی یا طرفهای منطقهای خواهند برد. آنها نشان دادهاند در این شرایط کسانی را که میخواهند طعمه کنند به عنوان مقصر و عامل قتل معرفی خواهند کرد. لذا در این شرایط تلاش خواهند کرد روابط خود با ایالات متحده را نیز حفظ کنند.
با توجه به تمامی دادههای فوق به نظر میرسد آمریکاییها با شرایط موجود نمیتوانند منتظر اقدامی جدی علیه چین توسط صهیونیستها باشند. از سوی دیگر از آنجایی که آمریکاییها همپیمان استراتژیک صهیونیستها هستند امکان اینکه دولت ترامپ صهیونیستها را بیش از این نیز تحت فشار قرار دهد وجود ندارد چرا که از سوی لابیهای صهیونیستی داخل آمریکا تحت فشار قرار خواهد گرفت. اما در صورتی که به نتایج دلخواه خود نرسند که به احتمال قوی اینگونه خواهد شد روابط شان با صهیونیستها را کاهش خواهند داد. یعنی اینکه این حادثه که به نظر می رسد از درون محافل صهیونیستی برنامه ریزی و اجرا شده است بر روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی تأثیر منفی خواهد گذاشت اما آن را قطع نخواهد کرد.
شاید این تأثیر منفی همچون دوره دوم اوباما موجب شود دولت آمریکا برخی پروندههای مرتبط با رژیم صهیونیستی (همچون پرونده مذاکرات صلح در دوره اوباما) را پیگیری نکند و روابط دو طرف تا پایان این دولت سرد باقی بماند. با همه این اوصاف به نظر می رسد این حادثه تبعات دامنه دار بسیاری باشد و با گذر زمان، زوایای جدیدی به خود بگیرد و در نتیجه با حوادث جدید احتمال و سناریوهای جدیدی نیز مطرح شوند که باید منتظر ماند و دید.
انتهای پیام/