سید حسن نصرالله: رژیم نژادپرست اسرائیل رفتنی است/ هر حمله با پاسخ متقابل مقاومت مواجه میشود
سید حسن نصرالله به مناسبت بیستمین سال آزاد سازی و فرار صهیونیستها از جنوب لبنان گفت: عملکرد مقاومت در سال ۲۰۰۰ جلوی وقوع جنگ داخلی در لبنان را که اسرائیل برای شعله ور کردن آن نقشه کشیده بود، گرفت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به مناسبت بیستمین سال آزادسازی جنوب لبنان از اشغالگران صهیونیستها (عید مقاومت و آزاد سازی) در مصاحبه با رادیو نور لبنان که سخنانش از شبکههای تلویزیونی به طور مستقیم پخش شد به تشریح پیروزیهای مقاومت لبنان در این جنگ و توانمندی مقاومت پرداخت.
وی در ابتدای سخنان خود عید سعید فطر و عید آزاد سازی جنوب لبنان از اشغال صهیونیستها را تبریک گفت.
سید حسن نصرالله گفت: روح مقاومتی که شهید «عماد مغنیه» از آن سخن گفت و اسرائیل نیز امروز به آن به عنوان یک ویژگی در نزد کسانی که با او جنگیدند، همچنان پا برجاست.
دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: روحیهای که بر دشمن پیروز شد، همچنان موجود است و اعتماد ما به مبارزان بسیار زیاد است.
وی افزود: با وجود همه تلاشها برای جدا کردن مقاومت از خاستگاه خود، جنبه روحی و معنوی در دل ماهیت مقاومت است.
نصرالله گفت: اعتماد ما به محیط خاستگاه مقاومت بسیار زیاد است. اولین فاکتور در اصل مقاومت همان پاسداری از روحیه آن با تمام اصالت و قدرت آن است.
سید حسن نصرالله افزود: جنبه ایمانی همان ماهیت مقاومت و اصل و اساس آن است که روز به روز توسعه می یابد. این روحیه ایمانی با ثبات و عشق خود به خداوند متعال ادامه خواهد یافت. به اذعان دشمن، یکی از ویژگیهای مبارزان همان روحیه ایمانی با ثبات و پیگیر و خستگی ناپذیر است.
دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: ما امروز از توانی نظامی برخوردار هستیم که قبل از سال 2006 میلادی وجود نداشت. ما تحول و توسعهای در جنگ مغزها و برنامهریزی داریم. اما همه اینها فاکتور دوم است زیرا اولین فاکتور همان حفاظت از این روحیه ایمانی است که با قدرت تداوم خواهد یافت.
به گزارش تسنیم ، سید حسن نصرالله افزود: رسانههای اسرائیل تا همین لحظه درباره سخنرانی «لانه عنکبوت» صحبت میکنند و علت این است که این سخنرانی در زمان مناسب خودش در پرتو «شکست خفتبار» رژیم اسرائیل در زیر آتش مقاومت ایراد شد.
وی ادامه داد : در موضوع روحی و معنوی، اسرائیل دچار دغدغه و نگرانی است لذا وقتی درباره لبنان از سال 2006 میلادی به بعد صحبت میکنند، از جبههای صحبت میکنند که محاسبات دقیق خودش را دارد. آنها میگویند که مقاومت امروز از مقاومت سال 200 میلادی متفاوت است و توانی برای جلوگیری از افزایش قدرت آن ندارند.
نصرالله گفت: بنی گانتس وزیر جنگ رژیم اسرائیل همان کسی بود که دروازه را در سال 2000 میلادی بست(فرار از جنوب لبنان) و سران اصلی این رژیم همانهایی هستند که آن سالها را تجربه کردند. مقاومت از همان سال 1982 با توانمندیهای اندک خود میدانست که در سال 2000 میلادی چه روی خواهد داد.
وی با اشاره به ماهیت تجاوزگری رژیم صهیونیستی افزود: رژیم اسرائیل تنها به منافع و پروژه خودش توجه دارد و اهمیت میدهد و آن هم سیطره بر سراسر سرزمین فلسطین و ایجاد میهنی جایگزین برای فلسطینیها است. بسیاری از نیروها از احزاب ملی و اسلامی بویژه در سالهای اولیه درخصوص آنچه در سال 1982 میلادی اتفاق افتاد، مشارکت داشتند. طرح میهن جایگزین برای فلسطینیها در اردن همچنان در ذهن اسرائیل هست.
دبیرکل حزب الله لبنان بازدارندگی امروز در برابر اشغالگران را نتیجه دادهها و دستاوردهای واقعی دانست و گفت: عملکرد مقاومت در سال 2000 میلادی جلوگیری وقوع جنگی طائفی در لبنان را که اسرائیل برای شعله ور کردن آن نقشه کشیده شد، گرفت. فروپاشی ارتش «آنتوان لحد» یک رویداد غیرمنتظره و ناگهانی برای ارتش دشمن صهیونیست بود. ایده اسرائیل این بود که به مرزها عقب نشینی کند و این ارتش لحد باشد تا با مقاومت بجنگد و از این طریق جنگ را به یک جنگ داخلی تبدیل کند.
سید حسن نصرالله تصریح کرد: اسرائیل بعد از سال 2000 میلادی نظیر اسرائیل قبل از این سال نیست و ارتشی که شکست ناپذیر بود، شکست خورد. انشاء الله رژیم اسرائیل در هر نبردی در آینده شکست خواهد خورد. اعتقاد داریم که رژیم نژاپرست اسرائیل از بین خواهد رفت. وقتی فاکتور خارجی که اسرائیل به آن اتکا میکند، تضعیف شود، این رژیم فروخواهد پاشید.منظور از این فاکتور خارجی، آمریکا است. دیدن "اسرائیلیها" درحالی که بار و بنه خود را بستهاند و میروند، یک صحنه طبیعی به شمار می رود که بوقوع خواهد پیوست. فقط زمان اینجا مطرح است.
به عقیده سید حسن نصرالله، دیدن صهیونیست ها درحال بازگشت به کشورهایی که از آنجا آمدند، یک صحنه «قطعی و حتمی» است.
وی با شاره به ضعف همپیمانان آمریکا در منطقه تصریح کرد: فکر نمیکنم که شرایط داخلی لبنان در سال 2000 میلادی بسیار بهتر از فضای کنونی بود. حضور مستقیم آمریکا در منطقه بیانگر ضعف هم پیمانانش و نشانهای از قدرت محور مقاومت است. اسرائیل میداند و میگوید که قدرت مقاومت چندین برابر شده است.
دبیرکل حزب الله لبنان گفت: حضور آمریکا در منطقه را بیانگر پیشروی و پیشرفت محور مقاومت به علت ناتوانی اسرائیل و رژیم های مورد حمایت واشنگتن میدانیم. آمریکا از این رژیمها برای حفاظت از منافع خودش حمایت میکند
وی با اشاره به توانمندی دفاعی و موشکی مقاومت افزود: مقاومت امروز در لبنان و فلسطین و غزه که در سال 2000 میلادی اشغال بود و امروز آزاد است، رو به افزایش است. گروههای مقاومت از توان موشکی برخوردار هستند که به همه شهرهای فلسطین اشغالی میرسد.
نصرالله ادامه داد : تحولات منطقه به نفع اسرائیل نیست. قواعد درگیری بعد از سال 2006 میلادی همچنان پابرجاست و هدف از ارسال پهپادها به منطقه ضاحیه بیروت اجرای یک عملیات امنیتی بدون برجای گذاشتن اثری بود زیرا هرگونه عملیات با برجای گذاشتن اثری، منجر به پاسخ خواهد شد.
وی با اشاره به شکست رژیم صهیونیستی در سوریه و چرایی تجاوزات اخیر این رژیم به خاک سوریه گفت: در جبهه سوریه، در آغاز اسرائیل حزب الله یا ارتش سوریه یا گروههای دیگر مقاومت را هدف قرار نمیداد بلکه از گروههایی در جناح اپوزیسون مسلح حمایت میکرد و دل به سقوط نظام سوریه و گسستن ارتش سوریه و خروج ایرانیها و حزب الله از این کشور بسته بود.اما حرکت به سمت نبرد به نوبه خود یک پیروزی برای سوریه است زیرا اگر اسرائیل امید به پیروزی گروههای مورد حمایت خودش را داشت، به طور مستقیم وارد عمل نمیشد.
سید حسن نصرالله با بیان اینکه «قدرت مقاومت امروز در فلسطین یک عنصر قدرت راهبردی به نفع محور مقاومت است » افزود: اسرائیل نوعی قواعد در حملات خود در سوریه دارد. در عملیات اخیر در منطقه مرزی، میتوانست جوانان را به قتل برساند اما هشداری داد تا آنها خودرو را قبل از حمله ترک کنند. علت این امر هم همان معادله پاسخ متقابل بود زیرا میدانست که در صورت هدف قرار دادن جوانان مقاومت پاسخ آن را خواهد گرفت. قدرت مقاومت امروز در فلسطین یک عنصر قدرت راهبردی به نفع محور مقاومت است. اسرائیل میداند که هرگونه حمله به لبنان نمیتواند بدون پاسخ بماند و این یکی از قواعد درگیری است.
وی ادامه داد : سوریه امروز بین دو اولویت قرار دارد. یعنی نبردی که در داخل هنوز تمام نشده است و ورود به جنگی با اسرائیل که در راستای خدمت به هدف اول نیست. ورود به جنگی با اسرائیل در زمان کنونی به نفع سوریه نیست. در دایره صبر راهبردی، مجموعهای از قواعد وجود دارد که اسرائیل به آن توجه میکند.
وی به رژیم صهیونیستی نسبت به تداوم تجاوزات به خاک سوریه هشدار داد و افزود: صبر و بردباری سقفی دارد و امروز ممکن است که رهبران سوریه تحمل کنند اما ممکن است دشمن دست به حماقتی بزند که صبر سوریه تمام شده و منجر به جنگ شود و چنین چیزی به نفع اسرائیل نیست.
دبیرکل حزب الله لبنان بار دیگر اعلام کرد که معادله پهپادها همچنان پا برجاست و همیشه می شنویم که مقاومت یک پهپاد سرنگون کرده است. معادله امروز این است که اگر هریک از ما در هر مکانی به قتل برسد، به دشمن پاسخ خواهیم داد.
وی با اشاره به تلاشهای آمریکا برای تغییر ماموریت نیروهای یونیفل گفت: ما سالانه به هنگام بحث درباره قطعنامه 1701 شورای امنیت عادت کردهایم که آمریکا بنا به خواستههای اسرائیل موضوع تغییر ماموریت نیروهای یونیفل را مطرح کنند. میخواهند که یونیفل بدون هماهنگی با ارتش لبنان عمل کند. آمریکا همواره در این خصوص فشار میآورد اما ما درخصوص این موضوع نگران نیستیم زیرا لبنان موضعی رسمی و واضح دارد و لبنان تن به این خواسته نخواهد داد زیرا نقض حاکمیت ملیاش به شمار میرود.
دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: ما مخالف باقی ماندن یونیفل نیستیم اما آمریکا اشتباه میکند که این موضوع یک اهرم فشار به لبنان است. احساس میکنیم که از نظر اسرائیل، وجود یونیفل بیشتر از اینکه به نفع لبنان باشد به نفع خود اسرائیل است.
مشروح سخنان سید حسن نصرالله :
روحیه مقاومت که شهید عماد مغنیه از آن صحبت می کرد و امروز رژیم صهیونیستی از آن به عنوان یکی از ویژگیهای بارز عناصر حزبالله صحبت میکند همچنان وجود دارد. این روحیه که در سال 2006 خود را نشان داد در نتیجه فشار کاری زیادی بود و در یک لحظه ایجاد نشده بود و همین شرایط در حال حاضر نیز وجود دارد. ما به عناصر و محیط پیرامونی مقاومت اطمینان کامل داریم.
شرایط سختی که مقاومت تحمل می کند تنها مربوط به عناصر آن نمی شود بلکه در بستر محور مقاومت نیز وجود دارد، ما اینجا از خانواده های شهدا و مجروحان و اسرا صحبت میکنیم به علاوه محیطی که در مناطق مختلف کشور این روحیه را در اختیار دارند. ما همچنان بر ابعاد معنوی و ایمانی و اعتقادی مقاومت تاکید داریم و این در حالی است که تلاشهای زیادی برای جداسازی این ماهیت از اصل مقاومت شکل گرفته است.
امروز ما توانمندی نظامی در اختیار داریم که پیش از سال 2006 آنها را در اختیار نداشتیم. ما توسعه زیادی در جنگ مغزها و برنامه ریزی ها و نقشه کشی های مختلف به دست آورده ایم که البته تمامی این ها عامل ثانویه است، چرا که اولین و اساسی ترین عامل همان حفظ روحیه مقاومت است که با عشق و قدرت و آمادگی برای جانفشانی همچنان ادامه دارد.
عدم وجود مراسم جشن یادبود آزادسازی جنوب لبنان درحال حاضر ضعفی در میان لبنانیها است؛ اما اکثر فرماندهان اسرائیلی که در سالهای قبل از 2000 به عنوان افسران جنگی در جنوب لبنان حضور داشتند طی هفته گذشته در این خصوص صحبت کردهاند و در حال حاضر در رسانه های اسرائیلی از گفتمان خانه عنکبوت صحبت به میان می آید. علت آن هم این است که در همین شرایط بود که شکست خفت باری برای آنها رقم خورد.
هنگامی که آنها از لبنان بعد از سال 2006 صحبت می کنند گویا از جبههای صحبت می کنند که محاسبات دقیقی برای خود دارد. آنها از مقاومتی صحبت میکنند که در حال حاضر متفاوت از مقاومتی بود که قبل از سال 2000 وجود داشت و آنها نتوانستند جلوی افزایش قدرت این مقاومت را بگیرند.
در لبنان قدرت بازدارندگی در دو طرف مرزها وجود دارد و این قدرت لبنان است؛ چرا که رژیم صهیونیستی همواره به عنوان عامل متجاوز به لبنان مطرح بوده، اما الان اسرائیلیها به این نتیجه رسیده اند که در برابر دشمنی قرار دارند که نمی توانند آن را نادیده بگیرند.
مقاومت از سال 1982 تحولاتی که قرار بود در سال 2000 اتفاق بیفتد را میدید سخنرانی های سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب در ابتدای راه مقاومت دلیلی بر این نکته است. این یک سنت طبیعی است مبنی بر اینکه مقاومت در برابر اشغال گریها مبارزه با دشمنان و پیروزی را به دنبال خواهد داشت.
رژیم صهیونیستی تنها به منافع خود اهمیت می دهد و پروژه واقعی آن اشغال تمامی فلسطین و ایجاد سرزمین جایگزین یعنی اردن است. اتفاقی که در سال 1982 افتاد با حضور تعداد زیادی از احزاب ملی گرا و اسلامی انجام شد اما نکته اساسی محور حزب الله طی سالهای بعد از آن بود، هیچ کسی این موضوع را از خاطر نمی برد که تا لحظات پایانی پیروزی گروه های مبارز دیگری نیز وجود داشتند که با اسرائیلی ها مبارزه می کردند.
اسرائیل به این نتیجه رسیده است که کمربند امنیتی آن دیگر قادر به حمایت از شهرکنشینان نیست این همان چیزی است که مقاومت به دنبال آن بود. ما در بررسی تحولات قبل از سال 2000 نیز مردم را به مطالعه این موضوع دعوت میکنیم که اهداف استراتژیک دشمن صهیونیستی افول پیدا کرده است.
اسرائیلیها طی دو سال اخیر قبل از عقب نشینی از جنوب لبنان مواضع خود را به ارتش آنتوان لحد واگذار کرده بودند. آنها ایده عقبنشینی از مناطق مرزی را در سرر میپروراندند اما ارتش لحد همچنان به مبارزه ادامه میداد. آنها میخواستند درگیری را به یک جنگ داخلی تبدیل کنند؛ اما غافلگیری آنها سرعت فروپاشی ارتش لحد بود. مقاومت این ایده را متوجه شده بود و همین موضوع بود که باعث شد برای هدف قرار دادن مواضع ارتش لحد متمرکز شود.
مقاومت قبل از سال 2000 از ورود لبنان به جنگ داخلی و فرقهای محافظت کرد و نمونه های پیشرفتهای در نحوه تعامل با مزدوران ارائه داد. حزبالله افرادی را که از میان مزدوران خود را تسلیم کردند به ارتش لبنان تحویل داد و کسانی که می خواستند فرار کنند نیز همین کار را انجام دادند.
اعتقاد ما این است که رژیم صهیونیستی زیاد دوام نخواهد آورد؛ چرا که رژیمی جعلی و عجیب در منطقه است .رژیم صهیونیستی رژیمی نژادپرست است و امام موسی صدر تاکید کرده بود که اسرائیل یک دولت یهودی یا دولت دینی نیست؛ بلکه یک دولت نژادپرست بوده و رفتارهایش نیز بر همین اساس پایه گذاری شده است.
اسرائیل بعد از سال 2000 دیگر اسرائیل قبل از این سال نبود و ارتش شکست ناپذیر آن شکست خورده بود. وقتی فاکتور خارجی که اسرائیل به آن اتکا میکند، تضعیف شود، این رژیم فروخواهد پاشید.منظور از این فاکتور خارجی، آمریکا است.
منطقه پتانسیل لازم برای استمرار موجودیت غده سرطانی اسرائیل و رژیم جعلی مبتنی بر نژادپرستی و تروریسم را ندارد و موضوع فروپاشی اسرائیل تنها به زمان نیاز دارد.
در سال 2000 نیز فضای داخلی لبنان بهتر از الان نبود و شکاف داخلی همچنان نیز در لبنان وجود دارد. در آن زمان نیز اجماعی بر روی مقاومت وجود نداشت و اختلافات شدیدی در این زمینه بود و برخی اعتقاد داشتند که مقاومت یک جریان ملی گرا نیست و تنها به نفع سوریه و ایران مبارزه میکند. ما از سال 1960 تاکنون هیچگونه اجماعی بر روی محور مقاومت در لبنان نداشتهایم.
امروز مقاومت در لبنان و فلسطین و نوار غزه در حال پیشروی و قدرت گرفتن است و مناطقی که قبل از سال 2000 اشغال شده بودند امروز آزاد هستند و جریان هایی در آنها روی کار آمده که توانمندی موشکی دارند که موشک های آنها به تمامی شهرهای اراضی اشغالی می رسد.
تحولات موجود در منطقه به نفع اسرائیل نیست و نوعی از توازن در منطقه برقرار شده است. مقاومت در حال حاضر قدرت ابتکار عمل را در دست دارد، البته اسرائیلی ها نیز همین قدرت را دارند و این موضوع در نتیجه توازنی است که میان دو طرف ایجاد شده است. بیشتر عناصر و فرماندهانی که پیروزی سال 2000 را رقم زده اند همچنان در قید حیات هستند.
قواعد درگیریها بعد از سال 2006 همچنان وجود دارد و حضور هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی در ضاحیه جنوبی بیروت با هدف ایجاد فعالیت های امنیتی بدون رد پا دنبال میشود؛ چراکه هر نوع رد پای رژیم صهیونیستی در عملیات ها باعث واکنش مقاومت خواهد بود.
اسرائیلی ها از طریق مصریها و قبرسی ها و سازمان ملل متحد به دولت لبنان ابلاغ کردهاند که نمی خواهند تعداد بیشتری از تونل هایی که قبلاً کشف کردهاند را شناسایی کنند.
در جبهه سوریه اسرائیلیها در ابتدا حزب الله یا ارتش سوریه یا گروههای مقاومت دیگر را هدف قرار نمیدادند؛ بلکه تنها به ارائه خدمات و حمایت از گروههای معارض مسلح بسنده میکردند. آنها امیدوار به سقوط دولت سوریه و فروپاشی ارتش و خروج ایرانی ها و حزب الله از سوریه بودند اما جنگ به سمتی پیش رفت که پیروزی سوریه را رقم زد. آنها اگر به پیروزی گروه های مورد حمایت خود امیدوار بودند به هیچ وجه به صورت مستقیم وارد نبرد نمی شدند.
رژیم صهیونیستی در حملاتی که سوریه انجام میدهد مجموعهای از موانع را دنبال می کند. در عملیات اخیر در منطقه مرزی، میتوانست جوانان را به قتل برساند اما هشداری داد تا آنها خودرو را قبل از حمله ترک کنند. علت این امر هم همان معادله پاسخ متقابل بود زیرا میدانست که در صورت هدف قرار دادن جوانان مقاومت پاسخ آن را خواهد گرفت.
اسرائیلی ها در حال حاضر در حملاتی که در سوریه انجام دادهاند تمایل خود را برای کشتار عناصر مقاومت نشان ندادهاند. البته تحویل معادله اصلی اسرائیل در سوریه در حال حاضر در دست بررسی قرار دارد و سوریه یکی از اولویت های جنگی است که دامنه های آن در داخل لبنان به پایان رسیده البته در شرایط کنونی جنگ با اسرائیل به نفع سوریه نیز نیست.
در روند صبر استراتژیک مجموعهای از مبانی وجود دارد که اسرائیلیها نیز متوجه آن شدهاند. البته من به اسرائیلیها میگویم که صبر نیز حدی دارد و ممکن است ارتکاب یک حماقت دیگر از سوی آنها باعث به پایان رسیدن این صبر استراتژیک شود که البته این موضوع به نفع اسرائیل نیست.
معادله هواپیماهای بدون سرنشین هنوز نیز وجود دارد و هر زمان ممکن است بشنویم که مقاومت هواپیمای بدون سرنشین اسرائیل را ساقط کرده است. آمریکایی ها از چند ماه پیش موضوع موشک های دقیق حزب الله لبنان را از کانالهای دیپلماتیک خود با مسئولان لبنانی دنبال نکرده اند. همه ساله در زمان بررسی قطعنامه 1701 شورای امنیت می دیدیم که آمریکایی ها در نتیجه مطالبات رژیم صهیونیستی موضوع تغییر و ماموریت نیروهای یونیفل را مطرح میکردند. آنها میخواستند عنصر هماهنگی نیروهای یونیفل با ارتش لبنان را از بین ببرند آنها همواره در این زمینه اعمال فشار می کردند اما این موضوع دیگر نگرانی برای ما ندارد چرا که موضع رسمی لبنان مشخص است و لبنان تسلیم این فشارها نمیشود و تمامیت ارضی خود را خدشه دار نمیکند.
این یک مطالبه اسرائیلی است که آمریکایی ها دنبال می کنند. ما مخالفتی با حضور نیروهای یگان ویژه در لبنان نداریم اما اگر آمریکاییها فکر میکنند میتوانند از این نیروها به عنوان اهرم فشاری ضد لبنان استفاده کنند در اشتباه هستند. ما اعتقاد داریم که نیروهای یونیفل بیش از آنکه منافع لبنان را تامین کند به دنبال تامین منافع اسرائیل است. البته بازنگری در ماموریت نیروهای یونیفل نیازمند بازنگری در دلیل حضور این نیروها در لبنان است؛چرا که دوره استضعاف لبنانی ها به پایان رسیده و اسرائیل نمی تواند شرایط خود را حتی با فشارهای آمریکا به لبنان تحمیل کند.
حزب الله از جنگ داخلی می ترسد و این یک افتخار برای حزبالله است ما به عنوان یک قدرت نظامی طوری رفتار میکنیم که اسرائیلیها هزاران محاسبه را انجام میدهند. اما در عین حال نمی خواهیم وارد جنگ با اسرائیل شویم، چرا که به حفظ منافع کشور اصرار داریم. امام موسی صدر تاکید داشت که انقلاب مردمی در صورتی که از رویکرد فرقهای فراتر نرود نمی تواند به نتیجه برسد ما به دنبال جنگ داخلی در لبنان نیستیم حتی اگر این جنگ باعث شود ما حاکمیت را در لبنان به دست آوریم. ما اعتقاد داریم که ترکیب موجود در این کشور به گونه ای است که مدیریت آن تنها از طریق مشارکت ملی واقعی صورت میگیرد و به همین علت با کنار گذاشتن هیچ گروهی موافق نیستیم.
مشارکت همه گروه ها در دولت گرچه میتواند باعث مانع تراشی های شود اما خوبی های زیادی دارد. البته ابزارهای تغییر باید به گونهای باشد که ساختار کشور و نگرانی های موجود در آن را رعایت کند.
ویژگی مقاومت این است که مبتنی بر شعارهای غیر واقعی نیست و ما حد و مرزهایی در فعالیتهای سیاسی و اصلاحات خود داریم و نمیخواهیم روند تحولات به سمت جنگ داخلی یا تجزیه کشور بر اساس رویکردهای فرقه ای کشیده شود یا به دشمن فرصت برای تجاوز به لبنان داده شود.
عناصری که در کنار ما مبارزه میکنند به دنبال اصلاحات در لبنان هستند آنها باید بدانند که ما در راس گروههایی قرار داریم که دشمن به دنبال از بین بردن ما است در این رابطه دو محاسبات و اولویتهایی در لبنان وجود دارد و ما نیز محاسبات و اولویت های خود را داریم.
در حال حاضر حزب الله شروع شده است چراکه حزب الله به دنبال مبارزه با فساد به روش خود است و وارد خطوط قرمز آنها شده است. ما در این جا به جایی رسیدیم که گروههای مختلف به دنبال حفاظت از شخصیت های خود هستند اما ما در حزب الله معتقدیم که خط قرمزی در این زمینه وجود ندارد و وزیر و نماینده پارلمان ما یک کارمند است که میتواند در دادگاه حاضر شود و بعد نیز در صورت مظلوم واقع شدن نیز می تواند در دادگاه حاضر شود.
موضوع مبارزه با فساد بدون در نظر گرفتن دستگاه قضایی کشور ممکن نیست، ممکن است برخی جریان ها پرونده ها را دچار تشدید کنند اما دستگاه قضایی باید فعالیت خود را انجام دهد و مردم نیز باید نظر خود را در انتخابات پارلمانی مطرح کنند. اصلاح نظام در این دوران موضوعی مشکل است و راه حل آن باید از طریق مشارکت ملی گسترده آغاز شود.
حزب الله در 2005 سال وارد دولت شد اما زلزلهای در کشور به راه افتاد. یکی از اهداف ترور حریری در این سال ایجاد رقابت و درگیری میان سنی و شیعه در کشور بود ما در آستانه جنگ مذهبی قرار داشتیم و تلاش زیادی انجام دادیم و ائتلافهای سیاسی تشکیل دادیم تا بتوانیم این کشور را از شرایط انفجار گستردهای که به سمت آن سوق داده میشد حفظ کنیم. با این شرایط در سال 2006 آن جنگ ویرانگر به وقوع پیوست و در سال 2011 نیز زلزلهای در منطقه به راه افتاد. زلزلهای که اگر در نتیجه آن سوریه سقوط می کرد اوضاع لبنان نیز متفاوت از الان بود. شرایطی که حزبالله لبنان در آن به سر می برد باعث شده اولویتهای این جنگ همچنان ادامه داشته باشد.
امکان خروج از شرایط کنونی وجود دارد و ما هنوز به فروپاشی نرسیده ایم اما رسیدن به راهحل نیازمند اراده سیاسی است. اگر چه در روند مبارزه با فساد ما نیاز به سالهای زیادی داریم و اوضاع اقتصادی کشور نمی تواند چندین سال را تحمل کند؛ لذا باید با بحران اقتصادی به شکل فوق العاده و استثنایی تعامل شود. ما مخالفت با وام گرفتن از بانک جهانی نداریم البته رویکردهای این صندوق و شرایطی که برای لبنان تحمیل خواهد کرد را می دانیم و به این علت معتقدیم که وام گرفتن از بانک جهانی اشتباه است و این روند باعث تضعیف رویکرد مذاکراتی دولت میشود.
ما طرح اقتصادی داریم که هنوز آن را اعلام نکرده ایم؛ چرا که از همان روز اول اعلام شد بدون اینکه این طرح مطالعه شود با آن مخالفت خواهد شد، لذا تصمیم گرفتهایم کشور را بدون اعلام طرح خود به سمت آن پیش ببریم، چرا که معتقدیم اعلام این طرح در نتیجه کینه و نفرت داخلی و دشمنی خارجی باعث از بین رفتن آن خواهد شد. راه حل هایی برای بحران اقتصادی کشور وجود دارد و مهمترین عامل آن این است که ما از تلاش برای راضی نگه داشتن آمریکا خارج شویم و به سمت کشورهای شرقی روی بیاوریم.
دولت نیازمند اندکی زبان و تشویق از سوی افکار عمومی است تا بتواند به سمت کشورهای شرقی نظیر چین روی بیاورد و برخی مشکلات خود را به این ترتیب حل کند. این نکته بزرگ ترین دلیل بر این موضوع است که دولت کنونی دولت حزبالله نیست.
انتهای پیام/