یادداشت|چرا اعضای شورای امنیت مقابل آمریکا ایستادند؟
اعضای شورای امنیت سازمان ملل با مخالفت با آمریکا، همچنان از توافق هسته ای با ایران و اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ حمایت کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره قطعنامه 2231 روز سه شنبه برگزار شد. این جلسه پس از مدتها تلاش ضدایرانی آمریکا برگزار شد. واشنگتن طی ماههای گذشته خود را به این در و آن در زده است تا به بهانه های مختلف زمینه تمدید تحریم های تسلیحاتی را فراهم کند و اضافه بر آن اعضای باقیمانده برجام را مجاب به خروج از توافق هسته ای کند.
موعد رفع محدودیت های تسلیحاتی ایران ماه اکتبر سال جاری میلادی است که تقریبا 3 هفته قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست. این موضوع باعث شده است که بحث تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران را به عنوان موضوعی حیثیتی و تا حدودی تاثیرگذار بر انتخابات ببیند. با نزدیک شدن به این موعد، شمارش معکوس برای کاخ سفید آغاز شده است. امید واشنگتن به این بود که در گذر زمان بتواند کشورهای دیگر را در ضدیت با توافق هسته ای همراه کند، اما با چرخیدن عقربه های ساعت، روزها به نفع و مراد آمریکا به گردش در نمی آید. جلسه روز گذشته شورای امنیت نشان داد که تقریبا همه اعضای شورای امنیت سازمان ملل به استثنای آمریکا همچنان از برجام حمایت می کنند.
کشورهای اروپایی که اخیرا قطعنامه ای را علیه ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد و تصویب کردند، به زعم خود به دنبال راه حلی بینابین و تمدید محدود تحریم های تسلیحاتی هستند. اما همین کشورها از جمله انگلیس هم روز گذشته روی آمریکا را زمین انداختند. سوال اینجاست که چرا کشورهای مختلف اعم از روسیه و چین و همچنین کشورهای اروپایی در خصوص برجام و قطعنامه 2231 مقابل آمریکا ایستاده و مخالفت کردند.
تقریبا همه کشورهای عضو برجام، معتقدند که آمریکا با خروج از برجام در سال 2018 دیگر عضو این توافق نیست و نمی تواند با استفاده از مکانیزم ماشه برجام را فروپاشانده و تحریم های تسلیحاتی را در کنار دیگر تحریم های بین المللی علیه ایران برگرداند. این کشورها که از یکجانبه گرایی و خروج یکطرفه آمریکا دل خوشی ندارند، حاضر نیستند که بهای ماجراجویی و اهداف انتخاباتی دونالد ترامپ را بپردازند.
اروپا به خوبی می داند که فروپاشی برجام مخاطرات جدی را برای این قاره ایجاد خواهد کرد؛ قاره ای که در مقایسه با آمریکا قرابت جغرافیایی بیشتری را به ایران و منطقه غرب آسیا دارد. یکی از تبعات فروپاشی برجام، ابعاد اشاعه ای آن خواهد بود که فراتر از منطقه و در سطح جهانی حس خواهد شد. چنین چیزی علاوه بر اروپا، روسیه، چین و حتی آمریکا را نگران می کند.
دلیل دیگر این است که با نابودی کامل برجام، تنش در سطح منطقه به خودی خود افزایش پیدا می کند و چنین امری احتمال درگیری یا ناامنی را افزایش می دهد. ناامنی در این منطقه از جهان که تامین کننده بخش عمده ای از نیازهای انرژی جهان است، می تواند تاثیرات امنیتی، اقتصادی و سیاسی قابل ملاحظه ای را در سطح جهانی برجا بگذارد.
با افزایش بی ثباتی امکان گسترش و تقویت افراطی گری نیز فراهم می شود؛ امری که می تواند اقصی نقاط دنیا را ناامن کند. چند سال پیش زمانی که تروریسم در منطقه جان گرفت، ایران کشورها را به بازنگری در سیاست های خود و اهتمام در مبارزه با تروریسم فراخواند. استدلال ایران این بود که هیچ کشوری مصون از افراطی گری نیست و دیر یا زود چنین چیزی دامن همه را می گیرد. همین هم شد و گستره تروریسم به اروپا و حتی آمریکا هم رسید. طبیعی است که با افزایش ناامنی در منطقه، نقاط دیگر جهان نیز از آن مصون نخواهند بود.
پدیده دیگری که معمولا همزمان با افزایش ناامنی اتفاق می افتاد، میل به مهاجرت جمعیت منطقه است. اروپا که طی سالهای گذشته با این موضوع دست و پنجه نرم کرده است، از این هراس دارد که دوباره سیل عظیمی از مهاجران راهی اروپا شوند. به همین دلیل سعی می کند با حفظ توافق، مانع از تشدید تنش ها در منطقه شود، تا شعله های تنش های احتمالی دامن این قاره را نگیرد.
از طرفی دیگر، اروپایی ها معمولا و به طور سنتی طی دهه های گذشته پیرو آمریکا بوده و سعی کرده اند، سر به سر واشنگتن نگذارند. اما چه شده است که پایتخت های اروپایی در این مورد همچنان روی موضع خود پافشاری می کنند؟ با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا، نظرسنجی ها نتایج خوشی را برای ترامپ ندارند. اروپایی ها که پیش از این هم سعی کردند ماجرا را کج دار و مریز تا انتخابات آمریکا کش دهند، با خود این فکر را می کنند که اگر قرار باشد ترامپ در انتخابات آمریکا ببازد، آنها چرا باید بهای سنگینی را برای سیاست های رئیس جمهور رفتنی و موقت دهند. برای همین سعی می کنند با خرید زمان و البته طرح مواردی مانند تمدید محدود تحریم های تسلیحاتی ایران، پرونده را تا زمان سرکار آمدن دولت آتی واشنگتن مدیریت کنند.
چین و روسیه هم در کنار برخی از دلایل فوق، دلایل دیگری را دارند. این دو کشور به دلیل زاویه موجود در سیاست های خود با سیاست های واشنگتن، معمولا مواضع مستقل تری را اتخاذ کرده اند. جدای از نزدیکی مواضع ایران و چین، تقابل آمریکا و چین به ویژه در دوران کرونا به اندازه کافی به چین برای مخالفت با آمریکا انگیزه داده است. واشنگتن و پکن طی هفته ها و ماههای اخیر در حمله های سیاسی و اقتصادی و سیاسی به هم چیزی کم نگذاشته اند.
روسیه هم به طور سنتی با آمریکا رقابت و مخالفت کرده است. اختلافات دو کشور در موضوعات مختلف، به اختلاف آنها درباره توافق هسته ای نیز کشیده شده است.
اما جدای از این موارد، چین و روسیه موضع متعادل تر و منصفانه تری را در این موضوع اتخاذ کرده اند. آنها هم به مانند اروپایی ها به خوبی می دانند که این آمریکا بود که شروع کننده هم ماجرا و تنش ها بود و با خروج یکطرفه، منافع همه کشورها را نادیده گرفت. مسکو و پکن به دلیل استقلال بیشتر مقاومت بیشتری را در قبال زورگویی و یکجانبه گرایی آمریکا دارند و به عنوان یک دو بازیگر بیطرف در قضیه برجام موضع گیری می کنند. هر چند که کشورهای اروپایی نیز از واقعیت قضیه آگاهند. اما آنها به دلیل وابستگی و عدم توانمندی شان از طرفی حقیقت را به روی خود نمی آورند، از طرف دیگر هم با دلیل اهداف نزدیک به آمریکا، موضع سیاسی و جانبدارانه ای را اتخاذ می کنند.
طبیعتا کشورهای دیگر عضو شورا که در برجام نیستند، به دلیل مخالفت با بی ثباتی و ناامنی همچنان از توافق هسته ای حمایت می کنند. چرا که این توافق محصول چندجانبه گرایی بوده است. به عبارتی حمایت آنها از برجام، تلویحا معادل مخالفت آنها با یکجانبه گرایی آمریکایی است. در مجموع این ماجرا نشان می دهد که کشورهای ضد توافق و تعامل با ایران در اقلیت قرار دارند و استدلال آنها مبنای منطقی ندارد.
انتهای پیام/.