لبنان| ارکان مقاومت اقتصادی در برابر «تروریسم مالی» آمریکا
لبنان با تکیه به سه رکن اصلی در راستای منافع ملی٬ از محاصره آمریکا رها شده و اقتصاد خود را نجات دهد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ پس از نقشه آمریکا برای مورد هدف قرار دادن لبنان به منظور نابود کردن دستاوردهای این کشور بعد از آزادسازی زمینش از اشغال صهیونیستها و ایجاد توازن در بازدارندگی با دشمن صهیونیستی مشخص شد که استراتژی ایالات متحده در این راستا مبتنی بر محاصره و گرسنگی لبنانیها و کشاندن این کشور به فتنه و جنگ داخلی و در نهایت نابودی لبنان با یک تجاوز و جنگ اسرائیلی است.
با آگاهی به این امر اولین راهکار دفاع از لبنان و جلوگیری از بروز فتنه و جنگ داخلی و تجاوزات دشمن صهیونیستی٬ ممانعت از گرسنگی ملت و تامین نیازهای معیشتی مردم در چارچوب امنیت و سلامت عمومی است؛ زیرا امنیت غذایی و معیشتی یکی از شاخههای امنیت عمومی بوده و دشمن برای تحقق اهداف خود در لبنان به همین بخش متوسل شده است.
بنابراین در اینجا باید مفهوم خواسته «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان برای مقاومت اقتصادی از راه تبدیل تهدید گرسنگی و فقر به فرصتی برای تغییر اقتصاد رانتی به یک اقتصاد قدرتمند تولیدی را به خوبی دریابیم.
یک اقتصاد کارآمد تولیدی در لبنان با تکیه بر ستونهای کشاورزی و صنعتی که لبنانیها تجربه و توانایی و شایستگی خود را در استفاده از زمینها و اموالشان در خدمت صنعت برای جایگزین کردن منابع داخلی به جای منابع خارجی که تنها ثروتهای این کشور را به تاراج میبرند ثابت کردهاند.
بنابراین لبنان باید بداند که اکنون در یک جنگ واقعی قرار دارد و البته این تقابل٬ میان رقبای تجارتی برای سود مادی از کالاها و خدماتشان نیست. همچنین اینجا موضوع رقابت و احتکار داخلی که برخی تجار دست به آن میزنند نبوده و مسئله یک جنگ تمامعیار است و مبنای آن سه قرن پیش توسط غرب با این اصل که «هرکسی که روزی شما را بدهد مالک شماست و هرکه معیشت شما در دست او باشد میتواند به راحتی شما را تسلیم خود کند» پایهگذاری شد.
این اصل پس از اینکه آمریکا با وجود به کارگیری راههای مختلف و مدرن و جنگ نرم در تقابل میدانی با طرفهای مورد نظر خود شکست خورد٬ تبدیل به یک استراتژی مهم برای آن در این زمینه شده است.
در همین راستا ایالات متحده تصمیم به آغاز یک جنگ یا تروریسم اقتصادی علیه لبنان گرفت. واشنگتن ادعا میکند در این جنگ طرف مورد نظر آن حزبالله است که این ادعا طبیعتا دروغی بیش نیست.
پس از آغاز تقابل میان محور استعماری به رهبری آمریکا و محور مقاومت که حزبالله از شاکلههای آن است٬ این حزب تبدیل به ایستگاهی برای توجیه همه تجاوزات دشمن در لبنان و علیه ملت آن شد. زیرا زمانی که دشمن صهیونیستی-آمریکایی زمین و دریا و آسمان لبنان را مورد هدف قرار میدهد؛ حزبالله تسلیم شدن در برابر آمریکا را رد و دفاع از سرزمین خود را یک وظیفه ملی در راستای نجات اقتصاد کشور از تسلط آمریکا میداند.
آزادسازی اقتصادی که با مقاومت اقتصادی ممکن میشود مستلزم تعهد همه ملت به فعالیت در این زمینه است. اما این مقاومت تنها منحصر به مسئله تبدیل اقتصاد رانتی به اقتصاد تولیدی و رسیدن به خودکفایی در زمینه تامین کالاهای اساسی نیست؛ بلکه مقاومت اقتصادی شامل رهایی از چنگال آمریکا در انتخاب شرکای اقتصادی و خروج از وضعیتی است که در آن تنها شرط تعامل اقتصادی با خارج کسب رضایت آمریکا باشد.
به این ترتیب لبنان باید خود را از این وضعیت خارج و به شرایطی که منافع کشور تنها محرک برقراری هرگونه روابط خارجی باشد نزدیک کند و در صورتی که لبنان از مرحله اول به مرحله دوم یا از مرحله رضایت آمریکا به مرحله منافع خودش انتقال یابد٬ میبیند که آمریکا تا چه حد از سیاست وحشیانه تروریسم اقتصادی علیه آن عقبنشینی خواهد کرد. بنابراین لبنان باید شجاعت تصمیمگیری و اجرای آن را در این زمینه داشته باشد و خواهد دید که امور از آنچه که انتظار داشت یا گمان میکرد چه اندازه آسانتر است.
علاوه بر تغییر ماهیت اقتصادی و تغییر در انتخاب بازارهای خارجی٬ شرط سوم موفقیت مقاومت اقتصادی لبنان یک شرط داخلی در بخش اداری-مالی از خلال انجام اصلاحات در این بخش و دوری از تاثیرات فرقهای و طائفهای بر بخش سرمایهگذاری و مالی در خدمت منافع ملی است.
این سه شرط موجب موفقیت مقاومت اقتصادی لبنان شده و با نجات این کشور از بحران٬ از موجودیت آن حمایت خواهد کرد؛ با این طرز تفکر که دفاع از کشور تنها محدود به حفظ زمینها و آزادسازی آن نبوده و شامل محافظت از حقوق و سلامت و امنیت معیشتی ملت است.
به این ترتیب لبنان میتواند خطر بزرگی را که دشمن آمریکایی علیه آن ترتیب داده و عواقب بدی خواهد داشت٬ تبدیل به یک فرصت سازنده کرده و با عبور از پلهای خطرناک به یک ساحل امن برای مردم و کشور برسد.
منبع:روزنامه البناء
انتهای پیام/