تحلیلی بر کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن"/ نواندیشی قرآنی آیتالله خامنهای
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و مطالبی که در این کتاب بیان شده برای زمانی است که پرچمدار اندیشه و تفکر اسلامی، مصر و الأزهر بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن شامل سلسله جلسات تفسیر آیتالله خامنهای در ماه رمضان سال 1353 شمسی است که به عنوان منبعی برای آشنایی با مبانی فکری نظام اسلامی و اندیشه رهبر انقلاب مطرح است. حجتالاسلام احمد عابدی، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، درباره فضای فکری پیدایش کتاب طرح کلی و بایستههایی برای تدریس این کتاب نکاتی بیان کرده که بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن آن را منتشر کرده است.
آیین افتتاحیه دومین دوره تخصصی تربیت مدرس کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» به همت دفتر قم مؤسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی در تاریخ 16 تیر 99 برگزار شد و حجتالاسلام عابدی سخنران این نشست بود.
میخواهم چند نکتهای راجع به کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن که حضرت آقا چند سال قبل از پیروزی انقلاب و در آن حال و فضا القاء فرمودند و نوشتند خدمتتان بیان کنم. ابتدا چند نکتهای را بهعنوان ضرورتهایی که در موضوع تدریس این کتاب مطرح است عرض میکنم و کسی که این کتاب را تدریس میکند حتماً باید به آن توجه داشته باشد. چند نکته هم آنچه غیرضرورت و در واقع چیزهایی است که محسّنات و مستحبات بوده و خوب است انسان در موقع تدریس این کتاب در نظر داشته باشد، عرض میشود.
فضای فکری و فرهنگی پیدایش کتاب طرح کلی
کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن و مطالبی که در این کتاب بیان شده برای زمانی است که پرچمدار اندیشه و تفکر اسلامی، مصر و الأزهر بود. شاید شما هیچکدام آن زمان نبودید. دو سه جمله میگویم که ببینید در چه حال و فضایی این کتاب نوشته شده است. حدوداً سالهای دهه 1350 و حتی شاید 10 سال قبلش، حدوداً دهه 1340، الأزهر در دنیا خیلی مهم بود و هر وقت صحبت از نظر اسلام در موضوعی مطرح میشد، میگفتند ببینیم الأزهر چه میگوید.
تفسیر المیزان در آن شرایط نوشته شد. یک بار من عرض کردم اگر کسی خواست ببیند تفسیر المیزان چهموقع و در چه شرایطی نوشته شده است، سن من را در نظر بگیرد. من متولد 1339 هستم. سال 1339 یعنی در دهه 1340، شروع نگارش تفسیر المیزان است. فردی به علامه طباطبایی گفت: چرا شما در المیزان مدام «قیل» میگویید و یک نقل قول که میخواهید بکنید گوینده آن نقل قول را نام نمیبرید، مدام «قیل فلان» میگویید، بعد هم جواب میدهید؟ علامه طباطبایی رضواناللهعلیه میفرماید: آن زمان که من این تفسیر را مینوشتم متأسفانه در دنیا شیعه به بیسوادی معروف و الأزهر بهعنوان عالم و دانشمند مطرح بود. آن موقع اگر میخواستم بگویم الأزهر چه میگوید و جوابش این است اصلاً کسی باور نمیکرد. مجبور بودم که اسم نیاورم و با لفظ «قیل» مطرح کنم، مراد من هم از این «قیل» همان حرفهای رشید رضا، محمد عبده، سید قطب و دیگر دانشمندان الأزهر است.
آن زمان اینگونه بوده که هرکس میخواست بگوید علم یا فکر، اندیشه و تفکر، باید میگفت که الأزهر چه میگوید. این نه فقط در خارج از کشور ایران، بلکه داخل کشور هم همینگونه بود. بهعنوان مثال اگر همین کتابفروشیهای قم را که جستجو میکردید، نوع کتابهایی که در قم بود، کتابهای چاپ مصر و مروج فکر مصر بود. مثلاً بهترین و شاخصترین کتابها در آن زمان، همین دایرةالمعارف فرید وَجدی بود که آن زمان این کتاب خیلی مطرح بود یا مثلاً تفسیر «الجواهر» طنطاوی شاخص بود. این تفسیر الآن جایگاهی ندارد، فکر نمیکنم حتی یک نفر حداقلّ در کشور خودمان، الآن به این تفسیر مراجعه بکند اما اینقدر که الآن تفسیر حضرت آیتالله جوادی آملی حفظهالله یا تفسیر المیزان، بحمدالله در کشور جایگاه دارد؛ آنزمان این جایگاه را در ایران و در قم، تفسیر طنطاوی داشت؛ یعنی اینقدر تفکر مصر و الأزهر مهم بود که یک عالم حوزوی جلد اول تفسیر الجواهر را ترجمه کرد. این خیلی مسأله مهمی بود. امروز اگر به یک نفر بگویید برای تفسیر به رأی یک مثال بزن، مثال خیلی روشن آن «الجواهر» طنطاوی است. یعنی چیزی را که ما امروز، تفسیر به رأی میگوییم و مصداق بارز تفسیر به رأی است، آن زمان به ترجمهاش روی آوردند. شرایط فکری، اینگونه بود.
آن زمان، در الأزهر دو تا مسأله خیلی مهم بود. یکی مسألهی زن و دیگری جهاد. شاید بیشترین کتابهایی که در الأزهر مینوشتند راجع به حقوق زن و نظام حقوق زن و مسائلی بود که از نظر دین اسلام مربوط به زن هست و دوم کتابهایی که راجع به جهاد است. سپس این کتابهای راجع به جهاد مبنای همین تفکر وهابیّت عربستان قرار گرفت، اما آن زمان این فکر برای مصر بود. در مصر متأسفانه این فکر پدید آمد که مدام شیعه را کافر مطرح میکردند و میگفتند با شیعه بجنگید و شیعه را بکشید. اینها برای آن زمانِ الأزهر است.
در برابر الأزهر یک دانشگاه عینالشمس هم پدید آمد. دانشگاه عینالشمس درواقع تفکر روشنفکریِ مصر در برابر الأزهر بود لذا اینهایی که توضیح دادم برای شرایط پیدایش این کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است و حضرت آقا در آن شرایط و آن زمان که فکر جامعه خودمان در قبضهی مصر بود، این کتاب را نوشت؛ یعنی اگر شما بخواهید دقیقاً ببینید این کتاب اشارههایش به کجاست؛ اشاره به آن حرفهاست و بدون اینکه هیچ کجا اسم ببرد آنها را جواب میدهد اما عرض کردم مانند المیزان، که المیزان هم بدون اینکه اسم ببرد، آنها را تخطئه میکند و فکر صحیح را ارائه میکند. این نکته اول بود.
علاقهمندان میتوانند جهت مطالعۀ متن کامل سخنان حجتالاسلام احمد عابدی به اینجا مراجعه کنند.
انتهای پیام/