اولین کتابهای کودک و نوجوان به زبان فارسی در هندوستان
استفاده از زبان فارسی در کتابهای چاپی در کشور هند از اواخر قرن ۱۲ هجری قمری آغاز شد. پیش از آن حدود ۱۵ کتاب به زبان فارسی در اروپا منتشر شده بود.
خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفی خوانساری
چاپ کتاب و مطبوعات به زبان فارسی در هندوستان، پیش از آغاز چاپ کتاب و مطبوعات در ایران آغاز شد. اولین کتابها و مطبوعات فارسی در هند چند سالی پیش از به قدرت رسیدن قاجاریان منتشر شدند، در حالی که اولین کتابهای فارسی در ایران در دوره فتحعلیشاه و اولین مطبوعات فارسی در ایران در دوره جانشین او، محمدشاه منتشر شدند.
استفاده از زبان فارسی در کتابهای چاپی هندوستان از اواخر قرن دوازده هجری قمری آغاز شد. پیش از آن حدود 15 کتاب به زبان فارسی در اروپا منتشر شده بود. این نوشته به جستجو و بررسی اولین کتابهای کودک و نوجوان به زبان فارسی در هندوستان و در سالهای پیش از رواج چاپ کتاب کودک در ایران میپردازد.
در بررسی کتابهای فارسی هند باید توجه داشته باشیم که اولاً زبان مادری هیچ هندوستانی زبان فارسی نیست و دو آنکه تا دوره ناصرالدین شاه قاجار کتابهای فارسی هند به ایران صادر نمیشد و خواننده ایرانی نداشت. زبان فارسی از حدود دو قرن قبل از آغاز صنعت چاپ توسط استعمارگران انگلیسی در هند، به زبان رسمی پادشاهان گورکانی و سایر دربارهای کوچک و بزرگ هند تبدیل شده بود. به این ترتیب نوجوانان و جوانان هندی برای کاریابی و استخدام در دستگاههای دولتی و همچنین تجارتخانهها و ارتش و ... نیازمند دانستن زبان فارسی بودند، استعمارگران انگلیسی هم پس از ورود به هند و راهاندازی صنعت چاپ برای ارتباط با مردم و اطلاعرسانی چارهای جز انتشار اعلانها و کتابها و مجلات به زبان فارسی نداشتند. در قرن 17 و 18 میلادی بسیاری از نیروهای دولتی و نظامی و تاجران انگلیسی برای فعالیت در هند ناگزیر از آموختن زبان فارسی شدند و همچنین انگلیسیها و سایر اروپاییان مقیم هند آموزش زبان فارسی به فرزندانشان را آغاز کردند.
بر همین اساس کتابهای فارسیآموز فراوانی برای استفاده انگلیسیهای مقیم هند و همچنین بومیان آن کشور منتشر شد و از آنجا که عمده فارسیآموزان هندی و بخشی از فارسیآموزان انگلیسی در سنین کودکی و نوجوانی بودند، میتوان بسیاری از این کتاب را کتاب کودک و نوجوان نامید.
اولین کتاب فارسی هند سال 1781م (1195ق) منتشر شده است. پیش از چاپ اولین کتاب فارسی در ایران، حدود 30 تا 40 کتاب فارسی در حداقل هفت شهر مختلف هند به چاپ رسیده بود.
در میان کتابهای فارسی هند که پیش از اولین کتاب فارسی ایران به چاپ رسیدهاند، یک کتاب را بدون تردید میتوانیم ویژه مخاطبان کودک و نوجوان بدانیم و آن «پندنامه» و یا «کریما» است. کریما نخستین بار در سال 1788 م (1202ق) در 35 صفحه در کلکته منتشر شده و در سال 1791 م به چاپ دوم رسیده است. مجموع چاپهای کتاب «کریما» در شهرهای مختلف هند تا پایان دوره قاجار شاید به یکصد عنوان و چاپ و حتی بیشتر برسد. به باور من این کتابچه پرشمارگانترین کتاب چاپی فارسی تا پایان قرن 13 هجری و قرن نوزدهم میلادی در سراسر جهان است.
رضاالله شاه عارف نوشاهی در فهرست چاپهای آثار سعدی در شبه قاره، 62 چاپ «کریما» در هند و در دوره قاجار را ثبت کرده است. برخی از این چاپها ترجمه منثور و یا منظوم به اردو یا بنگالی و یا اعرابگذاری دارند. برخی هم کتاب پنج گنج و سایر منتخبات متون فارسی شامل «کریما» هستند. او همچنین از 60 چاپ دیگر کریما به نقل از دیوان هند خبر میدهد که احتمالاً اکثر آنها با آنچه نوشاهی خود یافته است، متفاوت است. به اینها باید 12 نوبت چاپ بدون تاریخ را هم افزود. همینطور چهار کتاب به همراه ترجمه و یا مقدمه انگلیسی.
وی همچنین 12 چاپ کریما به شکل تضمین در قالبهای مخمس، مسدس، و ... را شناسایی کرده است. دسته دیگر کتابهای فرهنگهای «کریما» هستند که حکم کتاب کمک آموزشی و یا حلالمسائل را برای فارسیآموزان داشته است که نوشاهی چهار عنوان از این کتابها را فهرست کرده است.
ترجمههای کریما بدون انضمام متن اصلی و فارسی هم به زبانهای اردو، بنگالی، پنجابی، پشتو، سندی و گجراتی در هند منتشر و توسط عارف نوشاهی گزارش شده است. او همچنین پنج چاپ از شرحهای «کریما» را فهرست کرده است. نسخههای شناسایی و معرفی شده «کریما» با اسامی و ضمائم مختلف در کتاب چهار جلدی کتابشناسی آثار فارسی چاپ شده در شبه قاره از 1195 تا 1428ه.ق بسیار فراوانتر و متنوع تر است.
«کریما» منظومه و مجموعه اشعاری منسوب به سعدی است که جنبه اخلاقی و آموزشی دارد. «کریما» که نامش برگرفته از اولین کلمه این منظومه است، یکی از اولین و مهمترین کتب قرائتی فارسیآموزان در مکتبخانهها در ایران و تمامی ایرانِ فرهنگی و گستره زبان فارسی از چین و بنگلادش در شرق تا اروپای شرقی در غرب بوده است. کریما معمولاً یکی از جزوات پنج گنج شمرده میشده که مجموعه متون فارسی بوده که کودکان در مکتبخانهها میآموختند. به دلیل اهمیت یادگیری زبان فارسی «کریما» یا «پندنامه» سعدی کاربرد فراوانی در شبه قاره هند داشته است. این کتاب هنوز هم در مناطق اردو زبان هند و پاکستان چاپ و آموزش داده میشود. در ایران هم تا دوره معاصر گهگاه این کتاب چاپ و یا شرح و بررسی شده است که از آن جمله شرح محمدعلی جمالزاده مربوط به دوره پهلوی اول است.
گرچه این کتاب تنها کتابی است که میتوان از میان فارسیآموزهای چاپ هند که پیش از آغاز صنعت نشر در ایران منتشر شدهاند، با قطعیت کودکانه دانست، تالیف و نشر متون آموزشی فارسی در هند تا پایان دوره قاجار یک رویه فراگیر بوده است.
برخی دیگر از متون قرائت و آموزش فارسی که تا پایان قرن سیزده هجری قمری در هند به چاپ رسیدهاند، از این قرارند:
فوائدالمبتدی(1825م ابراهیمبن نورمحمد، 93 می، کلکلته)، تعلیم الصبیان (1830م، کلکلته)، دستورانشاء (1844م، محمدبن غلامحسین فائق، 36 ص، کانپور) قواعد املای فارسی (1848م، انورعلی، 30ص)، تعلیمالمبتدی (1868ق، جگت نارانیه، 60ص، کانپور)، فیض المبتدی (1874م، مولوی حافظ واسطی، 16 ص، لاهور)، دستور الصبیان (1875م، نویندی راعی، 24ص، دهلی)، انشای تمیز (1876م، 38 ص، کانپور)، مفید الصبیان (1876م، غلام محمدخان خبیر، 36 ص، فتحگره)، دستور الصبیان (1875م، نویندی راعی، 24ص، دهلی)، ناصرالصبیان (1876م، محمدناصرعلی بن حیدرعلی غیاث پوری، 24ص، لکئو و چاپهای دیگر با تعداد صفحات مختلف)، تعلیم الصبیان (1877م، ماد هوارام، 16 ص، دهلی)،
همانطور که گفته شد عمده این کتابها با هدف زبانآموزی نوشته و خوانده میشد و آثار ادبی محض نبودند.
نشر خواندنیهای غیر آموزشی و ادبی کودکانه به زبان فارسی در هند، دیرتر از فارسیآموزها آغاز شد. از جمله این کتابها میتوان به فوایدالاطفال (1286ق، گوگول چاند، 32 ص، کانپور)، حکایات دلپسند (محمدمهدی واصف، احتمالا 1263ق ، 96ص)، حکایات لطیف (فرانسیس گلدوین، چاپ در هند 1294ق، پنجاب) و نگار دانش (1300 ق، تلخیص از نولکشور، لکنو) اشاره کرد.
کتاب قابل ذکر دیگر مصباح التعلیم و مفتاح التعلیم است که همزمان فارسیآموز و راهنمای تدریس بوده و سال 1888م در 30 صفحه به قلم رام کیشان در لکنو منتشر شده است.
در میان این کتابهای کودک با محتوای ادبی و داستانی، پیشتر اطلاعات بیشتری درباره فوایدالاطفال به جز چند کلمه اطلاعاتی که از فهرست مرحوم مشار نقل کردم نداشتم. اطلاعاتی که کتابشناسی کتابهای شبه قاره ارائه میکند، سبب میشود این کتاب را از فهرست اولین کتابهای ادبی برای کودکان خارج کنیم. بر اساس اطلاعات این مرجع، نام دقیق کتاب و نویسنده آن فواید اطفال و گوکل چند و موضوع آن آموزش نامهنگاری است و کتابی ادبی و داستانی و ادبی بهشمار نمیرود. درباره دیگر کتابهای این فهرست، نگار دانش و حکایات لطیف هم پیشتر مقالههای مجزایی نوشتهام. پس اینجا لازم میدانم کمی بیشتر درباره کتاب حکایات دلپسند صحبت کنم.
کتاب حکایات دلپسند ترجمهای به قلم محمدمهدی واصف مدراسی است. او در سال 1217 ق در شهر مدراس (چینای امروزی) به دنیا آمد. پدرش محمد عارفالدین متخلص به رونق، حافظ قرآن و فردی فاضل و ادیب و عارف بود. اجداد او همه ادیب و دانشمند بودهاند و نسلش گویا به خلیفه اول میرسیده است. در کودکی به همراه پدر شهر مدراس را ترک گفته و در هفده سالگی به زادگاه خویش بازگشته است. او یک روحانی باسواد و فاضل و فردی عارف و صوفی بوده است.
در جوانی به تدریس زبان فارسی و انگلیسی و مربیگری کودکان انگلیسی مشغول شد. مسئولیتهای اداری مختلفی را تجربه کرد، اما دغدغه اصلی او تالیف و ادبیات و شغل او در بیشتر عمر تدریس زبان انگلیسی بود. در جوانی مرید سیدعبدالقادر حسینی، پیر قادریه شد و به او دست بیعت داد و در میانسالی از عالم بن سید قادر عالم قادری، پیر طریقت قادریه اجازه ارشاد گرفت. وی از شاعران انجمن ادبی بزم سخن بود.
واصف به زبانهای فارسی، سانسکریت، عربی، ترکی، مالایی و انگلیسی تسلط داشت و تالیفاتی به عربی، فارسی و هندی دارد. به دلیل تنوع زبان و موضوع، تعداد دقیق تالیفات او مشخص نیست و در کتابها و مراجع مختلف کتب مختلفی را به او نسبت دادهاند، مولوی ابومحمد عمرالیافعی تعداد آثار او را سیصد عنوان نوشته، اما امروز حدود 15 عنوان از کتابهایش را میشناسیم. در میان تالیفات او تالیف به فارسی و اردو و ترجمه از فارسی، انگلیسی و عربی به فارسی و اردو وجود دارد. دو دیوان شعر به فارسی و اردو از او باقی است.
مشهورترین اثر او تذکره معدنالجواهر است که سال 1260 قمری تالیف شده و بازتابها و جوابیههای مختلفی در میان شاعران همعصرش داشته است. به جز حکایات دلپسند، این بنده دیوان اشعار فارسی، کتاب لطایف عجیبه و حکایت نادره و چند کتاب دیگر او را به زبان فارسی دیده است. وی در برخی کتابها خود را واصف رضاجویی نامیده است. واصف در سال 1290هـ/ 1873م در حیدرآباد درگذشت.
پسر او محمد عبدالعزیز هم کتابی با موضوع آموزش زبان فارسی به کودکان با نام تعلیم عزیزی در سال 1308 ق نوشته و منتشر کرده است. پسر دیگرش عبدالباسط هم شاعر و جراح و مدیر روزنامه تمیزالاخبار بوده است.
کتاب حکایات دلپسند شامل حکایت کوتاه به همراه نتیجهگیری اخلاقی است که مشخصاً برای کودکان تالیف شده است. واصف کتاب را ترجمه دانسته و منبع آن را داستانهای ازوپ از زبان اهل فرنگ معرفی کرده است.
عارفنوشاهی سال تالیف کتاب را 1253 ق/ 1838م ذکر کرده است و چاپهای 1269ق،1291، 1297، 1312، 1318، 1319، 1327،1332ق را فهرست کرده است. کتاب تاریخ ادبیات کودکان سال چاپ این کتاب را 1263 ق ذکر کرده (ص 283 و 436) و از چاپهای 1269، 1277 و 1298ق آن یاد کرده است.
با این حال تصویری که از حکایات دلپسند در آن کتاب درج شده مربوط به سال 1312 ق است. سیدفرید مرادی در کتاب خود از چاپهای سال 1291 و 1298 ق آن یاد کرده است. بنده چاپهای 1297 و 1332 ق آن را دیدهام و هنوز انتشار آن در سال 1363 ق برایم محرز نشده است و بر اساس اسناد موجود قدیمیترین چاپ موجود آن مربوط به سال 1269ق است. گفتنی است اگر عارف نوشاهی درست تشخیص داده باشد واصف تا سال 1264ق از تلخص واعظ به جای واصف استفاده میکرده و کتاب کلمات آبدار را در آن سال با نام واعظ مدراسی منتشر کرده است.
کتاب تاریخ ادبیات کودکان (ص 436) این کتاب را ترجمه از زبان فرانسه دانسته که قطعاً صحیح نیست. همچنین دانشنامه ادب فارسی جلد شبه قاره، در مدخل آصف مدراسی اولین چاپ آن را در ایران 1263 ق دانسته که قطعاً اشتباه است.
محمدهادی محمدی در مقاله «عقلانیت انتقادی ...» که در شماره 22 پژوهشنامه ادبیات کوکان منتشر شده این کتاب را «نخستین اثر جدید و ثبت شده و به جا مانده در تاریخ ادبیات کودکان ایران» دانسته است که البته تعبیر صحیح و دقیقی نیست. چرا که مخاطب این کتاب کودکان ایرانی نبودهاند و تنها در اواخر دوره قاجار شاهد رواج آن در ایران هستیم. همچنین حتی اگر سال 1263 ق را تاریخ اولین چاپ این کتاب بدانیم، پیش از آن چه در داخل ایران و چه در هند کتابهای دیگری برای کودکان به زبان فارسی منتشر شده بوده است.
اگر هم ملاک را نه بازنشر یا ترجمه حکایتهای قدیمی بلکه ادبیات جدید تالیفی بدانیم، این کتاب جدید و تالیفی نیست و نمیتواند به عنوان اولین کتاب کودک فارسی محسوب گردد.
با این حال کتاب حکایت دلپسند در تاریخ ادبیات کودکان و نوجوان به زبان فارسی از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است و بازنویسی و سادهنویسی حکایتهای ازوپ توسط واصف و با هدف فارسیآموزی و تربیت کودکان در زمانه خود اقدامی پیشروانه و متمایز محسوب میگردد. اهمیت دیگر واصف و تالیفاتش در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری، تلاشی برای زنده نگاه داشتن تالیف به زبان فارسی و حفظ جایگاه تاریخی آن در جنوب و شرق هند با نگارش کتب آموزشی، واژهنامهها و تذکرههایی است؛ مناطقی که در آن سالها هرچه بیشتر تحت فشار زبان رسمی انگلیسی قرار داشته و نگارش رسمی و علمی به انگلیسی و سرودن شعر به زبانهای بومی به جای نگارش و سرایش به فارسی پر رونق و رو به گسترش بوده است.
انتهای پیام/