انتشار رمانی عاشقانه در بستر روزگار کرونایی

انتشار رمانی عاشقانه در بستر روزگار کرونایی

مدیر انتشارات کتابستان از انتشار رمان "دوران کوران" که رمانی عاشقانه اجتماعی در بستر روزهای کرونایی در بیمارستان‌های تهران است،‌ خبر داد.

محمد حقی مدیر انتشارات کتابستان در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم از انتشار رمانی با موضوع کرونا در ایران خبر داد و گفت:‌ "دوران کوران" عنوان رمانی است از سیدحسامالدین رایگانی که از فعالیت شبانه‌روزی کادر درمان در دوره شیوه اولیه کرونا در ایران روایت می‌کند.

وی ادامه داد: این کتاب،‌ رمانی است عاشقانه و اجتماعی در بستر روزگار کرونایی. در طول مطالعه‌ کتاب، به روایت‌هایی حقیقی از کادر درمان و فضای بیمارستان‌ها برمی‌خوریم که با تخیل تلفیق شده‌اند تا یک ملودرام کم‌نظیر رقم بخورد.

حقی تصریح کرد: سید حسام‌الدین رایگانی که پیش از این، کتاب "ایهام" را به نگارش درآورده است، این بار با حضور در بیمارستان‌های مسیح دانشوری، بعثت و بقیه‌الله، و با گفت‌وگو با کادر درمانی اعم از پزشکان و پرستاران، سعی بر خلق داستانی تلفیقی داشته که بر مبنای مسائل روز، مخصوصا بیماری کرونا باشد. کتاب در بستر دو‌‌ ماه ابتدایی شیوع ویروس کرونا به نگارش درآمده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:‌ "اشتهایم کم‌ شده ‌است. حالت تهوع به تمام درد‌ها اضافه‌ شده ‌است. تنگی نفس و سرفه‌ها بهتر نشده‌اند که بدتر شده‌اند. نتوانستم غذا بخورم. آبمیوه‌ها را به یاد مادرم که به وقتِ سرماخوردگی به زور به خوردمان می‌داد، هرجوری بود سر کشیدم. حالا نه مادری کنارم هست نه کسی که بخواهد مواظبم باشد. راستش را بخواهی احساس غربت می‌کنم و این از هر دردی برایم بدتر است.

ظهر برای دست‌شویی و وضو بلند شدم که چشمانم سیاهی رفت... تعادلم به هم خورد و نقش بر زمین شدم. سعی کردم بلند شوم اما نتوانستم. افتاده ‌بودم کف خانه و تقریباً کاری از دستم برنمی‌آمد. کمی گذشت. دوباره توانم را جمع کردم تا بلند شوم اما بی‌فایده‌ بود! بی‌اختیار اشک از چشمانم جاری شده‌ بود. فقط می‌توانستم سقف را نگاه کنم...

به مرگ فکر می‌کردم. به این‌که هیچ‌وقت به این اندازه نزدیکش نبوده‌ام! همین؟! سی‌و دو سال گذشت و تمام؟! به قول حسین پناهی، این بود زندگی؟! حتی با خودم می‌گفتم کاش یک بار دیگر! فقط یک بار دیگر بتوانم عزیزانم را ببینم! چه پیاده‌روی‌ها که هنوز با هم نرفته‌ایم! چه سفرها که هنوز با هم تجربه‌شان نکرده‌ایم! دلم برای خندیدن‌هایمان تنگ شده‌ است...»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
triboon
گوشتیران