عوامل معنوی چقدر در رشد اقتصادی اثرگذار است؟/درس بزرگی که امام حسین در دعای عرفه به ما آموخت
سیدالشهدا(ع) به ما یاد میدهد که قدردان نعمت دولت حق باشیم و این قدردانی تنها در مقام گفتار نیست؛ بلکه از مهمترین جنبههای شکرگزاری نعمات خدا، نگهداری و صیانت در مقام عمل است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پنجشنبه 9 مرداد و 9 ذیالحجه مصادف با روز عرفه و شهادت حضرت مسلمبنعقیل علیهالسلام است. به همین مناسبت گفتوگویی را با حجتالاسلام علیاصغر هاشمپور استاد حوزه علمیه و دانشآموخته دکتری اقتصاد ترتیب دادیم تا با وی دربارۀ جایگاه روز عرفه، ویژگیهای دعای عرفه امام حسین علیهالسلام و همچنین میزان تأثیرگذاری عوامل معنوی در ابعاد مادی و اقتصادی زندگی صحبت کنیم.
* در آستانه روز عرفه قرار داریم، به نظر شما مهمترین مشخصه این روز چیست؟
روز عرفه یکی از روزهای مهم در تقویم مناسبتهای مذهبی شیعیان است. عرفه از ماده «عرف» به معنی معرفت و شناخت است. برخی گفتهاند که دلیل نامگذاری عرفه به این نام آن است که جبرائیل هنگامی که مناسک را به حضرت ابراهیم علیهالسلام میآموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفتَ؟» و او پاسخ داد: آری، لذا به این نام خوانده شد. به همین مناسبت میتوان یکی از مهمترین مشخصههای عرفه را سعی در ارتقای معرفت و شناخت نسبت به دین و خداوند قلمداد کرد اما از طرفی با توجه به اینکه در این روز حاجیان به عرفات رفته و در آنجا به دعا و نیایش میپردازند، به نظر میرسد مهمترین مشخصه این روز هم همین مقوله دعاست.
امام حسین علیهالسلام نیز روز عرفه را به دعا اختصاص دادند. اهمیت دعا و نیایش و به تعبیری باور به اینکه تمام مناسبات دنیا و آنچه در آن اتفاق میافتد، تحت تدبیر و مدیریت قدرتی لایزال است، تا بدانجاست که همه شئون زندگی ما را در بر میگیرد. برخی شاید گمان کنند دعا فقط به بُعد معنوی زندگی ما مربوط میشود اما واقعیت آن است که ابعاد مادی زندگی ما نیز در کنار اسباب و عوامل مادی به طور جدی تحت تأثیر عوامل معنوی از جمله دعا و مناجات است.
* اشاره کردید که امام حسین علیهالسلام روز عرفه را به دعا اختصاص دادند. دربارۀ دعای عرفه امام حسین و ویژگیهای آن توضیح دهید.
دعای عرفه امام حسین دعایی پرمغز، پرمضمون و عاشقانه است. در واقع بُعد معنوی و عرفانی سیدالشهدا علیهالسلام در دعای عرفه به خوبی نمایان است. دعای روز عرفه امام حسین علیهالسلام، نشان دهنده روحیه شیدایی و عشق و شوری است که پیروان اهلبیت علیهمالسلام باید در ایام ذیالحجه داشته باشند. این دعا سرشار از معارف الهی است. یکی از نکتههای برجسته و مهم در این دعا، اشاره به نعمتهای بیشمار خداوند است و اینکه با وجود عجز انسان از شکرگزاری نعمتهای خداوند، انسان مؤمن باید همواره نعمتهای الهی را مورد توجه قرار داده و به تعبیری نعمتهای خداوند را ببیند و تلاش خود را در شکر این نعمات به کار بندد.
دیدن نعمتها یعنی نگاه به نیمه پر لیوان زندگی در شرایطی که سختیها و تنگناهای بسیاری ما را احاطه کرده است. توجه به داشتهها، انگیزه و عزم انسان را در رسیدن به نداشتهها و عبور از مشکلات تقویت میکند. شکرگزاری نیز بستری برای استفاده بهتر و بهینه از امکانات و نعمتهای موجود و ایجاد ظرفیت و توان برخورداری از نعمتها و برکات بیشتر در جامعه است. انسان شکرگزار از نعمات الهی بهترین استفاده را میکند. به تعبیر علم اقتصاد، با وجود روحیه شکرگزاری، نیرو و توان کار در جامعه در اوج بهرهوری قرار میگیرد؛ چراکه از لوازم شکرگزاری استفاده درست و کامل از داشتههاست. وجود چنین روحیه و باوری که از مجرای نورانی دعا مانند دعای عرفه به جامعه تزریق میشود، راه خروج از بنبستهایی است که به ظاهر ما را در خود اسیر کردهاند.
* به نظر شما عوامل معنوی تا چه حد میتوانند ابعاد مادی و اقتصادی زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهند؟ آیا اساساً چنین تأثیری وجود دارد و در صورت وجود، آیا این تأثیر مثبت است یا منفی؟
این یک باور اساسی و مستند به قرآن و فرهنگ روایی غنی ماست که عوامل تأثیرگذار در جهان، محدود به عوامل مادی نمیشوند بلکه عوامل معنوی نیز در کنار عوامل مادی از اهمیت و اثرگذاری ویژهای برخوردارند. اگر تأثیر عوامل معنوی مانند دعا و شکرگزاری را بیشتر از عوامل مادی ندانیم، دست کم در ردیف این عوامل بر زندگی مادی و اقتصادی ما اثر میگذارند. دلیل شکستهای مکرر کسانی که با نگاه صرفاً مادی به جنگ معضلات و مشکلات اقتصادی میروند این است که از عوامل معنوی به طور کامل غفلت میکنند و جایگاهی برای آنها در تحلیل، کارشناسی و برنامهریزی قائل نیستند؛ به همین دلیل در بسیاری از مواقع با شکست مواجه میشوند.
به عنوان نمونه تا پیش از بحران 2008 آمریکا، اقتصاددانان غربی با تکیه بر دئیسم و امانیسم، انسان اقتصادی را به گونهای تعریف میکردند که تنها با انگیزههای مادی و نفع شخصی اقدام به فعالیت اقتصادی میکند؛ اما پس از بحران 2008 و بررسی و تحلیل رفتار مردم، به این نتیجه رسیدند که فراتر از انگیزههای مادی صرف، انگیزههای معنوی و غیرمادی (اعم از مثبت و منفی) در رفتارهای اقتصادی مردم تأثیر گذاشته و موجب بروز رفتارهایی غیرمنطبق با رفتار مورد انتظار از یک انسان اقتصادی صرفاً مادی شده است. این نتایج مبنایی برای شکلگیری اقتصادهای رفتاری در میان مکاتب اقتصادی غربی شد. نکته جالبتر این است که به موازات این تجربه، طرح موندراگون در اسپانیا که طرحی مبتنی بر ارزشهای مسیحیت و نظام مالی و بانکداری متناسب با این ارزشها بود، از بحران 2008 متأثر نشدند و دلیل آن هم اصالت دادن به عوامل معنوی – البته مبتنی بر ارزشهای مسیحیت – در فعالیتهای کلان اقتصادی، و روابط کارگر و مالک، و همچنین نظام مالی و بانکداری است. این تجربیات که در بستری از نظام اقتصادی سرمایهداری سر بر آوردهاند، شاهدی بر تأثیرگذاری عمیق عوامل معنوی و فرامادی در مناسبات مادی و اقتصادیاند.
دربارۀ بخش دوم سؤال که آیا این تأثیر با فرض وجود، لزوماً مثبت است یا ممکن است منفی هم باشد، عرض کنم که در نگاه اول به مفاهیم و ارزشهای دینی، این مفاهیم در ارتباط با رشد و پیشرفت اقتصادی به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول مفاهیم سازگار با پیشرفت اقتصادیاند، مفاهیمی مانند اهتمام به علم، تفکر و تعقل در اسلام، تأکید بر کار و کوشش و عبادت بودن کار، سفارش به نظم و انضباط و... دسته دوم مفاهیم به ظاهر ناسازگار با پیشرفت اقتصادیاند مانند نکوهش دنیاطلبی، اعتقاد و رضایت به قضا و قدر، ترغیب به زهد و قناعت، و توکل و رزق مقسوم، و... تأثیر مثبت دسته نخست نیاز به توضیح ندارد اما در خصوص دسته دوم باید بدانیم که این تعارض و ناسازگاری و به تعبیر شما تأثیر منفی، یک تعارض بدوی و در واقع یک سوء تفاهم است! از حوصله این گفتوگو خارج است که به تفصیل از نحوه تأثیرگذاری مثبت این عوامل به ظاهر ناسازگار، بر پیشرفت اقتصادی سخن بگویم اما به عنوان مثال نکوهش دنیاطلبی در آیات و روایت ما به معنی مذموم بودن دل بستن و رضایت دادن به امور مادی دنیوی و غفلت کردن از آخرت و خداوند است. در واقع آنچه نکوهش شده این است که دنیا منتهای آرزوی انسان قرار گیرد؛ انسان مؤمن باید همت و عزم خویش را به افقی فراتر از دنیا متوجه سازد و دنیا را به عنوان ابزار مؤثر و قدرتمندی برای رسیدن به سعادت ابدی تلقی کند. بدیهی است چنین نگرشی نه تنها باعث سکون و رخوت در زمینه پیشرفت اقتصادی نمیشود بلکه با ارتقا بخشیدن به افق نگاه انسان موجب جدیت و تلاش بیشتر او در زمینه اقتصادی و بهرهبرداری مثبت از دنیا و امکانات آن میشود.
* این، نکته ارزشمندی بود که از محتوای دعای عرفه به دست آوردیم. به نظر شما از این دعای ارزشمند و غنی، چه درسی میتوانیم بگیریم؟
البته این دعا بسیار غنیتر و عمیقتر از آن است که در چنین گفتوگوی کوتاهی بتوان دربارۀ آن سخن گفت و حق مطلب را ادا کرد؛ اما به عنوان خوشه دیگری از این خرمن پربهای معارف دینی عرض میکنم که وقتی به مضامین این دعا نگاه میکنیم، اولین شکرگزاری امام حسین علیهالسلام به نعمت زندگی در دولت حق اختصاص دارد. در واقع مهمترین نعمتی که سیدالشهداء در دعای عرفه شکر آن را به جا میآورد، نعمت دولت ایمان است. این بیان حضرت، پیام بسیار مهمی برای ما دارد و آن اینکه برخورداری از دولت حق، نعمت بزرگ و ارزشمندی است که همیشه باید شکر آن را به جا آورد. این نعمتی است که جامعه امروز ما از آن بهرهمند است؛ نظامی که در رأس آن یک رهبر عالم، شجاع و متقی قرار دارد و قانون اساسی آن بر مبنای فقه اهلبیت علیهمالسلام تدوین شده است و در بدنه حاکمیتی آن، بسیارند مسئولانی که متقی، مردمدار و اهل تلاش و جهاد و خدمتاند.
مشکلات عدیده اقتصادی که برخی به دلیل فشار دشمنان، و برخی به دلیل سوء عملکرد و سوء مدیریت برخی از مدیران دولتی به وجود آمدهاند، نباید ما از اصل این نعمت بزرگ و شکرگزاری در قبال آن غافل کند. سیدالشهدا به ما یاد میدهند که قدردان نعمت دولت حق باشیم و این قدردانی تنها در مقام گفتار نیست.از مهمترین جنبههای شکرگزاری نعمات خداوند، نگهداری و صیانت در مقام عمل است. بدیهی است که از مهمترین جلوههای صیانت از دولت حق در زمان ما، بصیرت داشتن و دقت و تقوا به خرج دادن در انتخاب مسئولانی است که بناست با آراء آحاد جامعه اسلامی، مدال خدمت به مردم را به سینه زده و در این مسیر مجدانه و مجاهدانه تلاش کنند.
* چرا نعمت زندگی در دولت حق اینقدر مهم است؟
اهمیت حکومت حق در این است که تحت لوای آن، نیل به سعادت دنیا و آخرت برای انسان تسهیل میشود. در واقع در جامعه تحت حاکمیت و مدیریت اسلام، همه امکانات و مناسبات برای رشد، معنویت و عدالت برنامهریزی و به کار گرفته میشوند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «محیط انقلابی و جامعه انقلابی و حکومت انقلابی و جوّ انقلابی در تنفس انسان هم اثر می گذارد.» (1) فرزندان جامعهای که تحت مدیریت دولت حق است، برای زندگی عزتمندانه و ساختن جامعهای مترقی و متکامل در همه شئون مادی و معنوی، در محیط خانواده، مدارس محل تحصیل، مساجد، هیئتها و تمامی تشکلهای فرهنگی و مذهبی، تربیت شده و آموزش میبینند. بدیهی است این بستر ارزشمند و سهل در دولت باطل که نقطه مقابل یکتاپرستی، عدالتورزی و معنویت است، وجود ندارد. برخورداری از چنین نعمت ارزشمندی، شایسته شکرگزاری و دغدغه و تلاش جانانه برای صیانت و حفظ آن از دشمنان و نااهلان است.
انتهای پیام/
1ـ 23/2/1361 در دیدار دانشآموزان مدارس چالوس.