یادداشت|نگاهی دوباره به غدیر خم
همه افراد دستور پیغمبر و بیعت با علی(ع) به یاد دارند ، اما چرا از واقعه غدیر حدود ۷۰ روز نگذشته سقیفه را تشکیل دادند؟ آیا بیعت با علی(ع) یادشان رفته بود؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برای تحلیل پدیدههای تاریخی یکی از روشها، بررسی زمینههای و بستر شکلگیری پدیده، مراحل رشد و علل افول آن است. با دقت در حوادث و بررسی دقیق رویدادها میتوان ارتباط میان پدیدهها را مورد توجه قرارداد و یک حادثه را مستقل از دیگر حوادث پیرامون در نظر نگرفت. با این دید بررسی تاریخ اسلام یک نگاه دوباره است. در این نوشتار سعی شده تا از زاویهای متفاوت پیمان غدیر خم که درواقع پذیرش ولایت امامعلی(ع) بعد از رسولالله(ص) است، بررسی شود. ولایت موردنظر پیامبر(ص) «النَّبىُ أَوْلى بِالمُؤمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(1) است که به معنای سرپرستى انسان کامل بر سایر انسانها در ابعاد مختلف زندگی است تا آنها را به سعادت نهایى دنیوى و اخرویشان برساند. ضرورت ولایت بر افرادی که مىخواهند جامعهاى انسانى تشکیل دهند روشن است چون ولیّ به مسائلشان آگاهتر است و هدف این ولایت را بالاتر از امنیت و رفاه میدانند. ولیّ باهدف تربیت و شکوفا کردن استعدادهاى انسان و تشکیل جامعه انسانى بر اساس عدل عمل میکند.
بیعت مردم با علی(ع) در غدیر خم
در حجةالوداع افراد زیادی به حج رفته بودند که همه با حضرت علی(ع) در روز غدیر بیعت کردند، بنابر نقل مشهور 40 هزار نفر، سه روز در غدیر خم ماندند و با حضرت به عنوان خلیفه و جانشین بعد از پیامبر(ص) بیعت کردند و به او تهنیت گفتند. بیعت غدیر بیعت عجیبی است، یک مراسم مفصل بود. حتی لگن آب گذاشتند و امیرالمؤمنین(ع) اینطرف چادر دست در لگن آب میکرد و آنطرف هم زنها بیعت میکردند. قطعاً همه افراد دستور پیغمبر و بیعت با علی(ع) را به یاد دارند، اما چرا از واقعه غدیر حدود 70 روز نگذشته سقیفه را تشکیل دادند؟ آیا بیعت با علی(ع) یادشان رفته بود؟ که گفتند دیر آمدی دیگر با ابوبکر بیعت کردیم! مگر در عرب، عهد و پیمان و وفاداری به آن اهمیت بالایی نداشت، اما چه اتفاقی افتاد که به شکلی مُتعِین اکثریت عهد پیمانشان را شکستند. علت این چرخش چه بود؟
عهدشکنی انصار
گناه انصار به عنوان خودی و افرادی که در شکلگیری هسته اولیه اسلام نقش داشتند، در نقض بیعت غدیر بسیار بزرگ است، آنها به خاطر ترس و دنیاطلبیشان با امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) که شبها به در خانه آنها میرفتند و غدیر را یادآوری میکردند، همراه نشدند، این یعنی خودشان هم میدانستند که بیعتشان در غدیر دروغ بوده است. اگر انصار دنیاطلبیشان را کنار میگذاشتند حتماً ولایت حضرت علی(ع) را میپذیرفتند. آنها از اول فرضشان بر این بود که علی(ع) حاکم نشود و میدانند بیعتی که در غدیر کردهاند عملی نخواهد شد و الا معنی ندارد که در سقیفه جمع شوند. حتی در تاریخ داریم که انصار در مقطعی شعار دادند که «لا نبایعُ الا علیاً»، اما نمیشود، قریش دست در دست هم نمیخواهند علی(ع) خلیفه باشد و این یعنی انصار باید با روحیه صدر اسلامی جلوی قریش بایستند و این دیگر از انصار بر نمیآید!
از طرفی توطئه قریش کامل است، بنیامیه، بنی زهره و... اینها همه باهم کنار آمدهاند، نه در سقیفه بلکه قبل از آن در واقعه عقبه که در آن قصد ترور حضرت محمد(ص) را داشتند، نشان میدهد کاملاً باهم متحد شدهاند. انصار این را حس کردهاند و با مهاجرین همنظرند و هر دو گروه نمیخواهند حضرت امیر(ع) خلیفه باشد و خودشان قصد خلافت دارند. انصار یا باید مثل صدر اسلام با روحیه آماده مرگ کنار علی(ع) باشند یا اینکه عهد و پیمان را نقض کنند، لذا سقیفه بهپا میشود.
شما وقتی در منابع در مورد غدیر خم مطالعه میکنید با یک خطبهی طولانی مواجه میشوید که در وصف امیرالمؤمنین(ع) است، سه روز مردم در غدیر خم خیمه زدند و همه با حضرت بیعت کردند، در یک چنین فضایی سقیفه را شکل دادند، آیا انصار نمیدانستند که باید به دستور پیامبر(ص) پایبند باشند؟ همه میفهمیدند که در سقیفه چه کار میکنند. اگر الآن با علی(ع) همراه نمیشوند از باب قراری که با ابوبکر گذاشتند نیست، فقط از روی بیدینی است، وقتی کلام رسول خدا(ص) را به خاطر دنیاطلبی و ترس از دست رفتن زندگی کنار میگذارند به آنچه میتوان گفت؟ همه آن کسانی که میگفتند: ای علی(ع) اگر قبل از ابوبکر میآمدی با تو بیعت میکردیم! دروغ میگفتند و بهانه میآوردند، مگر این افراد قبلش در غدیر با حضرت بیعت نکردهاند؟
از بزرگان مهاجرین چه کسانی در سقیفه بودند؟ آیا ابوبکر و عثمان تا قبل از آن روز جزء بزرگان محسوب میشدند؟ این دو نفر نه از بزرگان قریش بودند نه از بزرگان انصار. ابتدا انصار به خاطر ترسشان در سقیفه بنیساعده جمع شدند، مهاجرین دیدند که بازی شروعشده و از فرصت استفاده کردند. عمر صریحاً میگفت: وقتی که رسول خدا(ص) از دنیا رفت باورمان نمیشد که دیگر بتوانیم حکومت را بگیریم چون رسول(ص) زمینهها(2) را شدیداً بسته بود. تا انصار سقیفه را برپا نکرده بودند باورشان نمیشد که بتوانند کاری بکنند. اگر کسی از خودیها از داخل خرابکاری نکند در جنگ ارادهها دشمن نمیتواند موفق شود. انصار به خاطر آن روحیه خاصی که در جنگ حُنین بعد از تقسیم غنائم در آنها پیدا شد و مقابل پیامبر(ص) به خاطر غنائم ایستادند، ترس از دست دادن منافع و به دنبال آن دنیاطلبی بر آنها غالب شد و باعث شد در آن روزگار حساس پشت علی(ع) را خالی کنند. آن زمان برای عهد و پیمانشان ارزش قائل بودند اما میترسیدند، پشت علی(ع) ایستادن ترس دارد و علاقه به زندگیشان بیشتر بود.
البته عوامل دیگری هم در نقض پیمان غدیر خم نقش داشتند، از نقش بشیر بن سعد و قدرتطلبی سعد بن عباده و رقابتش با حضرت علی(ع) بر سر جانشینی نباید ساده گذشت، درگیریهای بین اُوس و خزرج مهم است و حسادت و کینهتوزی قریش و بنیامیه نیز بسیار تأثیرگذار است؛ اما تنهایی حضرت علی(ع) مسأله دیگری است؛ البته 12 نفر مقابل جریان سقیفه ایستادند و سخنرانی کردند(3) اصحابی چون اُبَیبنکعب، عمار، سلمان، ابوذر، مقداد، زبیر و چند نفر دیگر جلوی فتنه ایستادند، اما در آخر سر کم آوردند و کاری از پیش نبرند. کسانی که پای حضرت علی(ع) ماندند کسانیاند که جایگاه و مقبولیت اجتماعی بالایی ندارند یعنی قوم و قبیلهای پشتشان نیست، زبیر کسی را ندارد، سلمان ایرانی است، ابوذر تنها و مقداد یک سیاهپوست آفریقایی است و این یعنی جماعتی پشتشان نیست تا جریانی شکل بگیرد، لذا در مدینه کسی پشت علی(ع) نیست، مردم مدینه یا با سعد بن عباده یا با بشیر بن سعد و یا با قریشاند و همه قریشیها همدستشان در دست هم است. در این فضا شما امام علی(ع) را در آن روزگار خیلی تنها مییابید. مجموع این نکات باعث شکلگیری نقض پیمان غدیر خم و شکلگیری فتنه در جهان اسلام شد.
1ـ احزاب/6
2ـ پیامبر(ص) براى اثبات ولایت امیرالمؤمنین(ع) گامهاى بلندى برداشته و تا امروز راه ما را روشن کرده است. این راهها شامل: الف) از روز اول دعوت تا واپسین لحظههاى حیات، همیشه على(ع) را نشان میداد و سفارش مىکرد که بر او جلو نیفتید که گمراه مىشوید. (احادیث غدیر، ثقلین و منزلت) ب) زمینهسازى با فرستادن سپاه اسامه به سرزمینهاى دور، اما آنها که هدف را فهمیده بودند، به بهانه اینکه چگونه پیامبر(ص) را رها کنند، از مدینه نرفتند و ماندند و نفرین پیامبر(ص) را بر خود خریدند. ج- پیامبر(ص) به خاطر اینکه کار را نهایی کند و ابهامى باقى نگذارد، در آخرین لحظه که همه جمع شده بودند، قلم و کاغذی خواست، اما مهیا نشد، او که پافشارى آنها و مخالفتشان را دید، دیگر جهتى براى نوشتن نداشت. کسانى که روبروى او گفتهاش را نمىپذیرند، پس از مرگ با این نوشته چه خواهند کرد؟ د- پیامبر(ص) افراد و حوادثی را به عنوان معیار حق بعد از خود معرفی کردند، فاطمه، ابوذر، عمار و همراهى قرآن روشنگر است.
3ـ این را بدانید در نزاعی به این شکل یک عده صاحب منصب حرف میزنند، بقیه منتظرند ببینند چه میشود تا پیروی کنند.
* سید حامد صدر، معاون پژوهش پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی
انتهای پیام/