سینمای دینی| پیامِ فیلم دینی باید از دل برآید
سینمای دینی باید با زبان نرم و لحن غیرمستقیم خود تأثیرات ویژهاش را بر مخاطب بگذارد و این امر تنها توسط هنرمندان حرفهای محقق خواهد شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «سینمای دینی» یکی از گونههای مهم و جذاب سینما است که همواره مخاطبین خاص خود را داشته است. این سبک از سینما دارای ظرافتهای خاصی است که در صورت رعایت نشدن قواعد آن نتیجه بسیار ویژه خود را از دست میدهد.
بنابراین بررسی شرط تأثیرگذاری سینمای دینی، از مهمترین مسائلی است که برای بهرهمند بودن از چنین سینمایی باید به آن اندیشید.
«اکبر عالَمی» منتقد و پژوهشگر سینما که سالها قبل در برنامه سینما ماورا درباره سینمای معناگرا و سینمای دینی با کارشناسان گوناگونی به بحث و گفتوگو پرداخته است و خود از دانش سینمایی بهرهمند است، در گفتوگوی کوتاهی درباره این وجهه از سینمای دینی با ما به بیان صحبتهایش پرداخت.
وی در ابتدا درباره علت موفقت سینمای دینی در جهان بیان کرد: درباره آن دسته از فیلمهای دینی که درسینما ماورا به نمایش درآمد، در آغاز و پایان فیلم همواره تأکید میکردم که لایه بیرونی، میانی و هم پایانی آن فیلمها به هیچ طریقی، هرگز نشان نمیداد که من سینمای دینی سفارشی هستم که میخواهم پیامم را فریاد بزنم. در حالی که شیوه تبلیغ غیرمستقیم است که بیشترین تأثیر را بر روی ذهن مخاطب برجای میگذارد. ضمناً هر فیلمساز تازهکاری که فوت و فن کار تبلیغات غیرمستقیم را نمیداند قادر به ساختن فیلمهای تبلیغی نخواهد بود.
عالمی در ادامه بیان کرد: بهترین پاسخی که بتوام به پرسش شما ارائه دهم آن است که تبلیغات غیر مستقیم از راه هنر ظرافتهای حیرتآوری دارد و هرکسی قادر به انجام آن نیست؛ مگر آنکه تبحر حیرتآروی در زمنیه تبلیغ غیرمستقیم داشته باشد. این مطلبی که گفتم من را یاد زمان نوجوانی میاندازد، در آن سالها استادان من میگفتند که تبلیغ مستقیم شباهت کاملی به نصیحت کردن دارد. در این شیوه از نظر روانشناختی همه آدمها عادت دارند که در برابر نصیحت یک پرده زخیم در گوش و ذهن خودشان آویزان کنند تا به محض اینکه ما را زمانی که مرتکب کار خطایی میشدیم نصیحت کنند. در این حالت انسان به صورت پنهانی حجابی در ذهن ما آویزان میشد و سری را به نشانه واکنش تکان میدادیم. اما در حقیقت آن نصیحتها از گوشی به گوش دیگر میرفت.
این منتقد سینما گفت که تبلیغ مستقیم هنر چندانی ندارد و هر انسانی می تواند آن را به انجام برساند. اما نصیحت غیرمستقیم کار استادان «تعلیم و تربیت» است. در دوران بچگی اطرافیان ما اگر غیرمستقیم مطلبی را بیان میکردند اثرش بیشتر از مستقیم و کاری کاملاً هنری بود. سینمای دینی ما عموماً از اول تا پایان فیلم حرف خود را فریاد می زند و در مقام تشبیه مانند مثل تبلیغ «حکیم فرموده» میشود. مثلاً اگر در مذمت نزولخواری مطلبی را بخواهد بیان کند خیلی مستقیم حرف میزند و این به تعبیر معروف در ذوق مخاطب میزند که میخواهد گویی حرفش را به زور به او بفهماند.
اما تمام فیلمهای طراز اول جهان مطلب دینی را از راه غیر مستقیم و از راه دل به مخاطب میگوید. به قول سعدی: من ندانستم که کی آمد کی شد؟ بنابراین این شیوه بسیار هنرمدانه است و وادی است که هرکسی نباید در آن وارد شود.
عالمی در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنمی برای معرفی فیلمهای ایرانی موفق در این زمینه به آثار کمال تبریزی اشاره کرد و گفت که به نظر من کمال تبریزی در این مسیر موفق بوده است. فیلمهایی مانند یک تکه نان، لیلی با من است، گاهی به آسمان نگاه کن و... این فیلمها و دیگر آثار مشابه آن جوهره معنا را در راستای تبلیغات دینی به درستی به کار گرفته است. آثار موفق سینمای دینی هنرمندانه دین را دراماتیزه کرده است و به صورتی به مخاطب منتقل کرده است که در جان او بنشیند.
وی همینطور برای شفافیت بیشتر در ارتباط میان بحث سفارشی بودن فیلمهای دینی و مسأله تبلیغ مستقیم بیان کرد که فیلم دینی موفق فیلمی است که اگر بنابر ضرورت و مشکلات اقتصادی سینمای ایران از سرمایه دولتی بهرهمند شد، جوهره هنری و معرفتی کارگردان از قلب او برآمده باشد و نه از سفارشدهنده. برچسب سفارشی بر تمام آثار سینمای دینی کشور به این معنا که صاحب اثر چیزی از خود نداشته است حرف ناصحیحی است که بر دل کارگردان زخم میزند و او را آزده میکند.
در سینمای ایران همواره تهیهکننده و سرمایهگذار در رأس هرم قرار دارد. سرمایهگذار خردمند و دانا کسی است که تسهیلات را برای کارگردان فراهم کند اما در جزئیات دخالت نکند تا اگر از آغاز قرار بوده است یک فیلم دینی و اخلاقی ساخته شود در وادی تبلیغات مسقتیم سقوط نکند.
انتهای پیام/