امام حسین(ع) و مذاکره با دشمن؟/ درصدد تطهیر عملکرد خودند

امام حسین(ع) و مذاکره با دشمن؟/ درصدد تطهیر عملکرد خودند

استاد حوزه علمیه گفت: امام حسین(ع) هیچ‌گاه درصدد معامله با یزید و یزیدیان نبوده و اساساً مبنای اعتقادی ائمه هُدی(ع)، در زمانه یزید با هیچ وصله و پینه‌ای قابل اتصال به چنین سخنی نیست و نخواهد بود.

حجت‌الاسلام علیرضا بشیری استاد حوزه علمیه و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با اشاره به چرایی شکل‌گیری واقعۀ عاشورا گفت: این سؤال باید دائماً پرسیده و به آن پاسخ داده شود تا هربار این رویداد بهتر و عمیق‌تر مورد کاوش قرار گیرد و شوری که از نام امام حسین علیه‌السلام و یاران باوفایش در پس واقعه عاشورا در دل‌ها وجود دارد، پس از این شعور، افزون شود و اینکه نسل‌های بعدی با این الگوی بی‌بدیل در زندگی آشنا شوند و آن را سرلوحه خود قرار دهند.

وی افزود: باید دو نکته مورد بررسی دقیق قرار گیرد: اول فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که منجر به حادثه عاشورا شد و دوم دلایلی که باعث به وجود آمدن چنین فضایی در جامعه آن زمان شد تا جامعه‌ای به وجود بیاید که چنین حادثه دردناک و فراموش نشدنی را در خود جای دهد.

«پاسخ این سؤال را تنها با تورّق و تعمّق در لابلای برگ‌های تاریخ می‌توان یافت و به حق برخی تاریخ‌نگاران و محققان هم تحلیل‌های خوبی از این واقعه داشته‌اند اما اگر بخواهیم رویدادی را نام ببریم که نقطۀ عطف حرکت جامعه به سمتی باشد تا جامعه‌ای به وجود بیاید که در آن پاک‌ترین انسان‌ها به چنان شکلی به شهادت برسند و بخش اعظمی از قاتلان هم همان دعوت‌کنندگان باشند، باید به صلح امام حسن علیه‌السلام با معاویه ملعون اشاره کرد.»

وی با بیان مطلب فوق اظهار کرد: امام حسن علیه‌السلام در آن زمان بی‌هیچ اغراقی حتی به تعداد یاران امام حسین علیه‌السلام یار و یاور در کنار خود ندید. فرماندهان سپاه ایشان با انگیزه‌های مختلف به سپاه معاویه ملحق می‌شدند؛ یکی ولیّ زمانش را به پول فروخت، دیگری دینش را با شهوتش معامله کرد و بیچاره بعدی وعده قدرت را با نوری که در جلوی چشمانش متجلی بود معاوضه کرد. بیشتر هم‌پیمانان و قبایل عرب هم یا با تهدید شیطان انس آن زمان یعنی معاویه از امام حسن علیه‌السلام کناره گرفتند و یا زر و زمین را گرفته و حقیقت را نادیده گرفتند.

این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: باقیمانده سپاهی هم که در نخیله اردو زده بود با الحاق فرماندهان، شایعات جاسوسان و تفرقه‌اندازی دشمنان به اضمحلال رسید. اینکه امام حسین علیه‌السلام خانواده را نیز به همراه خود به سمت مکه و بعد کوفه می‌برد، اهمیت ویژه‌ای دارد، چراکه می‌بینیم امام مجتبی علیه‌السلام با مسمومیت توسط «جعده» همسر امام به شهادت می‌رسند و این خود گویای شدّت تنهایی امام حسن در مبارزه با دشمنان اسلام بود.

حجت‌الاسلام بشیری گفت: هرچند امام حسن علیه‌السلام حتی الامکان سعی می‌کنند تا در همان معاهده میان ایشان و معاویه هم راه را بر اهداف پلید وی ببندند و هم چهره او را به مردم بیشتر بنمایانند، اما همین رویداد و تنها گذاشتن ولیّ خداوند در برابر شیاطین و طاغوت‌های آن زمان باعث شد تا آنان فضا را برای مستحکم‌تر کردن فرهنگ طاغوتی و خشکاندن اسلام مغتنم بشمارند و جامعه‌ای به وجود بیاید که در مقابل دیدگان مدعیان دین و دینداری، حادثه عظیم عاشورا رخ بدهد.

امام حسین (علیه‌السلام) و مذکره با دشمن؟!

تقریباً تمامی گفت‌وگوهای امام حسین علیه‌السلام با کارگزاران یزید، چه از زبان امام حسین و یاران ایشان و چه از زبان عمّال حکومت اموی گفته شده و هیچ تردیدی در آن بخش باقی نمانده است که امام حسین علیه‌السلام هیچ‌گاه درصدد معامله با یزید و یزیدیان نبوده و اساساً مبنای اعتقادی ائمه هُدی علیهم‌السلام، در زمانه یزید با هیچ وصله و پینه‌ای قابل اتصال به چنین سخنی نیست و نخواهد بود اما اینکه عرض می‌کنم تقریباً به این دلیل است که عمر سعد بعد از اینکه وارد کربلا می‌شود، به خیمه‌گاه امام علیه‌السلام آمد و در خیمۀ حضرت با او به صورت خصوصی ملاقات می‌کند و همین ملاقات مبنای برخی از شایعات شده است.

وی اضافه کرد: حال به دو دلیل این سخن مردود است؛ اول اینکه شخصی بزرگ و به دور از خطا و معصومی همچون امام حسین علیه‌السلام چگونه ممکن است یکبار در زندگی به گونه‌ای سازشکارانه رفتار کند و سپس تمام زندگی‌اش و حتی قبل و بعد از آن حادثه به گونه‌ای دیگر رفتار کند؟ چگونه ممکن است روز با کارگزاران شیطان برای زنده ماندن تقلّا و برای راضی کردن یزید تلاش کند و شب برای یارانش چراغ خیمه را خاموش کند و بگوید فردا کسی زنده نمی‌ماند و اگر کسی حتی بستگی کوچکی به دنیا دارد و از من خجالت می‌کشد چراغ را خاموش می‌کنم که برود و نماند؟ واقعاً کسانی که چنین سخن عجیبی را گفته‌اند و برخی دیگر آن را بازگو کرده‌اند، برای پذیرشش امیدی به غیر از جهل مخاطبانشان نداشته‌اند.

«اما دلیل دوم برای مردود بودن این سخن این است که پس از پایان ملاقات خصوصی امام حسین علیه‌السلام با عمر سعد، عمر نامه‌ای به ابن‌زیاد می‌نویسد و در آن وقایع اتفاقیه را مطرح کرده و مسائلی را می‌نگارد، حال اینکه اگر از امام حسین علیه‌السلام چنین مطلب مهمی را شنیده باشد و بارها هم گفته بود که به جنگ با اهل‌بیت علیهم‌السلام راضی نبوده، چگونه ممکن است آن را با ابن‌زیاد مطرح نکند؟ بنابراین این سخن زاییده ذهن افرادی است که درصدد تطهیر عملکرد خود هستند و چنین سخنی هیچ‌گاه در قاموس امام حسین علیه‌السلام نمی‌گنجد.»

وی تأکید کرد: اما سیدالشهدا علیه‌السلام چه کرد؟ پاسخ این است که این امام همام همچون جدِش رسول خدا(ص)، امیر‏المؤمنین علی علیه‌‏السلام و برادر غریب و کریمش امام حسن علیه‌السلام لب به نصیحت گشود؛ هرچند نصیحت و مذاکره هر دو گفت‌وگوست اما میان نصیحت و مذاکره تفاوت از زمین تا آسمان است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل