مداحان از موسیقی مذهبی دور افتادهاند/ ۳۰۰ رساله مهم موسیقی در حوزههای علمیه داریم
هوشنگ جاوید معتقد است که دور شدن از موسیقی مذهبی و دوریِ مداحان از اصول موسیقی دستگاهی موجبِ انحرافهای موجود شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روزهای ابتداییِ ماه محرم و رسیدن به تاسوعا و عاشورای حسینی، بیش از هر زمان دیگری موسیقی مذهبی و اهمیتش را عیان میکند. در دهه محرم و البته روزهای پس از عاشورا، هیأتهای سراسر کشور مشغول عزاداری میشوند و هر شب صدای عزاداریها، از کوچه و خیابان و هیأتها به گوش میرسد.
بر اهل فن پوشیده نیست که موسیقی مذهبی در سالهای گذشته با اُفت کیفیِ عجیبی همراه بوده و البته گاهی هم به سمت انحراف رفته است.
برای بررسی اوضاع موسیقی مذهبی پای صحبتهای هوشنگ جاوید نشستیم. جاوید به بیان نکاتی کلیدی و مهم درباره موسیقی مذهبی پرداخت که متن صحبتهایش را در ادامه میخوانید:
در گذشته عزیزانی مسئولیت اجرای آوازهای مذهبی را برعهده داشتهاند که به آنها «ستایشگر» میگفتند. تا حدود 90 سال پیش در همین حوزههای علمیه، موسیقی را به عنوان بخشی از علوم غریبه آموزش میدادند. نسل قدیمِ «ستایشگران» با دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی کاملاً آشنا بودند.
در سدههای گذشته رسالات مختلفی درباره موسیقی مذهبی نوشته شده است. رساله «آداب آوازهای گلدسته» یکی از همین رسالههاست که برای بند به بندِ شعر محتشم، اصول خواندن را شرح داده است.
وقتی نگاه میکنیم به رسالاتِ مختلف، میبینیم که حدود 300 رسالهی مهم در حوزههای علمیه اسلامی درباره موسیقی نوشته شده است.
در همین مرور تاریخی میبینیم که موسیقی مذهبی دارای دستورات و شکل و شیوههای خاص است. در رسالات قرن ششم، از دستگاه «نوا» با عنوان «کمربند گریه» یاد شده است. یعنی میدانستند که کدام دستگاه در ایجاد اندوه و تألماتِ درونی تأثیرگذارتر است.
گوشهی «نیشابورک» را به عنوان پردهای که برای مخاطب گریهآور است، معرفی کردهاند. ما به این مسائل دقت نکردهایم و آموزش لازم را هم ندادهایم.
هومان اسعدی و بابک خضرایی مهمترین چهرههای آشنا با رسالات موسیقیاند، اما این عزیزان چقدر حمایت شدهاند. از این عزیزان باید کمک گرفت تا چهرهی موسیقی پس از انقلاب را بهتر بشناسیم و بدانیم که دانشمندان مسلمان درباره موسیقی چه کردهاند.
در کشور ما و از زمانی به بعد «ستایشگران» از یادگیریِ اصول موسیقی دور افتادند. اما در مصر و در عراق این کار را کردند. در عراق مدرسهای راه افتاد که «ستایشگران» مذهبی را تربیت میکرد. این ستایشگران کلاههای قرمزی به سر داشتند. تا همین چند دهه پیش نسل این ستایشگران در ایران هم بودند و در نقاط مختلف ایران حضور داشتند.
پس از انقلاب نگاه جدی به موسیقی مذهبی نشد. با این عنوان که این موسیقی از دل مردم بیرون میآید، آن را رها کردند. عدهای بودند که در دورههایی موسیقی مذهبی را به حاشیه بردند. عدهای هم آمدند و روی ملودیِ آثار غربی، کارهای مذهبی خواندند.
اگر نوحهخوان و ستایشگر کارش درست باشد، باید خودش لحن را بسازد، نه اینکه برود و از ملودیهای دیگر استفاده کند. موسیقی مذهبی از نظر متنی به شدت افت کرده است.
برخی از مرثیههایی که الان میشنویم با ترانه عاشقانه فرقی ندارد. اینها مرثیه نیستند. مرثیه باید در رسای شخص باشد. باید به تعریفِ رفتار، کردار و گفتارِ آن فردِ حماسهساز بپردازد.
مشکلات و انحرافهایی که در حوزه موسیقی مذهبی پدید آمد، به جایی رسید که صدای رهبری را هم درآورد. البته الان کمی بهتر شده، اما واقعا با شرایط ایدهآل فاصلهی بسیار زیادی داریم.
تمام مناطق ایران نوحههای خاص خودشان را دارند. در مشهد، شیخ آذر، مداحها را تربیت میکرد و حتی به مداحها اجازهی مبالغه نمیداد. در استانهای جنوبی شکلهای زیبایی از نوحهخوانی وجود دارد. متاسفانه رسانههای ما به جای استفاده از الگوها و نمونههای خوب، سراغ نوحهخوانیهایی میروند که به هیچ وجه درست نیستند.
من به عنوان یک پژوهشگر کنار نشستهام و نگاه میکنم. تأسف میخورم به حال فرهنگ جامعه که از این طریق صدمهی بدی خورده است.
انتهای پیام/