حسین (ع) آموخت عزت را نباید به بهای جان فروخت/ برخورد عزتمندانه پیامبر در برابر عهدشکنی دشمنان

حسین (ع) آموخت عزت را نباید به بهای جان فروخت/ برخورد عزتمندانه پیامبر در برابر عهدشکنی دشمنان

متأسفانه در سطح کشورهای اسلامی دیده می‌شود که برخی سردمداران، در پوشش اسلام تن به ذلت داده و عزت ملت خود را به بهای ناچیزی فدای قدرت پوشالیِ دشمنان می‌کنند، این در حالی است که پیامبر (ص) هیچ‌گاه عزت را فدای قلدرمآبی دشمن نکرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکی از مؤلفه‌های دین مبین اسلام، عزت و سرافرازی در تمام شئون زندگی، چه در بُعد فردی و اجتماعی و چه در بُعد سیاسی و بین‌المللی است؛ چه اینکه تمام مردم به دلیل تمایل طبیعى علاقه دارند که در جمیع شئون زندگى همواره از نعمت عزت و بزرگوارى برخوردار باشند و از خوارى و ذلت برکنار، چرا که عزت در اصل به معنای صلابت و شکست‌ناپذیری است و به کسی که قاهر است و مقهور نمی‌شود، عزیز می‌گویند. 

آیین مقدس اسلام مسأله عزت و احترام را در تعالیم خود مورد توجه قرار داده و مسلمانان را موظف کرده است که در حفظ عزت و احترام کوشا باشند، بزرگوارى و شرافت خویش را مصون دارند و از هرگونه ذلت و خواری در برابر مردم و در برخورد با دشمنان پرهیز کنند. همان‌طور که بیان شد، حفظ عزت در سطح روابط بین‌الملل نیز جایگاه دارد و در این راستا مسئولان نظام اسلامی موظف به حفظ عزت ملی‌اند، چرا که آنها نمایندگان ملت و زبان گویای مردم در برابر سایر ملت‌ها به ویژه مستبدان عالم‌اند. 

ما این مؤلفه را به صورت عملی در سیره پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و به طور خاص در  ماجرای قیام اباعبدالله علیه‌السلام مشاهده می‌کنیم. همچنان که در تاریخ صدر اسلام می‌بینیم که استراتژی رسول‌اکرم (ص) در انعقاد پیمان‌ها و بیعت‌ها در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، اقتصادی در برابر دشمنان، حفظ عزت اسلامی و مسلمانان بود و در این باره هیچ کوتاهی نداشت و این دستوری قرآنی بود آنجا که خداوند در آیات 56 تا 58 انفال خطاب به پیامبر(ص) فرمود اگر با آن عده از دشمنان که با آنها پیمان بستی و هربار عهد خود را شکستند، به مبارزه برخیز و آنها را تار و مار کن الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی‏ کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ؛ همانها (از اهل کفار) که از ایشان پیمان گرفتى ولى هر بار پیمان خود را مى‏‌شکنند و [از خدا] پروا نمى‏‌دارند. فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ؛ پس اگر در جنگ بر آنان دست یافتى با [عقوبتِ‏] آنان، کسانى را که در پى ایشانند تارومار کن، باشد که عبرت گیرند. (56 و 57 انفال) و بعد در آیه بعد خطاب می‌کند اگر بیم خیانت از آنها داری، عهدشان را به صورتشان بزن وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ؛ و اگر از گروهى بیمِ خیانت دارى [پیمانشان را] به سویشان بینداز [تا طرفین‏] به طور یکسان [بدانند که پیمان گسسته است‏]، زیرا خدا خائنان را دوست نمى‏‌دارد.

این سیره قرآنیِ رسول گرامی اسلام در حفظ عزت و سرافرازی نیز از سوی امام حسین (ع) و در ماجرای قیام آن حضرت اجراء شد، آن هنگام که فریاد زد «آگاه باشید که این زنازاده پسر زنازاده (ابن زیاد) مرا بین دو چیز مخیر ساخته است: یا شمشیر کشیده آماده جنگ شوم و یا لباس ذلت بپوشم و با یزید بیعت کنم؛ اما «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» ذلت از ما بسیار دور است «أَلا إِنَّ الدَّعِی  بْنَ الدَّعِی  قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ». (الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص300) بنابراین قیام حسینی به ما این درس را می‌دهد که عزت را نباید به بهای جان فروخت.

با این حال، متأسفانه در سطح کشورهای اسلامی دیده می‌شود که برخی سردمداران، در پوشش اسلام تن به ذلت داده و عزت ملت خود را به بهای ناچیزی فدای قدرت پوشالیِ دشمنان می‌کنند؛ خداوند درباره این عده از اهل ایمان می‌فرماید یک عده از منافقان هستند که کافران را به جای مؤمنان به دوستی و تولّی انتخاب می‌کنند. در آیات 138 و 139 سوره نساء می‌خوانیم:  «بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا»، «الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» (منافقان را بشارت بده که عذابی دردآور برایشان آماده شده است. همانان که غیر از مؤمنان، کافران را دوستان [خود] مى‏‌گیرند؛ آیا سربلندى و عزت را نزد آنان مى‏‌جویند؟ [این خیالى خام است،] چرا که عزّت، همه از آنِ خداست.) (139 سوره نساء) و در جای دیگر عده‌ای که نفهمیدند عزت حقیقی نزد خدا و برگزیدگان اوست را منافق معرفی کرده، می‌فرماید « ... وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُون‏؛ عزّت از آنِ خدا و از آنِ پیامبر او و از آنِ مؤمنان است؛ لیکن این دورویان و منافقان نمى‌‏دانند

بر اساس این آیات می‌توان نتیجه گرفت: 1- عزّت را در وابستگى به کفّار دیدن، خصلتى منافقانه است 2- دوستی با کفار تا جایی که ختم به ولایت‌پذیری کفار شود،‌ ممنوع است. 

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران