ماجرای تئاتر مهدی فقیه در بلندیهای "حاج عمران"/ دفاعِ مقدس ما را هالیوودی و آرتیستی نشان ندهید!
بازیگر شیرازی تلویزیون، تئاتر و سینما، در ایام دفاعمقدس دلش هوای روزهایی میکند که با گروه تئاتر به جبهه میرفتند و برای رزمندگان نمایش اجرا میکردند؛ حتی در بلندیهای حاج عمران. هنوز مردم در کوچه و خیابان، مهدی فقیه را بابا رحمت صدا میزنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مردم یا به نام "بابا رحمت" و یا به لفظ "گمپه گُلُم" صدایش میزنند. مهدی فقیه نام آشنایی است که او را در سریالهای تلویزیون، نمایشهای تئاتر و فیلمهای سینما به اخلاق و ارزش میشناسند. فقیه این روزها نقش "پیروز" را در سریال "جشن سربرون" ایفا میکند که بعد از مدتی توقف در لوکیشنی اطراف تهران دوباره جلوی دوربین رفته است. هر نقشی را بازی نمیکند و هر کاری را نمیپذیرد؛ بارها گفته دوست ندارد در کاری باشد که مفاهیم انسانیِ در شأن ملت و نظام نداشته باشد.
او در بسیاری از گفتوگوهایش به این نکته اشاره کرده که توجه به مفاهیم انسانی در جامعه فقدان و خلأ مهم در سینما و هنرهای امروز به شمار میرود. در جریان گپ و گفت با خبرنگار تسنیم اینطور میگوید: میدانید چرا "چالی چاپلین" توانست در عرصه کمدی و طنز موفق باشد؟ چون به مثابه سخن پیامبر اکرم(ص) دست روی سر یتیم میکشید، یک انسان بود و در وهله بعدی توانست این انسانیت را با هنرمندیاش همراه کند. جای این توجه به مفاهیم انسانی و همگام بودن با جامعه در میان سینماگران و هنرمندان ما کمتر شده و فقدان آن هر روز هم بیشتر احساس میشود.
بازیگر "ملک سلیمان" و "لیلی با من است" به ضعف فیلمسازی در عرصه دفاعمقدس انتقاد دارد و میگوید: بسیار گلایه دارم به کارهای نمایشی امروز که گریبان پرداختهای دفاعمقدسی را هم گرفته است. حضرت امام(ره) میفرمودند این شهدا یک شبه ره صدساله رفتند و الان فیلمهای دفاعمقدس ما ردّ لاستیک توییتاهایی که در جبهه بود را به نمایش درمیآورد. در واقع آن مفاهیم بدون محتوا و سرمنزل، فیلم دفاعمقدس شدند یا این ردّ لاستیکها سریال شدند.
مشروح این گفتوگو در ادامه از نظرتان میگذرد:
مهدی فقیه صحبتهایش را با نقش پیروز در سریال "جشن سربرون" شروع کرد و گفت: من عادت ندارم چند کار را با هم بازی کنم. به همینخاطر این روزها جلوی دوربین مجتبی راعی و سریال "جشن سربرون" هستم. ماجرای جذاب و قابل توجهی که با تلاش دوستان، به سریالی ماندگار در تلویزیون تبدیل خواهد شد. سریالی که هم از مفاهیم انسانی و هم ناگفتههای تاریخی حرفهای گفتنی دارد.
او درباره شرایط کار در دوران کرونا، توضیح داد: چند باری کار به خاطر اوج شیوع کرونا تعطیل و متوقف شد. اما خوشبختانه با جدّیت در رعایت پروتکلهای بهداشتی کار ادامه دارد. پزشک و پرستار از صبح زود در صحنه حضور دارند؛ تبسنج و دستگاه ضدعفونی در کنار صحنه فیلمبرداری گذاشتهاند و هرکدام از بازیگران برای تعویض لباس و گریم هم تست میدهند که کسی نگرانی و اضطرابی برای کار نداشته باشد.
فقیه درباره دفاعمقدس و غربتش در سینما و تلویزیون گفت: همیشه معنویتِ دفاعمقدس در غربت بوده است. دوست داریم کارهای آرتیستی و هیجانی و اصطلاحاً هالیوودی نشان دهیم اما واقعاً جنگِ ما این نبوده است. ما باید به جوانان بگوییم چرا دفاعِ ما مقدس شد؛ برای این کار نمایشِ معنویت دفاعمقدس ضرورت دارد. آن سوی مرزها هم خریدارِ این مفاهیماند. بارها دیده شده که کارهای معنوی ما مورد توجهشان قرار گرفته است. چون این جوانان با دستِ خالی و با ایمان جلوی همه دنیا قرار گرفتند. برای ساخت کارهای دفاعمقدسی استفاده از قالبهای آرتیستی و هالیوودی جواب نمیدهد.
او با اشاره به ماندگاری "هور در آتش" عزیزالله حمیدنژاد، افزود: بسیار خوشبختم که عمده کارنامهام را کارهای دفاعمقدسی فراگرفتهاند. در جشنواره مقاومت بارها جایزه گرفتهام اما جایزه اصلی را مردم به من دادهاند. وقتی در کوچه و خیابان میروم هنوز به من میگویند "بابا رحمت"! یعنی هنوز لحظات "هور در آتش" را به یاد میآورند.
بازیگر "سفر به چزابه" و "شوق پرواز" تأکید کرد: "هور در آتش"، "سفر به چزابه" و حتی "لیلی با من است" مؤلفه معنویت را به رخِ مخاطب میکشند. چون جبهه ما نامش جنگ نیست، بلکه "دفاعمقدس" صدایش میزنیم. امثال "هور در آتش" ماندگار شدند، چون به همین معنویت بها دادند. اتفاقات درونِ این فیلم، به ریزهکاریهای اخلاقی، انسانی و معنوی دوران دفاعمقدس تأکید دارد.
وی درباره حضورش در جنگ تحمیلی، توضیح داد: من، احمد علامه و خیلی از هنرمندان دیگر در قالب گروه تئاتری به جنگ رفتیم. اسلحه ما تئاتر و کارهای فرهنگی بود حتی در بلندیهای حاج عمران و فاو هم نمایش اجرا کردیم. برای خیلیها عجیب بود که گفتند هوابرد شیراز در بلندیهای حاج عمران در جایی خطرناک است و آنجا برنامه اجرا کنید! خوشبختانه با گروه تئاتر در آن جای خطرناک هم نمایش اجرا کردیم. البته مدتی به غیر از کار تئاتر، در سرپل ذهاب به فعالیتهای فرهنگی هم پرداختم. این روزها با خودم میگویم حیف شد که آن روزها دیگر تکرار نمیشوند.
انتهای پیام/