خوزستان و جزایر سهگانه هدیه سلطنتطلبان به صدام برای ادامه حکومت پهلوی بود/ چه کسی صدیق بن یحیی را ترور کرد؟
کارگردان مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» از اسنادی صحبت میکند که نشان میدهد فرح دیبا و تیمور بختیار، خوزستان و جزایر سهگانه را در ازای حکومت شاهزاده پهلوی با صدام معامله کردهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» روایتی متفاوت از دفاع مقدس است که این شبها از شبکه مستند سیما پخش میشود. این مستند 6قسمتی که بهکارگردانی داود مرادیان تولید شده است، به شبهاتی که رسانههای ضدانقلاب درباره دفاع مقدس مطرح میکنند پاسخ داده است.
شبهات اصلی را از رسانههای ضدانقلاب بگیرید، دیگر حرفی برای گفتن ندارند
داود مرادیان، کارگردان این مستند در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به شبهاتی که در این مستند مطرح شده است، گفت: معتقدم اگر شبهاتی که عمدتاً بیبیسی و رسانههای معاند درباره دفاع مقدس مطرح میکنند، پاسخ داده شود دیگر چیزی باقی نمانده است و آنان مجبور میشوند سراغ خردهروایتها بروند که عملاً بیتأثیر است، بنابراین پایه این فیلم مستند، پاسخ دقیق به شبهات و گرفتن بهانهها از دست رسانههای خارجی است.
وی ادامه داد: از جمله شبهاتی که در موضوع دفاع مقدس مطرح میشود این است که میگویند "اگر سلطنت پهلوی برقرار بود صدام به ایران حمله نمیکرد". شبهه دوم این است که میگویند "اگر دولت موقت سر کار بود و لانه جاسوسی اشغال نمیشد، صدام حمله نمیکرد". شبهه سوم این بود که "چرا جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه پیدا کرد؟". شبهه چهارم این است که "چرا قطعنامه 598 را عراق پذیرفت و ایران یک سال بعد پذیرفت؟" و... .
امام خمینی 40 سال جلوتر از زمان خود فکر میکرد
وی با اشاره به تلاشهای ضدانقلاب برای تخریب امام خمینی(ره) با استفاده از جنگ گفت: دقت کنید که اصل تلاش ضدانقلاب در زمینه دفاع مقدس بر دو نکته استوار است؛ اول این که میخواهند شهدا را از عنوان «شهید راه اسلام» به «شهید حفظ مرز» تقلیل بدهند و دوم این که امام خمینی را زیر سؤال ببرند. وقتی مستند اقتصادی میساختم، به چیزی ایمان آوردم و آن هم این است که امام خمینی در موضوعات اقتصادی 40 سال جلوتر از زمان خود فکر میکرده است، این موضوع در ابعاد دیگر نیز قابل طرح است، برای مثال امام خمینی وقتی انقلاب اسلامی را به پیروزی میرساند نامش را جمهوری اسلامی میگذارد و روی جمهوریت نظام بهشدت تأکید دارد و اسلام نیز خط قرمز اوست.
امام گفت "صدام دنبال مذاکره نیست"؛ صدام پس از مذاکره با یزدی گفت "گردنشان را میشکنم"!
مرادیان با اشاره به وجود اسنادی مبنی بر برنامه صدام برای حمله به ایران گفت: بنده معتقدم امام خمینی اشرافی الهی بر موضوعات داشت و تصمیمات او بر همین اساس بود، برای مثال در ماجرای حزب بعث و حمله صدام به ایران، او کاملاً حزب بعث را میشناخته است. شاید بگویید شناخت او بهدلیل زندگی 12ساله او در عراق است اما بگویید؛ از کجا به نامههای برژنسکی به کارتر باخبر شده است؟ امام از کجا به نقش بختیار و ملیگرایان در حمله صدام به ایران خبر داشته است؟ اسناد آن بهتازگی منتشر شده و بخشی از این اسناد هنوز هم محرمانه است بنابراین با کسی روبهروییم که متفاوت با بقیه است، بگذارید مثالی در این زمینه بزنم؛ امام خمینی در حوالی زمان برگزاری اجلاس هاوانا میگوید "صدام دنبال مذاکره نیست"، آقای یزدی با صدام دیدار میکند و بنابر اسناد، پس از آن دیدار، صدام به صلاح عمر علی میگوید "جوری گردن ایرانیها را خرد میکنم که صدایش بپیچد". جالب است بدانید که امام در روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت را کنار میکشد و به آنان میگوید "من از جانب صدام و رژیم بعث نگرانی دارم، بروید با مذاکره، زمان بخرید". این دیدار شاهد عینی دارد اما اینقدر سکوت کردهایم که ابراهیم یزدی در برابر آقای دهباشی مینشیند و دروغ میگوید.
جزایر سهگانه هدیه فرح دیبا و بختیار به صدام بهازای سلطنت شاهزاده پهلوی بود
داود مرادیان به تلاش سلطنتطلبان برای استفاده ابزاری از جنگ برای بازگشت پهلوی به ایران اشاره کرد و گفت: قصه از این قرار است که جنگ هنوز آغاز نشده است و در فروردینماه 1359 هستیم، حتی کودتای نوژه هم انجام نشده است اما بختیار به عراق سفر میکند. در مورد بختیار باید توضیح بدهم که او خود را ملیگرا میداند و معتقد است که در ایران حکومت مشروطه سلطنتی باید شکل بگیرد. بختیار تا قبل از پیروزی انقلاب بهدنبال کشتن امام بود و پس از پیروزی انقلاب بهدنبال تشکیل حکومت مشروطه سلطنتی است. تفاهمی که فرح دیبا و بختیار با هم کردند این است که جزایر سهگانه و خوزستان را بدهند و حکومت پهلوی بر قسمتهای باقیمانده از نو شکل بگیرد. سند این حرفم در روزنامه السیاسیه در بهمن 1360 منتشر شده است. این روزنامه بهنقل از بختیار تیتر میزند و میگوید «جزایر سهگانه متعلق به ایران نیست.»، تمام مصاحبههای بختیار با بیبیسی موجود است. او در این مصاحبهها میگوید "دنبال مشروطه سلطنتیام و وارث تاجوتخت نیز شاهزاده پهلوی است. او باید بیاید و سلطنت کند، نه حکومت."، این اسناد خیلی عجیب و غریب است و تاکنون بخشی از تعاملات بختیار بدین وسیله رو شده است. هنوز تعاملات فرح دیبا با عراق رو نشده است و اسناد ملی انگلیس در این زمینه، 60 سال دیگر منتشر خواهد شد.
ارتشبدهای ملیگرایی که کشتی و سرپل میدزدند!
وی با اشاره به فعالیت تعدادی از چهرههای نظامی رژیم پهلوی علیه مردم ایران در جنگ گفت: شاید بتوان گفت سلطنتطلبان، بعد از فرار از کشور به دو دسته تقسیمبندی میشوند، عدهای از آنان قائل به دیکتاتوری محمدرضا و عدهای دیگر قائل به نظام سلطنت مشروطه با پسر محمدرضایند. نکته مشترک بین این دو گروه این است که هر دو با عراق همکاری میکنند، این همکاری کاملاً نظامی است، برای مثال ارتشبد آریانا (منوچهر معتمدی) در کردستان 50 کیلومتر سرپل گرفته است و رسماً فعالیت نظامی میکند. ارتشبد اویسی پادگان نظامی در عراق راه انداخته و به ایران حمله میکند، بهعنوان مثالی دیگر، سپهبد قرنی به آخرین فرمانده نیروی دریایی شاه که تا 22 بهمن 1357 نیز در ایران بوده میگوید "سر کار بمان و به فعالیتت ادامه بده". او میگوید "من نمیمانم" و از کشور خارج میشود. جالب است که همین فرد، کشتی «تبرزین» را در جریان جنگ تحمیلی بهسرقت میبرد، بهعبارت بهتر، ما با عراق در حال جنگیم و با مشقت 3 کشتی خود را آزاد کردهایم اما او به این سه کشتی حمله میکند و یکی از آنان را میدزدد. اسناد کارهای او تازه افشا شده است. در این اسناد او روز 26 دیماه به محمدرضا شاه میگوید "ما در ایران خون بهپا میکنیم، تو نرو!"
صدام میخواست قهرمان جهان عرب باشد/ مرامنامهای که ایرانی را آدم نمیداند!
کارگردان مستند «رؤیای آجری» درخصوص شخصیت صدام و برنامه او برای حمله به ایران توضیح داد و گفت: در سه قسمت ابتدایی این مستند میبینید که نگاه صدام قهرمان شدن در جهان عرب است و به همین دلیل است که این جنگ را قادسیه صدام میدانند. در جهان عرب غولی بهنام عبدالناصر وجود دارد که در جنگ با اسرائیل شکست خورده است، انورسادات بهعنوان ژنرال او، بعد از او به اسرائیل حمله میکند و او هم شکست میخورد؛ بنابراین جهان عرب نیاز به عزت عربی داشت و نیاز داشتند کسی مثل صدام بلند شود و جای عبدالناصر را بگیرد. او توانایی حمله به اسرائیل را نداشت و به همین دلیل با حمله به ایران جنگ عربی ــ غیرعربی شکل داد. جالب است بدانید در مرامنامه حزب بعث که در مدارس عراق تدریس میشده آمده است: «هدف از خلقت سه موجود معلوم نیست؛ مگسها، یهودیها و ایرانیها.»، حال کسی مثل بختیار وارد تعامل با او میشود، سؤال من این است؛ چگونه چنین کسی که با صدام جنایتکار وارد معامله شده است، ادعای ملیگرایی میکند؟
برای کویت کمتر از 12 ساعت قطعنامه دادند، برای ایران 20 ماه گذشت اما همچنان "وضعیت" بود!
مرادیان با اشاره به یکی دیگر از شبهههایی که درخصوص ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر مطرح میشود، گفت: در اینجا باید بررسی کنید و ببینید که از لحظه وقوع جنگ تا فتح خرمشهر سازمان ملل چهجور واکنشی نشان داده است؛ شورای امنیت سازمان ملل در قبال جنگ عراق علیه ایران 20 ماه سکوت میکند. حال این برخورد را با قطعنامه شماره 660 شورای امنیت درباره حمله صدام به کویت مقایسه کنید. وقتی صدام با چراغ سبز آمریکا به کویت حمله میکند، صبح روز بعد در واشنگتن جلسهای تشکیل میشود و بلافاصله قطعنامه 660 صادر میشود. رئیس جمهور آمریکا در برابر دوربین میایستد و میگوید: "آنچه صدام باید انجام دهد این است که بدون قید و شرط از کویت عقبنشینی کند."، در نقطه مقابل، عراق به ایران حمله و 80 کیلومتر از خاک ما را اشغال کرده است؛ اولین قطعنامه با شماره 479 با پیشنهاد مکزیکیها منتشر میشود و در آن از کلمه «وضعیت» استفاده میکند؛ در حقیقت اصلاً جنگ را قبول ندارند. این ماجرا تا قطعنامه 514 نیز ادامه دارد، جایی که خرمشهر را پس گرفتیم اما باز هم از کلمه وضعیت حرف میزنند و توصیه به بازگشت به مرزهای بینالمللی دارند. ما خودمان به مرز بینالمللی رسیدهایم، متجاوز کیست؟ آیا نباید اعلام شود؟
اسناد ترور صدیق بنیحیی، کلیدی برای پاسخ به چرایی ادامه جنگ
وی راجع به اسنادی درباره دخالت عراق در ترور صدیق بنیحیی که برای آتشبس به ایران سفر کرده بود، گفت: 12 اردیبهشت سال 1361، صدیق بنیحیی، وزیر امور خارجه الجزایر به ایران میآید و ما با او برای آتشبس به توافق میرسیم، در حقیقت قرار بود بعد فتح خرمشهر صلح کنیم اما در مسیر بازگشت به کشورش، در مثلث مرزی عراق، ایران و ترکیه هواپیمایش را میزنند و سقوط میکند. تا 40 سال بعد این اتهام روی ایران بود که کشورمان این هواپیما را زده است اما اخیراً آقای الجبوری که رئیس دفتر صدام نیز بوده است مصاحبهای با شبکه الجزیره انجام داده است و میگوید که موشکی که به هواپیما خورد روسی بود و یک هفته بعد از سقوط، الجزایر آن را کشف کرد. شماره را به روسها اعلام کردند و روسها گفتند این شماره از جمله موشکهایی است که به عراق فروخته شده است. در آن مصاحبه از آقای الجبوری پرسیده شد "چرا صدام آن موشک را زد؟ در پاسخ گفت: "صدام نمیخواست جنگ تمام شود. او فکر میکرد که میتواند از ایرانیها انتقام بگیرد."، حال بهنظر شما در چنین شرایطی امکان خاتمه جنگ وجود داشت؟
چرا داشتن بازوی قدرتمند منطقهای از وقوع جنگ جلوگیری میکند؟!
این مستندساز با ذکر بخش دیگری از تاریخ صحبتهایش را ادامه داد و گفت: در عملیات رمضان اتفاق مهمی رخ میدهد و آن هم این است که مستشاران آمریکایی مستقیماً به جنگ ورود پیدا میکنند. هسته مرکزیِ تمام بیسیمهای ایرانی از ژاپن آمده و او اسناد را به عراق فروخته است، پس میتوان گفت که باید خودمان به تأمین امنیت برای خودمان میرسیدیم، تأمین امنیت بدین معنی که سازمان ملل کلاهآبیهایش را پیاده کند. حال جالب است که در سال 1367 ما اعلام آتشبس کردیم و کلاهآبیها به ایران آمدند اما رژیم بعث در حضور کلاهآبیها نیز حمله میکرد و اسیر میگرفت. من فیلم آن را دارم که در تبادل سال 1369 زن و بچه آزاد میکردند. وقتی شورای امنیت قطعنامه 560 را صادر میکند، دبیر وقت سازمان ملل میگوید: "من مکرراً به سازمان ملل گزارش میدادم که عراق حمله شیمیایی میکند اما جواب نمیدادند". نگاه بر این بود که این جنگ باید ادامه داشته باشد تا فرسایشی شود، بهعبارت دیگر ابرقدرتها میخواستند که این جنگ ادامه داشته باشد؛ حال سؤالی که وجود دارد این است؛ آیا در چنین شرایطی ما باید جنگ را ادامه میدادیم؟ بله، در حقیقت شما محکوم به ادامه جنگید مگر آنکه بازوی قدرتمندی داشته باشید. اگر بازوی قدرتمندی را که اکنون بهواسطه حزبالله و قدرت موشکیمان داریم در سال 1359 میداشتیم اصلاً حملهای رخ نمیداد. اگر امروز میخواهند سر بازوی منطقهای ما را ببرند به همین دلیل است.
کارگردان مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» درخصوص تهیه آرشیو و پژوهش این فیلم مستند گفت: باید بگویم تا پیش از این مستندهای اقتصادی کار میکردم و ورودم به این حوزه بهدلیل سیستم پژوهشی قویای است که در اختیار داریم، در حقیقت تیم پژوهشی منسجمی داریم که در هر حوزه میتوانند ورود کنند و با اطلاعات ذیقیمت از آن خارج شوند. این مستند نزدیک به 7 ماه تحقیق و پژوهش داشت. درخصوص تصاویر آرشیوی هم باید بگویم یک فریم از این آرشیو از صداوسیما تأمین نشده است، بخش حداقلی از آرشیو را از پرستیوی و مابقی را از اینترنت بیرون کشیدیم. ما نزدیک به 50 ساعت از مصاحبههای الجزیره را بیرون کشیدیم، ترجمه شد و در این مجموعه مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا اسناد فارسی را از اینترنت بیرون کشیدیم، سپس گروه دیگری پژوهش بهزبان انگلیسی داشتند و در این گروه کسی حضور داشت که تخصص اصلیاش جنگ است. حجم زیادی کتاب بهزبان انگلیسی هم خریدیم، علاوه بر این کسی را داریم که عربی را به 5 لهجه بلد است و او روی عراق پژوهش میکرد تا اسناد آنان را بیرون بکشد.
استقلال هر عضو مثلث نفتی دنیا برابر با حمله نظامی بهشان بود!
او در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: دعوای ما با دنیا دعوای استقلال بود و برای این موضوع دلیل دارم؛ مثلث نفتی ایران، عراق و عربستان را درنظر بگیرید؛ اتفاقی که میافتد این است که کسی بهنام عبدالکریم قاسم در عراق قیام میکند و نفت را در عراق ملی میکند. سازمان سیا علیه او کودتا میکند و صدام حسین او را ترور میکند. صدام حسین از 15سالگی آدمکش سازمان سیا بوده است و سیا او را آموزش میدهد. در عربستان نیز پادشاهی وجود دارد که میگوید "چون آمریکا پشت اسرائیل ایستاد و ما شکست خوردیم" نفت را بهروی آمریکا میبندد، حتی قرار میشود آمریکا به عربستان حمله نظامی کند اما در خاندان سعودی یک نفر بلند میشود و فیصل را میکشد. شاه بعدی فقط بهازای زنان فاحشه موبور که سازمان سیا برایش تأمین میکند سه قول به آنان میدهد.
وی اضافه کرد: اولی این است که نفت عربستان و اعراب پیرو عربستان فقط در برابر دلار معامله شود. دلار در حال سقوط بود و با این کار دلار روند صعودی گرفت چرا که همه کشورهایی که میخواستند نفت بخرند باید دلار میدادند. دوم "این که نفت را بهقیمتی که آمریکا میگوید، بدهید."، به همین دلیل است که در خلال جنگ عربستان بارها قیمت نفت را بالا و پایین میکند. سوم اینکه "در اندازهای که آمریکاییها تعیین کنند، نفت وارد بازار کنید". در ایران هم 6 سال قبل از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق، یک نفر نفت را ملی کرد، چهبلایی سرش آوردند؟ پاسخ معلوم است؛ کودتا، بنابراین میتوان گفت اصل ماجرا نفتی است و ایران از این سپهر نفتی خروج کرده است، پس دعوا، دعوای استقلال است و اگر بخواهید در این مثلث مستقل باشید بهتان حمله میکنند.
انتهای پیام/+