خزائی: جنگ فرصت خلق آثار بدیعی را برای هنرمندان جوان فراهم کرد/ اتفاق مهمی که بهواسطه هنر دفاع مقدس رخ داد
استاد هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است که وقوع دفاع مقدس فرصت خلق آثار بدیعی را برای هنرمندان جوان فراهم کرد.
خبرگزاری تسنیمــ محمد خاجی: هنر دفاع مقدس از آن دست مفاهیمی است که بهفاصله کوتاهی پس از ظهور انقلاب اسلامی متولد شد. پس از هجوم رژیم بعث به خاک کشورمان، جامعه جهانی شاهد حضور حماسی و شورآفرین خیل انبوهی از رزمندگان غیور ایرانی به جبهههای نبرد حق علیه باطل شد؛ این حضور باشکوه و دشمنشکن، با مجاهدتها، رشادتها و ازجانگذشتگیهای بسیاری همراه بود؛ بهنحوی که از همان روزهای آغازین جنگ، ذهن و روح هنرمندان متعهد ایرانی را به خود معطوف ساخت.
دیری نپایید که جمعی قابلتوجه از هنرمندان متعهد ایرانی؛ بهویژه هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی به مجاهدتها و حماسهآفرینیهای باشکوه رزمندگان ایرانی واکنش نشان دادند و با خلق آثاری متناسب با حالوهوا و اتمسفر آن مقطع تاریخی، گامی مهم و قابل اعتنا در راستای پاسداشت ارزشهای دوران دفاع مقدس برداشتند.
خلق آثار هنری متعدد از سوی هنرمندان متعهد عرصه هنرهای تجسمی و هنرمندان متعهد سایر رشتههای هنری نظیر؛ سینما، تئاتر، موسیقی و...، باعث تولد هنری یگانه و ارزشمدار شد که بعدها به آن عنوان هنر دفاع مقدس اطلاق گردید.
اکنون بهمناسبت چهلمین سالگرد حماسه پر شور و شعور دفاع مقدس، بهسراغ «محمد خزائی»؛ هنرمند گرافیست و استادتمام گروه گرافیک دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس رفتیم و با او درباره ماهیت، اجزا و عناصر نشانهشناختی هنر دفاع مقدس به گفتوگو نشستیم.
در ادامه، مشروح نخستین بخش از این گفتوگو را از نظر میگذرانید:
اساساً هنر دفاع مقدس را از حیث مفهوم، ماهیت، ساختار و محتوا واجد چه خصوصیات و عناصر قوامبخشی میدانید؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید به ذکر تاریخچه و شرح مختصاتی کلی از هنر در قرون گذشته بپردازیم. قرن بیستم میلادی همراه با ظهور جنبشها و مکاتب مدرنیستی در نقاشی غرب است، مکاتبی که از سنّتهای هنری گذشته میگریختند و تلاش میکردند بر پایه فلسفههای نوین، آثاری هنری متناسب با شرایط موجود پدید آورند. در ایران و بیشتر کشورهای اسلامی نیز بعد از دهه بیست خورشیدی، مدرنگرایی بهعنوان روحیه غالب در حرکتهای فرهنگی جامعه پذیرفته میشود و حتی حمایت نهادهای رسمی آن را تقویت میکند؛ این امر موجب پیدایی جریانهایی در عرصه هنرهای تجسمی شد.
حدوداً از اوایل نیمه سده اخیر، گویی نقوش و کتیبهها از دیوار مساجد، ابنیههای مذهبی، نسخههای خطی و... خیز برداشته بر پوسترها، تابلوها و دیگر آثار هنرهای تجسمی هنرمندان کشورهای جهان اسلام فرود آمدند؛ حضور این نقشها با رنگها، اشکال و احجام، شیوه نوینی را در هنرهای تجسمی پدید آورد و هنرمندان مسلمان با انتخاب آنها بهعنوان یک عنصر تجسمی و آمیختن با دیگر عناصر، تجربه نویی را در آثار خود آزمودند؛ این شیوه، در اصل مختص یک کشور مسلمان نبود؛ بلکه قلمروی وسیعی را در جهان اسلام در بر گرفت و بهعنوان یک روش، جایگاهی ویژه را در هنرهای تجسمی خصوصاً گرافیک معاصر جهان اسلام به خود اختصاص داد.
استفاده از خط و کلام بهعنوان یک روش در نقاشیِ چهل ــ پنجاه سال اخیر، فصلی نوین را در تاریخ کشورهای جهان اسلام گشود. شکی نیست که در ایران، جریان «سقاخانه» از پیشگامان این نهضت در دوره معاصر بوده است. استفاده از انواع خطوط و نقشهای سنتی، اساس تابلوهای این هنرمندان را تشکیل میدهد. کریم امامی وجود خط را مایه اصلی این شیوه از نقاشی میداند و آن دسته از هنرمندانی را که به خط توجه پیدا کردند اما در ادامه به راه دیگری رفتند دیگر جزو هنرمندان سقاخانه به حساب نمیآورد. جنبش سقاخانه اولین تلاش هنرمندان معاصر در جهت جستوجو و بهرهگیری از میراث ملی با استفاده از نمادها و نوشتهها از یک سو و آشنایی با زبان روز نقاشی از سوی دیگر، شکل گرفت.
در روند شکلگیری «سقّاخانه» توسط هنرمندان تجربهگر معاصر، گروهی در آثارشان علاوه بر موتیفهای سنّتی، به خط نیز روی آورده و آن را با عناصر سنّتی درآمیختند و به جلوههای جدید از هنر معاصر ایرانی رسیدند؛ برخی از این هنرمندان با تمایل نشان دادن به «خوشنویسی»، تنها از تکعنصر «خط» که قبل از آن بهصورت هنر مستقلّ نوشتاری در خدمت کتاب بود، در اثرشان استفاده کردند و آن را به محدوده نقّاشی و سپس در دیگر قالبهای نوشتاری وارد ساختند.
از نگاه شما ظهور انقلاب اسلامی و بهدنبال آن حدوث جنگ تحمیلی هشتساله چه تأثیری بر روند هنر و آثار هنرمندان ایرانی گذاشت؟
با سقوط حکومت پهلوی و ظهور انقلاب اسلامی و در پی آن جنگ تحمیلی هشتساله، شرایطی به وجود آمد که بسیاری از هنرمندان جوان آثار بدیعی را در عرصههای مختلف هنری بهوجود آورند؛ این شرایط سبب شد که هنرمندان براساس عناصر هنر ایرانی و فضای معنوی همسو با فرهنگ اسلامی، شاکله هنر انقلاب اسلامی را پی نهند.
قبل از اینکه به بحث اصلی؛ یعنی بررسی مفاهیم نمادین پوسترهای انقلاب اسلامی بپردازم، لازم است اشارهای مختصر در باب هنر گرافیک؛ بهویژه پوستر داشته باشم.
امروز «هنر ارتباط تصویری (گرافیک)» میکوشد با طراحی یا انتخاب نشانهها، علائم، تصاویر و نوشتهها و کنار هم قرار دادن آنها، اثری بیافریند که این اثر پیامی را بهصورت بصری، واضح و روشن در اختیار مخاطبین خویش قرار دهد؛ بنابراین «هنر گرافیک» بهطور کلی به آن دسته از آثار تصویری قابل انتشار، شامل: نشانه (آرم)، طراحی حروف، پوستر، مصورسازی و... اطلاق میشود که با عملکرد بصری خود، پیام یا اطلاعات خاصی را به مخاطبانش ارائه میدهد.
یکی از مهمترین شاخههای هنر گرافیک، پوستر (اعلان) است؛ طراحی اعلان بر یک طرف کاغذ بهگونهای است که شکل (عنصر تصویری) و نوشته بهصورتی واحد، ایفای نقش کند و با جاذبههای هنری خاصش، چشم مخاطبین را بهسوی خود جلب کند و پیام خود را ارائه و یا ترویج دهد.
اعلان یا پوستر بهمفهوم امروزی خود همراه با تنوع رنگ، در اواخر قرن 18 میلادی با استفاده از صنعت چاپ سنگی (لیتوگرافی) شکل میگیرد. در سالهای آخر قرن 19 میلادی با حضور نقاشانی مثل لوترک، موشا و... در قلمروی طراحی پوستر و از طرفی دیگر، با توجه به امکانات ارزان چاپ سنگی، تنوع رنگهای شفاف (گاهی با استفاده از 15 رنگ در طراحی یک پوستر) و امکان اجرای آن در اندازههای بزرگ، این هنر توانست تا اواخر جنگ جهانی اول حضوری منحصربهفرد و فعال میان دیگر رسانهها به خود اختصاص دهد. طی جنگ جهانی اول (1918 ــ 1914) زمانی که رادیو و دیگر وسایل الکترونیکی ارتباط عمومی هنوز خیلی مهم شمرده نمیشدند، پوستر بهعنوان یک وسیله مهم ارتباطی اهمیت بسیاری یافت؛ در این دوره، پوستر بهعنوان یک وسیله اطلاعرسانی با تصاویر پرقدرت و موجز همراه با شعارهایی برای اعلام فراخوان به عموم، تهییج مردم برای مشارکت در جنگ، درخواست کمکهای مالی و سربازگیری بهخدمت گرفته شد؛ از طرف دیگر این هنر بهسرعت توانست در اکثر مراکز اروپا و آمریکا شکوفا شود و هنرمندان سرشناسی را بهسوی خود جذب کند تا آنان به خلق پوستر بپردازند.
چه روند و فرایندی طی شد تا هنری که ما امروز از آن بهعنوان هنر انقلاب اسلامی یاد میکنیم، ظهور و بروز پیدا کند؟
هنرهای تجسمی دوران انقلاب اسلامی در ابتدای امر، به خودی خود و بهطور مستقل بهوجود نیامده است؛ با مقایسه و بررسی آثار هنری، مشاهده میکنیم که در بسیاری از موارد عناصر و الگوهای کهن (سنتّی) در آثار هنری این دوره حضوری جدی دارد؛ از طرف دیگر هنرمندان در این دوران با اتخاذ روشی گزینشی ضمن حفظ ویژگیهای هنری خویش، ضرورت توجه به هنر مدرن غرب را که در فرهنگ و هنر معاصر رسوخ کرده بود نادیده نگرفتند؛ در این آثار نه آن شیفتگی بیش از حد نسبت به میراث گذشته خود (نوستالژی) و نه هجومی متعصبانه به هنر مدرن دیده میشود؛ هنرمند با شناخت میراث هنری خویش، به هنر غرب از منظر فرهنگ و سنت خود و در چارچوب میراث گذشته نگاه میکند؛ هنرمند با این گزینش سعی در بازسازی و بِروز کردن میراث کهن خویش دارد؛ بهعبارتی هنرمند، آموزههای هنری خود را منطبق بر ارزشها و سنـتهـای کهن تعدیل میکـند.
یعنی هنرمندی که در دایره مفهومی هنر انقلاب اسلامی و هنر دفاع مقدس جای میگرفت، نه شیفته فرهنگ و هنر غرب بود و نه نسبت به آن نگاهی تند و سراسر انکارپذیر داشت.
بله؛ برای بسیاری از کارشناسان هنر، استفاده از عناصر هنر ایرانی کنار شیوههای نوین روز، غیرقابل اجتناب بود. شاید بتوان گفت اتفاق مهمی که در هنر دفاع مقدس رخ داد، استفاده و بهخدمت گرفتن عناصر هنر ایرانی و برداشتی گزینشی از هنر مدرن برای بیان تصویری مفاهیم دفاع مقدس بود؛ بهطور مثال حضور عناصر نگارگری در پوسترهای این دوره شاهدی بر این مدعا است.
روند خلق آثار هنری در ایران اغلب در چارچوب ارزشها، سنتهای کهن و مفاهیم درونی هنرمند شکل گرفته است؛ هنرمندان کمال مطلوب، تجرید و ایجاز را بر واقعیت و طبیعتگرایی ترجیح دادهاند. در اغلب نقوش، هنرمندان علاوه بر زیبایی شکل ظاهری نقش، به فضای منفی نقش و ایجاد تعادل بین فضای مثبت و منفی نقش هم عنایت داشتهاند. آداب معنوی برگرفته از مذهب (هم در دوره باستان و هم در دوره اسلامی) است که ابعاد معنوی و طبع هنرمندان را به این جهت شکل داده است؛ به همین سبب آثار تجسمی هنرمندان برگرفته از حال و طبع روان آنها، بهشکل تجریدی ــ تزیینی تجسم یافته است تا در قالبی واقعی.
آثار هنرهای تجسمی عموماً در سه سطح شامل: بازنمایی طبیعت، تجریدی و نمادین ارائه و دریافت میشوند. در هنر ایران ارتباط بسیار نزدیک بین هنر و آداب معنوی، سبب شده است ارائه آثار هنری ایرانی بیشتر در سطوح تجریدی و نمادین توفیق داشته باشد؛ بهعبارتی دیگر یکی از شاخصههای مهم هنر ایرانی، نگاه تجریدی و نمادین هنرمند در اثر هنری خویش است؛ این نگاه نمادین همواره در طول تاریخ هنر ایران با صورتهای گوناگونی نمایان شده است. بسیاری از هنرمندان از مفاهیم عمیق و اندیشههای بلند بهره گرفته و جلوههایی از آن را در آثار هنری خویش در قالب عناصری نمادین متجلی ساختهاند. در ادامه سعی میکنم بهطور مختصر به بیان جلوههایی از مفاهیم و اشکال نمادین که در آثار پوسترهای اسلامی ایران تجسم پیدا کرده است، اشاره کنم.
با نگاهی به آثار تجسمی هنر ایران درمییابیم که از دوران پیش از تاریخ، دوره باستان و دوره اسلامی تا به امروز، «تزئین» از جایگاه والایی برخوردار بوده است؛ هنرمندان ایرانی بسیار مشتاق بودند که آثار خود را در قالب طرح و شکلهایی زیبا ارائه دهند؛ آنها معتقد بودند که ظرافت تزئینی آثار و اشیاء، نهتنها آنها را از زشتی میرهاند بلکه ارزشهای معنوی را در عرصههای ذوقی مردم بیدار میکند.
رعایت اصول زیباشناسی در شکل نشانهها جایگاه بسیار مهمی در جلب توجه مخاطبین دارد و بهزودی نوشته کنار نقش، عملکرد خود را از دست میدهد و خود بخشی از نقش میشود؛ در این راستا هنرمندان در طراحی نشانههای خود، از این نکته (زیبایی و جذابیت) غافل نبودهاند؛ به همین علت عدهای از طراحان معاصر کوشیدهاند نشانههای خود را با الهام و اقتباس از نقشهای میراث کهن ایران که از ویژگیهایی چون؛ زیبایی، تجرید، ایجاز، دخل و تصرف در اشکال طبیعی (دفرماسیون)، نمادگرایی و... برخوردار بوده است، طراحی کنند.
استاد مرحوم؛ مرتضی ممیز مینویسد: «خوشبختانه هنرهای تصویری ایران منبع عظیمی از نقوشی است که در نهایت استادی و هنرمندی با بیانی موجز و مفید طراحی شدهاند. تمام نقوش قالیها و کفپوشها، پارچهها، گچبریها، آجرکاریها، حکاکیها، نقاشیها و مجسمهها نمونههای بینظیر هنرمندانهای از خلاصگی و ساده شدن شکلهای طبیعی هستند که میتوانند سرمشقهای گرانبهایی برای مطالعه و فراگیری باشند. ترسیم فنی تمام این نقوش و نوشتهها کاملاً با اصول امروز گرافیک منطبق است؛ زیراکه اصول فنی امروزی بر اساس تجربیات استادان گذشته ترتیب یافته است.»، به همین دلیل با نگاه به بسیاری از نشانهها میتوان مشاهده کرد که هنرمند با الهام از یک نقش سنتی و گاهی فقط با اجرای صحیح گرافیکی آن، موفق به طراحی نشانهای زیبا مطابق با اصول فنی امروزی شده است. همانطور که پیشتر اشاره کردم، بیشتر این نقوش تزئینی از اصول زیباشناسی که در هنر معاصر مطرح است برخوردارند.
ادامه دارد... .
انتهای پیام/+