شیخرضائی: جامعه طراحان گرافیک نسبت به دفاع مقدس بیتوجه بوده است/ ۴ چالش مهم هنر دفاع مقدس
صابر شیخرضائی هنرمند گرافیست عرصه هنرهای تجسمی میگوید که جامعه طراحان گرافیک ایرانی و انجمنهای تخصصی مرتبط به این رشته به هنر دفاع مقدس بیتوجه بودهاند.
خبرگزاری تسنیم-محمد خاجی: هنر دفاع مقدس از آن دست مفاهیمی است که به فاصله کوتاهی پس از وقوع انقلاب اسلامی متولد شد؛ همزمان با هجوم ارتش بعث به خاک میهنمان، موج عظیم جوانان دلیر، غیور و حماسهآفرین ایرانی برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند و با مجاهدت، ایثار و ازجانگذشتگیهای پرشمارشان فصل زرینی از مقاومت و ایستادگی را بر تارک تاریخ این مرز و بوم جاودان ساختند.
از همان آغازین روزهای جنگ تحمیلی هشت ساله، طیفی از هنرمندان متعهد و دغدغهمند ایرانی که بعدها به هنرمندان انقلاب اسلامی اشتهار یافتند، نسبت به موج انبوه و تأثربرانگیز رشادتها و پایمردیهای رزمندگان دفاع مقدس واکنش نشان دادند و با خلق آثار هنری متناسب با حال و هوای جنگ، تلاش کردند تا فرهنگ و ارزشهای حاکم بر این دوران پرشکوه تاریخی را به تصویر بکشند.
با دست به کار شدن هنرمندان در رشتههای مختلف هنری اعم از: نقاشی، گرافیک، عکاسی، مجسمهسازی، سینما، تئاتر، موسیقی و... دیری نپایید که هنر یگانه و ارزشمداری به نام هنر دفاع مقدس شکل گرفت؛ هنری که پس از گذشت چهل سال با وجود بیمهریها و بیتوجهیهای برخی از مسئولین، همچنان زنده و استوار باقی مانده است.
صابر شیخرضائی از جمله هنرمندان جوان و مستعدی است که از آغاز فعالیت حرفهایاش تاکنون تعلق خاطر خاصی به هنر دفاع مقدس نشان داده است. روح حاکم بر آثار هنری این هنرمند گرافیست با مفاهیمی چون: مقاومت، ایثار، شهادت، مجاهدت و حماسه ممزوج است؛ مفاهیمی که در زمره عناصر کلیدی و مقوّم هنر دفاع مقدس به شمار میآیند.
"سرو استوار"، عنوان نمایشگاه تازه شیخرضائی است که اخیراً به مناسبت گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدسدر گالری مجازی رسانگار برپا شده است. در این نمایشگاه منتخبی از آثار هنری این گرافیست جوان با محوریت فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت به نمایش درآمده است.
به همین مناسبت، به سراغ این هنرمند رفتیم و با او درباره نمایشگاه "سرو استوار"، وضعیت کنونی هنر و گرافیک دفاع مقدس، خصوصیات و چشمانداز پیشروی آنها به گفتوگو نشستیم؛ در ادامه، مشروح گفتوگوی خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم را با این گرافیست جوان و خوشآتیه کشور از نظر میگذرانید:
در آغاز، چنانچه لازم میدانید توضیحاتی مقدماتی درباره برگزاری نمایشگاه «سرو استوار» و آثار نمایش یافته در این نمایشگاه ارائه بفرمایید.
نمایشگاه "سرو استوار" شامل چهل پوستر منتخب بنده با محوریت فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت است که به مناسبت گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و به درخواست فرهنگسرای رسانه، در پنجمین گام نمایش آثار هنرمندان در فضای گالری مجازی رسانگار به نمایش درآمده است.
این مجموعه نمایشگاهی طی پانزده سال اخیر و در بسترهای موضوعی متفاوتی ازجمله: مضامین تاریخی صدر اسلام و جهانِ معاصر ملت ایران، شخصیتهای فداکار جنگ تحمیلی و مدافعان امنیت و آثار سینمای داستانی/ مستند شکلگرفته است که از میان صدها اثر تولیدیام در این سالها به فراخور موضوع و حال و هوای این هفته (دفاع مقدس) انتخابشده است؛ این آثار با تنوع فرمی و در قالبهای تکنیکی متفاوتی ازجمله: فتوگرافیک و فتومونتاژ، تصویرگری تخت و سهبعدی، چیدمان و عکاسی صحنهای، حروفنگاری و تایپوگرافی و گاه با نگاهی به گنجینههای بصری تاریخ هنر ایران طراحیشده است.
بخشی از آثار این نمایشگاه در همکاری با پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب khamenei.ir طراحیشده است که در فضای مجازی با بازدیدها و بازنشرهای میلیونی همراه بود و فصل جدیدی از گرافیک ایرانی و گرافیک انقلاب اسلامی را همراه با جلب نظر حدأکثری مخاطبان رقم زد.
لازم است به این نکته اشارهکنم که این نمایشگاه برای بنده هیچ رهآورد مادی و انتفاعی نداشته و صرفاً ادای دینی به شهدا و از جان گذشتگان راه عزت و افتخار است.
آیا آثار نمایشیافته در نمایشگاه «سرو استوار»، تماماً منتخبی از طراحیهای پیشین شما هستند یا اینکه آثار جدیدی هم به آنها افزودهشده است؟
بله عُمدتاً درگذشته طراحی و اجرا شدند؛ اثر تولیدی تازهای در این مجموعه نیست؛ چراکه زمان درخواستی دوستان فرهنگسرا برای آمادهسازی و ارسال آثار محدود نبود و این زمان محدود امکان خلق اثر جدید را فراهم نمیساخت. تازهترین اثر تولیدی حاضر در این نمایشگاه مربوط به فروردین ماه امسال و سالروز شهادت سید مرتضی آوینی است.
هنر دفاع مقدس را واجد چه خصوصیات و عناصر مقوّمی میدانید؟ بهعنوان یک طراح، سعی کردهاید کدامیک از این عناصر در آثارتان بیش از خصوصیات و عناصر دیگر ظهور و بروز پیداکرده و مخاطب را درگیر خود کند؟
هنر دفاع مقدس دو خصوصیت را به همراه خود دارد؛ یکی جنبه تذکار و تقویت خاطرات آن دوران که صحنه تمامنمای رشادتهای خاصان ملت ایران، فداکاریهای عظیم آنها، نمایش شرایط دشوار تحمیلی ابرقدرتها بر انقلاب و زندگی مردم ما است؛ دیگری جنبه روشنگرانه این هنر است که اکنون در زوایای کمتر پرداختهشده تاریخی-اجتماعی-سیاسی بهواسطه کوتاهیها، زمینههایی از تحریف وقایع جنگ را پیش روی خود دارد؛ این خصلت به عنوان چراغ راهی پیشروی ما است و وجوهی عبرتآموز از آن دوران، کیفیت عبور از گردنههای تاریخی مهم، تحلیل عملکرد مسئولین و مردم و تعامل و مواجهه با شرایط متفاوت یا مشابه امروزی را نشان میدهد. من در آثارم به این دو وجه مهم به اشکال متفاوت ( در حیطههای طراحی پوستر، تابلوهای شهری، تصویرسازی و کارتون) پرداختهام و علاوه بر این، رویکردهای امروزی جنگها؛ از جنگهای فرهنگی و رسانهای گرفته تا جنگهای اقتصادی و زیستی را نیز مدنظر داشتهام.
وضعیت کنونی هنر دفاع مقدس (بهطور عام) و گرافیک دفاع مقدس (بهطور خاص) را چگونه تحلیل و ارزیابی میفرمایید؟ در صورت امکان به مهمترین چالشها و فرصتهایی که پیش روی این هنر قرار دارد اشاره بفرمایید.
فکر میکنم عنوان "راه رفتنِ مردِ مُرده!" بهترین توصیف باشد. این عنوان اسفناک از این حیث است که در بسیاری از شاخههای هنری عملاً موضوع دفاع مقدس نه وجود خارجی ندارد و نه بروز امروزی و حتی انتزاعی! اساساً در برخی رشتهها این موضوع را کاملاً از بین رفته میدانم؛ گرچه گاهی برخی ترجمانها تلاشهای معدودی را به ظهور میرسانند؛ البته در بعضی شاخهها مثل: معماری، هنر دفاع مقدس یا اتمسفر مربوط به آن هیچگاه به قالبی جدی بدل نشد؛ چه در ساخت عرصه یادمانهای شهری و چه در ساخت مزار شهدا یا موزههای دفاع مقدس؛ نمونههای موجود در شهرهای بزرگ یا سایر نمونههایی که صرفا جنبه رفع تکلیف دارند و اکثراً بُنجل و بیمخاطباند و چه در انتخاب ایده اجرایی و چه در پرداخت فرم، فاقد کیفیات ارزشمند هنری هستند؛ مخصوصاً در شهرهایی که عرصه مواجهه مستقیم با دشمنان متجاوز بعثی بودند؛ ازجمله در استانهای خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه؛ درحالیکه در بسیاری از نقاط دنیا با همراهی معماران، هنرمندان، مجسمهسازان، طراحان گرافیک و طراحان سازهها و نور شهری، اتفاقات جذاب، اثرگذار و الهام بخشی در حیطه هنر جنگ یا پاسداشت خاطر سربازان و مدافعان استقلال و افتخارآفرینان کشورها رقم خورده است.
در هنرهای نمایشی و سینما نیز تک نفسها به فعالیت ترجمانها مرتبط است تا مراکز مسئولی چون وزارت ارشاد و بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری و... فکر میکنم فقط در عرصه ادبیات بزرگسال و کودک و نوجوان، کارنامه موفقی داشته باشیم که شاید آنهم بهواسطه پیگیریها و تقریظهای رهبری بر برخی کتب باشد.
در عرصه هنرهای تجسمی به علت پهنه وسیع فعالیتها از نقاشی تا نگارگری، از عکاسی تا طراحی گرافیک، از تصویرگری تا کارتون و کاریکاتور، از گرافیک متحرک تا پویانمایی، از خوشنویسی تا تایپوگرافی؛ بهتناسب کمیت آثار بیشتری تولیدشده و طبعاً نمونههای فاخری را هم شاهد بودیم.
گرافیک دفاع مقدس و به عبارت کلیتر هنر دفاع مقدس، با چهار چالش اصلی روبهرو بوده و هست؛ اول محدود کردن موضوع دفاع مقدس در اوراق زمان و اینکه جامعه پسازآن دوران نیازی به بازگشت به آن روزها یا آن مضامین را ندارد؛ این نگاه از سوی برخی روشنفکران و مسئولان و تصمیمسازان حاضر در بدنه جامعه هنرمندان ترویج میشد یا بهواسطه کارشکنیهایی که برای برخی علاقهمندان به این موضوع در فضاهای فرهنگی و دانشگاهی کشور ایجاد میشد، رخ میداد.
دوم؛ محدود کردن فرهنگ دفاع مقدس به ظواهر موضوع و کلیشهای کردن مضامین است که این نگاه بافاصله گرفتن از آن روزها از سوی سینما تلویزیون و رسانههای تصویری بهوفور ارائه میشود و شامل آدرسهای غلطی است که دههها به ذهن مخاطبان تزریق شده است؛ تعریف محدود ظاهری، آیکونیک و تک ساحتی و گاهی کاریکاتوری از شهید، جانباز، فرمانده، حاجی، خط مقدم، پشت جبهه، توسل و جهاد، شبهای عملیات و میدان رزم و چه و چه و ژانری شدن هنر دفاع و تأثیر این اتفاق در هنر گرافیک با بسنده کردن به قطرات خون و خاکریز و پلاک و پوتین و سربند بدون ارزشافزوده در ایده پردازی رخ مینماید و به تولید نازیباییهای بیشتر منجر میشود.
سوم؛ تعاملات اُرگانی-اداری است که خطر فروافتادن در چرخه گرداب سِریکاریهای بیکیفیت و ارائه بیلانهای کاری صرف که نگاه تقویمی را هم در خود دارد، تقویت میکند؛ به شکلی که ارزشهای انسانساز دفاع مقدس به سطحیترین شکل، در حد یک رویداد تقویمی و همارزش با روزهای دیگر تقویم چون: روز کارمند و روز اصناف تنزل پیدا میکند و سیل بَنرها و اِستندهای تبریک و تهنیت منجر میشود؛ اکنون هزاران روابط عمومی سازمانی در کشور با همین نگاه دست به تولیدات نازلی میزنند؛ بدون اینکه ارتباط مداومی با هنرمندان وزین و کارآزموده داشته باشند؛ سوءاستفاده از آثار تولیدی سایرین و عدم رعایت حقوق مادی و معنوی خالقان آثار عارضه دیگری است که در این میان رخ میدهد.
چهارم؛ تضعیف جنبه عمومی و مردمی پاسداشت ارزشهای دفاع مقدس و تحکیم روابط حاکمیتی توسط نهادهایی است که مسئولیت مستقیم درباره تولید آثار دفاع مقدس دارند؛ این امر، منجر به پیوستگی انحصاری با هنرمندان انگشتشمار نسل اول هنر انقلاب (که با مسئله جوانگرایی تعارض جدی داشته و با این موضوعات برخورد انحصارطلبانه و کاسبکارانه دارند) و همچنین پیوستگی انحصاری با بخش جوانِ وابسته به برخی مجموعههای خودی(!) شده است؛ درحالیکه دفاع مقدس متعلق به همه ملت ایران با قومیتها و مذاهب و عقاید متفاوت است؛ برای مثال میتوانم باافتخار اعلام کنم که در دوران کار حرفهایم هیچگاه هیچیک از دهها مجموعه مسئول در امر فرهنگ و هنر دفاع مقدس، همچون بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس یا سازمانهای هنری رسانهای فلان و بهمان، سراغ من و امثال من نیامدهاند! سراغ همکاران توانمند دیگر هم اگر رفتهاند با برخوردهای غیرموجه و غیرحرفهای، راه را بر ارتباط مستمر و خلق تولیدات فاخر و مؤثر هنری بستهاند.
برخی مدعیاند که هنر دفاع مقدس مدتی پس از پایان دوران جنگ تحمیلی 8 ساله به پایان رسید و اکنون دیگر بضاعت و ظرفیت زایش چندانی برای ظهور و بروز ندارد؛ تحلیل شما نسبت به این مدعا چیست؟
این تحلیل، تحلیل صادقی نیست؛ چه اینکه خودِ اتمسفر دفاع مقدس هنوز در جامعه جاری است و تا وقتی که مجاهدان، اُسرا، جانبازان، مادران و پدران شهدا و مفقودین در این جامعه حضور دارند، فارغ از انگیزههای والا و آرمانیشان؛ داغها و سختیها و مشکلات آن روز و امروزشان اجازه محدود کردن فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت را صرفاً به دهه اول بعد از انقلاب نمیدهد.
همچنان از جانگذشتگیهایی نظیر: تعدّیهای عوامل متهاجم مرزی و شهادت مرزبانان یا حادثه تلخ پلاسکو و تلاش و جان باختن نیروهای فداکار آتشنشان و امدادی و یا در مسئله کرونا؛ مجاهدتهای کادر درمان، پزشکان و پرستاران در مراکز درمانی برای ما یادآور انگیزهها و رشادتهای ایام دفاع مقدس است؛ بااینکه یک بُعد دفاع مقدس علاوه بر مجاهدتهای آن دوران، روایت ایثارها، پالایش و ارزشافزاییهای آن گنجهای روحنواز با ظرفیتهای مختلف هنری است.
حوادث دیگری نظیر شهادت سرداران؛ حاج قاسم سلیمانی، حاج حسین همدانی، حاج حسن طهرانی مقدم و حاج احمد کاظمی که از یادگاران دوران دفاع مقدس بودند و رفتنشان فرصت دگربارهای برای مرور مراحل متفاوت زندگی ایشان بود.
این نگاه تغافلی با چنین تعمد و شدتی فقط در ایران و بهواسطه حمایت رسانههای خارجی و یاران داخلیشان پی گرفته میشود. در هنر و ادبیات و سینمای هند همچنان رهایی از استعمار و بیرون راندن انگلیسیها محمل خلق آثار جدید است و قهرمانان آنها مدافعان و مبارزان آن قصهها هستند؛ در ادبیات و سینمای روسیه و آمریکا همچنان پس از قریب به هشتاد سال رجعت به زوایای متنوع جنگ جهانی دوم دیده میشود و در ساختار گرافیک این دو نیز بازگشتهایی را به ارزشهای بصری و تکنیکی اعلانهای جنگی شاهد هستیم.
یکی از نکات قابلتوجه در تحلیل عملکرد جامعه طراحان گرافیک ایرانی در ارتباط با دفاع مقدس، عدم توجه عمومی انجمنهای تخصصی مرتبط در نسبت با این سند افتخار ملی ما ایرانیان است؛ انجمنهایی که بخش عمده حیاتشان از وابستگی به نهادهای حاکمیتی و استفاده از ظرفیت وزارتخانهها و شهرداریها و بودجههای عمومی است. برای اولین بار در طول سدههای متمادی تاریخ ایران، ایرانیان در نبردی متداوم و چندساله با یک نیروی متجاوز خارجی که حمایت همه دنیا را همراه خود داشت، وجبی از خاک ایران جدا و ذره خاکی مصالحه نشد و عجیب اینکه بسیاری از طراحان معتبر بهاندازه طراحی چند اثر خوب هم اعتباری برای این موضوع ملی و حماسی قائل نبودهاند؛ در این میان البته اساتیدی هم بودند که ازقضا با حفظ داعیه روشنفکری، هنر و تجاربشان را در راه هنر دفاع مقدس ملت ایران صرف کردند؛ ازجمله مرحوم مرتضی ممیز که در دهه هفتاد مدیریت هنری مجموعه ارزشمند کتابهای عکس جنگ تحمیلی با عنوان «دفاع در برابر تجاوز» را عهدهدار شد.
ارزیابی شما از دورنما و چشمانداز هنر دفاع مقدس (بهطور عام) و گرافیک دفاع مقدس (بهطور خاص) چیست؟
به نظرم این چراغ، با رویکرد گذشته و فعلی مدیران فرهنگی دولتی کشور و همچنین انحراف نهادهای خصولتی متعددی که وظیفههای بزرگی در پرداختن به این موضوع داشتند، بهزودی به خاموشی خواهد گروید؛ اما در دل عاشقان این راه و در فعالیتهای مردمی و غیر وابسته، در پیروزی جریانهای مقاومت در ایران و سراسر جهان و دستاوردهای بزرگتر ملت ایران در علم و اقتصاد و فرهنگ و ورزش و نیز در قالبهای هنر ضد استکباری در بُعد داخلی (با نگاه مصلحانه در نقد عملکرد کوتاهیهای برخی اشخاص و جریانهای سیاسی و اقتصادی) و بعد خارجی (ضدیت با نظام سلطه به رهبری آمریکا و حمایت از ملتهای مظلوم در برابر تهاجمات متحدین ایالاتمتحده) در قالب گروهها و تشکلهای واقعاً مردمنهاد، به راه خود ادامه میدهد.
تعزیتهای مردمی در پاسداشت تشییع شهدای غواص کربلای پنج، شهدای پلاسکو، شهادت محسن حججی، شهادت سردار سلیمانی (در حیطههای تصویری طرح و پوستر و تایپوگرافی و تصویرسازی و موشن گرافیک) به مسئولین کلیه نهادها ثابت کرد که هرچقدر هم در این مسیر کوتاهی کنند، چشمههای جوشان فراوانی بدون درنظرگرفتن آن سازمانها و مجموعهها و اعتباراتشان در دلهای مردم جاری میشود و ثابت میکند که آنها گامهای بسیاری از مردم عقبترند. فاعتبروا یا اولیالابصار.
انتهای پیام/