گفتوگوی خواندنی تسنیم با بانوی رزمنده دوران پیروزی انقلاب / مادری که دختر و پسرش هم راهی جبهه کرد
گروه استانها - بانوی رزمنده انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به اینکه هیچگاه از رزمندگی خود در دوران دفاع مقدس انتظاری نداشته و ندارم، گفت: مسئولان خائن روز قیامت باید پاسخ شهدا را بدهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سوادکوه، دفاع مقدس صحنههای زیبایی را به تصویر کشید که بخشی از زیبایی تابلوی تاریخ سهمی از این صحنهها است که هرگز فراموش شدنی نیستند.در آن سالها از هر قشر، سن، زن و مرد، پیر و جوان هرکدام تلاش میکردند نقشی در مبارزه و مقابله با دشمن داشته باشند و در حماسهآفرینیها خوش بدرخشند.
در آن سالهای جنگ که عرصه برای حضور مردان بود، شیر زنانی بودند که دوشادوش مردان، برای حفظ خاک وطن و خدمت به رزمندگان در قسمتهای مختلف جبهه و پشتیبانی حضور پرشور و فعالی داشتند. درطول هشت سال دفاع مقدس، هزاران زن شهیده تقدیم انقلاب شد و نقش باشکوه آنان در عرصههای مختلف پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس، ثابت شده است. بودند زنانی که شکوهی پرغرور را در تاریخ جنگ به رخ دشمنان کشاندند و ثابت کردند برای دفاع از خاک میهن، مرد و زن پیرو و تابع یک آرمان و مکتب هستند.
بخشی از قداست بخشی به دفاع هشت ساله، سهم زنانی بود که با ظرافت خاص خود، مردانه در تمامی صحنهها حضور داشتند. بسیاری از زنان مبارز انقلابی که سالهای پیش از پیروزی انقلاب به عنوان فعال حوزههای مبارزه سیاسی و اجتماعی گوش به فرمان امام راحل مبارزات انقلابی داشتند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز با احساس تکلیف نسبت به حفظ خاک وطن در قسمتهای مختلف جبهه، امور پشتیبانی و درمانی حضور فعال داشتند تا ثابت کنند شاگردان مکتب روحالله هرگز دست از مبارزه نمیکشند.
طاووس سبحانی، یکی از زنان سوادکوهی که از نخستین و مسِنترین بانوی مبارز انقلابی علیه رژیم پهلوی و همچنین حضور در جبهه بهمنظور پشتیبانی است در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در سوادکوه اظهار داشت: متولد 1320 هستم و از اولین مبارزان انقلابی در سوادکوه بودم. با اینکه فرزندان کوچک داشتم ولی حضور فعال در تمامی عرصههای مبارزاتی داشتم. یکی از پسرانم نیز شعارنویسی و پخش اعلامیه در شهرهای مختلف سوادکوه را انجام میداد.خانواده مبارزی بودیم و گوش به فرمان حضرت امام راحل فعالیت انقلابی داشتیم.
این بانوی مبارز با یادآوری روزهای قبل از انقلاب، خاطرنشان کرد: در تمامی تظاهراتها شرکت میکردم. یادم میآید که روزی بین انقلابیون و سلطنتطلبان درگیری پیش آمده بود.به مغازهمان حمله کرده بودند چون عکس امام خمینی(ره) در آن نصب بود.به خانهمان حمله کردند و شیشهها را شکستند. ولی هرگز دست از مبارزات نکشیدیم.
سبحانی یکی از زیباترین لحظات زندگی خود را مربوط به دیدار با امام راحل برشمرد و خاطرنشانکرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اوایل انقلاب بنده و پسرم به همراه گروهی که از مدرسه اعزام شده بودند به حسینیه جماران برای دیدار با حضرت امام رفته بودیم.پس از ساعتها انتظار، توانستم امام را از نزدیک ببینم و پسرم دست ایشان را بوسید.آن لحظه دیدار برایم خیلی شیرین بود.هیبت دلنشین و چهره پرنور امام، جذبه خاصی از ایشان در ذهنم ساخت که هنوز بعد سالها یادآوریاش برایم شیرین است..
سبحانی با بیان اینکه بعد از شروع جنگ تحمیلی، بار دیگر احساس تکلیف کردم، گفت: وقتی جنگ شد، پسرم سرباز بود و در فتح آبادان آنجا حضور داشت. تصمیم گرفته بودم به رزمندگان کمک کنم. با گروهی که داشتیم و جز مبارزان انقلابی بودیم، تصمیم گرفتیم به خانوادههایی که فرزندانشان در جبهه هستند کمک کنیم. مثلا در امور کشاورزی، زمینهایشان را درو میکردیم.در آن موقع توانایی زیادی داشتم.
این بانوی رزمنده درمورد اعزام به جبهه بهمنظور پشتیبانی، گفت: موادغذایی، پتو و نان جمع آوری کردیم و بار کامیون شده بود و با دو اتوبوس عازم جبهه شدیم. بعد از رسیدن به مریوان به خط رفتیم و به مدت یک هفته مداوم در خط حضور داشتیم و آذوقه و پتو را بین رزمندگان تقسیم میکردیم. حتی قسمتی از خاک عراق که ایران آنجا را گرفته بود حضور داشتم و بعد از یکهفته برگشتیم و در پشتیبانی جبهه فعالیت داشتم و لوازم مورد نیاز را جمعآوری و ارسال میکردیم.
سبحانی با بیان اینکه شستوشوی لباس رزمندگان را هم انجام میدادم،اضافه کرد: از جبهه با وانت، لباس رزمندگان را برایم میآوردند و در منزل میشستم. روزی یکی از سرداران سپاه که از تهران به مازندران برای بازدید آمده بود، به منزل ما آمد چون مارا میشناخت. وقتی لباسها را دید به شوخی بهم گفت منزل شما سربازخانه است؟ منم گفتم فقط شما نظامی نیستید، منم نظامیام و لشگر دارم.
وی با بیاناینکه هرگز به دنبال استفاده از موقعیتم نبودم، تصریح کرد: یکی از پسرانم، سه سال در جبهه خدمت کرد. هیچ وقت بهدنبال منافع نبود. بنده نیز هرگز به دنبال استفاده از موقعیتم نبودم. 80 سال سن دارم و با حقوق بازنشستگی زندگی میکنم. اما میخواهم به مسئولان بگویم فردای قیامت هرکسی که خیانت کرد، دامنش را میگیرم. در مبارزات انقلابی، سلطنتطلبان به خانهام حمله کردند، ساواک به سمت من و فرزندم تیراندازی کرد. بعد انقلاب برای جبهه خدمت کردم ولی هرگز توقعی نداشتم و ندارم اما انتظار داشتم سراغم را بگیرند. حالم را جویا شوند.اما هیچ مسئولی در این خانه را نزد.
این بانوی مبارز و رزمنده با بیان اینکه دخترم نیز در جبهه حضور داشت، خاطرنشانکرد: دخترم همسر شهید بود و همسرش در کربلای 5 شهید شد. بعد از چهلم همسر شهیدش، او نیز به جبهه رفت و به وضعیت مجروحان رسیدگی میکرد. روزی در بیمارستان رزمنده زخمی را آورده بودند. آن رزمنده از دخترم خواست که برایش نامهای بنویسد و برای نامزدش بفرستد. دخترم منقلب شده بود چون یاد همسرش افتاد. صبح فردا وقتی سراغ رزمنده رفت با تخت خالیاش مواجه شد و متوجه شد که شهید شده است.
وی افزود: دخترم به سردخانه رفت و با دیدن رزمنده شهید، بیهوش شد و پزشک به بالینش رفت و بعد از بههوش آمدن علت حالش را جویا شد. دخترم گفت دیشب نامهای از زبانش نوشتم برای نامزدش ولی اکنون شهید شده است. پزشک که متوجه شد نامزد دخترم نیز شهید شده بود و این موضوع خاطرهاش را زنده کرد، او را به خانه فرستاد.
سبحانی گفت: با اینکه دخترم همسر شهید بود هرگز بهدنبال سهمیه و حقوق نرفت. چند سال پیش از بنیاد شهید تهران به سراغش آمدند و متوجه شدند که در بنیاد سوادکوه پرونده ندارد. پاسخ بنیاد سوادکوه این بود که این خانم هیچ وقت پیگیر نبود. تهران هم گفتند بنیاد باید پیگیر میبود و باید حق این چندسال جبران شود. ولی دخترم گفت من چیزی نمیخواهم.
وی با گلایه از بیتوجهی متولیان، گفت: بنده و فرزندانم در مبارزات انقلابی و در جبهه حضور داشتیم اما هرگز از هیچ سهمیهای استفاده نکردیم و بهدنبالش هم نبودیم.از هفت فرزندم ، پنج نفرشان تحصیلات عالیه دارند.دخترم و یکی از پسرانم دکترا دارند و دو پسر دیگرم فوقلیسانس و یکی از پسرانم نیز دو مدرک لیسانس دارد. هیچ انتظار مادی نداشته و ندارم بلکه انتظار دیداری از سوی مسئولان را دارم.
بیجهت نیست که مقاومت هشت ساله را دفاع مقدس نامیدند. تمام روزهای آن سالهای پرالتهاب مملو از صحنههای نابی است که هرکدام تفسیری برای خود میطلبد. بانوان همواره نقش موثری در تعیین سرنوشت داشتهاند و کلید بسیاری از پیروزیها بودهاند. لطافت مادرانه توام با رشادت مردانه، اسطورههایی از آنان ساخت که امروز سنبل مبارزه و ایثار شدهاند. جایجای این سرزمین مادرانی همچون این مادربزرگ وجود دارند که حتی نام و نشانی از آنان نیست. زنانی که چین چهرهشان حرفهایی برای گفتن دارد و فقط گوشی میخواهند که به خاطرههایشان دل دهند. مادرانی که توان جوانیشان را صرف و وقف فتوحات کشورشان کردهاند کم نیستند. آنها اکنون دلشان فقط به یک دیدار خوش است تا با شوق زنانه برایتان روایتگری کنند و از اینکه قدردانشان هستیم دلشاد شوند.
گزارش از معظمه نقی پور
انتهای پیام/681/ش