سرنوشت سینماگران دفاع مقدس، از آنان که کوچ کردند تا آنان که ناشناخته ماندند
سینمای دفاع مقدس از آغاز مسیر خود تا امروز شاهد سازندگان مختلفی است که یا دست تقدیر آنان را از صفحه هنر و سینمای ایران پاک کرده است یا دست سیاستگذاران و دولتمردان سرنوشت آنان را به انزوا کشانده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سینمای دفاع مقدس در آغاز راه خود تا میانه دهه 1370 شاهد خیل جمعیتی از کارگردانان و فیلمسازان جوانی بود که با عشق وارد این حیطه شدند و به ساخت آثار متعددی از سینمای دفاع مقدس پرداختند.
سینمای ما در آن سالها کنار سینمای اجتماعی، کمدی و حادثهای که سبد انتخاب مردم را بسیار متعدد و جذاب کرده بودند، توسط سینمای ژانر جنگی که ما آن را به اسم سینمای دفاع مقدس میشناسیم، دیدنیتر شده بود.
این گزارش قصد دارد به بررسی سرنوشت کارگردانانی بپردازد که برای نسل دهه 1350 و 1360 خاطرهسازی کردند. امروز با گذشت 40 سال از آن سالها برخی از آن سینماگران هنوز پابرجا به ساخت آثاری در این حوزه مشغولاند و برخی دیگر میان دیگر نامهای سینمای ایران فراموش شدهاند. تعداد فیلمسازان دفاع مقدس بسیار زیاد و نام بردن تک تک آنان دشوار است، برای همین تلاش کردهایم با نام بردن از برخی از سینماگران دفاع مقدس در هر دسته و طبقه بهنمایندگی هر گروه، مشخصات و شرایط آنان را توضیح بدهیم.
آنان که به جمع دوستان شهیدشان پیوستند
بخشی از سینماگران جنگ خیلی زود یا در سالهای اخیر دوربینهای فیلمسازیشان خاموش شد و سینمای ایران را ترک کردند، سینماگرانی که در کارنامه خود چند فیلم جنگی دارند تا نام و یاد و خاطره رزمندگان را زنده نگه دارند. البته اگرچه برخی از این افراد آثار زیادی را نساختند که در بخش دیگری از این زاویه که چرا از سینمای جنگ فاصله گرفتند باید بررسی بشود.
در هر حال سینمای دفاع مقدس بخشی از فیلمسازان خود را از دست داد، در این میان بدون شک در پیشانی این جمع باید از «رسول ملاقلیپور» نام برد، کارگردان «افق» و «بلمی بهسوی ساحل»، کارگردانی که دأب و دغدغه بچههای جنگ و انقلاب را در سینه داشت و حتی تا آخرین فیلم خود دست از سینمای جنگ برنداشت و از زاویه دیگر به جنگ نگاه کرد و فیلمهایی مانند «میم مثل مادر» و «مزرعه پدری» را ساخت.
نمایی از افق
از دیگر کارگردانانی که سینمای دفاع مقدس را ترک کردند باید از «ابراهیم سلطانیفر» کارگردان «تویی که میشناختمت» نام برد، فیلمسازی که با این فیلم سهقسمتی خود احساسات و عواطف مخاطب را با جنگ درگیر کرد و نشان داد که چه خانوادهها، جوانان و پدرانی در مسیر دفاع از میهن داغدار شدند.
نمایی از تویی که میشناختمت
«شاپور قریب» که از کارگردانان اجتماعی کشور بود نیز با فیلم «بازگشت قهرمان» و «سایه غم» هم به نمایش سلحشوری و میهنپرستی و هم به آسیبشناسی جنگ پرداخت. در «سایه غم» قریب به مسئله بچههای جنگ نگاه کرد که زیر موشکباران خانواده خود را از دست دادند و والدین ایرانی دیگری آنان را بهسرپرستی قبول کردند، فیلمی با محوریت وفاق اجتماعی و همدلی در روزهای سخت بعد از جنگ که آسیبهای آن خود را نشان داده بود.
پوستر فیلم بازگشت قهرمان
این کارگردان سینما از قبل از انقلاب اسلامی تا سال 1389 به فیلمسازی پرداخت و در این میان 2 فیلم با محوریت جنگ را کارگردانی کرد. رویه فیلمسازی وی بعد از انقلاب نسبت به قبل بسیار متفاوت بود. قریب در سال 1391 از دنیا رفت.
«ناصر مهدیپور» سازنده فیلم «پیشتازان فتح» محصول سال 1363 و البته برخی از فیلمهای سیاسی و حادثهای مانند گریز و یاران، از دیگر فیلمسازانی است که خیلی زود از جمع سینماگران ایران رفت. او کار خود را با این فیلم آغاز کرد و در سال 1376 فوت کرد. بازیگرانی مانند فرامرز قریبیان، جمشید هاشمپور، عنایت بخشی و... از جمله بازیگرانی بودند که در آثار او به ایفای نقش پرداختند.
نمایی از پیشتازان فتح
«خسرو سینایی» نیز که بهتازگی از جمع سینماگران کشور به دیار باقی سفر کرده است در کارنامه خود اثر دفاع مقدسی دارد. این کارگردان که در جشنواره مقاومت امسال نیز مورد تقدیر واقع شد با فیلم «در کوچههای عشق» خود اثر جنگی ثبت کرد، فیلمی که در خلال نگاه آسیبشناسانه به جنگ، شور عشق و زندگی را میان تمام سختیهایی که داشته است بهتصویر کشید و بهخلاف آنچه امروز در سینمای کشور حاکم است نگاه انتقادی را منصفانه در فیلم نمایان کرده است.
نمایی از فیلم در کوچههای عشق
آنان که در عملیات پاکسازی حذف شدند
میتوان بهجرئت بخشی از سینماگران دفاع مقدس را شامل دستهای تلقی کرد که بهمرور نهتنها از صفحه سینمایی دفاع مقدس بلکه از سینمای کشور حذف شدند.
این بخش آثاری را ساختند که در دهه 1370 خصوصاً در میانه دوم آن با مذاق مدیران فرهنگی چندان خوش نمیآمد، فیلمهایی که در قواعد سینمای اکشن و نگاه ضداستکباری سینماگرانشان آنقدر جدی بودند که مدیران اصلاحاتی را بر آن داشت که آنان را به عقبنشینی وادار کند.
«اکبر صادقی» یکی از کارگردانان این سبک است، فیلمسازی که امروز با بیماری قلبی دست به گریبان است و در شمال کشور زندگی میکند. فیلم «پایگاه جهنمی» او از جمله آثار مطرح جنگی است که به قواعد سینمای اکشن و جنگ وفادار است. فیلمهای دیگر او مانند «محاصره» و «سرحد» نیز با همین نگاه ساخته شدند.
نمایی از پایگاه جهنمی
بازیگرانی مانند اسماعیل محرابی، فرامرز قریبیان، جمشید هاشمپور، نعمتالله گرجی و... با او به همکاری پرداختند.
«رحیم رحیمیپور» نیز که در سالهای قبل با او گفتوگویی درباره مهجوریت سینماگران دفاع مقدس داشتیم از دیگر کارگردانان دفاع مقدس است که به عملیات پاکسازی همنسلیهایش در سینمای دهه 1370 اشاره میکند. او فیلمهایی مانند «زندان دولهتو» و «اتاق یک» را برای سینمای دفاع مقدس ساخت. آخرین اثر این کارگردان به سریال «آبدارشاه» به سال 1379 بازمیگردد و تا به امروز در سینمای ایران فیلمی نساخته است.
نمایی از زندان دولهتو
«سعید حاجیمیری» کارگردان «آتش در خرمن» نیز سرنوشت مشابهی دارد. فیلم آتش در خرمن اثری است که در سالهای کودکی و نوجوانی ما در قاب تلویزیون بارها آن را دیدیم، فیلمی با بازی «حسین یاری» و در قلب جنوب کشور که به مبارزه و دفاع مردم روستایی در مقابل دشمن پرداخت.
نمایی از آتش در خرمن
«حاجیمیری» با «ابراهیم حاتمیکیا» فیلم «اسکادران عشق» را نوشتند. حاتمیکیا همینطور در فیلم «توهم» او بازی کرد اما سرنوشت فیلمسازی این کارگردان به همین فیلم ختم شد و از سال 1375 تا به امروز فیلمی نساخته است. البته او در بازنویسی فیلمنامه و تهیهکنندگی تا 10 سال قبل فعالیت داشته است که البته در ژانر دیگر بوده است.
از دیگر کارگردانانی که حتی خبری از وضعیت آنان دیده نمیشود «پرویز تأییدی» است، کارگردان 81ساله سینمای ایران که بیشتر در زمینه تولید آثار سینمایی کوتاه نقش داشته است و بعد از آن در تولید آثار سینمایی بلندی مانند «آخرین مهلت» و «حمله خرچنگها» فعال بود. بازیگرانی مانند افسانه بایگان، جهانبخش سلطانی، رضا رویگری و... از جمله بازیگرانی بودند که در سینمای او به بازی پرداختند.
نمایی از حمله خرچنگها
آخرین مهلت درباره دفاع مردم روستایی از دیارشان است، تمی که در سینمای دفاع مقدس بارها دیده و به برخی از نمونههای مشابه آن در سطور فوق نیز اشاره شد. البته «حمله خرچنگها» که مسئله مقاومت محوریت آن است تم ضداستعماری و مقابله با انگلیس را دارد، مسئله مهمی که کمتر در سینمای ما درباره آن فیلمی ساخته میشود.
این کارگردان نیز از سال 1373 که در مقام مشاور کارگردان برای فیلم «تجارت» همکاری کرد در اثر سینمایی دیگری دیده نشده است.
«کوپال مشکوت» کارگردان فیلمهایی مانند «پیراک» «سیاهراه» «بازداشتگاه» و «فرمان» نیز از جمله کارگردانانی است که سینمای ایران خیلی زود دیگر نتوانست شاهد آثار دفاع مقدسی او باشد. او مانند تأییدی جدای از ساخت فیلمهای دفاع مقدسی مانند بازداشتگاه، در تولید سبک فیلمهای ضداستعماری مانند «فرمان» و حادثهای مانند «پیراک» نقش داشته است.
نمایی از بازداشتگاه
او با یک پرش بلند بعد از ساخت پیراک در سال 1378 نویسندگی و کارگردانی فیلم «لانه عقابها» را بهعهده داشت.
«ناصر غلامرضایی» از دیگر کارگردانانی است که فعالیت خود را از سال 1351 شروع کرد و تا اواخر دهه 1360 فیلم ساخت. غلامرضایی با فیلم «خونبس» و «حریم مهرورزی» دو اثر در حوزه جنگ از خود بهیادگار گذاشت. آثار دیگر او در زمینههای اجتماعی و حادثهای است و فیلمهایی مانند «عروس رومشکان» و «نامزدی» را کارگردانی کرد.
نمایی از حضور افسانه بایگان در فیلم حریم مهرورزی
حبیب اسماعیلی، افسانه بایگان و مرحوم جمشید مشایخی از جمله بازیگرانیاند که در فیلمهای او بازی کردهاند.
این کارگردان بیشتر با نگاه اجتماعی سعی کرده است از زوایه دیگری به جنگ تحمیلی نگاه بکند اما در این زاویه، روشنای زندگی و امید به آینده را میتوان دید.
«حسن محمدزاده» که با فیلم مترسک در سال 1363 برنده سیمرغ بهترین فیلم در سومین جشنواره فیلم فجر شد با فیلم «حصار» در زمینه جنگی به نگاه اجتماعی پرداخته است. فیلم حصار مانند دیگر آثار این سبک با نگاه انسانی به جنگ چشم انداخته است، فیلمهایی که مشکلات جنگ را بهتصویر کشیده است اما روزهای جنگ را پایان مسیر برای زندگی ترسیم نکرده است.
نمایی از حریم مهرورزی
محمدزاده با فیلم «حسرت» در سال 1373 در گونه اجتماعی و نوجوان کار خود را پایان داد و تا امروز اثر دیگری را نساخته است.
یکی دیگر از فیلمسازان دفاع مقدس که سالها است از او اثر جدی دیده نشده است و جزو کارگردانان مهجور انقلاب است «احمد مرادپور» کارگردان سجاده آتش است. مرادپور در سال قبل قرار شد فیلمی دیگر بسازد که هنوز به نقطه پایان و مقصد نهایی خود نرسیده است. باید دید که کارگردان سریال «رقص در پرواز» که از دیگر آثار برجسته و مهم سینمای دفاع مقدس است چه خواهد ساخت.
رضا ایرانمنش در سجاده آتش
«محمدرضا اسلاملو» نیز که با فیلم باغ سید میان فیلمسازان دفاع مقدس شناخته شد، در انزوای طولانیمدتی بهسر برد تا آنجا که فیلم اخیر او یعنی شهابی از جنس نور (صبح قریب) برای چند سال گرفتار بود تا آنجا که بهتازگی مراحل ساخت و تدوین دوباره خود را طی کرده است.
حضور رؤیا نونهالی در باغ سید
«احمد حسنی مقدم» نیز با فیلم «حماسه دره شیلر» کار برای دفاع مقدس را کلید زد و با فیلم بعدی خود در سبک روانشناسانه مانند «محبوبه» به کار خود پایان داد. او نیز بعد از این طبق اطلاعات مندرج پایگاههای خبری در ساحت سینما اثر دیگری از خود بهجای نگذاشته است.
کارگردانان و فیلمسازان دیگری نیز هستند که در سینمای دفاع مقدس فیلم ساختند اما بهمرور کنار کشیدند، میتوان «شفیع آقامحمدیان» و «محسنینسب» را نیز در همین زمینه معرفی کرد، فیلمسازانی که در گفتوگوهای خود به این نکته اشاره کردهاند که مدیران فرهنگی و سینمایی دهه 1370 علناً به آنان گفتند که علاقه چندانی به ساخت فیلمهایی با محوریت جنگ و نگاه ضداستکباری ندارند.
آنان که تغییر مسیر دادند...
دسته سوم از کارگردانان و فیلمسازان دفاع مقدس شامل آنانند که بعد از چند سال با تغییر مسیر در فیلمسازی خود بیشتر بهسمت فیلمهای اجتماعی و یا حتی کمدی رفتند. البته این تغییر مسیر الزاماً معنای بدی ندارد و میتواند در مسیر دغدغههای اجتماعی باشد.
«کمال تبریزی» شاید در پیشانی این دسته قرار داشته باشد، کارگردان «لیلی با من» است که از بهترین نمونههای کمدی سینمای دفاع مقدس را ساخته است با ساخت فیلمهای اجتماعی مانند «مهر مادری» و در سالهای بعد کمدی معروف «مارمولک» و یا «طبقه حساس» نشان داد که قدرت ساخت آثار اجتماعی را دارد. فیلمهای معناگرایی مانند «یک تکه نان» نیز در مسیر او جایگاه خاصی دارد.
پرویز پرستویی در لیلی با من است
البته تبریزی با فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» فیلم دفاع مقدسی را با فضایی فانتزی و کمدی ترکیب کرد و مزه دیگری از سینمای دفاع مقدس را بر کام مخاطبین سینمای ایران نشاند. تبریزی در سالهای اخیر با ساخت فیلمی که در کارنامه او نقطه ضعفی تلقی میشود مانند «ما همه با هم هستیم» که اثری متمولانه بود یا مارموز و یا سریال «ابله» مسیر فیلمسازیاش با فضای دفاع مقدس و آثار اجتماعی و معناگرای موفق دهه 1370 و 1380 فاصله جدی گرفت.
«کامبوزیا پرتوی» فیلمنامهنویس و کارگردان مطرح سینمای کشور نیز در کارنامه بلند سینمایی خود اثر جنگی مانند «بازی بزرگان» را دارد، فیلمی که مانند دیگر آثار او با تم اجتماعی و مردمشناسانه و البته با محوریت کودک ساخته شده است که بخشی از فیلمسازی او را نمایان میکند، چه پرتوی در کارنامه خود از کودکان نیز گفته است و فیلمهایی مانند «گربه آوازهخوان» و «گلنار» را ساخته است.
نمایی از بازی بزرگان
او در این فیلم نیز با ترسیم مشکلات کودکان در جنگ و آسیبهای آنان بخش خاصی از سینمای جنگ را نشان داده است. پرتوی از کارگردانان دفاع مقدسی نیست اما در این فیلم او دغدغه و دردمندی او را از سینمای جنگ میتوان دید. پرتوی بعد از این به مسیر فیلمسازی خود ادامه داد و فیلمهای اجتماعی ساخت.
«ناصر محمدی» میان این فهرست حکایت کارگردانی از میان کارگردانان سینمای ایران را دارد که بهدلیل مهجوریت سینمای دفاع مقدس در گیشه و تولید، مجبور به تغییر نگرش در سینمای خود شد. فیلمساز حادثهای قبل و بعد از انقلاب که فیلمهایی مانند «خشم و خون»، «اسلحه»، «شرور»، «جانبازان» و «فرار بزرگ» را ساخته بود در سال 1380 «بوی گل سرخ» و در سال 1398 با فاصله بسیار زیاد فیلم «عطر شیرین عطر تلخ» را ساخت.
پوستر فیلم جانبازان
«ناصر محمدی» دو فیلم «جانبازان» و «فرار بزرگ» را در گونه دفاع مقدس ساخت و فیلمهای دیگرش در گونه حادثهای و اقلیمی بود اما تغییر مسیر او در فضایی متفاوت قابل توجه است.
«رسول صدرعاملی» نیز از جمله دیگر فیلمسازان این فهرست است؛ او با فیلم «رهایی» که اولین اثر سینماییاش محسوب میشود در زمینه سینمای دفاع مقدس فیلم ساخت اما با اثر بعدی خودش «گلهای داوودی» که از بهترین آثار سینمای اجتماعی است مسیر خود را در سینمای ایران مشخص کرد.
سینماگرانی مانند «شهریار بحرانی» و «احمدرضا درویش» بعد از ساخت آثار جنگی در زمینه تاریخی فیلم ساختند. بحرانی با «ملک سلیمان» و «مریم مقدس» و درویش با پروژه بزرگ «رستاخیز» قدرت خود را در ساخت و تولید آثار تاریخی نشان دادند اما از جریان هنر متعهد و مقاومت فاصله نگرفتند.
حسین یاری، جعفر دهقان و حسن عباسی در فیلم حمله به اچ3
آنان که در مسیر ادامه دادند
اما بخشی از سینماگران عرصه مقاومت و دفاع مقدس مانند مجتبی راعی، ابراهیم حاتمیکیا، جمال شورجه، علی شاهحاتمی، روحالله برادری، حسین قاسمی جامی در سینمای مقاومت با سبکها و گونههای متفاوت در زمینه سینمای جنگ فیلم ساختند.
مسیر این دسته از کارگردانان البته خالی از هرگونه تغییر مسیر نبوده است و سازندگان این بخش نیز در شکلهای مختلف وارد عرصه ساخت و تولید فیلمهای اجتماعی، کودک و... شدند،
مسیری که در تمام سالهای تولید و اکران با فراز و نشیبهای فراوان روبهرو شد، و با مشکلاتی که بارها باعث شد تا اسامی این بخش با تمام آنکه بر سر عقیده خود باور دارند، بخواهند تغییر مسیر بدهند و بهسمتی دیگر که دردسر کمتری داشته باشد بروند اما با مودت دلسوزان انقلاب بار دیگر به مسیر خود بازگشتند.
سینمای دفاع مقدس مسیرش را امروز بعد از 40 سال با فیلمهای جدید ادامه میدهد، فیلمهایی از کارگردانانی جوان که تولید فیلمهای جنگ را کلید زدهاند و با نگاهی متفاوت مسیر سینمای جنگ را ادامه دادند که درباره آنان نقد و بررسی باید کرد.
نمایی از درخت گردو، فیلمی متفاوت در دفاع مقدس
در هر حال بدنه سینمای دفاع مقدس با فهرست آخر و با همراهی فیلمسازان جوان تازهنفس کماکان زنده است اما آنچه باید در خور شأنش باشد نیست چراکه فهرست دوم این گزارش که اسامی آنان بیشتر از آن چیزی است که آمده است، بایکوت و منزوی شدند و امروز برای پروانه ساخت و حمایت مالی فیلمهایشان دچار مشکلات فراوانند.
اگر بدنه مدیریت سینمایی و فرهنگی کشور ما، دلسوزِ این بخش قابل توجه سینمای کشور باشند و بار دیگر آنان را از انزوا بهدرآورند، میتوان سینمای دفاع مقدسی بسیار پربارتری داشت.
شاید در فردایی دیگر سینمای دفاع مقدس مانند آنچه رقیبانش در آنسوی جهان بهتصویر میکشند، فعالتر و جدیتر عمل بکند و نمایی درخشانتر از خود داشته باشد.
انتهای پیام/+