پروانه معصومی: انتقاد دارم که بازیگران زنِ میانسال را نمیبینند/ واقعاً خیلیها از نقشِ زنان در جبهه بیاطلاعاند
بازیگر سینما و تلویزیون اعتقاد دارد که همیشه جای پرداختن به نقش زنان در دفاع مقدس خالی بوده است و باید بیشتر از حضور زنان در جبهه و جنگ گفت. متأسفانه خیلی کم در فیلم و سریالهایی که تاکنون ساخته شده به نقش زنان آنگونه که باید و شاید پرداخته شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در هفته دفاع مقدس وقتی آثار جنگی را مرور کنیم به دو اثر زنانه و توجه به نقش زنان در جنگ پرداخته شده؛ یکی "ویلاییها" و دیگری سریال تلویزیونی "مینو" که مهدی همایونفر تهیهکنندگی کرده است. قصه این سریال برمیگردد به سالهای جنگ بین ایران و عراق و محاصره خرمشهر اما این واقعیت تلاقی پیدا میکند با رابطهای عاشقانه بین مینو و پسرعمهاش. از آنجایی که این سریال محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی را نشان میداد، عدهای از مردم در زمان محاصره در شهر ماندند و باید برای ماندن شخصیتهای اصلی سریال در خرمشهر، دلیل منطقی پیدا میکردند و دلیلی منطقیتر از پرستار بودن مینو برای این ماندن و کمک کردن به زخمیها و مجروحان نبود، به همین خاطر شغل مینو را پرستاری انتخاب کردند.
اغلب شخصیتهای این سریال چه بازیگران بومی و چه غیربومی بهلهجه جنوبی صحبت میکردند و این به ارتباط بهتر با مخاطب و باورپذیرکردن فضا کمک دوچندانی کرده بود. عدهای از بازیگران به این لهجه آشنایی داشتند و تعدادی دیگر هم مربی زبان عربی داشتند تا بتوانند بهدرستی بهلهجه آن منطقه صحبت کنند. در این سریال عباس غزالی در نقش رضا، مهدیه نساج نقش مینو و سلمان فرخنده نقش عماد را بازی میکردند. رضا خواستگار و پسرعمه مینو و عماد جاسوس ایرانی عراقی بود که برای مأموریتی به اهواز آمده بود. در میانه سریال که رضا از مینو خواستگاری کرده بود، عماد که در حال انجام مأموریت خود بود دلبسته مینو میشود و از او خواستگاری میکند و به این ترتیب یک مثلث عشقی بین این سه نفر در داستان بهوجود میآید.
بهبهانه محور زنانه سریالبا پروانه معصومی بازیگر نقش فخری زن میانسالِ داستان لحظاتی به گفتوگو نشستیم و او از دغدغههایش نسبت به پرداختن به نقش زنان در دفاع مقدس صحبت کرد.
پروانه معصومی از جمله بازیگرانی است که کاری پرباری از حضور در سریالها و فیلمهای شاخص را در کارنامه هنری خود دارد. کوچک جنگلی، امام علی(ع)، همشاگردیها، مسافر ری، پلیس جوان، یوسف پیامبر، دریاییها و ملکوت از جمله سریالهایی است که معصومی در آنها به ایفای نقش پرداخته است. این بازیگر پیشکسوت در سریال «مینو» و در قالب شخصیت فخری حضور دارد. فخری زن میانسالی است که بههمراه همسرش از شیراز به خرمشهر آمده و در این شهر ساکن شدهاند.
معصومی علت اصلی بازیاش در سریال مینو را پرداخت این مجموعه نمایشی به روزهای ابتدایی آغاز جنگ و محاصره خرمشهر مرتبط میداند. وی تأکید میکند که بازی در سکانسی که فخری خانهاش را ترک میکند به این امید که بهزودی باز خواهد گشت برایش دردآور و متأثرکننده بوده است. این بازیگر پیشکسوت حضور شاخص و تأثیرگذار زنان در قصه را یکی دیگر از ویژگیها و نقاط تمایز این سریال ذکر میکند و گلایه میکند که در آثار نمایشی دفاع مقدس آنچنان که باید و شاید به نقش زنان توجه نشده است. معصومی همچنین از نوشته نشدن نقشهای خوب برای بازیگران زن میانسال در فیلمها و سریالهای ایرانی شکایت دارد.
مشروح این گپوگفت در ادامه از نظرتان میگذرد:
برای من جنگ مهم بود
*شما اصولا ًبازیگر گزیدهکاری هستید، سریال مینو بهعنوان کار جنگی چه ویژگیها و جذابیتهایی برای خودتان بهعنوان بازیگر داشت که پذیرفتید در آن ایفای نقش کنید؟
جذابیت سریال مینو برای خودم در ابتدا به پرداخت به روزهای ابتدایی جنگ بازمیگشت. اگر از مردم خرمشهر و شهرهای مرزی خوزستان سؤال کنید میبینید که یک ماه قبل از شروع رسمی جنگ با آن درگیر بودهاند. جاسوسهای عراقی پیش از جنگ در این شهرها جولان میدادهاند، دقیقاً شبیه همین چیزی که در سریال مینو میبینیم. زمانی که دیدم یک کارگردان جوان دست روی این موضوع گذاشته است و با بضاعت خیلی اندک قرار است سریالی درباره مقاومت مردم خرمشهر بسازد واقعاً برایم جالب بود. آقای پوروزیری تمام فاکتورهای یک کارگردان خلاق را داشت، با ساخت دکورهایی در منطقه خاوران در شرق تهران خرمشهر را بازسازی کرده بودند. قصه سریال را هم خیلی دوست داشتم.
نمایی از نقش فخری در سریال "مینو"
فخری فکر میکند به خانهاش برمیگردد
* شما در سریال مینو نقش یک مادر را بازی میکنید، چه تفاوتها و نقاط تمایزی است میان این مادر با مادرهایی که پیش از این نقششان را در فیلمها و سریالهای دیگر بازی کردهاید؟
هر مادری ویژگیهای خاص خودش را دارد، مادرها با هم متفاوتند و مادری که پسرش قاچاقچی است تفاوت دارد با کسی که فرزندش دانشمند است، همه اینها مادرند اما با احساسات متفاوت. فخری هم مادری است که پسرش مشکلاتی دارد و دخترش هم بچهدار نمیشود، از سوی دیگر، از طرف برادرش هم آزار و اذیتهایی میبیند، از همه مهمتر اینکه جنگی بهشکل غیرمنتظره اتفاق افتاده و این مادر مجبور است خانه و زندگیاش را رها کند و برود. فخری در واکنش به شوهرش که میگوید "اسباب و اثاثیه را جمع کن که برویم"، پاسخ میدهد که "دست به چیزی نمیزنم، چون قرار است که برگردیم."، این همان حسی است که همه خرمشهریها داشتند، خانهشان را گذاشتند و آمدند به این امید که بهزودی بازخواهند گشت. یک اثر نمایشی هرچقدر به واقعیت نزدیک باشد مخاطب بیشتری را میتواند جذب کند. مردم بهخوبی احساس میکنند قصهای که سریال مینو روایت میکند چقدر واقعی و درست است. فکر میکنم دلیل اصلی استقبال مردم از سریال هم به همین موضوع بازمیگردد.
شکایت دارم که بازیگران زنِ میانسال را نمیبینند
* چرا برای بازیگران زن میانسال نقشهای جذاب و فراز و فروددار نوشته نمیشود و معمولاً نقشهایی خنثی و یکنواخت دارند؟
متأسفانه گاهی جذابیت یک زن را در ظاهر و رنگ چشم خلاصه میکنند و میبینند. در دنیا هنوز فیلمها و سریالهای خیلی خوبی ساخته میشود که زنان میانسال و حتی پیر در آنها قهرمان قصهاند و نقش اصلی را بازی میکنند، متأسفانه در ایران چنین تفکر و طرز نگاهی وجود ندارد.
* رضا بهعنوان پسر فخری و جلال لهجه جنوبی نسبتاً غلیظ دارد اما پدر و مادرش اصلاً لهجه ندارند، چرا؟
به این دلیل است که این زن و شوهر اصالتاً شیرازیاند، در جایی از سریال و در زمان حمله دشمن هم میبینیم که همسر فخری به او میگوید "بیا به شیراز برگردیم". این زوج از شیراز به خرمشهر آمدهاند و پسرشان رضا در این شهر به دنیا آمده است و به همین دلیل هم لهجه جنوبی دارد.
واقعاً خیلیها از نقشِ زنان در جبهه بیاطلاعاند
* یکی از نقاط شاخص سریال مینو حضور پررنگ و تأثیرگذار زنان در قصه است، این موضوع چقدر برایتان اهمیت داشت؟
خیلی زیاد. برایم خیلی اهمیت داشت که کارگردان سریال به نقش زنان در دفاع مقدس هم پرداخته است. نگاهی به خاطرات زنان خرمشهری مثل کتاب «دا» نشان میدهد که زنان چقدر در مقاومت این شهر تأثیرگذار بوده و نقشآفرینی کردهاند. شاید خیلی از مردم از این نقشآفرینیها بیاطلاع باشند و وظیفه نویسندگان و کارگردانان است که به این مسائل بپردازند. متأسفانه خیلی کم در فیلمها و سریالهایی که تاکنون ساخته شده به نقش زنان آنگونه که باید و شاید پرداخته شده است، بهنظرم مینو یکی از بهترین سریالهایی است که تاکنون در حوزه دفاع مقدس و مقاومت خرمشهر ساخته شده است.
*نقش شما در قالب کاراکتر فخری خیلی زود در سریال تمام میشود، خودتان دوست نداشتید فخری حضور بیشتری در قصه داشت؟
نه، قرار بود فخری بههمراه همسرش در میانههای سریال شهید شوند. خودم هیچگاه به طول نقش فکر نمیکنم و حضور و تأثیرگذاری آن برایم اهمیت دارد.
یاد هموطنان خرمشهری میافتم
*کدام سکانس سریال مینو که در آن بازی داشتید برای خودتان جذاب و تأثیرگذار بود؟
نقش فخری خیلی اوج و فرود نداشت، شاید سکانسی که واقعاً برایم تأثیرگذار و دردآور بود آنجایی بود که فخری میگفت "ما بهزودی به خانهمان باز خواهیم گشت."، آن لحظه واقعاً بهیاد هموطنان خرمشهری میافتادم که فکر میکردند قرار است خیلی زود به شهرشان بازگردند اما این بازگشت به خانه سالها طول کشید. خوشحالم که این روزها تکرارِ این سریال را در شبکه آیفیلم پخش میکند و در پخشهای مجدد ابعاد و رگههای تازهای از کار بیشتر دیده میشود.
تا کرونا تمام نشود به بازیگری فکر نمیکنم
* این اواخر کمکار شدهاید؟
اتفاقاً دیروز به یکی از دوستانم میگفتم که "نمیدانم چرا از موقعی که کرونا آمده است اینقدر پیشنهاد کار میشود(!!) در حالی که سابقاً اینگونه نبود."، همه پیشنهادات را رد کردم و گفتم که "تا زمانی که کرونا وجود دارد از خانه بیرون نمیآیم". انشاءالله هروقت کرونا تمام شد دوباره به بازیگری فکر خواهم کرد.
منتظرم باران ببارد و کرونا تمام شود
* این روزها مشغول چهکاری هستید؟
فعلاً که خانهنشینم و مطالعه میکنم، گاهی هم تلویزیون نگاه میکنم، الآن هم پشت پنجره نشستهام و منتظر بارش بارانم. سه روز است که چشمانتظار آمدن بارانم. من در این روستای کوچک واقعاً بهمعنی واقعی کلمه زندگی میکنم. البته 7 ماه است خواهرانم را ندیدهام و واقعاً دلتنگشانم، این دوری خیلی خیلی برایم سخت است، امیدوارم این کرونا هرچه زودتر تمام شود.
انتهای پیام/