اسماعیلی: ۱۵ درصد مردم تحریمها را عامل مشکلات اقتصادی میدانند/ اقبال در ۱۴۰۰ به سمت عدالت و کارآمدی است
استاد دانشگاه تهران معتقد است اگر ترکیبی از گفتمان عدالت و کارآمدی یا ترکیبی از ضدفساد بودن و اقتدار، به عرصه انتخابات ۱۴۰۰ بیاید، شانس بالایی برای موفقیت در انتخابات دارد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- مونا رحیمبصیری: در شرایطی که کمتر از یک سال به انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 زمان باقی مانده، انتظار این است که جریانها و گروههای سیاسی رفته رفته فعالیت های انتخاباتی خود را کلید بزنند و ایدهها و راهبردهای خود برای مقابله با چالشهای کشور در صورت پیروزی در انتخابات را تشریح کنند.
از سوی دیگر، شرایط ویژه کرونایی در کنار چالشهای اقتصادی دست به دست هم داده تا گروه های سیاسی در این فاصلهی زمانی مانده به انتخابات، شور و اشتیاق دورههای قبلی انتخابات ریاست جمهوری را حداقل در ظاهر نداشته باشند.
خبرگزاری تسنیم در سلسله مصاحبه هایی با چهره های سیاسی از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در پی آن است که نقطه نظرات آنها درباره چالشهای روز کشور و گزینههای مطرح برای کاندیداتوری در انتخابات 1400 را مورد بررسی قرار دهد.
محمدمهدی اسماعیلی مدیر گروه جامعه شناسی سیاسی موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و معاون پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی است که در حوزه تاریخ معاصر و مسائل سیاست داخلی ایران صاحبنظر است. وی راه افزایش مشارکت در انتخابات سال آینده را روی کارآمدن کاندیداهایی میداند که برنامه داشته باشند و چهرهای کارآمد از خود به نمایش بگذارند.
انتخابات 1400 در گفتگو با مرتضی نبوی: اقبال مردم به سمت کاندیدایی است که ایده حکمرانی داشته باشد
متن زیر مشروح گفتگوی تسنیم با محمدمهدی اسماعیلی است:
تسنیم: 9 ماه تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقی مانده است. به نظر شما در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دچار چه چالشهایی هستیم که میتواند بر انتخابات سال آینده اثرگذار باشد؟
اسماعیلی: ما در سه حوزۀ اصلی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور یکسری مشکلات عمومیِ ساختاری داریم که مربوط به جامعه ایرانی میشود و بعضاً عمر طولانی هم دارند؛ مثلاً ما در حوزۀ مسائل اجتماعی 60، 70 سال است یکسری مشکلات داریم. از سال 35، 40 هجری که برنامه اصلاحات از دوران پهلوی در کشور شروع شد، کشور متحمل یکسری مشکلات شد و مسائلی مانند حاشیهنشینی و مهاجرت پدید آمد. ما بعد از پیروزی انقلاب آنها را به شکل مقطعی درمان کردیم اما نتوانستیم درمان قطعی بکنیم.
برخی از اشکالات اقتصادی هم به همین شکل است. در حوزه اقتصاد چندان موفق عمل نکردهایم. مثلاً مدیریت اقتصادی و مدیریت برنامهریزی کشور از سال 1327 که سازمان برنامه و بودجه قرار بود کارهای آمایش سرزمینی را انجام بدهد و متناسب با آن بودجهریزی اتفاق بیفتد؛ در این عمر 71، 72 سالهاش تقریباً روال مدیریتی کشور در حوزههای اقتصادی با یکسری رنجهای مشترکی روبرو است.
در حوزه سیاسی، انقلاب اسلامی یک ارتقای جدی دارد، یعنی یک فضای جدیدِ مشارکتی ایجاد کرد؛ یک فضای جدید نقشآفرینی سیاسی به مردم داد که در تاریخ سیاسی کشور وجود نداشت. هر چقدر جلوتر آمد این ممتازتر شد یعنی در حوزه سیاسی، نشاط و نقشآفرینی را در سطح اعلایی میبینید و میتوان کشور را در تراز یک کشور کاملاً پیشرفته و توسعهیافته قرار داد.
اگر امروز در جمهوری اسلامی فضای عمومی سیاسی را با شاخصهایی که در فضاهای اقتصادی و اجتماعی سنجیده میشود بسنجیم وضعیت سیاسی کشور وضعیت قابل قبولی است.
وقتی ما سیاست را به سیاست داخلی و خارجی تقسیم میکنیم، به هر حال گفتمان انقلاب موفقیتهای بزرگی در منطقه پیدا کرده اما برخی رنجها و مشکلات نیز در دورۀ دولت یازدهم و دوازدهم تشدید شده است.
من نمیخواهم غیرمنصفانه نقد کنم و بگویم همه چیز گل و بلبل بوده و در این 7، 8 ساله بهم ریخته است. در این سه حوزه که اشاره کردم جمعبندی من در یک نگاه کلان در حوزه شاخصههای سیاسی، فضای کشور این است که خیلی جلو آمده و قوی شدهایم ولی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی نتوانستیم اتفاقات مهمی را سامان بدهیم. اگرچه کارهای زیادی شده است، اما وقتی دولت به دولت میبینیم، الان که در پایان دوره 8 سالۀ دولت فعلی هستیم، واقعاً کشور دچار یکسری مشکلات حاد در حوزۀ اقتصادی و اجتماعی است. در حوزه سیاسی نیز در این دولت انتخابات مجلس به پایینترین مشارکت سیاسی در طول انقلاب رسید.
در حال حاضر میزان تورم با تورم سال 74 آقای هاشمی برابری میکند و بلکه بیشتر است. بنابراین شدت مشکلات اقتصادی مردم خیلی بالا رفته یعنی برای ما فکرش را هم نمیکردیم که یک روز دلار 30 هزار تومانی ببینیم. دولت دلار را حدود 3 هزار تومان تحویل گرفت و الان حدود 30 هزار تومان شده است.
من یک معلم دانشگاه هستم، سال 88 و89، اگر 3 میلیون تومان حقوق میگرفتم که معادل 3 هزار دلار بود اما امروز اگر 10 میلیون تومان حقوق بگیرم به دلار حتی به 300، 400 دلار هم نمیرسد! همین را در اقلام اساسی مردم ببینید.
این دولت با ادعاهایی درباره افزایش قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی از مردم رای گرفت. من به شدت اتفاقات اقتصادی و اجتماعی را در سیاست اثرگذار میدانم و معتقدم برخی میخواهند مردم را به حدی دچار ناامیدی بکنند که همان اتفاقات انتخابات مجلس یعنی کاهش مشارکت -به دلیل شرایط ذهنی و ناامیدی مردم- دوباره رخ دهد و افتخار جمهوری اسلامی که همیشه به میزان مشارکت سیاسی مردم بوده از بین برود.
به عقیده من مهمترین چالش ما در حوزه اقتصادی و وضعیت فعلی این است که بازارهای مهم اقتصادی این وضعیت را پیدا کردند؛ بازار ارز، بازار سکه، بازار خودرو، بازار مسکن، بازار بورس که جوابدهی اینها سخت است.
مسائل اقتصادی در حوزه اجتماعی هم بازتاب پیدا می کند. ببینید امروز میزان ازدواج و فرزندآوری چقدر کاهش پیدا یافته و طلاق افزایش پیدا کرده است؟ خیلی از زندگیها اساسا شکل نمیگیرد، وقتی اقتصاد تامین نباشد، یک دختر چقدر باید هزینۀ جهیزیه بدهد؟ یک آقا برای مسکن، چقدر باید اجاره بدهد؟ برای خرید خانه در مناطق معمولی تهران کمتر از متری 20 میلیون نمیشود هزینه کرد، در مناطق پایین شهر که شاید سال 92 که دولت تازه شروع به کار کرده بود متری 1 میلیون تومان بود و الان 20 برابر شده است!
** بازتاب مشکلات اقتصادی را باید در مشارکت سیاسی و سرمایه اجتماعی نظام دید
اینها بازتابهای اجتماعی دارد و تبلورش در مشارکت سیاسی، امیدواری مردم و سرمایه اجتماعی نظام است. نگرانی ما الان این است و به همین دلیل کشور علاوه بر اینکه دچار مشکلات درازمدت بوده، به دلیل سوءعملکرد، دچار مشکلات جدی هم هست.
برای این، اسمی جزء سوءعملکرد نمیشود گذاشت، سوءعملکرد هم عبارت خوشبینانهای است، چون ما داریم ظواهر را میبینیم.
من در طول 42 سال پس از انقلاب، هم شرایط جنگ و هم شرایط بعد از جنگ را دیدم و معتقدم جمهوری اسلامی دورهای به دشواری دورۀ فعلی به لحاظ وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تجربه نکرده است.
در دورۀ جنگ مردم آب و برق نداشتند و همه جا بمباران بود اما به لحاظ اجتماعی یک روحیۀ ایثار، ازخودگذشتگی، مقاومت، شهادت طلبی، وجود داشت و فضای عمومی کشور را معطر کرده بود. امروز آن چیزها را کمتر داریم و درعوض روحیۀ پایین مردم و مشکلاتی که وجود دارد واقعاً کشور را دچار یک وضعیت نامطلوبی کرده است.
** گفتمانی که این دولت برای اداره کشور انتخاب کرد جزو بدترین رویکردها بود
تسنیم: علت شکلگیری این مشکلات چیست و چه کسی مقصر وقوع این مشکلات است؟
اسماعیلی: ما نمیتوانیم این مشکلات را تکعلتی ببینیم و بگوییم حتماً دلیل آن این است. من مشکل را بیشتر در رویکرد گفتمانی میدانم. گفتمانی که این دولت برای اداره کشور انتخاب کرد جزو بدترین رویکردها بود، رویکردی بود که برای یک کشوری در شرایط جمهوری اسلامی که نقشآفرین منطقهای است و دشمنان بالفعلی دارد که از هر نوع کارشکنی علیه آن دریغ ندارند، مناسب نبود.
رویکرد و گفتمانی که این دولت انتخاب کرد گفتمان سازش با قدرتهای غربی بود. ما مخالف تعامل نیستیم ولی این تعامل نباید به سمت گدایی پیش برود و از موضع ضعف باشد.
ما این تجربه را در دورۀ آقای هاشمی نیز در قبال غربیها داشتیم. هر وقت با زبان ضعف با آنها صحبت کردیم، بیپروا و پرروتر شدند. در دورۀ آقای خاتمی نیز آغوش باز به سمت غربیها و آمریکاییها باز کردند ولی در نهایت ایران محور شرارت شد. یعنی بوش گفت ایران محور شرارت است.
** محصول رهاکردن کشور از سوی احمدینژاد روی کارآمدن جریان غربگرا بود
آقای روحانی تجربۀ چندباره شکست التماس در برابر غرب را مجدداً در فضای کشور حاکم کرد. آن هم بر اثر اشتباهاتی که دولت آقای احمدینژاد در سالهای پایانیاش مرتکب شده و کشور را رها کرده بود. محصول رهاکردگی آقای احمدینژاد این شعارهای تکراری جریان غربگرا شد و جریان غربگرا کشور را دوباره به مسلخِ سازش با غرب بردند و کشور دو سال معطل مذاکرات ماند.
دولت برای اینکه به مردم بگویند برجام چیز خوبی بود، از سال 94 تا 96 که میخواست انتخابات را برگزار کند، نزدیک به 35 میلیارد دلار ذخایر ارزی را به بازار تزریق کرد که به صورت مصنوعی قیمت ارز را ثابت نگه دارد و در عین حال مدعی بود که گرههای اقتصادی با برجام باز شده، شبکههای ارتباطی و بانکی شکل گرفته و هیئت پشت هیئت دارد میآید اما به قول آقای سیف (رئیس سابق بانک مرکزی) تقریباً هیچ چیز برای ما نداشت.
در سال 96 وقتی در انتخابات پیروز شدند، یکدفعه این فنر رها شد و اصلاً ربطی به قصه خروج آمریکا از برجام هم نداشت. کشور از سال 96 آبستن این حوادث بود. امکان تزریق ارز به بازار وجود نداشت و قیمت ارز شروع به بالا رفتن کرد.
اتفاقات دیگری در کشور افتاد و آشوبهای دی ماه 96 پدید آمد که باز هم آنها را به این کار امیدوار کرد و همینطور کشور را در این سه سال اخیر هر روز دچار مسائل و مشکلات زیادی کردند و اکنون این گفتمان در اداره کشور به بنبست رسیده است.
الان به روحیه وزرای این دولت نگاه کنید، یا حرف نمیزنند یا مایوسانه حرف میزنند، تا میخواهند حرف هم بزنند از فلاکت مردم حرف میزنند.
آقای نوبخت میگوید ما نمیتوانیم یک بشکه نفت بفروشیم و یک ریال درآمد نفتی نداریم. آقای رئیسجمهور بیعُرضگی همکاران خودش را به واشنگتندیسی حواله میدهد و می گوید آدرس آنجاست! پس شما چه کاره هستید؟
من فکر میکنم واقعاً گفتمان حاکم بر این دولت همۀ این مسائل را تشدید کرده است. مثلاً دستاورد بزرگ انرژی هستهای را این دولت به خاک سیاه نشاند. آمریکا دو سال است که از برجام خارج شده، اروپاییها به هیچ تعهدی عمل نمی کنند. اگر به این دولت بود و مقاومت رهبری و جریان انقلابی وجود نداشت، تمام برگهای برندۀ ما را با نام برجام2 و برجام3 سوزانده و سیستم تسلیحاتی و برنامههای موشکی مان را از بین برده بودند و ما منطقه را هم از دست داده بودیم.
برنامه اوباما هم همین بود، خود آقای رئیسجمهور در سخنرانی نوروز 95 گفت برجام 2 و 3! این یعنی برویم جریانهای حزباللهی و انقلابی منطقه را به نفع غربیها ذبح کنیم و توان موشکی را بدهیم!خب دیگر برای ما چه میماند؟ چه قدرت دفاعی برای ما میماند؟ این رویکردی بود که به نظر من در جریان این دو دولت برای کشور رخ داد و واقعاً کشور در حوزههای مختلف دچار افت محسوس شد و این نارضایتی عمومی موجب شده محبوبیت آقای رئیسجمهور در طول تاریخ جمهوری اسلامی بینظیر باشد که محبوبیت رئیسجمهور مستقر تک رقمی شود. اینها اتفاقات بدی است که حاصل این رویکرد و گفتمان واگرایی است، یعنی گفتمان ترس.
آمریکا هر روز دارد یک طور در سیستم و نظام جهانی علیه ما حرکت میکند. یا این حال سیستم دولتی ما قفل است و هیچ واکنشی ندارد! الان هم تمام امیدشان به انتخابات آمریکا است. یعنی تمام این سیستم مانند داستان اژدها و آفتاب است که همه ترسیدند و آن گوشه منتظر هستند آفتابِ انتخابات بایدن طلوع کند بلکه آنها باز یک جانی بگیرند و بگویند ما به برجام بازمیگردیم و از فضای انتزاعی آن استفاده کنند. منتظرند یک مقدار فضای تحریم برداشته شود و اتفاقاتی بیفتد که آنها بتوانند خودشان را بازسازی بکنند و در انتهای کار هم با یک سری جملات مبهم بگویند جریانات انقلابی مانع پیشرفت کار ما بودند.
** طبق نظرسنجیها 14 درصد مردم تحریم را عامل مشکلات اقتصادی میدانند
این آخرین سناریویی است که ما برای فرار از مسئولیتهایشان پیشبینی میکنیم و ادبیاتی کاملاً شکستخوردهای هم هست.
طبق آخرین نظرسنجیهای معتبری مثل مرکز تحقیقات صداوسیما، چیزی در حدود 13 تا 15 درصد مردم تحریمها را در ایجاد وضعیت اقتصادی فعلی موثر میدانند و بالای 50 درصد عامل و مقصر را ضعف مدیریتی و ناکارآمدی مسئولین سیاسی و اقتصادی کشور معرفی کردند.
تسنیم: علاوه بر مساله اقتصادی که فرمودید، چه عوامل دیگری میتواند در مشارکت مردم در انتخابات اثرگذار باشد؟
اسماعیلی: در انتخابات مجلس گذشته، لیستی که اصلاحطلبان در تهران داده بودند به مراتب قویتر از لیست آنها در مجلس قبلی بود ولی سقف رای آنها کف رای افرادی بود که در لیستهای جریان اصولگرا نبودند، مثلاً جوانی بدون حمایت جریان و دسته سیاسی 80 هزار رای آورد، آقای انصاری که سرلیست آنها بود 60 هزار تا رای آورد.
این خطر برای همۀ ما وجود دارد یعنی این موضوعی نیست که فردا بخواهیم با عنوان کارنامه عملکردی دولت آن را توجیه کنیم، به همین دلیل مسئولیت خیلی مهمی است.
اگر مردم حرف نویی نشوند، چون وارد انتخابات میشوند و حساس هستند، اگر احساس جلورفت مسائلشان و کاهش مشکلاتشان را در برنامههایی که میشنوند نبینند، اتفاق ویژهای رخ نخواهد داد. مردم یک وقت در شرایط متعادلی هستند که در این صورت خیلی برایشان مهم نیست. میآیند گزینش میکنند و یک نفر را انتخاب میکنند یا نمیکنند اما در شرایط فعلی که مردم دچار یک نوع احساس شدید در ناکارآمدیِ مجموعه مدیریتی کشور هستند، در این اوضاع و احوال، حتماً در انتخابات، شنیدن حرفهای متفاوت و جدی میتواند اینها را پای کار بیاورد و اگر غیر از این باشد، ما نمیتوانیم توقع اتفاق ویژهای را داشته باشیم.
از طرفی تمام کارتهای جریان غربگرا هم سوخته و این دولت کاری کرده که اینها فعلاً بعید است بتوانند در فضای کشور حتی کنشگریِ حداقلی داشته باشند.
فضای جریان انقلابی هم باید بتواند به مردم پالسهای مثبت بدهد. ما در همین شرایط اخیر که مردم دچار نارضایتی هستند به شدت میبینیم که دستگاه قضایی دارد خودش را بازسازی میکند و سرمایه اجتماعیاش بالا میرود.
ما وقتی شبکه رسانهای غرب را رصد میکنیم، میبینیم جایی که دشمن میزند نقطه قوت ماست. اینها فهمیدند در این چند سال اخیر سرمایه اجتماعی نظام -مثلاً عملکرد منطقهای- بالاست. در دستگاه قضایی تغییراتی اتفاق افتاده و دارد ارتقاء پیدا میکند. بنابراین میآیند و این نقاط را میزنند درحالیکه دقیقاً مردم هم به همین نقاط امیدوار هستند.
** جریان انقلابی باید زبان مردم را درک کند و برنامه برای حل مشکلات دهد
ما باید این شرایط را درست تحلیل کنیم و اتفاقات را درست کنار هم قرار بدهیم تا بتوانیم به تحلیل دقیق برسیم. جریان انقلابی اگر میخواهد در انتخابات موفق شود باید بتواند زبان مردم را درک کند و به زبان مردم برنامه برای حل مشکلات آنها بدهد. اگر این احساس به وجود آمد، ما حتماً انتخابات متفاوتی را شاهد خواهیم بود و اگر پیش نیاید نمیشود خیلی انتظار تغییرات جدی در افکار عمومی داشت.
به نظرم در بخشی از این ماجرا، مجلس نقش مهمی دارد. مجلس باید خیلی قویتر از اینها وارد مسائل شود تا بتواند امیدواری به کارآمدی گفتمان انقلابی و انقلاب اسلامی را افزایش بدهد.
تسنیم: فکر میکنید کاندیداهای انتخابات آینده چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟ یا چه ایدههایی برای حکمرانی داشته باشند که بتوانند اقبال مردم را به دست بیاورند؟
اسماعیلی: سال 1400 چند ویژگی دارد. اول ورود کشور به قرن جدید شمسی است، اینها یک نماد است واِلا به لحاظ عملی تفاوتی ندارد اما یک نماد است که کشور وارد یک سدۀ جدید میشود و این یک نماد مهمی است که بالاخره انقلاب در 44 سالگی دارد ورود به قرن جدید شمسی را تجربه میکند. دولتی که سر کار میآید 4 سال پایانی برنامۀ 20 سال و 1404 است، سال آینده سالِ اول آن برنامه 50 سالۀ الگوی اسلامی پیشرفت است که قرار است ابلاغ شود، یعنی یکسری الزامات این مدلی دارد که نظام اسلامی بایستی بتواند حرکتهای رو به جلویی را داشته باشد.
** باید در مقابل نمادهای ضعف این دولت نمادسازیهای متعارض آن انجام شود
الان باید در مقابل نقاط ضعف و نمادهای ضعف این دولت نمادسازیهای متعارض آن انجام شود، اگر مردم این دولت و این مجموعه را یک دولت کِرخت، پیر، سازشکار، واداده، رهاکرده میشناسند، آن گفتمانی که میخواهد جایگزین شود باید دقیقاً خلاف این زاویه شکل بگیرد، یعنی یک دولت پرنشاط، یک دولت جوان، یک دولت پرکار.
مثلا دولت نهم با پرکاری و سفرهای استانی، بالاترین سطح ارتباط حاکمیت با مردم را رقم زد و نتیجه آن انتخابات سال 88 با 85 درصد مشارکت شد. 85 درصد مشارکت که همینطوری به دست نیامد، این مشارکت حاصل کاهش فاصلۀ میان مردم و حاکمیت بود چون در پس ذهن مردم این نگاه باید این القاء شود که یک دولت جوان، پرکار، پرنشاط، غرنزن، خدمتگزار و مردمی روی کار میآید.
آقای رئیسی در اردبیل به کارخانه سبلان رفت و با رئیس کارخانه صحبت کرد در حالیکه تیم دولت از سعدآباد بیرون نمیآید. وظیفه دستگاه قضایی اصلاً ورود به این قضیهها نیست ولی چون مردم عاصی هستند، قوه قضاییه مجبور است ورود کند ولی آن طرف دولت نشسته است.
40 هزار هکتار از بهترین اراضی کشور به نام دشت مغان با صد میلیارد تومان به وابستگان سیاسی دولت واگذار شده است، این یک افتضاح سیاسی و غارت بیتالمال است. مال باختگان در آنجا جلسه گرفتند و دارند به سر خودشان میزنند ولی اینها از اتاقهایشان در سعدآباد تکان نمیخورند!
این تصویرها کنار هم قرار میگیرد و مردم باید تصویری کاملاً متفاوت را مشاهده کنند. یعنی تغییر عملی را ببینند.
من امیدوارم گفتمانی که قرار است جایگزین گفتمان حاکم شود دقیقاً بتواند یک بازسازیای را از روی نقاط ضعف این جریان ایجاد بکند و انشاءالله یک تغییر مهم در حکمرانی و مدیریت کشور اتفاق بیفتد.
** این دولت در سیاست خارجه هیچ دستاوردی نداشت که نگران از دست دادنش باشیم
تسنیم: دولت آینده چطور باید سیاست خارجی را تنظیم کند؟ نحوۀ ارتباط دولت آینده با کشورهایی همچون روسیه، چین و امریکا چگونه باید باشد؟
اسماعیلی: ما واقعاً مزیتهایی در داخل کشور داریم که عملاً دست ما را در گزینش همکاران و همراهان حوزه سیاست خارجی باز میکند.
ما با 15 همسایه و 500 میلیون جمعیت آنها، بازارهای متنوعی در اختیار داریم. امروز متحدین استراتژیکی در قدرتهای بزرگ دنیا داریم. همراهی چین و روسیه با ایران در رویکرد کلان، امتیاز ما است، ما بایستی از اینها استفاده کنیم.
من فکر میکنم در حوزه سیاست خارجی اساساً توفیقی در این دوره نداشتیم که نگران باشیم. مثلاً برخی میگویند اگر این دولت برود تقابل با دنیا ایجاد میشود! تقابل مگر از این حد بالاتر میشود؟ امروز عربستان با ما قطع رابطۀ کامل کرده است و دارد علیه ما توطئه میکند. حوزه سیاست خارجی چه دستاوردی داشته است؟ اگر جریان مقاومت را از دل آن بیرون بیاورید، چه اتفاقی توسط این ژنرالهای حوزه سیاست خارجه رخ داده است؟ اصلاً وزارت خارجه رها شده است.
من فکر میکنم که جمهوری اسلامی از قضا با بازسازی حوزۀ سیاست خارجی با نگاه کامل به همسایگان و با نگاه به شرق، به راحتی این بازسازی را میتواند انجام دهد و وارد یکسری جریانهای سازنده شود. مثلاً در دورهای که دولت بیشترین تلاش را برای ارتباط با اروپا و غرب داشت، مجموع صادرات ایران به کشورهای اروپایی به 2 میلیارد دلار نمیرسید. در همین فاصله صادرات کشور به عراق بدون صادرات فنی ـ مهندسی به 9 میلیارد دلار رسید.
هدف سیاست خارجی این است که بتواند به رونق اقتصادی و اعتلای کشور کمک کند، مزیتهای ما در همین قسمتها نهفته است ولی ما مثلاً از فرصت قطر اصلاً نتوانستیم استفاده بکنیم. قطر تنها راه ارتباط خشکیاش با عربستان بود و آن هم عربستان قطع و او را محاصره کرد. ایران به راحتی میتوانست از این پتانسیل برای افزایش ارتباطات منطقهایاش استفاده کند.
متاسفانه دولت اساساً منطقه و جهان اسلام را نمیبیند، شرق را نمیبیند، یکسری تحصیلکردهها و بزرگشدههای غرب مسند کار را در امور به عهده گرفتند، مرعوب ذهنی غرب هستند و آنجا را کعبه آمال خودشان میدانند و نوع نگاهشان یک نگاه التماسگونه است و طبیعتاً این نگاه دستاوردی نداشته است.
ما در حوزه سیاست خارجی پتانسیلهای بالایی داریم، مثلاً قرارداد همکاری 25 ساله که با چین مطرح شد.
** داشتن سیاست خارجه قوی نیازمند یک سیاست داخلی قوی است
به هر حال به راحتی فضای جهانی مساعد این است که یک دولت قویِ داخلی با پشتوانۀ مردمی، با حمایت گروههای نخبگی سرکار بیاید. در این صورت بسیاری از مشکلات سیاست خارجی حل خواهد شد، چون سیاست خارجی تابعی از موفقیتها و پایههای مشروعیت مردمیِ دولت در داخل است.
شما نمیتوانید با یک سیاست داخلی ضعیف، سیاست خارجی قوی داشته باشید، سیاست خارجی تابعی از این شرایط است.
تسنیم: در انتخابات سال آینده ما شاهد چه دوگانههایی خواهیم بود و آیا میتوانیم شاهد یک ظهور و شکلگیری یک جریان سومی باشیم؟ این جریان سوم به چه میزان میتواند اقبال عمومی را به دست بیاورد؟
اسماعیلی: در مورد انتخابات سال آینده انتظار یک دوگانۀ اصلاحطلب و اصولگرا خیلی سخت است چون عمدتاً جریان اصلاحطلب پشتوانۀ عمومیاش را به خاطر عملکرد روحانی از دست داده است، آنهایی که به اینها دلخوش بودند الان ناراحت هستند و آنها را ناکارآمد میدانند، تنها احتمال ضعیفی که میتوانند این دوگانه را مجدد ایجاد کند نتایج انتخابات آمریکا است.
حدود 1 ماه دیگر که نتایج انتخابات آمریکا مشخص شود، اگر دموکراتها پیروز شوند، جریان دولت و غرب گرا امیدوار است یک فضای بازسازی روانی به دست آورد. من البته به پیروزی بایدن خوشبین نیستم، چون انتخابات آمریکا اکثریتی نیست و بر اساس رای الکترال است. ثانیاً مناظرات باقی مانده است. حتی به فرض اینکه بایدن هم پیروز شود احیای این دوگانه سخت است اما باز هم تاکید می کنم که تنها راه احیای دوگانه انتخابات 96، پیروزی دموکراتها در انتخابات آمریکاست.
** پیروزی بایدن هم نمیتواند جریان وابسته به این دولت را به انتخاب مجدد امیدوار کند
من فکر میکنم ولو با پیروزی بایدن هم فضای اجتماعی کشور چنان علیه این جریان حاکم موضع دارد که اساساً این جریان با پیروزی بایدن هم نمیتواند خودش را بازسازی کند، مثلاً آیا اگر بایدن پیروز شود دلار 30 هزار تومانی، 15 هزار تومان میشود و یا مسکن متری 40 میلیونی متری 20 میلیون میشود؟ چنین چیزی ممکن نیست.
همچنین فرصتی هم برای ظهور و بروز نتیجه انتخابات آمریکا بر شرایط کشور وجود ندارد، چون تا دولت جدید آمریکا از انتهای دی ماه بخواهد کار خود را شروع بکند و تغییر قدرت صورت بگیرد، ما باید روند انتخابات 1400 را شروع کنیم لذا معتقدم که ایجاد چنین دوگانهای سخت است.
من فکر میکنم مهمترین فضایی که میتواند در انتخابات ایجاد بشود، این است که جریانهای سیاسی مخصوصاً جریانهایی که پشتوانۀ اندکِ موثر را پشت سر خود داشته و حدود 20 تا 25 درصد رای پایه دارند، باید تلاش کنند تا جامعه خاکستری را که به لحاظ سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا برایش مهم نیست و تنها کارآمدی برای آن اهمیت دارد، وارد انتخابات کنند.
افراد پا به سن گذاشته که سابقه چند دوره وزارت در کارنامه دارند یا رئیسجمهور بودند، نمیتوانند فضا را بهبود بخشند لذا باید دقت شود تا با توجه به اقتضائات کشور، افراد پرانگیزهای که میتوانند حرکتهای پرنشاط را رقم بزنند، وارد انتخابات شوند. اگر این فضا فراهم شود، مردم عمدتاً میآیند.
** رقابت جدی در انتخابات آینده بر سر برنامهها و کارآمدی کاندیداها است
در آخرین انتخابات ریاستجمهوری 72 درصد مشارکت داشتیم که تحقق دوباره این رقم در این شرایط خیلی سخت است ولی اگر بخواهیم مشارکت به عدد 50 و 60 درصد برسد، مردم باید یک هوا و جریان تازه را حس کنند و راغب شوند تا به صحنه بیایند.
** اقبال در انتخابات 1400 به سمت گفتمان ضدِ فساد است
تسنیم: ما در هر دوره از انتخاباتهای قبلی شاهد یک گفتمانی بودیم که بیش از همه برجسته میشد مثلاً در انتخابات سال 76 بحث توسعه سیاسی مطرح بود و در دورۀ آقای هاشمی، گفتمان سازندگی پس از خرابیهای جنگ مطرح شد، فکر میکنید در این دوره چه گفتمانی میتواند دالِّ مرکزی باشد؟
اسماعیلی: من فکر میکنم مطالبات مردمی چند وجه دارد. یک بخشی از مطالبات مردم ناظر به رویکرد ضد فسادی است که در جامعه پدید آمده است. مردم در حال حاضر حس بدی نسبت به بخشی از حکومت دارند و فکر میکنند افرادی سرکار آمدند و دچار فساد شدند و فساد در کشور یک اپیدمی شده است.
بخش دیگر توقع حضور یک فرد مقتدر و کارآمد را دارند. مطالبات مردم بین این دو حس است. گفتمان ضدفساد با اولویت عدالت بالا میآید و از دومی گفتمان کارآمدی. حالا اگر یک فردی باشد که بتواند هر دو این گفتمان را نمایندگی کند یعنی این فرد و اطرافیان این فرد هیچ لکۀ سیاه و خاکستری نداشته و یک پروندۀ قابل دفاع اجرایی یا یک برنامۀ قابل تحقق داشته باشند، پیروز میشد. البته اگر کارنامه اجرایی قابل دفاع داشته باشد، بهتر از برنامه است، چون مردم به تجربه بیشتر اعتماد میکنند.
فکر میکنم الان در فضای کشور گفتمان ضدفساد بیشتر مورد اقبال است. ملاحظه میکنید که وقتی مجلس انقلابی شکل میگیرد، وقتی مردم احساس میکنند که نکند این مجلس رانت گرفته باشد حساس می شوند. یک دفعه میگویند: دناپلاس گرفتید؟ وام گرفتید؟ پس شما هم مانند قبلیها هستید یا مثلا فضای مثبتی در مورد آقای رئیسی و دستگاه قضایی غلبه پیدا میکند چون مردم احساس میکنند رویکرد ضد فساد دارند. الان رویکرد مبارزه با فساد خیلی قوی است. در کنار این مدیریت فشل، کشور یک آدم مقتدر و کارآمد را میطلبد.
اگر ترکیبی از گفتمان عدالت و کارآمدی یا ترکیبی از ضدفساد بودن و اقتدار به عرصه بیاید، به نظرم خیلی شانس بالایی برای موفقیت در انتخابات بعدی دارد.
به همین دلیل در طراحی فضای انتخابات آینده باید توجه کنیم که اگر بتوانیم فردی را که نماد هر دو حالت باشد، به میدان بیاوریم و امکان اجماع گروههای مختلف تا یک حد زیادی پدید بیاید، میتوان امیدوار بود که این فرد با یک اجماع نسبی و رای خوب انتخاب شود و مشارکت قابل قبولی را رقم بزند.
انتهای پیام/