۵ سناریوی پیشروی بحرین پس از علنیسازی رابطه با اسرائیل
بحرین که از کشورهای وابسته و ورشکسته در منطقه خلیج فارس است به طمع مساعدت اسرائیل و آمریکا و به منظور برون رفت از بحران کنونی اقتصادی و اجتماعی خود به سراغ عادیسازی رفت اما آینده این حرکت شاید آن چیز نباشد که سران منامه توقع دارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، علنی سازی روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس با اسرائیل در واقع بخشی از معامله قرن است، طرحی که از ابتدا تا انتهای آن شبهه و تردید وجود دارد و بسیاری از کارشناسان حتی کارشناسان صهیونیستی، اولین کارگروه جدی اقتصادی معامله قرن در بحرین را شکست خورده دانستند.
مقدمه
در دریاهای ایتالیا نوعی صدف وجود دارد که خود را به عنوان طعمه در مسیر عروس دریایی قرار میدهد و عروس دریایی آن صدف را به عنوان غذا میبلعد. پس از مدتی، آن صدف از درون شروع به تغذیه از جسم عروس دریایی میکند تا اینکه عروس دریایی تمام میشود و آن صدف خارج میشود و این چرخه ادامه مییابد. نقش یهودیت صهیونستی در دل جوامع و کشورها (اعم از امپراطوریها و حکومتهای ورشکسته) را میتوان همانند نقش صدف مذکور دانست. این ذهنیت که یهودیها قشر اقتصادی و پیشران در توسعه اقتصادی هستند، در طول تاریخ بینالملل مختلف به عنوان یک اصل پذیرفته شده است و چندان هم دور از واقعیت نیست. اما نکته انحرافی در این مسئله این است که یهودیت صهیونیستی همواره آرمان مختص به خود را داشته و ملل مختلف همچون عروس دریایی مذکور، در نهایت قربانی این پدیده بودهاند.
بحرین از 35 جزیره شکل یافته که بیشتر آنها از بیابان تشکیل میشوند. بر اساس برآورد سال 2019 جمعیت بحرین 1٫450٫000 نفر بوده که تقریبا نیمی از آن، شهروندان خارجی هستند. جمعیت شعیان بحرین بین 62 تا 70 درصد از کل جمعیت را شکل میدهند و این در حالیست که خانواده سلطنتی و اهل سنت، آل خلیفه، کشور را اداره میکند. این مسئله همواره به خودی خود یک تهدید وجودی برای حاکمیت آل خلیفه بوده است و اگر ورود تانکهای عربستانی و شکستن محاصره میدان اللؤلؤه در سال 2011 در جریان به تعبیر عربها «بهار عربی» نبود، اکنون چه بسا بحرین همچون یمن در جنگ کلاسیک با عربستان قرار داشت. از طرفی کشور بحرین زودتر از سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در سراشیبی پایان منابع طبیعی قرار گرفت. در مجموع، سال 2018 و 2020 اوج بحران اقتصادی برای رژیم بحرین بود و دقیقا همین دو برهه، نقطه عطفی در تکیه رژیم بحرین بر صهیونیسم بینالملل و ورود به فرآیند علنیسازی روابط با اسرائیل بود. از اینرو دو عامل: 1- تهدید اجتماعی (چالش مشروعیت) و 2- تهدید اقتصادی(چالش اتمام منابع)، از جمله مهمترین دلایل قرار گرفتن بحرینِ آل خلیفه در جغرافیای سیاسی صهیونیسم (ژئوصهیونیسم) بود. البته کشور بحرین را باید جزو جغرافیای سیاسیِ بالقوه محور مقاومت دانست.
بحرین در باتلاق اقتصادی
رژیم بحرین به منظور سرپوش گذاشتن بر آثار منفی بحران اقتصادی، از ماه ژوئن 2015 از ارائه آمار اقتصادی خودداری کرده و اطلاعات محدودی در زمینه وضعیت اقتصادی این کشور منتشر کرده است. ذخایر ارزی بحرین در سال 2016 بالغ بر2 میلیارد و 780 میلیون دلار بود، در صورتی که حجم این ذخایر در سال 2015 حدود 4 میلیارد دلار و در سال 2014، بالغ بر 6 میلیارد دلار اعلام شده بود. سالهای 1970، 2018 و 2020، از جمله بحرانیترین دوران بحرین از منظر اقتصادی بود که اولی با «ضعف پهلوی» دومی با «وام عربی» و سومی با «دام عبری» همراه بود. در ذیل بصورت فرآیندشناسانه به بحران بحرین در سه برهه مذکور پرداخته میشود:
- دهه 90
در سالهای قبل، منابع نفت و گاز، ماهی و مروارید از جمله اصلیترین منابع در چرخه اقتصادی این کشور بوده است. اما از اوایل دهه 1960 میلادی، صید صنعتی مروارید بحرین به دنبال عرضه مرواریدهای پرورشی ژاپن تقریبا از بین رفت و کاهش ذخیره نفتی این کشور در سالهای بعد باعث شده تا بحرین بیشتر به سمت فرآوری و تصفیه نفت حرکت کند.
مهدی پیراسته که در بین سالهای 1343 تا 1346 سفیر کبیر ایران در بغداد بود، در خاطراتش در مورد جدایی بحرین از ایران از قول محمدرضا پهلوی نقل میکند: « بحرین به چه درد من میخورد؟ دیگر نه مروارید دارد و نه نفت و اگر هم جزو ایران بشود مثل تسلط اسرائیلیها در خاک فلسطین خواهد شد که همیشه ترور و خونریزی ادامه خواهد داشت.» محمدرضا پهلوی همچنین در پنجم شهریور 1345 به کلر هولینگورث، خبرنگار روزنامه گاردین گفته بود: « با توجه به این که نفت دارد به پایان میرسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر ما اهمیتی ندارد. [1]»
- سال 2018
سال 2018 یکی از مقاطع سخت اقتصادی برای بحرین بود بطوریکه این کشور مجبور شد تا مبلغ 10 میلیارد دلار از 5 کشور نفتی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان، امارات و کویت وام بگیرد.[2] در این سال بدهیهای عمومی در بحرین به وضع فاجعه باری رسید و کسری بودجه و سود بدهیها با نیمی از بودجه کشور برابری می کرد. اداره اطلاعات و دولت الکترونیک بحرین نیز در سال 2018 اعلام کرد که تورم در این کشور به بالاترین میزان خود در سالهای اخیر رسیده است. این مسائل باعث شد تا مردم بحرین دست به اعتراضات سراسری بزنند و دولت بحرین به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکرد. بطوریکه دیده بان حقوق بشر در جولای 2018 اعلام کرد که دولت منامه از سال 2012 تا 2018، تابعیت 738 تن از شهروندانش را سلب کرده و با این اقدام رکوردار سلب تابعیت شهروندان در میان سایر کشورهای جهان شده است.[3]
جالب اینجاست که دقیقا در همین سال(2018) بود که مارک اشنایر خاخام یهودی-آمریکایی در اتفاقی بیسابقه، به عنوان مشاور پادشاه بحرین مشغول به فعالیت شد[4] و فرآیند نفوذ صهیونیسم در بحرین وارد مرحله جدید شد. مارک اشنایر بنیانگذار و رئیس بنیاد تفاهم قومی(FFEU) است که فعالیت این بنیاد صهیونیستی بر بهبود روابط یهودیان و مسلمانان متمرکز است و تاکنون رویدادهای متعددی در این خصوص برگزار کرده است. یکی از برنامههای سالانه این بنیاد که از سال 2008 تاکنون برگزار میشود، نشستی با عنوان « هفته دوقلوسازی» است که محوریت این نشست، دوقلوسازی مسلمانان و یهودیان است. شایان ذکر است که در سال 2008، دولت بحرین در اقدامی بیسابقه، یک زن بحرینی-یهودی به نام هدی عازار نونو را به عنوان سفیر بحرین در واشنگتن منصوب کرد و نشست سالانه دوقلوسازی یهودیان و مسلمانان، از همان سال کلید خورد. اشنایر دومین کتابش با نام «فرزندان ابراهیم: گفتگوی صریح درباره مسائلی که باعث اختلاف و اتحاد یهودیان و مسلمانان می شود[5]» را در سال 2013 منتشر کرد که به نظر میرسد نام « توافق ابراهیم» بر روی توافق اخیر امارات و بحرین با اسرائیل بر همین اساس انتخاب شده است. اشنایر همچنین مرتبط کننده یک لابی گر یهودی-آمریکایی به نام نیکولاس مازین به دولت قطر است[6].
- سال 2020
در سال 2019 کسری بودجه دولت بحرین به 10.6 درصد رسید. وضعیت تولید نفت بحرین نیز طبق پیش بینیها به نقطهای رسید که این کشور در سال 2019 در بین 97 کشور تولیدکننده نفت، حتی پائینتر از کشورهای فقیری همچون گینهنو و ازبکستان در رتبه 51 قرار گرفت. سپس شاخص تولید نفت خام بحرین در ژانویه 2020 به کمترین میزان در تاریخ این کشور رسید بطوریکه قیمت جهانی نفت در 4 ماه نخست سال 2020 و تحت تاثیر رکود ناشی از شیوع ویروس کرونا حدود 60 درصد کاهش یافت و بر همین اساس، صندوق بینالمللی پول در گزارش آوریل خود برآورد کرد که اقتصادهای نفتی منطقه خاورمیانه سال سختی را سپری کنند و اکثر آنها با رشد منفی اقتصادی مواجه شوند.[7] سازمان سیا نیز در سال 2020 در گزارش سالانه خود با نام «اطلاعات نامه جهان[8]» در مورد اقتصاد بحرین آورده است: « با وجود تلاش برای تنوع بخشیدن به اقتصاد، نفت هنوز 85٪ از درآمد بودجه بحرین را شکل میدهد، بطوریکه در طی چند سال گذشته با کاهش قیمت انرژی جهان، بحرین با کسری بودجه بیسابقهای مواجه شده است.[9]
بحرین در ماه مارس 2020 اعلام کرد که یک بسته محرک اقتصادی 11 میلیارد دلاری شامل برنامه 570 میلیون دلار برای تامین حقوق و دستمزد کارکنان بخش خصوصی در دوره شیوع ویروس کرونا به اجرا گذاشته است. اما با ادامه نزول قیمت جهانی نفت، بانک سرمایهگذاری گلدمن سَکس برآورد کرد که دولت بحرین تا پایان سال 2020 برای خروج از بحران فعلی، به بیش از 10 میلیارد دلار کمک مالی خارجی برای خروج از بحران نیاز خواهد داشت. بر اساس این پیشبینی، کسری بودجه دولت بحرین از 10.6 درصد در سال 2019 به 15.7 درصد تولید ناخالص داخلی در پایان 2020 میرسد.[10] در حال حاضر اقتصاد بحرین به دو حوزه بانکداری بینالمللی و گردشگری وابسته است[11] و اکنون بحرین در مقایسه با همسایگان نفت خیز خلیج فارس کشور نسبتا فقیری محسوب میشود زیرا نفت آن عملاً خشک شده است و نرخ بیکاری آن بالاترین نرخ در منطقه است. آیا همچنان جای تعجب دارد که بحرین با صهیونیسم پیوند خورده است؟ این یک جبر موقعیتی برای هر دو طرف بوده است و قاعدتا نمیتوان ائتلاف بحرین با اسرائیل را ائتلافی از روی قدرت دانست بلکه آنان از طریق ائتلاف به دنبال پوشش ضعفهای مذکور هستند که یک سر آن اقتصادی است و سر دیگر آن امنیتی و وجودی است.
سناریوهای پیش روی
1- سرابِ معامله قرن: علنی سازی روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس با اسرائیل در واقع بخشی از معامله قرن است. معامله قرنی که از ابتدا تا انتهای آن شبهه و تردید وجود دارد و بسیاری از کارشناسان حتی کارشناسان صهیونیستی، اولین کارگروه جدی اقتصادی معامله قرن که در سال 2019 در بحرین برگزار گردید را شکست خورده دانستند و این طرح را عملا ناپخته و غیرقابل اجرا ارزیابی کردند. بنابراین کشورهای خلیج فارس عملا در حال گذاشتن آجر بر دیواری هستند که خشت اول آن کج گذاشته شده است. ضمن آنکه طرح معامله قرن در واقع یک طرح ترامپی و کوشنری است و واقعا چه تضمینی وجود دارد که اولا؛ ترامپ پیروز انتخابات آتی آمریکا شود ثانیا؛ اگر پیروز شود مجددا همین رویکرد فعلی را داشته باشد ثالثا؛ نهایتا تا چهار سال دیگر رئیس جمهور خواهد بود و انجام کامل چنین پروژه بزرگی در چهار سال عملا غیرممکن است و نهایتا اینکه آیا دموکراتها علاقهای بر انجام پروژهای ترامپی خواهند داشت؟ طرحی که در آن مسئله تشکیل دولت مستقل فلسطینی دیده نشده است و همین مسئله بزرگترین پاشنه آشیل معامله قرن است.
2- اقتصاد شیشهای در کنار سنگ: وضعیت سنجی اقتصاد بحرین نشان میدهد که اقتصاد این کشور از منابع طبیعی (نفت، گاز، مروارید) تهی شده و به ناچار به سمت اقتصاد جایگزین همچون بانکداری بینالمللی و گردشگری سوق یافته است. این مسئله بالذات مثبت میتواند باشد زیرا قطع وابستگی از نفت به عنوان مزیت محسوب میشود اما این موضوع در قبال بحرین نمیتواند صدق کند. زیرا توسعه پایدار در حوزه بانکداری و گردشگری به شدت به امنیت و اقتدار یک کشور همچون کشور ترکیه وابسته است و کشور بحرین دارای چنین مولفههایی نیست. بحرین همچنان جزو کاندیداهای اول در موج دوم موسوم به بهار عربی و بیداری اسلامی محسوب میشود و از طرفی، احتمال تعدیل چتر حمایتی آمریکایی در منطقه در آینده نزدیک و احتمالا استقرار پایگاههای اسرائیلی در بحرین موجب خواهد شد تا بحرین تبدیل به تی ان تی منطقه شود و کوچکترین جرقه در آن به معنای از دست رفتن اقتصاد غیرنفتی و تبدیل شدن بحرین به یمن دیگر است.
3- آتش زیر خاکستر شیعه: آل خلیفه یکی از انگیزههای ائتلاف با اسرائیل را مقابله با تهدید ج.ا. ایران و شیعه عنوان کرده است؛ این در حالیست که ج. ا. ایران تا پیش از علنی سازی روابط بحرین و اسرائیل، تمرکز ویژهای بر این کشور در قیاس با سوریه، عراق و یمن نداشت و اکنون رژیم بحرین خود را بیش از پیش در دستور کارهای منطقهای ج. ا. ایران قرار داد. ضمن آنکه اکثریت شیعه بحرین نیز اکنون علاوه بر انگیزه آل خلیفه زدایی، انگیزه صهیونیزم زدایی نیز یافته است.
4- عبور اجباری:در واقع منطقه غرب آسیا شاهد مرحله گذار مهمی در تاریخ خود است و بسیاری از کشورها حق انتخاب و توقف در این مرحله گذار ندارند. صحنه گذار کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل به سمت آیندهای بهتر و مطمئنتر، یادآور صحنه عبور گاوهای وحشی از رودخانه پر از تمساح است که لاجرم باید این عبور انجام شود و راه برگشتی برای آن وجود ندارد. از اینرو طرفهای حاضر در این راهپیمایی خطرناک، در واقع به مخاطرات آن واقف هستند اما امیدوار هستند که با روش عبور جمعی و هروله کنان، آن گزینه گرفتار شده در این مسیر نباشند. در نتیجه، این مرحله گذار به احتمال فراوان دارای قربانی یا قربانیانی خواهد بود که طبق قانون طبیعت، ضعیف ترها کاندیداهای اول هستند.
5- اسرائیل در حیات شلوغ ج. ا. ایران: رژیم صهیونیستی نیز همانند بحرین با چالش اقتصادی، سیاسی و تهدیدات داخلی جدی مواجه است. ضمن آنکه دوران پساداعش و رسیدن فصل تسویه حسابهای منطقهای پس از آشکار شدن نقش دولتهای درگیر در پروژه داعش و بی ثباتسازی منطقه، باعث شده است تا فرار رو به جلوی صهیونیستها از حیات خلوتهای ج. ا. ایران به حیات شلوغ کشیده شود. موقعیت اسرائیل در مقابل ایران مانند موقعیت تیم فوتسال است که بازی را در حال واگذار کردن است و برای فرار از شکست مجبور است تا به جای دروازه بان یک بازیکن به زمن بیاورد و با تمام قوا حمله کند. طبیعتا در این شرایط تیم مقابل در فشار قرار میگیرد اما مسئله این هست که به محض گرفتن توپ، ریسک گل خوردن تیم حمله کننده کننده بسیار بیشتر از تیم دفاع کننده است. از اینرو اسرائیل با آمدن در زمین بحرین و عراق، مصداق همان تیم سراسر حمله بدون دروازه بان است.
نویسنده: وحید مردانه، کارشناس مسائل غرب آسیا
اینفوگرافی سیر عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل تا پیش از علنی سازی در2020
[1] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/05/22/2326024
[2] https://www.reuters.com/article/us-bahrain-economy-debt-idUSKBN22G1D7
[3] https://www.hrw.org/news/2018/07/27/bahrain-hundreds-stripped-citizenship
[4] https://www.facebook.com/RabbiMSchneier/posts/i-am-honored-to-be-appointed-by-hm-king-hamad-bin-isa-al-khalifa-king-of-bahrain/271609660191940/
[5] Sons of Abraham: A Candid Conversation about the Issues That Divide and Unite Jews and Muslims
[6] https://www.tabletmag.com/jewish-news-and-politics/255252/qatar-and-american-jews
[7] https://per.euronews.com/2020/05/05/iraq-bahrain-economic-crisis-oil-price-fall-coronavirus-pandemic
[8] اطلاعاتنامهٔ جهان (The World Factbook) مرجعی است که هر ساله توسط سازمان سیا و به سبک سالنامه منتشر میشود. این مرجع حاوی اطلاعات کشورهای جهان در امور جغرافیا، جمعیتشناسی، حکومت، اقتصاد و ارتش است.
[10] https://per.euronews.com/2020/05/05/iraq-bahrain-economic-crisis-oil-price-fall-coronavirus-pandemic
[11] https://www.arabianbusiness.com/bahrain-oman-have-highest-gulf-unemployment-rates-409116.html
انتهای پیام/